• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تذکرة الطریق‌ (کتاب)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



«تذکرة الطریق فی مصائب حجاج بیت الله العتیق»، تالیف محمد عبدالحسین کرناتکی هندی است، به زبان فارسی است. این اثر که سفرنامه حج نویسنده است، به اعتبار این که قدیمی‌ترین سفرنامه حج از دوره قاجاری است، دارای ارزش فراوانی است.



کتاب در یک مقدمه، پنج زمان و یک خاتمه تدوین شده است. شروع هر «زمان» با اشعاری از مؤلف است که ضمن اشاره به آن «زمان»، آنچه را که موضوع آن زمان بوده بیان کرده است.


نویسنده بیش از سه سال را در عراق و حجاز به سر برده است؛ اما گزارش حاضر تنها مربوط به زمانی می‌شود که از کربلا راهی حجاز شده و سفرش بیش از یک سال به درازا کشیده است. پیش از این سفر وی مدت‌ها در کربلا ساکن بوده است.
در این سفر مادرش نیز او را همراهی می‌کرده و کاروان آنان راه جبل را به عنوان راه رسیدن به مکه انتخاب کرده است. جز آن که به تدریج و ناخواسته به سمت جنوب کشیده شده و عملا گرفتار وهابی‌ها در راه نجد شده است. پیشنهاد یک مجتهد پیش از حرکت این بوده است که به راه شام بروند؛ اما او قبول نکرده و بعدا از این بابت تاسف می‌خورد.


امتیاز این سفرنامه در چندین نکته بس مهم است. نخست آن که کهن‌ترین سفرنامه دوره قاجاری است که در اختیار ماست. دوم آن که نویسنده آن یک شاهزاده فرهیخته هندی است که فرهنگ بسیار ویژه شیعی دارد و علاقه مندی اش به حفظ تاریخ‌ها و سال‌ها بسیار گسترده و جدی است. سوم آن که تنها سفرنامه‌ای است، از سفر کسی که به هر دلیل دیر به حج رسیده و مجبور شده است، قریب یک سال را در مدینه و مکه سپری کند تا موسم حج جدید فرا رسد.
بدون شک نویسنده سفرنامه اش را به صورت روزانه یا به قول خودش «روزنامچه یوم به یوم» نوشته است. جزئیاتی که وی در این سفرنامه به دست داده و ثبت حرکات روزانه مؤلف، حاکی از این واقعیت است؛ اما حدس می‌توان زد که کتاب را پس از بازگشت از سفر تدوین نهایی کرده و بعد از یک مرور، مطالبی بر آن افزوده است.
نخستین تاریخ در این کتاب ۲۶ شوال ۱۲۳۰ است و آخرین تاریخ به کار رفته در این سفرنامه، ۱۶ جمادی الاولی سال ۱۲۳۲ است. سومین تاریخ که در مقدمه به آن اشاره شد، و چند سطر پیش گذشت، مربوط به ۲۱ شوال ۱۲۳۳ زمان تحریر نهایی کتاب است. وی در جایی در کتاب در راه بازگشت از سفر حج می‌نویسد: «بیست و هفتم صفر ۱۲۳۲ روز پنج شنبه: امروز سه سال کامل شد ما را، از هند از ملک خودم مدراس کرناتک روانه عتبات عالیات عرش درجات شده، برای حج و زیارات حضرات ائمه - علیهم السلام-، الحمدلله کما هو اهله و مستحقه. سال چارم از امروز شروع شد.»


زبان سفرنامه، فارسی ساده و روان و تحت تاثیر فارسی از نوع هندی آن است. با این حال، تاثیر هندی در آن در حد انتظار نیست و از این بابت، دشواری خاصی برای خواندن ایجاد نمی‌کند. با این همه، می‌توان به لحاظ زبانی آن را در کنار فارسی آن روزگار هند، مورد تامل زبانشناسانه قرار دارد. بسیاری از لغاتی که در این کتاب به کار رفته است، کاربرد رایجی در فارسی ندارد، گرچه ریشه و اساسی در زبان فارسی دارد.
در این سفرنامه، شاید هیچ چیزی به اندازه دقت وی درباره تواریخ و ثبت آنها خودنمایی نمی‌کند. ذهن وی به شدت تاریخی و تقویمی است و هر چیزی را با دقت ثبت می‌کند. وی اولا گزارش روزانه تمام این یک سال و اندی را که در سفر بوده، ولو در حد یک یا دو خط به دست داده و هیچ روزی را از قلم نینداخته است.
تقویم تاریخی شیعه را از اعیاد و وفیات امامان و بزرگان دین تماما یادآور شده و در این جهت تقریبا همه موارد را آورده است. افزون بر تقویم تاریخی شیعه، تقویم عبادی را هم مد نظر دارد و روزهای روزه دار بودن و عبادات ویژه ایام خاص را هم گویا در بیشتر موارد از زادالمعاد علامه مجلسی به دست می‌دهد. می‌دانیم که وی بعدها کتابی با عنوان انیس الشیعه نوشت که دقیقا تقویم تاریخی و عبادی شیعه بود. تاریخ وفات برخی از اقوام و خویشان و نیز سالگرد آنان را در روزهای معین، همین طور تاریخ تولد خودش، تاریخ وفات زوجه اش و بسیاری از تواریخ دیگر را با دقت بیان می‌کند.
وی در موارد مهم از تاریخ گذاری کتاب؛ از جمله اول ماه‌ها، دو تاریخ به دست می‌دهد که هر دو هجری قمری است؛ اما یکی از هجرت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و همان تاریخ معمول نبوی است و دیگری از جلوس امام علی علیه‌السّلام بر مسند خلافت که از نخستین ماه سال ۳۶ هجری است؛ مثلا چنین: «غره جمادی الاول سنه ۱۲۳۲ هجریه مقدسه مطابق چاردهم ماه اول سنه ۱۱۹۷ جلوسی مبارک روز پنج شنبه». این را اصطلاحات سال جلوسی مرتضوی می‌نامد. این امر برخاسته از حس تشیع وی است که نشان آن را در جای جای کتاب می‌توان گرفت.


در این کتاب، برخی از اطلاعات تاریخی وجود دارد که از جهاتی می‌تواند قابل توجه باشد. بخش عمده این اطلاعات مربوط به دولت اول وهابیان در آستانه سقوط و حدود دو سه سال پیش از حمله نیروهای ابراهیم پاشا به آنها است. عبدالله بن سعود رهبر وهابیان در منطقه‌ای که نویسنده ماه‌ها در رفت و برگشت با بیچارگی و مشکل در آنجا بسر برده، حکومت می‌کرده و عوامل خاص خود را داشته است. همین زمان، هر لحظه ترس از حمله نیروهای مصری وجود داشته است.
وی علاوه بر آن که مرتب با وهابیان ارتباط داشته، در جریان رفتن از مدینه به مکه با نیروهای مصری و حتی ابراهیم پاشا دیدار داشته و هدایایی به او تقدیم کرده است. این مربوط به زمانی است که به ینبع رسیده است. این بخش بیشتر برای شناخت نوع برخورد وهابیان با حجاج اهمیت دارد. او سخت در آرزوی نابودی وهابیان و رها شدن حجاج از دست آنان دارد.
او از نرسیدنش به حج بعد از یک سال تمام گلایه می‌کند: «از راه جبل بیشتر از یک سال شد که در سفرم و به مکه مشرفه نرسیده‌ام». در واقع، عامل اصلی به تاخیر افتادن حج آنان و نرسیدن و ماندن تا سال بعد رفتار مبارک وهابی، عامل عبدالله بن سعود است که البته مورد توبیخ امیر وهابی خود هم قرار می‌گیرد و مبالغی که به زور توسط او گرفته شده به حجاج باز پس داده می‌شود.
خبر آمدن برخی از امرا و شاهزادگان ایرانی به حج، از جمله همسر فتحعلیشاه، آمدن خط پادشاه ایران میان حجاج ایرانی در مکه، تصرف موقت بغداد توسط شاهزاده محمدعلی میرزا و بسیاری دیگر از اخبار جزئی، از جمله مطالبی است که در این سفرنامه آمده است.


مؤلف اساسا این سفرنامه را در شرح «مصائب» حجاج نوشته و این مطلب از نام کتاب آشکار است. در اثر مصیبت‌هایی که حجاج در این سیر سخت و صعب و طولانی طی کرده و به خاطر آن به حج نرسیده و به اجبار یک سال در حرمین ماندند، حجم آن مصائب چند برابر شده است.
در آن دوره تاریخی، گر چه راه شام هم مورد استفاده بود؛ اما راه جبل و بصره و نجد یکسره و شاید بتوان گفت غالبا مورد استفاده حجاج بود و عرب‌های حرب و شمر و عنیزه و دیگران، چنان ستمی بر حجاج روا می‌داشتند و آزار و اذیتی می‌کردند که نشان آن را در هر گزارش و سفری از این دوره و تا یک قرن بعد می‌توان یافت. وصفی از این آزارها در گرفتن خاوه و مالیات، در برخوردهای زشت عکام و جمال و غیره با حاج در این سفرنامه آمده است.
نویسنده بر هندی بودن خود تاکید می‌کند و این درست وقتی است که می‌بیند، اهالی مدینه او را عجم پنداشته و رفتار ناهنجار با وی دارند. به محض این که او خود را هندی معرفی کرده و تقیه می‌کند، مورد احترام واقع می‌شود.
طبیعی است که با شاهزادگان ایرانی هم برخورد خوبی می‌شود؛ اما عامه عجم در هر کجا، مکه و مدینه، بشدت تحقیر می‌شوند. در این باره، در چندین جای این سفرنامه مطالب باارزشی وجود دارد. از همان ابتدا و در مسیر، در پول گرفتن در حق عجم نهایت ستم می‌شود: «ناله و زاری عجم‌ها به کهکشان فلک رسید و بر غریبی حجاج دل می‌سوخت».
برخورد تحقیرآمیز با عجم ریشه در گرایش آنان به تشیع دارد، و الا دیگر اقوام غیرعرب از هندی و افغانی و غیره، اگر سنی بودند، رفتار زشتی با آنان صورت نمی‌گرفت. همین امر سبب می‌شد تا نویسنده ضمن این که خود را هندی معرفی می‌کند، در انجام اعمالش ابراز تقیه هم بکند. وی از این که برخی از عجم‌ها به خواندن برخی از دعاها پرداخته و آشکارا خود را در معرض خشم سنیان قرار می‌دهند، گلایه می‌کند. با این حال، در پرده تقیه، همه اعمال و اوراد و زیاراتش را به آرامی خواند و در این زمینه، هیچ گاه گرفتار مشکلی نمی‌شود.


کتاب توسط نویسنده ارجمند، رسول جعفریان تصحیح و برخی توضیحات در پاورقی در طی ۱۴۲ شماره ذکر شده است. فهرست مطالب در ابتدای کتاب و فهرست اعلام، مکان‌ها و اصطلاحات در انتها آمده است.





نرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).




جعبه ابزار