حدحقیقی که به آن حد ذاتی نیز گفتهاند، قولی است که تصور اصل حقیقت و ذات ماهیت موجود را افاده میکند؛ به دیگر بیان، تعریفی است که برای تصور ذات ماهیتی آورده میشود که در خارج موجود است؛ مانند حیوان ناطق در تعریف انسان پس از علم به وجود آن. اینگونه تعریف، به ماهیات موجود اختصاص دارد.
مانند آنکه در تعریف مثلث متساوی الاضلاع؛ قبل از ثبوت وجودش در خارج گفته شود: «شکلی است که از برخورد سه خط مساوی حاصل میشود»، و مانند: تعریف جنس به: «ماهیتی که بر حقایق مختلف در جواب ما هو حمل میشود».
بنابراین حد اسمی، تعریفی است که برای شرح لفظ پس از تصور اجمالی معنای آن و پیش از ثبوت وجود آن در خارج آورده میشود. این گونه تعریف، اختصاصی به موجودات ندارد، بلکه در معدومات نیز جاری است، زیرا هر معنایی که لفظی برایش وضع شده باشد ممکن است مجمل بوده، به شرح و تفسیر نیاز داشته باشد.
تعریفهایی که در اوایل علوم آورده میشوند، نوعاً حد اسمیاند و پس از اینکه وجود خارجی ماهیاتشان در علم به اثبات رسید، تبدیل به حدحقیقی میشوند. حد اسمی در واقع حد نیست، بلکه همان شرحالاسم است و اطلاق حد بر آن به اشتراک لفظی است.