تعلیم حیوانات (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آموزش و
تعلیم، منحصر به
انسان نيست،
حیوانات هم قابل تعليم و تسخيرند.
جواز تعلیم
شکار به برخی
حیوانات:
• « یسـلونک ماذا احل لهم قل احل لکم الطیبـت وما علمتم من الجوارح مکلبین تعلمونهن مما علمکم الله فکلوا مما امسکن علیکم...؛
از تو مىپرسند چه چیزى بر آنها
حلال شده؟ بگو: همه پاكیزهها (هر چه كه مطلوب
عقل و مرغوب طبع باشد از خوراكى و پوشاكى و سایر وسایل زندگى) بر شما حلال گردیده؛ و (نیز
صید) آنچه از
حیوانات شكارى كه تعلیم داده و تأدیب نمودهاید (براى شما حلال است)- در حالى كه از آنچه خدا به شما آموخته به آنها مىآموزید- (پس) از هر
حیوانى كه براى شما بگیرند و نگه دارند بخورید و نام خدا را (هنگام فرستادن آنها به سوى
شكار) بر آن ببرید، و از خدا پروا كنید، كه بىتردید خداوند زودرس به حساب است.»
مُكَلِّب به صیغه فاعل از ریشه «كلب» یعنی كسى است كه به سگ
تعلیم شکار میدهد «كلّب الكلب: علّمه الصّید».
علامه طباطبایی در
المیزان مینویسد: مكلبین حال است، و اسم فاعل از مصدر تكلیب است كه در اصل به معناى تعلیم دادن و تربیت كردن سگ براى
شكار است، و یا به معناى نگهدارى سگ براى
شكار و به كار زدن آن در
شكار است.
خداوند متعال در
آیه اشاره به دو
شرط از شرائط
حلیت صیدى كرده، مىفرماید:
۱- از صیدى كه سگهاى
شكارى براى شما نگاه داشتهاند بخورید. (فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَیكُمْ). بنابراین اگر سگهاى
شكارى عادت داشته باشند قسمتى از صید خود را بخورند و قسمتى را واگذارند، چنان صیدى حلال نیست و داخل در جمله و ما اكل السبع است و در
حقیقت چنین سگى نه تعلیم یافته است و نه آنچه را كه نگاه داشته مصداق علیكم (براى شما) مىباشد بلكه براى خود صید كرده است.خلاصه اینكه باید آنها آن چنان تربیت شوند كه صید خود را نخورند.
۲- دیگر اینكه به هنگامى كه سگ
شكارى رها مىشود، نام خدا را ببرید (وَ اذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیهِ). در پایان براى رعایت تمام این دستورات، مىفرماید: از خدا بپرهیزید زیرا خداوند، سریع الحساب است.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تعلیم حیوانات».