• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تافیلالت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تافیلالِت، ناحیه‌ای آباد در قاره آفریقا و جنوب شرقی مراکش است.



تافیلالت نامی است بربری و در منابع به صورت‌های تافیلات، تافیلِت، تافلالت، تافللت، تافلاله و فلاله نیز آمده است.
[۲] شحاده، خلیل، تعلیقات بر العبر (نک‌: هم‌، ج۶، ص۶۳، ابن خلدون، عبدالرحمان).
[۳] ابن‌زیدان، عبدالرحمان، اتحاف اعلام الناس، ج۱، ص۲۱۷، رباط، ۱۳۴۸ق/ ۱۹۲۹م.
[۴] مونس، حسین، تاریخ المغرب و حضارته، ج۲، ص۱۲، بیروت، ۱۴۱۲ق.



دشت آبرفتی تافیلالت متشکل از مجموعه واحه‌های حاصل‌خیز حوضۀ رود زیز، در حاشیۀ صحرا، و رود غریس و نیف، با محدوده‌ای به مساحت حدود ۱۲ هزار هکتار است. عمده‌ترین محصول این ناحیه خرماست که از نخلستان‌های آن‌جا که دارای حدود ۳۶۰ هزار اصله نخل است، به دست می‌آید.
[۵] بن‌عربی، صدیق، المغرب، ج۱، ص۹۸، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۶] بستانی، بطرس، دائرة المعارف، ج۶، ص۲۳، بیروت، دارالمعرفه.
[۷] قس: EI۲، ص۱.

بجز این، باغ‌ها و کشتزارهایی نیز وجود دارد و در برخی جاها از آب چاه برای آبیاری استفاده می‌شود.
[۸] EI۲، ص۱.
چرم‌سازی مهم‌ترین صنعت در تافیلالت است و چرم فیلالی از شهرت فراوانی برخوردار است و در سراسر شمال افریقا خواهان دارد. این چرم از پوست بز که به وسیلۀ پوست درخت گل ابریشم دباغی می‌شود و رنگ برنزی دارد، به دست می‌آید.
[۹] EI۲، ص۱.



مرکز آن، شهر تاریخی سِجِلماسه در کرانۀ این منطقه قرار داشت. این شهر با شکوه که عیسی بن یزید، از خوارج صُفریه، در ۱۴۰ق/۷۵۷م بنیان نهاده بود،
[۱۰] بن‌عربی، صدیق، المغرب، ج۱، ص۹۸، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۱۱] Abun،Nasr، J M، ج۱، ص۷۴، A History of the Maghrib، Cambridge، ۱۹۷۱.
در ۷۶۴ق/۱۳۶۳م تخریب شد؛ پس از چند سده، این شهر به دست مولای اسماعیل (حک‌ ۱۰۸۳- ۱۱۳۹ق/۱۶۷۲-۱۷۲۷م) بازسازی گردید و سرانجام در۱۲۳۳ق/ ۱۸۱۸م قبایل آیت عطه آن را ویران کردند
[۱۲] a Britannica، ج۱، ص۱.
[۱۳] EI۲، ص۱.
در تافیلالت همچنین آثار و ویرانه‌های روستایی به نام عبار به چشم می‌خورد.
[۱۴] بن‌عربی، صدیق، المغرب، ج۱، ص۹۸، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.



شهر ریصانی (قصر ریصانی)، توسط مولای اسماعیل در شمال سجلماسه و برای مراقبت از کاروان‌ها ساخته شد
[۱۵] بن‌عربی صدیق، المغرب، ج۱، ص۱۴۵، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۱۶] Halm، H.، Das Reich des Mahdi،ص۹۱، München، ۱۹۹۱،

[۱۷] a Britannica، ج۱، ص۱.
[۱۸] EI۲، ص۱.
این شهر مرکز قدیم تجارت کاروانی میان جنوب مراکش، صحرا و سودان غربی بوده است.
[۱۹] EI۲، ص۱.

نزدیک ریصانی، قصبۀ ابوالقاسم نگادی، یکی از قهرمانان مقاومت در تافیلالت، جای دارد.
[۲۰] بن‌عربی، صدیق، المغرب، ج۱، ص۱۴۵، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
بجز این‌ها، تافیلالت شهرها و روستاهایی چند را در برمی‌گیرد.
[۲۱] بن‌عربی، صدیق، المغرب، ج۱، ص۲۶۵، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.



از دیگر مراکز مهم شهری تافیلالت، الرشیدیه (قبل از استقلال: قصرالسوق) است که مرکز اصلی اداری آن است و در جنوب آن اِرفود، در ساحل راست رود زیز در ۲۱ کیلومتری ریصانی قرار دارد. الرشیدیه و ارفود اکنون با جاده‌ای که از میان کوه‌های اطلس بزرگ و اطلس میانی می‌گذرد، به اَزرو و سپس فاس و مکناس می‌پیوندند
[۲۲] بن‌عربی، صدیق، المغرب، ج۱، ص۵۱، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۲۳] بن‌عربی، صدیق، المغرب، ج۱، ص۲۲۱، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.

در حومۀ تافیلالت، بازار بزرگ بوعام و زاویۀ مولای علی‌الشریف (د ۸۴۷ق/۱۴۴۳م) نیای خاندان شریف‌های فیلالی مراکش قرار دارد
[۲۴] بن‌عربی، صدیق، المغرب، ج۱، ص۱۴۵، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۲۵] EI۲، ص۱.



لئون افریقی (د ح۹۵۷ق) وصفی مشروح از ناحیۀ تافیلالت که از آن با نام اقلیم سجلماسه یاد کرده، به دست داده است. به گفتۀ وی، این‌ناحیه به طول ۲۰ میل به موازات رود زیز از شمال به جنوب کشیده شده بود و نزدیک به ۳۰۰ قصر
[۲۶] نک‌: EI۲، ص۱.
بزرگ و کوچک و شماری خانه را شامل می‌شد. مهم‌ترین آن‌ها ۳ قصر بود:
۱. تَنِجْیوت نزدیک‌ سجلماسه که حدود هزار خانوار در آن‌جا سکنا داشتند و صنعتگرانی را در خود جای داده بود.
۲. تَبُعصامَت که بزرگ‌تر و توسعه یافته‌تر از دیگر قصرها بود و شمار بسیاری از بازرگانان بیگانه و صنعتگران و تاجران یهودی در آن سکنا داشتند. شمار سکنۀ این قصر در واقع از مجموع ساکنان دیگر نواحی بیش‌تر بوده است.
۳. قصر بزرگ و پرجمعیت مامون که در آن‌جا تجار بسیاری از یهود و مسلمان ساکن بودند. ادارۀ هر یک از این قصرها با امیری خاص بود. مردم دائماً با یکدیگر در ستیزه و کشمکش بودند و شبکه‌های آب‌رسانی منشعب از رودخانه را تخریب، و نخل‌ها را قطع، و به یاری عرب‌ها یکدیگر را غارت می‌کردند.
در این قصرها سکۀ پست طلا و نقره ضرب می‌شد و بخشی از درآمد منطقه، از جمله جزیۀ بسته شده بر یهود و سود حاصل از ضرب سکه به امیرها، و بخشی دیگر مانند مالیات کالا به امرای عرب تعلق داشت.
[۲۷] لئون افریقی، حسن بن محمد وزان، وصف افریقیا، ج۱، ص۱۲۵-۱۲۶، ترجمۀ محمدحجی و محمداخضر، بیروت، ۱۹۸۳م.



بیشتر مردم تافیلالت در فقر به سر می‌بردند و به کارهای پست اشتغال داشتند و قوت غالب آن‌ها خرما و‌ اندکی گندم بود، اما برخی از اشراف ثروتمند آن‌جا که با سرزمین سودان تجارت داشتند، در ازای کالاهایی که بدانجا صادر می‌کردند، طلا و برده وارد می‌کردند. در تابستان‌های گرم و سوزان و غبارآلود تافیلالت که بیش‌تر رودخانه‌ها خشک می‌شوند، جز آب شور چاه‌ها، آبی برای آشامیدن یافت نمی‌شد. مردم هنگامی که با هم متحد بودند، باروهایی برای دفع حملات عرب‌ها می‌ساختند، اما به گاه اختلاف و نزاع این باروها را خراب می‌کردند و هر گروهی برای دفاع از خود از عرب‌ها یاری می‌جست.
[۲۸] لئون افریقی، حسن بن محمد وزان، وصف افریقیا، ج۱، ص۱۲۶-۱۲۷، ترجمۀ محمدحجی و محمداخضر، بیروت، ۱۹۸۳م.

سجلماسه، مرکز ناحیه، شهری بود بسیار آبادان و متمدن، با خانه‌هایی زیبا و ساکنانی که از راه تجارت با سرزمین سودان ثروتمند شده بودند. آنجا مساجدی زیبا و مدارسی با آبگیرهایی چند داشت که به وسیلۀ چرخاب‌ها و جویبارهایی منشعب از رود زیز آب می‌گرفتند.
[۲۹] لئون افریقی حسن بن محمد وزان، وصف افریقیا، ج۱، ص۱۲۷، ترجمۀ محمدحجی و محمداخضر، بیروت، ۱۹۸۳م.



ناحیۀ تافیلالت که ظاهراً تا سدۀ ۸ق به سجلماسه معروف بود،
[۳۰] عبدالحمید، سعد زغلول، تاریخ المغرب العربی، ج۲، ص۴۲۱، اسکندریه، ۱۹۷۹م.
جزو نخستین فتوحات مسلمانان در شمال افریقاست. گفته می‌شود که موسی بن نُصیر فاتح مغرب، ضمن فتوح خود پس از ۸۳ق/۷۰۲م درعه و صحرای تافیلالت را گشود.
[۳۱] ابن‌خلدون، یحیی، بغیة الرواد، به کوشش عبدالحمید حاجیات، الجزایر، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.

بعدها در زمان مرابطون، مجموعۀ واحه‌های تافیلالت، به مرکزیت سجلماسه، مرکزی متمدن، مهم و دارای تشکیلات اداری شد.
[۳۲] مونس، حسین، تاریخ المغرب و حضارته، ج۲، ص۱۷۰، بیروت، ۱۴۱۲ق.
هنگامی که یعقوب المنصور، خلیفۀ موحدی (حک‌ ۵۹۵-۵۸۰ق/۱۱۸۴- ۱۱۹۹م) برخی از قبایل هلالیه را در اواخر سدۀ ۶ق از افریقیه به صحرای مغرب اقصا (مراکش) منتقل کرد، عرب‌های ذوی حسّان از قبیلۀ مَعقل با شماری کمتر از ۲۰۰ تن همراه هلالیان به مغرب آمدند و در منطقۀ میان ملویه تا تافیلالت مستقر شدند.
[۳۳] سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۲، ص۱۷۸، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۴-۱۹۵۶م.
[۳۴] احمد، مصطفی ابوزید، اثر القبائل العربیة فی الحیاة المغربیة، ج۱، ص۱۴۷، مغرب، ۱۹۸۲م.



پس از ۶۴۰ق/۱۲۴۲م والی موحدی در منطقۀ تافیلالت شورید، اما به دست مخالفانش تسلیم خلیفه، و کشته شد.
[۳۵] برنسویک، روبر، تاریخ افریقیة فی العهد الحفصی، ج۱، ص۶۳، ترجمۀ حمادی ساحلی، بیروت، ۱۹۸۸م.
سپس تافیلالت به استیلای مرینیان درآمد. چون سلطان ابوالحسن علی مرینی به حکومت مغرب اقصا رسید (۷۳۲- ۷۴۹ق/۱۳۳۲- ۱۳۴۸م)، برادرش ابوعلی در تافیلالت مستقر شد. ابوالحسن بعدها بر ابوعلی چیره شد و پس از آن تلمسان را نیز از آل زیّان گرفت. در زمان مرینیان خاندان‌هایی از قبیلۀ معقل، قصرهایی را در بیابان میان تافیلالت و تیکورارین ساختند و در آن‌جا سکنا گزیدند.
[۳۷] ابن‌خلدون، عبدالرحمان، العبر، ج۶، ص۸۷، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، ۱۹۸۱م.



تافیلالت خاستگاه سلسلۀ علوی یا شریف‌های فیلالی است که از سدۀ ۸ق در این ناحیه مستقر شدند. آنان با ضعف دولت سعدیان (شریف‌های حسنی) نفوذ خود را در جنوب مغرب و وادی سوس نیز گسترش دادند.
[۳۸] یحیی، جلال، المغرب الکبیر، ج۳، ص۶۶-۶۵، بیروت، ۱۹۸۱م.

به دنبال پیروزی شریف‌ها در نبردی که در ۹۲۲ق/۱۵۱۶م میان ابوالعباس احمد اعرج وَطاسی و آنان در بیرون مراکش درگرفت، احمد به فاس بازگشت و شریف‌ها بر تافیلالت چیره شدند. هنگامی که روابط میان احمد و برادرش محمدالشیخ تیره، و احمد مغلوب شد، پسرش زیدان به تافیلالت گریخت و بر آن‌جا دست یافت و آن را از سوی عموی خود محمدالشیخ پرتغالی (حک‌ ۸۷۵- ۹۳۱ق/۱۴۷۰-۱۵۲۵م) اقطاع گرفت.
[۳۹] سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۱، ص۱۲-۱۰، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۴-۱۹۵۶م.
در ۱۰۴۱ق/ ۱۶۳۱م شریف مولای محمد حکومت جدیدی را در مراکش (مغرب) بنیان نهاد.
[۴۰] یحیی، جلال، المغرب الکبیر، ج۳، ص۶۶-۶۵، بیروت، ۱۹۸۱م.

مولای محمد در ۱۰۴۸ق مدافعان پادگان دلاء را از تافیلالت بیرون راند و از آن‌جا به گسترش سلطه و نفوذ خود پرداخت.
[۴۱] i Julien، Ch A، ج۱، ص۲۲۴، Histoire de l'Afrique du Nord، Paris، ۱۹۶۴.
سپس مولای رشید (حک‌ ۱۰۷۵-۱۰۸۲ق/۱۶۶۴-۱۶۷۱م) حکومت را از دست برادرش مولای محمد خارج کرد و با تصرف فاس در ۱۰۷۶ق در واقع مؤسس خاندان علویان مغرب به شمار ‌آمد.
[۴۲] یحیی، جلال، المغرب الکبیر، ج۳، ص۶۶-۶۵، بیروت، ۱۹۸۱م.
او در تافیلالت پایگاه و پناهگاهی امن تدارک دید.
[۴۳] i Julien، Ch A، Histoire de l'Afrique du Nordص۲۲۵، ،Paris، ۱۹۶۴.

تافیلالت گاه‌گاهی صحنۀ شورش برضد حکومت بود. در زمان مولای اسماعیل، برادرش، حرّان در تافیلالت قیام کرد و اسماعیل تنها پس از گذشت ۱۲ سال از این قیام، و مرگ حران، توانست امنیت را در ۱۰۹۸ق/۱۶۸۷م برقرار سازد. وی در تافیلالت پیش تاخت و قبایل عرب را به وجده منتقل و سرکوب کرد.
[۴۴] i Julien، Ch A، ج۱، ص۲۳۰-۲۳۱، Histoire de l'Afrique du Nord، Paris، ۱۹۶۴.

در ۱۱۹۸ق/۱۷۸۴م سلطان سیدی محمد بن عبدالله به تافیلالت رفت و آن‌جا را به تصرف درآورد و چون عمویش، حسن بن اسماعیل، بربرهای آیت عطه و آیت یفلمان را پیرامون خود گرد آورده بود، سیدی محمد بربرها را از قصرهایشان بیرون راند و شوکت حسن را درهم شکست..
[۴۵] سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۸، ص۵۲-۵۱، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۴-۱۹۵۶م.

پس از به حکومت رسیدن خاندان شریفان فیلالی، هزاران تن از آنان در تافیلالت باقی ماندند، یا برای اقامت بدانجا بازگشتند. خلیفۀ سلطان مراکش‌ به‌طور سنتی نمایندۀ سلطۀ دولت (مخزِن) در میان آنان و در وادی زیز بود.
[۴۶] EI۲، ص۱.
این شریف‌ها از توجه و کمک دولت برخوردار بودند و سلطان سیدی محمد برای شریفهای تافیلالت، بجز بخشش‌های متفرقه، راتبۀ سالانه‌ای معادل ۱۰۰ هزار دینار مقرر کرده بود.
[۴۷] سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۸، ص۷۰، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۴-۱۹۵۶م.



پس از آن‌که مراکش در ۱۳۳۰ق/۱۹۱۲م به تحت‌الحمایگی فرانسه درآمد، هیئتی فرانسوی وارد تیغمَرت شد، اما قبایل بربر آیت عطه به رهبری شریف سملالی و ابوالقاسم نگادی بی‌درنگ با حضور این هیئت مخالفت کردند.
[۴۸] EI۲، ص۱.
[۴۹] بن‌عربی، صدیق، المغرب، ج۱، ص۹۸، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
مردم تافیلالت در ۱۳۳۴ق/۱۹۱۶م برضد پیمان تحت‌الحمایگی و اشغالگران فرانسوی قیام کردند. سملالی از ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۹م به جهاد با فرانسویان برخاست و در تافیلالت و آیت عطه ضرباتی سنگین بر فرانسویان وارد کرد. جانشین وی نیز تا ۱۹۳۵م به این جهاد ادامه داد.
[۵۰] خطاب، محمود شیت، قادة فتح المغرب العربی، ج۱، ص۲۷۰-۲۶۹، بیروت، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م.



تافیلالت از لحاظ اقتصادی و تجاری دارای موقعیتی ممتاز، و سجلماسه بزرگ‌ترین مرکز تجاری دروازه‌های صحرا بود.
[۵۱] مونس، حسین، تاریخ المغرب و حضارته، ج۲، ص۱۲، بیروت، ۱۴۱۲ق.
تافیلالت از یک سو با فاس در شمال، و از سوی دیگر با سرزمین سودان مبادله داشت و ارتباط تجاری میان آن‌ها را برقرار می‌کرد
[۵۲] لوتورنو، روژه، فاس قبل الحمایة، ج۱، ص۱۲۲، ترجمۀ محمدحجی و محمد اخضر، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
و راهی قدیمی و مهم که مهاجران و لشکریان فاتح از آن می‌گذشته‌اند، شهرهای فاس و مکناس (مکناسه) را در شمال، به تافیلالت در جنوب متصل می‌کرد.
[۵۳] عبدالحمید، سعد زغلول، تاریخ المغرب العربی، ج۲، ص۴۰۹، اسکندریه، ۱۹۷۹م.

تجارت با تافیلالت به‌رغم مسافت طولانی و دشواری‌های راهی که از کوه‌های اطلس میانی و سپس اطلس بزرگ با ارتفاعی بیش از دو هزار متر و از سرزمین قبایل جنگجو می‌گذشت، همواره از نوعی رونق برخوردار بوده است. در طول صد سال گذشته کالاهایی هم‌چون چای، ادویه، موم، کتاب، کفش، پارچه‌های پنبه‌ای و ابریشمی، شکر و لوازم زین اسب را از فاس به تافیلالت می‌بردند و از سوی دیگر، کالاهایی مانند خرما، رنگ دباغی (تاکّاوت)، پوست‌های دباغی شده، برده و محصولات سودانی مانند عنبر، پر شترمرغ، خردۀ طلا و صمغ از تافیلالت به فاس صادر می‌شد.
بخشی از خرمای بسیار مرغوب تافیلالت به فاس، و از آن‌جا به انگلستان صادر می‌شد. موادی را نیز که از فاس به تافیلالت می‌بردند، بیشتر میان قبایلی که تا ناحیۀ درعه و حتی سودان گسترده بودند، پخش می‌شد؛ در نتیجه فاس و تافیلالت بیش‌تر دو مرکز مبادلۀ تجاری بودند که از یک‌سو با اروپا و از سوی دیگر با سرزمین سیاهان مرتبط بودند. این تجارت که به وسیلۀ کاروان‌های تجاری انجام می‌شد، به قدری اهمیت داشت که گسترش راه‌های دریایی نیز نتوانست آن را کاملاً از میان بردارد.
[۵۴] لوتورنو، روژه، فاس قبل الحمایة، ج۱، ص۶۱۱-۶۱۰، ترجمۀ محمدحجی و محمد اخضر، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.



تافیلالت یکی از مراکز مهم علمی و نشر فرهنگ اسلامی در مغرب بود که علمای دیگر جاها، مانند تکرور، برای تحصیل بدانجا می‌رفتند. این ناحیه در دورۀ دوم سلسلۀ شرفای سعدی، به همت خاندان آل طاهر مرکز علمی شکوفایی بود که از آن جمله می‌توان به بزرگانی همچون عبدالله بن علی بن طاهر حسنی، مؤلف، مفسر، محدث و از علمای مشهور تافیلالت که بیش‌تر زندگی علمی خود را در زادگاهش گذراند و پسرش، محمد معروف به مولای ابن علی که نزد وی دانش آموخت
[۵۵] حجی، محمد، جولات تاریخیة، ج۱، ص۷۰، بیروت، ۱۹۹۵م.
[۵۶] حجی، محمد، جولات تاریخیة، ج۱، ص۲۲۵، بیروت، ۱۹۹۵م.
[۵۷] حجی، محمد، جولات تاریخیة، ج۱، ص۲۸۷، بیروت، ۱۹۹۵م.
[۵۸] حجی، محمد، جولات تاریخیة، ج۱، ص۳۲۳، بیروت، ۱۹۹۵م.

ابوسالم عبدالله بن محمد عیاشی (د ۱۰۹۰ق/ ۱۶۷۹م)، مؤلف رحلة، از قبیلۀ آیت عیاش، نزدیک تافیلالت، و احمد بن عبدالعزیز هلالی سجلماسی (د ۱۱۷۵ق/ ۱۷۶۱م) عالم و مؤلف رحلة که در تافیلالت سکنا گزید،
[۵۹] لوی، پرووانسال، مؤرخو الشرفاء، ج۱، ص۱۸۵، ترجمۀ عبدالقادر خلادی، رباط، ۱۹۷۷م.
[۶۰] لوی، پرووانسال، مؤرخو الشرفاء، ج۱، ص۲۲۵، ترجمۀ عبدالقادر خلادی، رباط، ۱۹۷۷م.
اشاره نمود.


(۱) ابن‌خلدون عبدالرحمان، العبر، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، ۱۹۸۱م.
(۲) ابن‌خلدون یحیی، بغیة الرواد، به کوشش عبدالحمید حاجیات، الجزایر، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
(۳) ابن‌زیدان عبدالرحمان، اتحاف اعلام الناس، رباط، ۱۳۴۸ق/ ۱۹۲۹م.
(۴) احمد مصطفی ابوزید، اثر القبائل العربیة فی الحیاة المغربیة، مغرب، ۱۹۸۲م.
(۵) برنسویک روبر، تاریخ افریقیة فی العهد الحفصی، ترجمۀ حمادی ساحلی، بیروت، ۱۹۸۸م.
(۶) بستانی بطرس، دائرة المعارف، بیروت، دارالمعرفه.
(۷) بن‌عربی صدیق، المغرب، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
(۸) حجی محمد، جولات تاریخیة، بیروت، ۱۹۹۵م.
(۹) خطاب محمود شیت، قادة فتح المغرب العربی، بیروت، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م.
(۱۰) سلاوی احمد، الاستقصاء، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۴-۱۹۵۶م.
(۱۱) شحاده خلیل، تعلیقات بر العبر (نک‌: هم‌، ابن خلدون، عبدالرحمان).
(۱۲) عبدالحمید سعد زغلول، تاریخ المغرب العربی، اسکندریه، ۱۹۷۹م.
(۱۳) لوتورنو روژه، فاس قبل الحمایة، ترجمۀ محمدحجی و محمد اخضر، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۱۴) لوی پرووانسال، مؤرخو الشرفاء، ترجمۀ عبدالقادر خلادی، رباط، ۱۹۷۷م.
(۱۵) لئون افریقی حسن بن محمد وزان، وصف افریقیا، ترجمۀ محمدحجی و محمداخضر، بیروت، ۱۹۸۳م.
(۱۶) مونس حسین، تاریخ المغرب و حضارته، بیروت، ۱۴۱۲ق.
(۱۷) یحیی جلال، المغرب الکبیر، بیروت، ۱۹۸۱م.
(۱۸) Abun-Nasr، J M، A History of the Maghrib، Cambridge، ۱۹۷۱.
(۱۹) a Britannica.
(۲۰) i The Columbia Encyclopedia، ۲۰۰۱.
(۲۱) EI۲.
(۲۲) Halm، H، Das Reich des Mahdi، München، ۱۹۹۱.
(۲۳) i Julien، Ch A، Histoire de l'Afrique du Nord، Paris، ۱۹۶۴.


۱. ابن‌خلدون، عبدالرحمان، العبر، ج۷، ص۶۷، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، ۱۹۸۱م.    
۲. شحاده، خلیل، تعلیقات بر العبر (نک‌: هم‌، ج۶، ص۶۳، ابن خلدون، عبدالرحمان).
۳. ابن‌زیدان، عبدالرحمان، اتحاف اعلام الناس، ج۱، ص۲۱۷، رباط، ۱۳۴۸ق/ ۱۹۲۹م.
۴. مونس، حسین، تاریخ المغرب و حضارته، ج۲، ص۱۲، بیروت، ۱۴۱۲ق.
۵. بن‌عربی، صدیق، المغرب، ج۱، ص۹۸، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۶. بستانی، بطرس، دائرة المعارف، ج۶، ص۲۳، بیروت، دارالمعرفه.
۷. قس: EI۲، ص۱.
۸. EI۲، ص۱.
۹. EI۲، ص۱.
۱۰. بن‌عربی، صدیق، المغرب، ج۱، ص۹۸، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۱۱. Abun،Nasr، J M، ج۱، ص۷۴، A History of the Maghrib، Cambridge، ۱۹۷۱.
۱۲. a Britannica، ج۱، ص۱.
۱۳. EI۲، ص۱.
۱۴. بن‌عربی، صدیق، المغرب، ج۱، ص۹۸، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۱۵. بن‌عربی صدیق، المغرب، ج۱، ص۱۴۵، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۱۶. Halm، H.، Das Reich des Mahdi،ص۹۱، München، ۱۹۹۱،
۱۷. a Britannica، ج۱، ص۱.
۱۸. EI۲، ص۱.
۱۹. EI۲، ص۱.
۲۰. بن‌عربی، صدیق، المغرب، ج۱، ص۱۴۵، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۲۱. بن‌عربی، صدیق، المغرب، ج۱، ص۲۶۵، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۲۲. بن‌عربی، صدیق، المغرب، ج۱، ص۵۱، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۲۳. بن‌عربی، صدیق، المغرب، ج۱، ص۲۲۱، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۲۴. بن‌عربی، صدیق، المغرب، ج۱، ص۱۴۵، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۲۵. EI۲، ص۱.
۲۶. نک‌: EI۲، ص۱.
۲۷. لئون افریقی، حسن بن محمد وزان، وصف افریقیا، ج۱، ص۱۲۵-۱۲۶، ترجمۀ محمدحجی و محمداخضر، بیروت، ۱۹۸۳م.
۲۸. لئون افریقی، حسن بن محمد وزان، وصف افریقیا، ج۱، ص۱۲۶-۱۲۷، ترجمۀ محمدحجی و محمداخضر، بیروت، ۱۹۸۳م.
۲۹. لئون افریقی حسن بن محمد وزان، وصف افریقیا، ج۱، ص۱۲۷، ترجمۀ محمدحجی و محمداخضر، بیروت، ۱۹۸۳م.
۳۰. عبدالحمید، سعد زغلول، تاریخ المغرب العربی، ج۲، ص۴۲۱، اسکندریه، ۱۹۷۹م.
۳۱. ابن‌خلدون، یحیی، بغیة الرواد، به کوشش عبدالحمید حاجیات، الجزایر، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
۳۲. مونس، حسین، تاریخ المغرب و حضارته، ج۲، ص۱۷۰، بیروت، ۱۴۱۲ق.
۳۳. سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۲، ص۱۷۸، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۴-۱۹۵۶م.
۳۴. احمد، مصطفی ابوزید، اثر القبائل العربیة فی الحیاة المغربیة، ج۱، ص۱۴۷، مغرب، ۱۹۸۲م.
۳۵. برنسویک، روبر، تاریخ افریقیة فی العهد الحفصی، ج۱، ص۶۳، ترجمۀ حمادی ساحلی، بیروت، ۱۹۸۸م.
۳۶. ابن‌خلدون، عبدالرحمان، العبر، ج۷، ص۴۶، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، ۱۹۸۱م.    
۳۷. ابن‌خلدون، عبدالرحمان، العبر، ج۶، ص۸۷، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، ۱۹۸۱م.
۳۸. یحیی، جلال، المغرب الکبیر، ج۳، ص۶۶-۶۵، بیروت، ۱۹۸۱م.
۳۹. سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۱، ص۱۲-۱۰، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۴-۱۹۵۶م.
۴۰. یحیی، جلال، المغرب الکبیر، ج۳، ص۶۶-۶۵، بیروت، ۱۹۸۱م.
۴۱. i Julien، Ch A، ج۱، ص۲۲۴، Histoire de l'Afrique du Nord، Paris، ۱۹۶۴.
۴۲. یحیی، جلال، المغرب الکبیر، ج۳، ص۶۶-۶۵، بیروت، ۱۹۸۱م.
۴۳. i Julien، Ch A، Histoire de l'Afrique du Nordص۲۲۵، ،Paris، ۱۹۶۴.
۴۴. i Julien، Ch A، ج۱، ص۲۳۰-۲۳۱، Histoire de l'Afrique du Nord، Paris، ۱۹۶۴.
۴۵. سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۸، ص۵۲-۵۱، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۴-۱۹۵۶م.
۴۶. EI۲، ص۱.
۴۷. سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۸، ص۷۰، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۴-۱۹۵۶م.
۴۸. EI۲، ص۱.
۴۹. بن‌عربی، صدیق، المغرب، ج۱، ص۹۸، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۵۰. خطاب، محمود شیت، قادة فتح المغرب العربی، ج۱، ص۲۷۰-۲۶۹، بیروت، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م.
۵۱. مونس، حسین، تاریخ المغرب و حضارته، ج۲، ص۱۲، بیروت، ۱۴۱۲ق.
۵۲. لوتورنو، روژه، فاس قبل الحمایة، ج۱، ص۱۲۲، ترجمۀ محمدحجی و محمد اخضر، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
۵۳. عبدالحمید، سعد زغلول، تاریخ المغرب العربی، ج۲، ص۴۰۹، اسکندریه، ۱۹۷۹م.
۵۴. لوتورنو، روژه، فاس قبل الحمایة، ج۱، ص۶۱۱-۶۱۰، ترجمۀ محمدحجی و محمد اخضر، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
۵۵. حجی، محمد، جولات تاریخیة، ج۱، ص۷۰، بیروت، ۱۹۹۵م.
۵۶. حجی، محمد، جولات تاریخیة، ج۱، ص۲۲۵، بیروت، ۱۹۹۵م.
۵۷. حجی، محمد، جولات تاریخیة، ج۱، ص۲۸۷، بیروت، ۱۹۹۵م.
۵۸. حجی، محمد، جولات تاریخیة، ج۱، ص۳۲۳، بیروت، ۱۹۹۵م.
۵۹. لوی، پرووانسال، مؤرخو الشرفاء، ج۱، ص۱۸۵، ترجمۀ عبدالقادر خلادی، رباط، ۱۹۷۷م.
۶۰. لوی، پرووانسال، مؤرخو الشرفاء، ج۱، ص۲۲۵، ترجمۀ عبدالقادر خلادی، رباط، ۱۹۷۷م.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تافیلالت»، شماره۵۷۲۰.    






جعبه ابزار