تعالی شخصیت جوان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شخصیت هر فرد، محبوبترین پدیده مورد علاقه اوست.
غریزه حب ذات که بر اساس حکمتی الهی در وجود
انسان به
ودیعه گذاشته شده است، آدمی را بر میانگیزد تا بر مبنای «خود دوستی» از مخاطرات و ناملایمات، خود را مصون نگاه داشته و بقای
عمر و زندگیش را تدبیر نماید. چنین غریزهای، انسان را به
دفاع از تمامی موجودیت و شخصیتش وا میدارد و او را به جبهه گیری در مقابل هر عملی که شخصیت او را
تهدید کند، بر میانگیزاند. از این روی، طبیعی به نظر میرسد که به دیگران، اجازه نفوذ به قلمرو شخصیت خویش ندهد و در حقیقت، «تحقیر شخصیت» دیگری به این مفهوم است که ضربهای را به اصلیترین جنبه مورد علاقه اش وارد کنیم و بیشترین
مقاومت را در او علیه خود به وجود آوریم.
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): «هرکس، مسلمانی را گرامی بدارد، خدای والا را گرامی داشته است»
«تکریم شخصیت»،
احساس ارزش را در فرد بالا میبرد و رویکرد وی را نسبت به جهان درون و جهان برون، متحول میکند.
«نکوداشت» شخصیت جوانان، به نتایج زیر منجر میشود:
۱. موجب جلب
اعتماد آنان به اطرافیان شده و در نتیجه تفاهم دو
نسل را باعث میشود.
۲. این روش، اقتدا به
سیره نبوی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و شیوه اولیای خداست، آنان، همواره جوانان را مورد تکریم قرار داده و منزلت خاصی برایشان تامل میشوند.
۳. تکریم جایگاه نسل جوان، موجب «گناه ستیزی» آنان خواهد شد زیرا کسانی که در درونشان
احساس عظمت و منزلت میکنند، نه تنها دست از
گناه میشویند بلکه به گناهان یورش میبرند تا
جامعه سالم بماند. و در مقابل، تحقیر نسل جوان، زمینه «گناه پذیری» را مهیا میکند و آنان را نومید و سرگردان، در جامعه پیچیده و دشوار معاصر، رها میکند.
۴. «نکوداشت شخصیت جوان»، استعددهای راکد و ذخیره او را به حرکت در میآورد و آنها را به تواناییهای بارز و آشکار پیوند میزند تا نیروی عظیمی که از این طریق حاصل میشود، برای دستیابی به هدفهای مهم و ارزشمند زندگی، کفایت نماید.
۵. جوانان، برای مشارکت در جامعه مدنی، نیاز به شخصیتی دارند که ابتدا مورد پذیرش خودشان باشد و بعد از آن مورد پذیرش جامعه باشند. «تکریم نفس»، مقبولیت شخصی و اجتماعی را باعث میشود.
۱. پذیرش شخصیت جوانان، همان گونه که هستند، زمینه را برای ارتباط توام با تفاهم، مساعد نموده و تداوم ارتباط صمیمانه را تضمین مینماید.
۲. گفتگوی خود را با موضوعی که مورد علاقه
جوان است، آغاز کنیم، این اقدام، منجر به جلب اعتماد و اطمینان عمیقی میشود، به گونهای که نقطه آغاز روشنی در ارتباط متقابل به وجود میآید.
۳. جوانان با هر دریچهای که به جهان خارج از وجود خود میگشایند، تجربیاتشان را غنیتر و گستردهتر کرده و جریان رشد اجتماعی شان را تسهیل میکنند. در مقابل، محدودیت روابط انسانی، منجر به وقفه در رشد اجتماعی فرد میشود. میتوانیم جوانان را به توسعه روابط انسانی مطلوب ترغیب کنیم تا تجربیاتشان را غنیتر و گستردهتر کرده و جریان رشد اجتماعشان را تسهیل میکنند. در مقابل، محدودیت روابط انسانی، منجر به وقفه در رشد اجتماعی فرد میشود. میتوانیم جوانان را به توسعه روابط انسانی مطلوب ترغیب کنیم تا تجربیات وسیعتری را جذب کنند.
۴. با تاکید بر نیروهای درونی نسل جوان، به تدریج میتوان، مرکز ثقل
احساس شایستگی را در درون آنان یافت نه در بیرون از وجودشان، به این مفهوم که شخص برای ارزیابی میزان
لیاقت خود بیش از آن که به اظهار نظرهای دیگران متکی باشد، بر
احساس درونی خود تکیه کند.
۵. یکی از اهداف
تربیت جوانان، ایجاد نظام همبستهای از ارزشها در درون خود آنان میباشد، آن گونه که فرد به معیارها و ملاکهایی مجهز شود که قادر به تشخیص ارزشها از ضد ارزشها باشد و در مورد آنها بتواند به مقایسه بپردازد و از نوعی
قضاوت و داوری صحیح برخوردار گردد، برای این منظور لازم است با ترتیب دادن مجالس بحث و انتقاد، قوای عقلانی وی را پرورش داده و در او توانایی مقایسه و قضاوت ایجاد کنیم. چه آن که از درجات و مراحل بالای
تفکر، مقایسه امور با یکدیگر و نیز داوری درباره آنهاست.
۶. در گفتگو و مباحثه با جوانان، باید به جای توسعه انقیاد ذهنی در پی پرورش انتقاد فکری بود و زمینههایی را ایجاد نمود که آنان بتواند با بحث و گفتگو درباره نظام ارزشها، بایدها و نبایدهای اخلاقی، درک روشنتری درباره این گونه امور پیدا کنند. و توانایی تمیز انتقاد سازنده از انتقاد مخرب و به کارگیری شیوههای مناسب گفتگو را بیابند. حاصل چنین گامهایی در تعالی شخصیت جوانان، تبلور خواهد یافت.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله « جوان و تعالی شخصیت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۹/۳۰.