تجارت مردان خدا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تجارت،
خرید و
فروش و تصرف در اصل
سرمایه برای دستیابی به سود است.
در آیاتی از
قرآن کریم به
تجارت مردان خدا اشاره شده است.
مانع نبودن
تجارت مردان
خدا، از برپایی
نماز در
سوره نور آمده است:
رجال لا تلهیهم تجرة و لا بیع عن ذکر الله و اقام الصلوة و ایتاء الزکوة یخافون یوما تتقلب فیه القلوب و الابصر «مردانی که نه
تجارت و نه داد و ستدی آنان را از یاد
خدا و برپا داشتن
نماز و دادن
زکات به خود مشغول نمیدارد و از روزی که دلها و دیدهها در آن زیرو رو میشود میهراسند.»
" مردانی که نه
تجارت آنها را از
یاد خدا و بر پا داشتن نماز و ادای زکات باز میدارد و نه خرید و فروش" (رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله و اقام الصلاة و ایتاء الزکاة).
" آنها از روزی میترسند که دلها و دیدهها در آن دگرگون و زیر و رو میشود" (یخافون یوما تتقلب فیه القلوب و الابصار).
این ویژگیها نشان میدهد که این بیوت همان مراکزی است که: به فرمان پروردگار استحکام یافته و مرکز یاد خدا است و حقائق
اسلام و احکام خدا از آن نشر مییابد، و در این معنی وسیع و گسترده،
مساجد، خانههای
انبیاء و
اولیا، مخصوصا خانه پیامبر -صلی الله علیه وآله- و خانه علی -علیه السلام- جمع است.
و اینکه بعضی از مفسران آن را منحصرا به مساجد و یا
بیوت انبیاء و مانند آن
تفسیر کردهاند دلیلی بر این انحصار نیست، و اگر مشاهده میکنیم در بعضی از روایات مانند روایتی که از امام باقر -علیه السلام- نقل شده که فرمود:" هی بیوت الانبیاء و بیت علی منها" : " این آیه اشاره به خانه پیامبران است و خانه علی نیز از این زمره محسوب میشود".
یا در حدیث دیگری از
پیامبر صمیخوانیم که به هنگام تلاوت این آیه از آن حضرت پرسیدند منظور چه بیوتی است؟ فرمود" بیوت الانبیاء" است ابو بکر پرسید این خانه (اشاره به خانه فاطمه و علی کرد) نیز از آن جمله است؟
پیامبر -صلی الله علیه فرمود: " نعم من افاضلها": " آری این از برترین آنها است"
همه اینها اشاره به مصداقهای روشن است، زیرا میدانیم معمول روایات این است که به هنگام تفسیر، مصادیق روشن را بیان میکند.
آری هر کانونی که به فرمان
خدا بر پا شده، و نام خدا در آن برده میشود، و هر صبح و شام مردان با
ایمانی که زندگی مادی آنها را به خود مشغول و از
یاد خدا غافل نمیکند به
تسبیح و
تقدیس در آن مشغولند، چنین خانههایی مرکز
مشکات انوار الهی و ایمان و
هدایت است.
در واقع این خانهها چند ویژگی دارد: نخست اینکه به فرمان خدا بنیاد شده.
دیگر اینکه پایهها و دیوارهایش آن چنان محکم و مرتفع است که آن را از نفوذ
شیاطین حفظ میکند.
و دیگر اینکه مرکز یاد خدا است. و سر انجام اینکه مردانی از آن پاسداری میکنند که
صبح و
شام به
تسبیح خدا مشغولند، و جاذبههای دنیای فریبنده آنها را از حق غافل نمیسازد.
این خانهها با این ویژگیها سر چشمه هدایت و ایمان است.
ذکر این نکته نیز لازم است که در این آیه هم"
تجارت " آمده است و هم"
بیع " با اینکه به نظر میرسد هر دو یک معنی داشته باشد، ولی ممکن است تفاوت این دو از این نظر باشد که
تجارت اشاره به یک کار مستمر و مداوم است، ولی بیع برای یک مرحله و به صورت گذرا است.
توجه به این امر نیز ضروری است که نمیفرماید آنها مردانی هستند که به سوی
تجارت و بیع نمیروند بلکه میگوید
تجارت و بیع آنها را از یاد خدا و بر پا داشتن
نماز و ادای
زکات غافل نمیکند.
آنها پیوسته از
روز قیامت و دادگاه
عدل پروردگار که از شدت وحشتش دلها و چشمها در آن دگرگون میشود بیمناکند (توجه داشته باشید جمله" یخافون" به مقتضای اینکه
فعل مضارع است دلالت بر استمرار
خوف و
ترس آنها از
قیامت دارد خوف و ترسی که آنان را به انجام مسئولیتها و رسالتها وادار میکند). در آخرین آیه مورد بحث به پاداش بزرگ این پاسداران نور هدایت و عاشقان حق و حقیقت اشاره کرده، چنین میگوید: " این بخاطر آن است که خداوند آنها را به بهترین اعمالی که انجام دادهاند
پاداش دهد و از فضلش بر پاداش آنها بیفزاید" (لیجزیهم الله احسن ما عملوا و یزیدهم من فضله).
و این جای
تعجب نیست، زیرا فیض خداوند برای آنها که شایسته فیض اویند محدود نیست" و خداوند هر کس را بخواهد بیحساب روزی میدهد و از مواهب
بی انتهای خویش بهره مند میسازد" (و الله یرزق من یشاء بغیر حساب).
تجارت مردان خدا، آنها را از پرداخت
زکات غافل نمیکند:
رجال لاتلهیهم تجـرة و لا بیع عن... وایتاء الزکوة... «مردانی که نه
تجارت و نه داد و ستدی آنان را از
یاد خدا و برپا داشتن
نماز و دادن زکات به خود مشغول نمیدارد و از روزی که دلها و دیدهها در آن زیرورو میشود میهراسند.»
تجارت مردان
خدا، آنها را از پرداخت
یاد خدا غافل نمیکند:
رجال لاتلهیهم تجـرة و لا بیع عن ذکر الله... «مردانی که نه
تجارت و نه داد و ستدی آنان را از یاد
خدا و برپا داشتن نماز و دادن زکات به خود مشغول نمیدارد و از روزی که دلها و دیدهها در آن زیرورو میشود میهراسند.»
" رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع"- کلمه" تجارة" وقتی در مقابل کلمه" بیع" استعمال شود، از نظر عرف استمرار در کسب از آن فهمیده میشود، ولی از
بیع، فروختن برای یک بار فهمیده میشود. پس فرق بین این دو کلمه فرق بین یک دفعه و استمرار است. بنا بر این معنای
نفی بیع بعد از
نفی تجارت با اینکه با نفی
تجارت بیع هم نفی میشود این است که اهل این خانهها نه تنها
تجارت استمراری از خدا
بی خبرشان نمیکند، بلکه تک تک معاملات هم ایشان را
بی خبر نمیکند. (وجه اینکه در جمله: " رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله و اقام الصلاة" هم الهاء
تجارت و هم الهاء بیع نفی گردیده و بین ذکر خدا و اقامه نماز مقابله انداخته شده است)
بعضی
از مفسرین گفتهاند: وجه اینکه بعد از نفی" الهاء تجارة"، " الهاء بیع" را هم
نفی کرده، این است که سود و
ربح معامله در بیع، نقدی و چشم گیر است، ولی در
تجارت دو هوا و مشکوک است، بنا بر این اگر
تجارت از
خدا بی خبرشان نکند، لازمه اش این نیست که بیع هم از خدا
بی خبرشان نکند، چون
ربح بیع نقدی است و در
بی خبر کردن
انسان از خدا مؤثرتر است، لذا بعد از آنکه فرمود
تجارت ایشان را از خدا
بی خبر نمیکند، فرمود بیع هم از خدا
بی خبرشان نمیکند، و به همین جهت کلمه" لا" را تکرار کرد، تا نفی را بهتر یادآوری نماید و مطلب را تاکید کند، و این وجه وجه خوبی است.
" عن ذکر الله و اقام الصلاة و ایتاء الزکاة"- کلمه" اقام" همان اقامه است که تای آن به منظور تخفیف حذف شده. و مراد از اقامه نماز و ایتاء
زکات، آوردن همه اعمال صالح است که خدای تعالی بندگان را بدانها مامور کرده که در زندگی دنیایشان انجام دهند. اقامه نماز وظایف عبودیت بنده را برای خدای سبحان ممثل میکند، و ایتاء زکات وظایف او را نسبت به خلق ممثل میسازد، چون
نماز و
زکات هر یک در باب خود رکنی هستند.
و اینکه بین ذکر خدا و بین اقامه نماز و دادن زکات مقابله انداخته با در نظر گرفتن اینکه این دو- و مخصوصا نماز- از مصادیق ذکر خدایند این معنا را میرساند که مراد از" ذکر الله" ذکر قلبی است، که مقابل فراموشی و
غفلت از
یاد خدا است، و خلاصه مراد از آن ذکر علمی و مراد از
نماز و
زکات ذکر عملی است.
پس مقابله مذکور این معنا را میرساند که مراد از جمله" عن ذکر الله و اقام الصلاة و ایتاء الزکاة" این است که اهل این خانهها از یاد مستمری خدا در دلهایشان و ذکر موقت به اعمالشان از نماز و زکات منصرف نشده و به هیچ چیز دیگری نمیپردازند، اینجا است که خواننده درک میکند که تقابل بین
تجارت و بیع و بین ذکر خدا و اقامه نماز و دادن زکات چقدر زیبا است، چون این تقابل این معنا را میرساند که اهل این خانه را ملهی مستمر و موقت از یاد مستمر و موقت باز نمیدارد.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تجارت مردان خدا». /span