• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ترانه و تصنیف

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ترانه در لغت به معنی تر و تازه و جوان خوش‌صورت و صاحب جمال است،
[۱] داد، سیما، فرهنگ اصطلاحات ادبی، تهران، مروارید، چاپ دوم، ۱۳۷۵، ص۶۹.
و در ادبیات، هر سروده کوتاهی است که با یکی از لحن‌های موسیقی هماهنگ باشد؛ ترانه شعری غنایی است که به بلندی و کوتاهی مصراع‌های آن چندان توجه نمی‌شود.
[۲] انوشه، حسن و دیگران، فرهنگ‌نامه ادب فارسی گزیده اصطلاحات، مضامین و موضوعات ادب فارسی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۷۶، جلد ۲، ص۳۲۶.




معنای لغوی و اصطلاحی ترانه در بیت زیر از نظامی دیده می‌شود:

هر سفته دری، دری می‌سفت
هر ترانه، ترانه‌ای می‌گفت
جوان خوش‌صورت آواز

ترانه در قدیم مترادف رباعی بوده و به جای دوبیتی نیز بکار رفته است، اما امروزه قالبی مشخص است. امروزه هر کلامی را که با موسیقی تلفیق شده باشد اعم از اینکه در وزن رباعی باشد یا نه، ترانه می‌نامیم.
[۳] سرامی، قدمعلی، از خاک تا افلاک، سیری در غزل‌ها و ترانه‌های مولانا، تهران، چاپخانه تابش، چاپ اول، ۱۳۶۰، ص۲۱۶۱.



تاریخ و فرهنگ ایران با سرود و ترانه‌ آغاز می‌شود. در سحرگاه تاریخ ایران نیایش‌های زرتشت است که اهورا مزدا و ایزدان و فرشتگان را می‌ستاید.
[۴] رشیدی، علی‌محمد، یک قرن ترانه و آهنگ، تهران، صفی‌علی‌شاه، ویرایش ۲، ۱۳۸۳، ص۷-۵.

نوعی شعر دوره ساسانیان را هم ترانه یا ترانگ و رنگ گفته‌اند و آن اشعاری است کاملاً محلی که در شهرها و روستاها می‌خوانده‌اند.
[۵] داد، سیما، فرهنگ اصطلاحات ادبی، تهران، مروارید، چاپ دوم، ۱۳۷۵، ص۷۰.



در واقع ترانه صورت تکمیلی اشعار هجایی قبل از اسلام است که عرب‌ها بعد از اسلام آن را فهلویات نامیده‌اند.
[۶] نشاط، سیدمحمود، زیب سخن یا علم بدیع فارسی، تهران، ۱۳۴۲، چاپخانه رنگین، ص۹۹.



ترانه‌سرایی در زمان ساسانیان به اوج شکوفایی رسید، ترانه‌سرایانی چون باربد، نکیسا، رامتین و بامشاد از چهره‌های برجسته ترانه در این دوره‌اند.
[۷] رشیدی، علی‌محمد، یک قرن ترانه و آهنگ، تهران، صفی‌علی‌شاه، ویرایش ۲، ۱۳۸۳، ص۷.



نوعی از ترانه‌های اجتماعی - مردمی نیز پس از غزنویان رواج گرفت که به «حراره» معروف است.
[۸] انوشه، حسن و دیگران، فرهنگ‌نامه ادب فارسی گزیده اصطلاحات، مضامین و موضوعات ادب فارسی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۷۶، جلد ۲، ص۳۲۶.



بعدها ترانه‌ در برابر غزل و اشعار تعزلی و غنایی نیز به کار رفت. این قالب از حیث کیفیت موسیقایی و مردمی بودن آن با «بالاد» (Balad) در ادبیات مغرب زمین مشابهت دارد با این تفاوت که بالاد کیفیتی روایی دارد و ترانه فاقد این ویژگی است. ترانه با تعریف امروزی خود معادل و القاء کننده تصنیف است.
[۹] داد، سیما، فرهنگ اصطلاحات ادبی، تهران، مروارید، چاپ دوم، ۱۳۷۵، ص۷۰.



تصنیف در لغت به معنی صنف‌صنف کردن و دسته‌دسته کردن و نیز فراهم آوردن ساخته و پرداخته شده باشد؛ اما در اصطلاح به شعری اطلاق می‌شود که همراه با موسیقی خوانده می‌شود و گاه وزن عروضی دارد و کم و بیش قافیه نیز در آن به کار رفته است. تصنیف از قرن دهم به بعد به این معنی به کار رفته. پیش از آن به معنی آهنگسازی معمول بوده و تدریجاً به معنی شعر و غزلی که متناسب و همراه با موسیقی ساخته شده باشد، مصطلح شده است.
[۱۰] میرصادقی (ذوالقدر)، میمنت، واژه‌نامه هنر شاعری، تهران، کتاب مهناز، چاپ دوم، ۱۳۷۶، ص۷۱.



تصنیف به صورت امروزی از دستاوردهای انقلاب مشروطیت است. از ویژگی‌های ترانه‌های این دوره، کاربرد زبان عامیانه و گاه شکسته است.
عارف قزوینی و ملک‌الشعرای بهار از تصنیف‌سازان و ترانه‌سرایان مشهور این دوره ایرانند. اکثر آهنگ‌های عارف آمیخته با انتقاد و روح میهن‌دوستی است از تصنیف‌های مشهور او:

از خون جوانان وطن لاله دمیده •••• در ماتم سرو قدشان، سرو خمیده

ترانه‌های بهار نیز وصفی – تغزلی و متاثر از طبیعت و زیبایی‌های آن است یکی از ترانه‌های او در مورد جنگ جهانی اول چنین آغاز می‌شود:

گر رقیب آید بر دلبر من •••• جوشد از غیرت دل‌ اندر بر من
مکر و شیادی بود لشکر او •••• عشق و آزادی بود لشکر من


ترانه‌سرایی در ایران پس از مشروطه تا زمان گشایش رادیو با تلاش‌های نیّر سینا، حسنگل گلاب، رهی معیری و... روند رشد و تکامل را پیمود.
[۱۱] انوشه، حسن و دیگران، فرهنگ‌نامه ادب فارسی گزیده اصطلاحات، مضامین و موضوعات ادب فارسی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۷۶، جلد ۲، ص۳۳۷-۳۳۸.

از ترانه‌سرایان دیگر می‌توان از سیمین بهبهانی، محمدعلی بهمنی، هوشنگ ابتهاج و... نام برد.


ترانه‌ها از نظر محتوا به اقسام مختلفی تقسیم می‌شوند:
عاشقانه، اجتماعی، ملی میهنی، فکاهی، کودکانه و عامیانه و...؛


ترانه‌های عامیانه یکی از انواع مهم ترانه است که در دوره‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. این نوع ترانه سینه‌به‌سینه و به صورت شفاهی در بین مردم منتشر شده‌اند و بخشی از ادبیات عامیانه محسوب می‌شوند

۱۱.۱ - ویژگی‌ها

از ویژگی‌های اصلی این ترانه‌ها به نکات زیر می‌توان اشاره کرد:
۱- شاعر معلومی ندارد؛
۲- موسیقی آن فاقد موازین علمی است؛
۳- وزن معینی ندارد و بنا بر میل خواننده کوتاه و بلند می‌شود،
۴- ساختمانی ساده دارد و فاقد آرایه‌های ادبی پیچیده می‌باشد.


۱. داد، سیما، فرهنگ اصطلاحات ادبی، تهران، مروارید، چاپ دوم، ۱۳۷۵، ص۶۹.
۲. انوشه، حسن و دیگران، فرهنگ‌نامه ادب فارسی گزیده اصطلاحات، مضامین و موضوعات ادب فارسی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۷۶، جلد ۲، ص۳۲۶.
۳. سرامی، قدمعلی، از خاک تا افلاک، سیری در غزل‌ها و ترانه‌های مولانا، تهران، چاپخانه تابش، چاپ اول، ۱۳۶۰، ص۲۱۶۱.
۴. رشیدی، علی‌محمد، یک قرن ترانه و آهنگ، تهران، صفی‌علی‌شاه، ویرایش ۲، ۱۳۸۳، ص۷-۵.
۵. داد، سیما، فرهنگ اصطلاحات ادبی، تهران، مروارید، چاپ دوم، ۱۳۷۵، ص۷۰.
۶. نشاط، سیدمحمود، زیب سخن یا علم بدیع فارسی، تهران، ۱۳۴۲، چاپخانه رنگین، ص۹۹.
۷. رشیدی، علی‌محمد، یک قرن ترانه و آهنگ، تهران، صفی‌علی‌شاه، ویرایش ۲، ۱۳۸۳، ص۷.
۸. انوشه، حسن و دیگران، فرهنگ‌نامه ادب فارسی گزیده اصطلاحات، مضامین و موضوعات ادب فارسی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۷۶، جلد ۲، ص۳۲۶.
۹. داد، سیما، فرهنگ اصطلاحات ادبی، تهران، مروارید، چاپ دوم، ۱۳۷۵، ص۷۰.
۱۰. میرصادقی (ذوالقدر)، میمنت، واژه‌نامه هنر شاعری، تهران، کتاب مهناز، چاپ دوم، ۱۳۷۶، ص۷۱.
۱۱. انوشه، حسن و دیگران، فرهنگ‌نامه ادب فارسی گزیده اصطلاحات، مضامین و موضوعات ادب فارسی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۷۶، جلد ۲، ص۳۳۷-۳۳۸.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ترانه-تصنیف»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۷/۲۸.    






جعبه ابزار