• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تشبیه ضلالت (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در این مقاله آیات مرتبط با تشبیه ضلالت معرفی می‌شوند.



گمراه نمودن انسان هدايت‌يافته، به منزله کشتن وى:
«... مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً ...؛... هر كس، انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روى زمین بكشد، چنان است كه گويى همه انسانها را كشته؛ و هر كس، انسانى را از مرگ رهايى بخشد، چنان است كه گويى به همه مردم حيات بخشيده است....»
امام صادق علیه‌السلام در توضيح آيه فرمود: قتل، آن است كه انسان هدايت‌يافته را گمراه كنى.


تشبيه ضلالت به تاریکی:
۱. «أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى‌ فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ‌ • مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ‌ • أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّماءِ فِيهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَ اللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِينَ؛ آنان كسانى هستند كه گمراهى را با از دست دادن هدايت خريده‌اند؛ و اين تجارت آنها سودى نداده؛ و هدايت نيافته‌اند. آنان (منافقان‌) همانند كسانى هستند كه آتشى افروخته‌اند (تا از تاريكى وحشتناك رهايى يابند)، ولى همين كه آتش اطرافشان را روشن ساخت، خداوند روشنايى آنها را گرفته؛ و در تاريكيها رهايشان مى‌سازد، در حالى كه چيزى را نمى‌بينند. يا همچون بارانی كه از آسمان، در شب تاريك همراه با رعد و برق در بيابان ببارد. آنها از ترس مرگ، انگشتانشان را در گوشهای خود مى‌گذارند؛ تا صداى صاعقه‌ها را نشنوند. و خداوند به كافران احاطه دارد. »
۲. «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ‌ ...؛خداوند، ولىّ و سرپرست كسانى است كه ايمان آورده‌اند؛ آنها را از ظلمتها خارج ساخته، به سوى نور مى‌برد. ولى كسانى كه كافر شدند، اولياى آنها طاغوتها هستند؛ كه آنها را از نور خارج ساخته، به سوى ظلمتها مى‌برند....»
۳. «... وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ يَهْدِيهِمْ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ؛خداوند به بركت آن، كسانى را كه از رضاى او پيروى كنند، به راههاى سلامت و امنیت، هدايت مى‌كند؛ و به فرمانش، آنان را از ظلمت‌ها خارج ساخته به سوى نور مى‌برد؛ و آنها را به سوى راه راست، هدايت مى‌نمايد.»
۴. «وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا صُمٌّ وَ بُكْمٌ فِي الظُّلُماتِ مَنْ يَشَأِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ‌ ...؛كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، كر و لالهايى هستند كه در تاريكيها قرار دارند. هر كس را خدا بخواهد (و مستحق باشد)، گمراه مى‌كند....»
۵. «أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها ...؛آيا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم، (كافر بود و ايمان آورد) و نورى برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود، همانند كسى است كه در تاريكى‌هاست و از آن خارج نمى‌شود؟!....»
۶. «... قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى‌ وَ الْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُماتُ وَ النُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكاءَ ...؛... بگو: آيانابينا و بينا يكسانند؟! يا ظلمتها و نور برابرند؟! آيا آنها همتايانى براى خدا قرار دادند بخاطر اين‌كه آنان همچون خدا آفرينشى داشتند، و اين آفرينشها بر آنها مشتبه شده است؟!....»
۷. «الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ...؛الر، اين كتابى است كه بر تو نازل كرديم، تا مردم را از تاريكيها ى شرك و ظلم و جهل به سوى روشنايى ايمان و عدل و آگاهى بيرون آورى....»
۸. «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‌ بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ...؛ما موسی را با آيات و معجزات خود فرستاديم؛ و دستور داديم: قومت را از تاريكى‌ها به سوى نور خارج ساز؛ و «ایّام اللّه» (روزهاى خاص الهى‌) را به آنان يادآورى كن. در اين، نشانه‌هايى است براى هر شكيباى شكرگزار.»
۹. «أَوْ كَظُلُماتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَراها وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ؛يا همچون ظلماتى در يك درياى عميق و پهناور كه موجى آن را پوشانده، و بر فراز آن موج‌ديگرى، و بر فراز آن ابرى تاريك است؛ ظلمتهايى است يكى بر فراز ديگرى، آن گونه كه هرگاه دست خود را خارج كند ممكن نيست آن را ببيند! و كسى كه خدا نورى براى او قرار نداده، هيچ نورى براى او نيست.»
۱۰. «هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً؛او كسى است كه بر شما درود و رحمت مى‌فرستد، و فرشتگان او نيز براى شما تقاضاى رحمت مى‌كنند تا شما را از تاريكى‌هاى جهل و شرك و گناه به سوى نور ايمان و علم و تقوا خارج سازد؛ او نسبت به مؤمنان همواره مهربان بوده است.»
۱۱. «وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمى‌ وَ الْبَصِيرُ • وَ لَا الظُّلُماتُ وَ لَا النُّورُ؛ (بدانيد) نابينا و بينا هرگز برابر نيستند، و نه تاريكى‌ها و روشنايى.»
۱۲. «هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلى‌ عَبْدِهِ آياتٍ بَيِّناتٍ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ...؛او كسى است كه آيات روشنى بر بنده‌اش نازل مى‌كند تا شما را از تاريكيها به سوى نور خارج كند....»
۱۳. «رَسُولًا يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ...؛پيامبرى به سوى شما فرستاده كه آيات روشن خدا را بر شما تلاوت مى‌كند تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، از تاريكيها به سوى نور خارج سازد....»


تشبيه انسان گمراه به کور:
۱. «... قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى‌ وَ الْبَصِيرُ أَ فَلا تَتَفَكَّرُونَ؛... بگو: آيانابينا و بينا مساويند؟! پس چرا نمى‌انديشيد؟!»
۲. «... أَ فَأَنْتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ لَوْ كانُوا لا يُبْصِرُونَ؛و گروهى از آنان، به سوى تو مى‌نگرند (امّا گويى هيچ نمى‌بينند)! آيا تو مى‌توانى كوران را هدايت كنى، هرچند نبينند؟!»
۳. «مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْمى‌ وَ الْأَصَمِّ وَ الْبَصِيرِ وَ السَّمِيعِ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلًا أَ فَلا تَذَكَّرُونَ؛حال اين دو گروه (مؤمنان و منكران‌)، حال نابينا و ناشنوا و بينا و شنوا است؛ آيا اين دو، همانند يكديگرند؟! آيا متذكّر نمى‌شويد؟!»
۴. «... قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى‌ وَ الْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُماتُ وَ النُّورُ ...؛... بگو: آيانابينا و بينا يكسانند؟! يا ظلمتها و نور برابرند؟! آيا آنها همتايانى براى خدا قرار دادند بخاطر اين‌كه آنان همچون خدا آفرينشى داشتند، و اين آفرينشها بر آنها مشتبه شده است؟!....»
۵. «وَ مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمى‌ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى‌ وَ أَضَلُّ سَبِيلًا؛امّا كسى كه در اين جهان از ديدن چهره حق نابينا بوده است، در آخرت نيز نابينا و گمراهتر است.»
۶. «وَ ما أَنْتَ بِهادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ؛و نيز نمى‌توانى نابينايان را از گمراهيشان هدايت كنى؛ تو فقط مى‌توانى سخن خود را به گوش كسانى‌برسانى كه آماده پذيرش ايمان به آيات ما هستند و در برابر حق تسليمند.»
۷. «وَ ما أَنْتَ بِهادِ الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ؛و نيز نمى‌توانى نابينايان را از گمراهيشان هدايت كنى؛ تو تنها مى‌توانى سخنت را به گوش كسانى برسانى كه آماده پذيرش ايمان به آيات ما هستند و در برابر حق تسليمند.»
۸. «وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمى‌ وَ الْبَصِيرُ؛(بدانيد) نابينا و بينا هرگز برابر نيستند.»
۹. «وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمى‌ وَ الْبَصِيرُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ لَا الْمُسِي‌ءُ قَلِيلًا ما تَتَذَكَّرُونَ؛هرگز نابينا و بينا يكسان نيستند؛ و همچنين كسانى كه ايمان آورده، و اعمال صالح انجام داده‌اند با بدكاران؛ هرچند شما كمتر متذكّر مى‌شويد.»
۱۰. «وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى‌ عَلَى الْهُدى‌ ...؛امّا ثمود را هدايت كرديم، ولى آنها نابينايى و گمراهى را بر هدايت ترجيح دادند....»
۱۱. «أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ مَنْ كانَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ؛اى پيامبر! آيا تو مى‌توانى‌سخن خود را به گوش كران برسانى، يا كوران و كسانى را كه در گمراهى آشكارى هستند هدايت كنى؟!»


۱. مائده/سوره۵، آیه۳۲.    
۲. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۱۹، ح ۱۵۳.    
۳. حسینی بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۲۸۱، ح ۳.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۱۶.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۱۷.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۱۹.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۲۵۷.    
۸. مائده/سوره۵، آیه۱۶.    
۹. انعام/سوره۶، آیه۳۹.    
۱۰. انعام/سوره۶، آیه۱۲۲.    
۱۱. رعد/سوره۱۳، آیه۱۶.    
۱۲. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱.    
۱۳. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۵.    
۱۴. نور/سوره۲۴، آیه۴۰.    
۱۵. احزاب/سوره۳۳، آیه۴۳.    
۱۶. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۹.    
۱۷. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۰.    
۱۸. حدید/سوره۵۷، آیه۹.    
۱۹. طلاق/سوره۶۵، آیه۱۱.    
۲۰. انعام/سوره۶، آیه۵۰.    
۲۱. یونس/سوره۱۰، آیه۴۳.    
۲۲. هود/سوره۱۱، آیه۲۴.    
۲۳. رعد/سوره۱۳، آیه۱۶.    
۲۴. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۲.    
۲۵. نمل/سوره۲۷، آیه۸۱.    
۲۶. روم/سوره۳۰، آیه۵۳.    
۲۷. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۹.    
۲۸. غافر/سوره۴۰، آیه۵۸.    
۲۹. فصّلت/سوره۴۱، آیه۱۷.    
۳۰. زخرف/سوره۴۳، آیه۴۰.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۹، ص۶۹، برگرفته از مقاله «تشبیه ضلالت».    






جعبه ابزار