• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تداعی (روان‌شناسی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تداعی، یعنی یادآوری، همخوانی و همبستگی که عبارت است از: زنده کردن و حاضر ساختن آموخته‌ها و رویدادهای گذشته در ذهن، که در درجه نخست با حواس ارتباط دارد. هم‌چنین، روش هم‌خوانی اندیشه‌ها در ایجاد صورت‌های ذهنی و یادآوری دارای اثر فراوانی است.
[۱] پارسا، محمد، زمینه روان‌شناسی عمومی، تهران، بعثت، ۱۳۷۲، چاپ هفتم، ص۱۹۳.




تداعی‌ها ممکن است آزادانه بوده یا القائی باشند. در نوع اول، شخص بدون محرک، تداعی‌های خود را گسترش می‌دهد.
در نوع دوم، کلمات به آزمودنی داده می‌شود و او بلافاصله با اولین تداعی که به ذهنش خطور می‌کند پاسخ می‌دهد.
[۲] پورافکاری، نصرت‌الله، واژه‌نامه روان‌پزشکی، تهران، فرهنگ، ۱۳۷۳، چاپ اول، ص۱۲۳-۱۲۰.



تصور ترکیب یا به هم پیوستن اندیشه‌ها و تصور تجزیه مجدد آن‌ها نشان‌گر آغاز به اصطلاح "رویکرد شیمی ذهنی" است که نظریه تداعی را مشخص می‌کند. به موجب این رویکرد، از پیوند یا تداعی اندیشه‌های ساده می‌توان اندیشه‌های پیچیده‌ای را ایجاد کرد.
تداعی، یک نام قدیمی برای فرایندی است که روان‌شناسان آن را یادگیری می‌نامند.
[۳] شولتز، دوان، تاریخ روان‌شناسی نوین، علی‌اکبر سیف، تهران، نشر دانشگاهی، ۱۳۷۱، چاپ دوم، ص۶۲.
[۴] شولتز، دوان، تاریخ روان‌شناسی نوین، علی‌اکبر سیف، تهران، نشر دانشگاهی، ۱۳۷۱، چاپ دوم، ص۶۸-۶۹.



تداعی، برچسبی است بر نظریه فلسفی – روان‌شناسی، مبتنی بر این که، فرایندهای عالی روانی یا رفتاری از ترکیب اجزاء سازه رفتاری – روانی ناشی می‌گردند.
تداعی‌گرایی، به جای این که نشان دهنده یک مکتب یا یک تفکر خاص باشد، بیشتر به صورت یک اصل کلی در خدمت پی‌ریزی نظریه‌های گوناگون به کار گرفته شده است، که ریشه‌های آن را می‌توان در معرفت‌شناسی ارسطویی یافت.
[۵] پورافکاری، نصرت‌الله، واژه‌نامه روان‌پزشکی، تهران، فرهنگ، ۱۳۷۳، چاپ اول، ص۱۲۳-۱۲۰.



به اعتقاد ارسطو، اگر شیء با معلومات دیگری ارتباط داشته باشد، وجود یکی، موجب به یادآوری دیگری خواهد شد.
هم‌چنین او معتقد بود که، هر چه دو پدیده با هم بیشتر تجربه شوند، تجربه یا یادآوری یکی از آن دو با احتمال بیشتری دومی را به یاد خواهد آورد. او برای یادآوری، سه اصل را مشخص ساخت: مجاورت، مشابهت و تضاد.
[۶] پارسا، محمد، روان‌شناسی یادگیری، تهران، بعثت، ۱۳۷۲، چاپ دوم، ص۵۷-۵۹.



قوانین تداعی، پوششی برای تعدادی تعمیم‌های تجربی و نظری در مورد چگونگی تشکیل تداعی‌ها است. معمولی‌ترین این قوانین، مجاورت (contiguity) است که طبق آن، چیزهایی که در زمان و مکان واحد، توأما روی دهند با هم پیوستگی پیدا می‌کنند.
سایر قوانین تداعی مشتمل است بر تکرار، که طبق آن، اجزایی که به طور مکرر تواما روی می‌دهند به هم مربوط می‌گردند. و قانون مشابهت که طبق آن، محرک‌هایی که دارای خصوصیات و منبع مشابهی هستند با هم ارتباط پیدا می‌کنند.
[۷] پورافکاری، نصرت‌الله، واژه‌نامه روان‌پزشکی، تهران، فرهنگ، ۱۳۷۳، چاپ اول، ص۱۲۳-۱۲۰.



۱. پارسا، محمد، زمینه روان‌شناسی عمومی، تهران، بعثت، ۱۳۷۲، چاپ هفتم، ص۱۹۳.
۲. پورافکاری، نصرت‌الله، واژه‌نامه روان‌پزشکی، تهران، فرهنگ، ۱۳۷۳، چاپ اول، ص۱۲۳-۱۲۰.
۳. شولتز، دوان، تاریخ روان‌شناسی نوین، علی‌اکبر سیف، تهران، نشر دانشگاهی، ۱۳۷۱، چاپ دوم، ص۶۲.
۴. شولتز، دوان، تاریخ روان‌شناسی نوین، علی‌اکبر سیف، تهران، نشر دانشگاهی، ۱۳۷۱، چاپ دوم، ص۶۸-۶۹.
۵. پورافکاری، نصرت‌الله، واژه‌نامه روان‌پزشکی، تهران، فرهنگ، ۱۳۷۳، چاپ اول، ص۱۲۳-۱۲۰.
۶. پارسا، محمد، روان‌شناسی یادگیری، تهران، بعثت، ۱۳۷۲، چاپ دوم، ص۵۷-۵۹.
۷. پورافکاری، نصرت‌الله، واژه‌نامه روان‌پزشکی، تهران، فرهنگ، ۱۳۷۳، چاپ اول، ص۱۲۳-۱۲۰.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «تداعی‌گرایی»، تاریخ بازیابی ۹۷/۱۲/۱۳.    






جعبه ابزار