تجدد صور
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صورت در
لغت به معنی شکل و نوع است.
در
اصطلاح فیلسوفان، جوهری است در مقابل ماده، که بر خلاف آن، بالفعل بوده و تمام آثار و خواصی که در انواع اجسام دیده میشود ناشی از آن میباشد
و چیزی است که مطلقا اشیاء توسط آن از یکدیگر متمایز میشوند.
هیچ صورتی نیست که بدون
ماده موجود باشد همانطور که هیچ مادهای بدون صورت تحقق نمییابد. زیرا صورت از نوع اموری است که باید در چیز دیگری حلول کنند و ممکن نیست که بدون ماده و محل، موجود باشد. همچنانکه ماده نیز قوه و
استعداد محض است واز خود هیچ فعلیتی ندارد و بدون فعلیت، ممکن نیست که شیئی موجود شود. پس باید فعلیتی داشته باشد و
فعلیت آن نیز بدون صورت حاصل نمیشود. بنابراین باید صورتی در آن حلول کند و با آن ترکیب شود تا با این ترکیب، ماده فعلیت یابد.
اگر شیئ خارجی باشد، صورت آن خارجی میشود و اگر ذهنی باشد صورت آن نیز ذهنی میشود.
تجدد نیز عبارتست از نو شدن یک شیء.
تجدد صور عبارت است از نو و جدید شدن صورتهای علمیه. این رویداد در
حرکات عرضی روی میدهد. این حرکت که همان
حرکت بسیط میباشد و در مقابل حرکت طولی یا همان
حرکت مرکب قرار دارد، عبارت است از حرکتی که در ماهیتهای نوعی زیر مجموعه یک
جنس قریب که در عرض یکدیگرند نه در طول هم، روی دهد.
اتفاقی که در این حرکت روی میدهد این است که در مسیر این تغییر و حرکت که در ماهیتهای نوعی زیر مجموعه یک جنس قریب روی میدهد، موضوع حرکت در تمام مراحل، یک ماده است و ثابت و همان موضوع اولیه تا اخرین مرحله، ثابت باقی میماند. صورتهای گوناگون یکی پس از دیگری بر آن در میآیند، بدین صورت که در هر مرحله، موضوع مذکور، صورت جدیدی را میپذیرد و صورت قبلی را از دست میدهد و آن ماده با حلول یک صورت بر رویش، از پذیرش صورت دیگر به صورت همزمان با صورت قبلی ابا خواهد داشت.
این رویداد، به نام "خلع و لبس" معروف است؛ یعنی
موضوع ، صورتی را
خلع نموده و از دست میدهد و صورت دیگری را لبس نموده و میپوشد و بدین صورت به حرکت خود ادامه میدهد و به علت این که موضوع در این
حرکت ، همیشه ثابت است و تغییر نمیکند، از بساطتی که داشته است، خارج نمیشود و تا آخرین مرحله از حرکت در میان ماهیتهای نوعی موجود تحت یک
جنس قریب که در عرض یکدیگر قرار دارند، واحد است. نه این که صورتی را بر روی صورت دیگر بپذیرد تا
مرکب شود.
مراد از تجدد امثال این است که شیء دائماً در حال موجود شدن و معدوم شدن است و هر لحظه شیء نسبت به حالت و لحظه پیش تجدید میشود و فیض هستی که مبدا هستیبخش است، به ممکنات میرسد و آنها دمبهدم و لحظهبهلحظه نو میشود. هرچند این نظریه با حرکت جوهری در اینکه هستی دائماً در حال دگرگونی و نو شدن است مشترک است لکن در مواردی متمایزند. امام خمینی تجدد امثال را همان خلق جدید، خلع و لبس، خلق مدام میداند
و در بیان معنای
تجدد امثال بر این باور است که خداوند دائماً در حال تجلی است، گاهی به اسم ظاهر خود، مثل، «رحمن» و «مبدء» و گاهی با اسم
باطن خود مثل «مالک» و «معید» تجلی میکند و تمام حقایق دائماً در حال ظهور و
بطوناند، پس حقتعالی هر روز در شانی است که از جمال به
جلال و از ظهور به
بطون تجلی میکند.
امام خمینی در بیان شباهت حرکت جوهری با تجدد امثال قائل است هر دو در حال تجدد و تبدلاند.
اما فرق آنها در آن است که حرکت جوهری مختص عالم ماده است، اما تجدد امثال شامل همه عالم وجود و دار هستی است؛ یعنی از عالم هیولا تا
عالم مفارقات و عقول را شامل میشود
بهعبارتدیگر در تجدد همه سلسله موجودات از اوج تا حضیض، دائم در حال تبدل و تغییر و ایجاد و اعدام است و آن هم به حسب حکومت
اسمای الهی است؛ زیرا حقتعالی به حسب هر اسمی شانی دارد که موجودات را از لیس به ایس و از ایس به لیس خارج میکند؛ یعنی در هر لحظهای خلعی و لبسی است، پس برای مراتب وجود از غیب تا شهود بسطی است، به بسط رحمانی و قبضی است که تحت اسم قهار است این حرکت و تبدلات مختص به عالم ماده نیست، ازاینروی نباید میان مشرب عرفانی و فلسفی خلط کرد؛ بنابراین تجدد امثال به طور مستقیم شامل جواهر و اعراض هر دو میشود؛ اما در
حرکت جوهری مستقیماً به جواهر تعلق میگیرد و اعراض تابع جوهرند.
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «تجدد صور». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.