تربت جام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تُرْبَتِ جام، شهرستان و شهری در
استان خراسان رضوی است. نخستین آگاهیها درباره ناحیه جام به دورۀ فتوحات اسلامی در
خراسان باز میگردد. این شهر مورد تاخت و تاز حکومتهایی مثل
عثمانی و
مغول بوده است. در حال حاضر و بر اساس آخرین سرشماریهای انجام گرفته در حدود ۹۵ هزار نفر جمعیت دارد و مساحت آن بالغ بر ۸۱۸۴ متر مربع است. نزدیکترین شهرها به تربت جام از جنوب،
شهر تایباد و از شمال
شهر فریمان هستند.
این شهرستان با ۱۸۵، ۸ کم ۲ وسعت، در شمال غرب استان خراسان رضوی واقع شده، و از شمال به شهرستان
سرخس، از شمال غرب به شهرستان
مشهد، از غرب به شهرستان
فریمان، از جنوب غرب به شهرستان
تربت حیدریه، از جنوب به شهرستان
تایباد، و از شرق و شمال شرق به کشورهای
افغانستان و
ترکمنستان محدود است.
تربت جام تا ۱۳۳۰ش یکی از بخشهای شهرستان مشهد از استان نهم (خراسان) به شمار میآمد و در همان سال به شهرستان ارتقا یافت.
این شهرستان براساس قانون تقسیمات کشوری در ۱۳۸۴ش، مشتمل بر ۵ بخش به نامهای مرکزی، نصرآباد، صالحآباد، بوژگان (بوزجان) و پایین جام، ۱۰ دهستان و ۳ شهر به نامهای صالحآباد، نصرآباد و تربت جام است. براساس سرشماری ۱۳۷۵ش، جمعیت شهرستان تربت جام ۳۴۹، ۲۱۰ تن بوده است.
شهرستان تربت جام دارای دو ناحیۀ کوهستانی و دشتی است.
بلندیهای شهرستان تربت جام بیشتر در جنوب غربی، مرکزی و شمال شهرستان است و کوههای بِزد (۸۲۱، ۲ متر)، شاهنشین (۱۱۷، ۲ متر) و بیبند (۹۵۵، ۱ متر) از مهمترین ارتفاعات آنجا ست.
رود مرزی هریرود که بخشی از مرزهای ایران و افغانستان را تشکیل میدهد و همچنین جامرود که یکی از شاخابههای هریرود است، از مهمترین رودهای تربت جام به شمار میآیند.
تربت جام آب و هوایی نیمهصحرایی، تابستانهایی گرم و خشک و زمستانهایی سرد دارد و از مناطق خشک و کم بارش است. بادهای محلی فَراه، ۱۲۰ روزه و سیاه بوبک که هر یک در فصولی از سال میوزند، از دیگر ویژگیهای آب و هوایی این شهرستان است.
اقتصاد این شهرستان بر کشاورزی، دامداری و معدن استوار است. کشاورزی به سبب شرایط آب و هوایی رونق دارد و آب آن از رودخانهها و منابع آب زیرزمینی تأمین میشود. گندم، جو، ذرت و محصولات باغی از مهمترین فرآوردههای کشاورزی تربت جام است.
دامداری و پرورش طیور نیز در این شهرستان به صورت صنعتی و سنتی رواج دارد. بخش معدن از دیگر منابع اقتصادی تربت جام است. زغال سنگ، سنگ نمک، بتونیت، سیلیس، سنگ ساختمانی، اندالوزیت، طلا و تنگستن از مهمترین کانیهایی است که از معادن این شهرستان استخراج میشوند. بخش صنعت در این شهرستان رشد کمتری دارد و بیشتر محدود به صنایع دستی میشود. قالیهای تربت جام با نقشهای کشمیری، شال، یعقوبخانی و ترکمنی از شهرت خاصی برخوردار است.
این شهر که مرکز شهرستان تربت جام است، در °۳۵ و ´۱۶ عرض شمالی و °۶۰ و´ ۳۷ طول شرقی و در ارتفاع ۹۱۰ متری از سطح دریا واقع است
و در سرشماری ۱۳۷۵ش دارای ۱۰۲، ۶۵ تن جمعیت بوده است.
منطقهای که امروزه تربت جام خوانده میشود، در منابع تاریخی و جغرافیایی نخستین سدههای اسلامی به صورت جام یا زام آمده است. علت تغییر نام آن به تربت جام به سبب وجود آرامگاه احمد جام، ملقب به ژندهپیل از عارفان سدۀ ۶ق در آنجا بوده است. نخستین آگاهیها دربارۀ ناحیۀ جام به دورۀ فتوحات اسلامی در
خراسان باز میگردد.
به گزارش
بلاذری، عبدالله بن عامر بن کریز در ۲۹ق/۶۵۰م به روزگار خلافت
عثمان در جریان پیشروی از
فارس و
کرمان به سوی خراسان، ابوسالم
یزید بن جرشی را به ناحیۀ زام که در آن زمان از توابع نیشابور به شمار میرفت، گسیل داشت و وی آنجا را به جنگ گشود.
جغرافینویسان اسلامی تا دورۀ
مغول عموماً جام را یکی از رستاقها یا کورههای تابع
نیشابور به مرکزیت شهر بوزجان یاد کردهاند. اهمیت این ناحیه و مرکز آن در این دوره بیشتر بهسبب عبور راه نیشابور به
هرات از آنجا بوده است.
مؤلف
حدودالعالم پوژگان را شهرکی با کشت و برز بسیار که در آنجا کرباس بافته میشده، توصیف کرده است.
اما این دسته از منابع اشارهای به وضع شهر یا روستای جام ندارند. وضعیت شهر یا روستای جام تا دورۀ ظهور و گسترش فعالیتهای
شیخ احمد جام در منطقۀ جام و در مراحل بعد، تشکیل سلسلۀ مشایخ و بناهای وابسته به
خانقاه احمد جام در آنجا، چندان روشن نیست.
یاقوت مقارن با حملۀ مغول به خراسان، زام را یکی از کورههای نیشابور با ۱۸۰ روستا به مرکزیت
بوزجان نوشته است.
بهگزارش همو، بوزجان شهرکی بر سر راه نیشابور به هرات بودهاست که با نیشابور ۴مرحله، و با هرات ۶ مرحله فاصله داشته است و از آنجا گروه کثیری از دانشمندان برخاستهاند.
اگرچه در ذکر هجومهای مغولان به ایران، از جام و نواحی آن نامی به میان نیامده است، اما این ناحیه نیز میبایست چون دیگر نواحی خراسان از حملۀ مغول آسیبهای بسیاری دیده باشد؛ ولی در دورههای بعد آبادانی و شکوفایی گذشتۀ خود را بازیافته، و محصولات کشاورزی آن افزایش یافته است.
تا سدۀ ۷ق بوزجان همچنان مرکز ولایت جام بود، اما با برآمدن شیخ احمد جام ژندهپیل (۴۴۱-۵۳۶ق/ ۱۰۴۹-۱۱۴۲م) و تأسیس
خانقاه، تحولی در این منطقه روی داد و بوزجان به تدریج مرکزیت خود را از دست داد و تربت شیخ جام جای آن را گرفت. در دورۀ حکومت
ایلخانیان، منگوقاآن به پاس خدمات خاندان کرت، حکومت ولایتهای جام، باخرز، هرات، پوشنگ و مناطق دیگر را به ملک شمسالدین محمد (حک ۶۴۳-۶۷۶ق) واگذارد.
در ۶۹۶ق/۱۲۹۷م میان سپاهیان غازان و امیر نوروز، فرمانده اردوی مغول در خراسان، در جام نبردی درگرفت که سرانجام امیر نوروز به دست دانشمند بهادر، فرمانده سپاه غازان شکست خورد و کشته شد.
در ۷۱۹ق/ ۱۳۱۹م، یسور از شاهزادگان مغول، به جام حمله برد و خواستار ملاقات با شیخالاسلام شهابالدین جام از مشایخ شهر شد، اما شیخ نپذیرفت و در تربت جام به قلعهای پناه برد. لشکریان شاهزاده یسور، آن قلعه را محاصره کردند و بسیاری از مدافعان قلعه را کشتند.
در حدود سال ۷۳۸ق/۱۳۳۷م سربداران بخشهای بزرگی از خراسان از جمله جام را به تصرف درآوردند.
ابنبطوطه، سیاح سدۀ ۸ق/۱۴م در شرح مشاهداتش از شهر جام ــ که در مسیر خود از هرات وارد آنجا شده بود ــ آن را شهری متوسط و زیبا با باغها و درختان از جمله درختان توت بسیار و چشمههای فراوان توصیف کرده است.
ازدیاد قدرت و منافع سیاسی و اقتصادی مشایخ جام در نیمۀ دوم سدۀ ۸ق، آنان را درگیر قدرت و تحرکات سیاسی منطقه کرده بود، چنانکه در ۷۵۲ق/۱۳۵۱م خواجه معینالدین جامی از اشراف و مشایخ جام، بهرغم پیوند نسبی که با ملک معزالدین حسین کرت داشت، با امیر غَزغَن، حاکم
ماوراءالنهر رابطۀ پنهانی برقرار ساخت و از ملک معزالدین بدگویی کرد که منجر به بروز جنگ میان این دو امیر شد.
در جریان لشکرکشی
امیرتیمور گورکانی به خراسان در ۷۸۲ق/۱۳۸۰م، جام به تصرف او درآمد.
لشکرکشیها و دیدارهای مکرر تیموریان از جام و زیارت مرقد شیخ احمد جام
و تکریم مشایخ و بزرگان جام را میتوان سیاست کلی تیموریان در جلب افکار عمومی، برای مقابله با حکومتگران محلی مانند آل کرت دانست.
در این دوره فعالیتهای عمرانی در این ولایت صورت گرفت که از جملۀ آن میتوان به ساخت «
خانقاه مسافر پناه» اشاره کرد.
از دیگر فعالیتهای عمرانی در این دوره ساخت بقعۀ شیخ جام است که در ۷۳۳ق/۱۳۳۳م برپا شد. در دورۀ شاهرخ میرزا ساخت بناها و عمارتها نیز گسترش یافت. این عمارتها شامل گنبدخانه،
خانقاه، مدرسه و چند مسجد از جمله مسجد کرمانی، رواق و جامع است. تیمور در سمت شمالی این محوطه طرح
خانقاهی ریخته بود که چیزی از آن باقی نمانده است
حافظ ابرو در سدۀ ۹ق/۱۵م ولایت جام را از توابع و نواحی هرات برشمرده که در آن انواع میوه به عمل میآمده، و آب آن از رودخانه و کاریز تأمین میشده است و از قرای مشهور آن به بوزجان که دارای دیوار بوده، و تربت که مزار شیخ جام در آن بوده، و بازاری نیز داشته، اشاره کرده است.
جام در دورۀ صفویه یکی از منزلگاههای مهم بر سر راههای ارتباطی خراسان و نواحی شرقی آن بود و به همین سبب از نظر سیاسی و نظامی نیز اهمیت یافت. این ناحیه در دورۀ شاه طهماسب صفوی توسط طایفۀ ذوالقدر، از قزلباشان اداره میشد
در این دوره
ازبکها در حمله به خراسان، بارها جام و نواحی آن را چپاول کردند.
مقابلۀ امیران قزلباش با
ازبکها در مسائل فرهنگی و جمعیتی این شهر بیتأثیر نبود. همچنین در این دوره
مستنصربالله، امام وقت
اسماعیلیان، شخصی به نام ملاعبدالرحمان را برای دعوت مردم به این فرقه به جام فرستاد.
در دورۀ حکومت شاه عباس اول صفوی با برقراری امنیت در خراسان، اقدامات عمرانی در این منطقه صورت گرفت و برخی بناهای شهر تربت جام تعمیر گردید.
به گزارش میرزا رفیعا، میزان پرداخت مالیات جام به حکومت مرکزی، حدود ۶۸۲، ۱ تومان و ۲۰۰ دینار بوده است، همچنین ملازمان حاکم آن شهر در آن دوره حدود ۵۰۰ تن بودهاند.
در ۱۱۲۸ق/۱۷۱۶م، عبداللهخان افغان به جام حمله کرد و آن را تصرف نمود.
نادر افشار در ۱۱۴۳ق/۱۷۳۰م برای تسخیر
هرات، ولایت جام را به پایگاه سپاهیان خود بدل کرد.
در ۱۱۴۹ق نادرشاه پس از سرکوب شورش علیمراد بختیاری، ۱۰ هزار تن از طوایف بختیاری را به ولایت جام کوچاند
زینالعابدین شیروانی در اواسط سدۀ ۱۳ق جام را شهری نیمهویران با هزار خانه و ۲۰ روستا از توابع هرات توصیف کرده است.
در ۱۲۴۷ق/۱۸۳۱م هنگامیکه عباس میرزا نایبالسلطنه برای تسخیر هرات به خراسان لشکر کشیده بود، از روابط پنهانی محمدخان قرایی با کامران میرزا حاکم هرات آگاه شد.
از اینرو، با سپاهیانی وارد جام شد و محمدخان قرایی را از منصب خود برکنار کرد و ابراهیمخان هزاره را به جای او برگماشت.
اعتمادالسلطنه تربت جام را شهری با هوای معتدل که کشتزارهای آن از آب رودخانه و یک رشته کاریز آبیاری میشد، وصف کرده است. به نوشتۀ او تربت جام در آن زمان دارالحکومۀ ناحیۀ جام بوده است و محمدابراهیمخان، سردار قاجار بر آن حکومت داشته است. در همین زمان، تربت جام ۳۰۰ خانوار جمعیت داشته است که بیشتر آنان سنیمذهب بودهاند.
از رویدادهای تربت جام تا سالهای اشغال ایران توسط متفقین در ۱۳۲۰ش ــ که مقارن با شورش صولتالسلطنه هزاره در خراسان بود ــ گزارشهای روشنی در دست نیست. در جریان این شورش تربت جام بهدست صولتالسلطنه افتاد که سرانجام در زمستان همان سال با گسیل نیروهایی به خراسان این شورش سرکوب شد.
(۱) ابنرسته، احمد، الاعلاق النفیسة، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۳۰۹ق/ ۱۸۹۱م.
(۲) ابنبطوطه، رحلة، به کوشش طلال حرب، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۳) استرابادی، محمدمهدی، جهانگشای نادری، به کوشش عبدالله انوار، تهران، ۱۳۴۱ش.
(۴) اسفزار، محمد، روضات الجنات، به کوشش محمدکاظم امام، تهران، ۱۳۳۹ش.
(۵) اسکندربیک منشی، عالم آرای عباسی، به کوشش محمداسماعیل رضوانی، تهران، ۱۳۷۷ش.
(۶) اصطخری، ابراهیم، ممالک و مسالک، ترجمۀ محمد بن عبدالله تستری، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۳ش.
(۷) اطلس گیتاشناسی استانهای ایران، تهران، ۱۳۸۳ش.
(۸) اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآةالبلدان، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۷ش.
(۹) افشین، یدالله، رودخانههای ایران، تهران، ۱۳۷۳ش.
(۱۰) اقبال آشتیانی، عباس، تاریخ مغول، تهران، ۱۳۴۷ش.
(۱۱) امام، محمدکاظم، تعلیقات بر روضات الجنات.
(۱۲) بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۱۳) بیات، کاوه، صولتالسلطنۀ هزاره و شورش خراسان، تهران، ۱۳۷۰ش.
(۱۴) پاپلییزدی، محمدحسین، فرهنگ آبادیها و مکانهای مذهبی کشور، مشهد، ۱۳۶۷ش.
(۱۵) پتروشفسکی، اپ، کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول، ترجمۀ کریم کشاورز، تهران، ۱۳۴۴ش.
(۱۶) جعفری، عباس، دایرةالمعارف جغرافیایی ایران، تهران، ۱۳۷۹ش.
(۱۷) حافظ ابرو، تاریخ (بخش جغرافیای خراسان)، به کوشش درتئا کراوولسکی، ویسبادن، ۱۹۸۲م.
(۱۸) حافظ ابرو، ذیل جامع التواریخ رشیدی، به کوشش خانبابا بیانی، تهران، ۱۳۵۰ش.
(۱۹) حافظ ابرو، زبدة التواریخ، به کوشش کمال حاجسیدجوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
(۲۰) حدودالعالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۲۱) حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، به کوشش گ لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.
(۲۲) خواندمیر، غیاثالدین، مآثر الملوک، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۲ش.
(۲۳) دولتشاه سمرقندی، تذکرة الشعراء، به کوشش ادوارد براون، لیدن، ۱۳۱۸ق/۱۹۰۰م.
(۲۴) رشیدالدین، فضلالله، تاریخ مبارک غازانی، به کوشش کارل یان، هارتفرد، ۱۳۵۸ق/۱۹۴۰م.
(۲۵) روملو، حسن، احسن التواریخ، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۵۷ش.
(۲۶) زینالعابدین شیروانی، بستان السیاحة، تهران، ۱۳۱۵ق.
(۲۷) سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ، به کوشش جمشید کیانفر، تهران، ۱۳۷۷ش.
(۲۸) سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۷۵ش)، نتایج تفصیلی، شهرستان تربت جام، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۷۶ش.
(۲۹) سیفیهروی، سیف، تاریخ نامۀ هرات، بهکوشش محمد زبیر صدیقی، کلکته، ۱۳۶۴ق/۱۹۴۳م.
(۳۰) شرفالدینعلی یزدی، ظفرنامه، بهکوشش عصامالدین اورونبایف، تاشکند، ۱۹۷۲م.
(۳۱) عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۷۲ش.
(۳۲) فدایی خراسانی، محمد، تاریخ اسماعیلیه یا هدایت المؤمنین الطالبین، به کوشش الکساندر سیمیونف، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۳۳) فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، ادارۀ جغرافیایی ارتش، تهران، ۱۳۶۳ش، ج ۴۴.
(۳۴) فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، استان خراسان رضوی، شهرستان تربت جام، تهران، ۱۳۸۴ش.
(۳۵) قیصری، ابراهیم، «تربت جام و تایباد»، فرهنگ ایران زمین، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۶۱ش، شم ۲۵.
(۳۶) محمدکاظم، عالم آرای نادری، به کوشش محمدامین ریاحی، تهران، ۱۳۶۴ش.
(۳۷) مرعشی صفوی، محمدخلیل، مجمع التواریخ، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۳۸) مستوفی، محمدحسن، زبدة التواریخ، به کوشش بهرام گودرزی، تهران، ۱۳۷۵ش.
(۳۹) مشکوٰتی، نصرتالله، فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران، تهران، ۱۳۴۹ش.
(۴۰) مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
(۴۱) منز، ب ف، برآمدن و فرمانروایی تیمور، ترجمۀ منصور صفتگل، تهران، ۱۳۷۷ش.
(۴۲) میرخواند، محمد، روضة الصفا، به کوشش عباس زریاب، تهران، ۱۳۷۳ش.
(۴۳) میرزا رفیعا، تذکرة الملوک، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۲ش.
(۴۴) نشریۀ عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری، وزارت کشور، تهران، ۱۳۸۴ش.
(۴۵) حموی، یاقوت، بلدان.
Pinder – Wilson, R,» Timurid Architecture «, The Cambridge History of Iran, volVI, ed P Jackson, Cambridge, ۱۹۸۶ (۴۶)؛
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تربت جام»، شماره۵۸۵۹.