• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ترحال فی الجزیرة العربیة (کتاب)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



«ترحال فی الجزیرة العربیة»، برگردان عربی سفرنامه جون لویس بورکهارت خاورشناس و جهانگرد سویسی است. این کتاب که تاریخ حجاز در سال ۱۸۱۰ م را تشریح کرده است، از دقیق‌ترین سفرنامه‌هایی است که مورد استناد و استفاده محققین قرار گرفته است.



کتاب از دو جزء تشکیل شده است. جزء اول؛ مشتمل بر ۱۲ فصل است که با وصول به جده آغاز و با عبور از طائف به مکه مکرمه ختم می‌شود.
[۱] ترحال في الجزيرة العربية، تعريب صبرى محمد حسن، ج‌۱، ص۵.
جزء دوم دارای ۱۰ فصل می‌باشد که در فصل اول سفر از مکه به مدینه منوره آمده است و فصل‌های بعد، به جز بخش اندکی از آخر کتاب، به مدینه اختصاص دارد. شیوه نگارش کتاب نیز به صورت ثبت گزارش روزانه سفر مولف است.
[۲] ترحال في الجزيرة العربية، تعريب صبرى محمد حسن، ج‌۲، ص۵.



در بین اروپائیانی که جزیرةالعرب را کشف کرده‌اند، هیچ کدام به پایه بورکهارت سزاوار تقدیر و ثناء نیستند. او در سفرش به حجاز همان گونه که خود می‌گوید با مشکلات و ناملایماتی که برخی از سیاحان و یا حجاج عادی در حجاز روبرو بودند، مواجه نشد. برتری اثر بورکهارت به مشاهدات فراوان او نیست، بلکه به صداقت او در نقل گزارشات باز می‌گردد. توصیفات او از جده و مکه مکرمه وصفی موسوعی است، به گونه‌ای که بیرتون پس از چهل سال بهتر از سفرنامه بورکهارت برای اقتباس نیافت.
او در ۱۲ یولیو ۱۸۱۴ م به جده رسید و از آن جا به طائف سفر کرد. سپس از آن جا به مکه مکرمه برای ادای فریضه حج سفر نمود. پیش از این بورکهارت به حج برود، با خودش مقرر کرده بود که برای آن زندگی پر از مشکلات و ناملایماتی که در انتظار اوست، لوازم کافی را تهیه نماید؛ لذا در سال ۱۸۰۸ م برای فراگیری زبان عربی، طب، نجوم و علوم دیگر به دانشگاه کمبریج ملحق شد. سپس به قصد قرآن و تفقه در دین اسلامی به حلب رفت. او در ۸ سپتامبر ۱۸۱۴ م به مکه رسید. بورکهارت خود را در مراسم حج با نام مستعار «شیخ ابراهیم بن عبدالله» جای داد. آگاهی او به زبان عربی و اطلاعش از احوال مسلمانان و عادات آنها او را در هدفش یاری نمود، به طوری که توانست تمام موسم حج را در مکه به سربرد و در مناسک و شعائر، بدون این که کسی به او شک کند، مشارکت کند. خود او می‌نویسد: «در طول تمامی سفرهایم در شرق؛ همانند مدتی که در مکه بودم، راحت نبودم. خاطرات زیبا از اقامت در این جا را حفظ خواهم کرد».
شکی نیست که بورکهارت وقتش را بیهوده تلف نکرده است؛ چرا که ده‌ها صفحه درباره مشاهداتش را با وصفی دقیق و خواندنی نوشته است. او توصیف مفصلی از بیت الله الحرام در خلال شب‌های ماه رمضان ارائه داده است. وی می‌نویسد: «پس از روزی بلند و داغ از ماه رمضان، نسیم خنکی در مکه می‌وزد». او در وصف مکه می‌گوید: «می توان آن را شهری زیبا دانست؛ چرا که خیابان هایش از خیابان‌های دیگر شهرهای شرقی عریض تر و خانه هایش عالی و با سنگ بنا شده است. در آنها تعدادی از پنجره هاست که بر خیابان‌هایی با مناظری پوشیده از گیاهان باز می‌شود؛ به خلاف مصر و سوریه که غالبا بر راه مشرف نیست». در جای دیگر می‌گوید: «مکه از جمیع جهات مفتوح است؛ لکن کوه‌های محیط بر آن مانعی دژ مانند در برابر دشمنان تشکیل داده است. در زمان قدیم سه دیوار اطراف آن را محافظت می‌کرد».

۲.۱ - محتویات سفرنامه

در سفرنامه، اطلاعات اقلیمی فراوانی درباره سرزمین حجاز وجود دارد. مطالبی همچون آب‌هایی است که ساکنین مکه از آن استفاده می‌کردند؛ مانند چاه زمزم و قنات زبیده، بیابان‌ها، دیوار شهرها، کوه‌ها، دستگاه‌های اداری و اماکن تاریخی.
او عدد ساکنین مکه در غیر موسم حج را ۲۵ تا ۳۰ هزار نفر دانسته است. سپس می‌گوید: «مکه، در آن ایام، گنجایش سکونت سه برابر این تعداد از حجاج را دارد». او در خبرش از ساکنین اضافه می‌کند که بیشتر آنها اهل مکه نیستند؛ مانند: اهالی یمن، هند، مصر، سوریه، مغرب و ترکیه. او همچنین اضافه می‌کند که در این شهر مکی‌های ایرانی الاصل، تاتار، بخارایی، کرد و از تمامی سرزمین‌های اسلامی وجود دارد.
در نیمه سال ۱۸۱۵ م بورکهارت مکه را به قصد مدینه منوره ترک می‌کند. او در این زمان به بیماری مالاریا مبتلا می‌شود و این بیماری به اندازه‌ای شدت می‌یابد که او از بهبودیش ناامید می‌شود و یقین می‌کند که مرگش در مدینه فرامی رسد و در همان جا دفن خواهد شد. با این وصف او می‌تواند تعدادی از فصول جزء دوم سفرنامه اش را بنویسد؛ البته این نوشته‌ها نسبت به نوشته هایش درباره مکه کمتر است.

۲.۲ - بخش الحاقی کتاب

پس از اتمام کتاب یک بخش الحاقی در ده شماره آمده است. در این بخش مطالبی را که نویسنده در متن کتاب نیاورده و ذکر آنها را لازم دانسته آورده است. در الحاقی شماره شش که مفصل نیز هست، بحثی جغرافیایی مطرح شده و راه‌های مواصلاتی شمالی و جنوبی مدینه ذکر شده است. در شماره ۸ این بخش بحثی لغوی را مطرح کرده و به اختلاف لهجه در بلاد عرب پرداخته است. او احتمال می‌دهد که این اختلاف لهجه‌ها متاثر از اختلاف طبیعت بلاد باشد. او افضل تکلم را از آن جزیرةالعرب می‌داند و از بین اهل حجاز مکی‌ها را بر دیگران برتری می‌دهد. در شماره آخر نیز برخی کلمات را با ذکر شماره صفحه توضیح داده است. به عنوان مثال تفاوت بین حجر و حجره را متذکر شده است.


پاورقی‌های کتاب که بسیار اندک است، به قلم محمد صابر می‌باشد. فهرست مطالب در ابتدای هر یک از مجلدات و در انتهای هر یک نیز بیوگرافی مؤلف و مترجم و آثار او آمده است.


۱. ترحال في الجزيرة العربية، تعريب صبرى محمد حسن، ج‌۱، ص۵.
۲. ترحال في الجزيرة العربية، تعريب صبرى محمد حسن، ج‌۲، ص۵.



نرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).




جعبه ابزار