تاریخچه علوم قرآنی در تبریز
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دانش
قرائت و تفسیر در تبریز، از میانه
سده ۷ق، یعنی از دورهای که
تبریز تختگاه
ایلخانیان بوده، آغاز گشته
و چنان شهرت
و جاذبهای داشت که افرادی را از دور دست برای آموختن قرائت
و تفسیر به تبریز کشاند.
در گفتوگو از تاریخ علوم قرآنی در تبریز، جای دارد سخن از دانش قرائت آغاز گردد، دانشی که
تبریز در آموزش آن نقشی اثرگذار ایفا نموده است.
نمودهای رواج
قرائت پیش از سده ۷ق، کمتر در منابع یافت میشود. از اندک اشارهها، باید به فعالیت
ابومنصور احمد بن
علی بن یحیی اسدآبادی (د ۴۶۲ق/۱۰۷۰م) اشاره کرد که در تبریز درس قرائت داشته است.
او خود در
بغداد رشد کرده،
و دانش قرائت را از بغداد (که در آن روزگار از مهمترین مراکز این علم بوده) به تبریز منتقل کرده است.
از
دانیال بن ابراهیم تبریزی نیز در اواخر
سده ۵ق، به عنوان مقری
و محدث یاد شده است.
موج اصلی دانش قرائت در تبریز، از میانه سده ۷ق، یعنی از دورهای که تبریز تختگاه
ایلخانیان بوده، آغاز گشته است. در این دوره حلقه درس مقریانی چون
شرفالدین تبریزی چنان شهـرت
و جـاذبهای داشت کـه کسانی را از دور دست (چون
محمود بن محمد سمرقندی (د ح۷۲۰ق/۱۳۲۰م)) برای آموختن قرائت به تبریز کشاند.
از دیگر عالمان تبریزی قرائت در همین دوره، علاءالدین
اشرف بن احمد حسنی تبریزی و نیز
محمد بن عبدالکریم تبریزی (ح ۶۱۰-۷۰۴ق) را باید یاد کرد که تحصیل خود را افزون بر موطن، در
مصر و شام به انجام رسانیده،
و بخش اخیر زندگیاش را نیز در
دمشق سپری ساخته بود
نیز از این دست عالمان میتوان به کافیالدین
عبدالله بن عبدالرحمان تبریزی اشاره کرد.
در نیمه اول سده ۸ق/۱۴م، تبریز در آموزش قرائت چنان اهمیتی یافت که استادانی حامل طرق عراقی، شامی
و مصری را به سوی خود جذب نمود. ازجمله این عالمان، باید
منتجبالدین ابویوسف همدانی (د ۷۴۳ق/۱۳۴۲م)، مقری صوفی مشرب را یاد کرد که خود تحصیل قرائت را نزد مشایخ شامی
و مصری به انجام رسانیده بود.
دیگر شخصیت درخور ذکر،
ابوالحسن دیوانی واسطی (د ۷۴۳ق) است که در طی دورهای تدریس در تبریز، طرق قرائت عراقی
و مصری را به این شهر انتقال داد
نیز باید از
مسعود بن اسد خلاطی (د پس از ۷۶۰ق)، قاری ارمنی یاد کرد که در تبریز اقامت گزیده،
و ریاست اقراء در شهر به او واگذار شده بود. مقربان نسل پسین تبریز
و نیز طالبان میهمان چون
کریمالدین عبدالکریم مرندی، علیشاه مرندی
و عبدالرحمان بن عبدالغفار کُرد از پروردگان محفل او بودهاند.
شاگردان خلاطی در تبریز، نسل مقریان بزرگ بودند. برخی از اینان چون
محمد بن ایوب تبریزی و عبداللطیف بن عبدالملک که در تبریز منصب
خطابت داشت،
در حاشیه محافل قرائت قرار گرفتند
و هاشم تبریزی (د ۷۹۰ق/ ۱۳۸۸م) به بغداد کوچید
و در آنجا به عنوان شیخ قراء اهمیت یافت،
اما میان برخی دیگر از شاگردان مبرز خلاطی، در محافل قرائت رقابتی دیده میشد. درباره عبدالکریم مرندی، مقریای زاهد که غرق در عبادتورزی بود، گفته میشود که در تبریز چندی در صدر قرار داشت.
اما این تصدر، در غیر قرائت، یا دست کم کوتاه بوده است.
ابن جزری تصریح دارد که پس از درگذشت خلاطی، از شاگردان وی
عبدالمجید نساج تبریزی (د ۷۸۷ق/۱۳۸۵م) بر مسند او نشسته،
و ریاست قراء برعهده او بوده است.
اما
عبدالصمد نهشلی تبریزی (د ۷۶۵ق)، دیگر شاگرد خلاطی که از سوی ابن جزری صدرالقراء
و در موضعی دیگر شیخ تبریز بلکه عراق خوانده شده، در تبریز افزون بر قرائت به سبب دانش
فقه و منصب قاضی
القضاتی نیز شهرت داشته است.
عبدالصمد اختصاری از
الشاطبیه به نظم پرداخته بوده است.
در فهرست شاگردان عبدالمجید نساج
و عبدالصمد نهشلی، کمتر نام مشترکی چون
کمالالدین ابن عمر تبریزی دیده میشود
و از قراین چنین برمیآید که محفل عبدالمجید، حلقه جویندگان قرائت متکی بر
سماع و گویا زهدگرا،
و محفل عبدالصمد، حلقه جویندگان قرائت آراسته به
نحو و فقه بوده است.
کمالالدین ابن عمر تبریزی شاگرد مشترک آن دو
و عبدالرحمان کُرد، شاگرد عبدالمجید، چندی نزد شخص خلاطی نیز آموزش دیده بودهاند.
عبارتی از ابن جزری، نشان میدهد که پس از عبدالصمد، فرزند او، کمالالدین محمد جایگاه وی در ریاست حلقه را به عهده گرفته، اگرچه دیری نپاییده است.
شاید جانشین او در حلقه عبدالصمد،
صدرالدین تبریزی، خواهرزاده
و از دیگر شاگردان مبرز او بوده است.
در حلقه درس عبدالمجید، گویا کمالالدین ابن عمر پیشی یافت
و قرائت خلاطی
و شاگردانش را به نسل پسین، چون عبدالمحسن تبریزی، همدرس ابن جزری منتقل کرد.
از دیگر شاگردان عبدالمجید، محمد بن احمد بن شهریار، مقری اصفهانیتبار زاده در تبریز را میتوان یاد کردکه چندی در ثغور شام به
تعلم و تعلیم قرائت پرداخته است.
دیگر مقری تبریز در این عصر،
حسین بن حامد تبریزی، ملقب به پیرو (د ۸۰۱ق) است که چندی در
دمشق و حلب و بیتالمقدس درس گفته، از سوی ابن جزری، در دانش قرائت به تعبیر امام محقق کامل ستوده شده است.
خواجه علی شطرنجی نیز از شاگردان ابن جزری در قرائت بوده است.
یادکردها از مقریان تبریز پس از ابن جزری، اندک
و پراکنده است؛ به هر روی، قابل انتظار است که پس از برآمدن
صفویه در ۹۰۷ق/۱۵۰۱م، چندی از اهمیت قرائت در تبریز کاسته شده باشد.
از شخصیتهای پسین در قرائت تبریز، مولی مصطفی بن ابراهیم تبریزی (د پس از ۱۰۳۰ق)، صاحب
ارشادالقاری و تحفةالقراء،
مولی محمدزمان تبریزی (اواخر سده ۱۱ق)، مؤلف
زینةالقراء فیالقرائة،
میرزا ابوالقاسم سلطان القراء پایهگذار کتابخانه سلطان القرائی تبریز (د ۱۲۸۷ق/۱۸۷۰م)،
میرزا محمود سلطان القراء تبریزی (د ۱۲۹۰ق)
و محمود بن محمد علوی تبریزی (د ۱۳۰۰ق)، صاحب
تحفة المحمدیة در قرائات (چ تهران، ۱۳۰۶ق) درخور یاد کردند.
توجه به قرائت در سده ۱۴ق نیز چشمگیر بوده است
و شخصیتهایی در این زمینه از تبریز برآمدهاند؛ از جمله:
محمدحسین سلطان القراء تبریزی (د ۱۳۲۵ق)،
عبدالرحیم بن ابیالقاسم سلطان القراء تبریزی (د ۱۳۳۶ق)، صاحب حاشیه بر مقدمه جزریه
و از شاگردان مجلس او در قرائت
فاضل ایروانی و میرزافرجالله عباجی تبریزی و شیخ ابوالقاسم بن عبدالرحیم سلطان القرائی (د ۱۳۶۸ق/ ۱۹۴۹م).
افزون بر قرائت، باید به فعالیتهای قرآنی
خطیب تبریزی (د ۵۰۲ق)، ادیب نامدار تبریزی ساکن بغداد توجه کرد که فارغ از مطالعات ضمنی در
کتب مختلف، درشمار آثار وی، نوشتههایی چون
الملخص فی اعراب القرآن به چشم میخورد که به مطالعه
قرآن اختصاص یافته است.
در زمینه
تفسیر، نمونه چشمگیری تا سده ۶ق دیده نمیشود. در نیمه نخست سده ۷ق، هم زمان با آشفتگیهای برخاسته از حمله مغول،
نجمالدین بشیر بن حامد تبریزی، عالم شافعی (د ۶۴۶ق) که چندی را در حرم مکی گذرانده بود،
تفسیری بزرگ نوشته بوده است
نیز
نجمالدین جندرانی تبریزی.
در اواسط همان سده، باید به تفسیر پرشهرت
بیضاوی (د ۶۸۵ق) اشاره کرد که در دوره اقامت وی در تبریز نشر شده است
از دیگر مفسران در این دوره، باید قطبالدین
عبدالرحمان بن عتیق تبریزی (د ۶۷۵ق)
و برادرش، شرفالدین
و کافیالدین
عبدالله بن عبدالرحمان تبریزی را یاد کرد.
در سده ۸ق، قاضی قطبالدین تبریزی (د ۷۳۶ق)
و عبدالصمد نهشلی تبریزی (د پس از ۷۶۲ق)، مقری
و فقیه شافعی، دیگر شخصیتهایی هستند که نام آنان به عنوان مفسر ثبت شده است.
در همین سده
کشاف زمخشری به عنوان متن تدریس میشده،
و شروحی بر آن از سوی
فخرالدین چارپردی (د ۷۴۶ق)
و جمالالدین
یوسف بن حسن تبریزی (د ۸۰۴ق)
نوشته شده است.
از شخصیتهای دیگر در حیطه تفسیر در سدههای ۹
و ۱۰ق، باید
حسامالدین حسین نقاش عجمی (د ۹۶۴ق/۱۵۵۷م) را یاد کرد که دانش او به تفسیر، بر دیگر ابعاد علمی او فائق بوده است؛ وی که
مذهب شافعی داشت، به سبب نامساعد بودن شرایط نخست راهی
حجاز شد
و در اواخر عمر در
استانبول اقامت گزید.
نام
یارعلی تبریزی نیز به ثبت رسیده که در ۸۹۰ق در
هرات اقامت داشته،
و تفسیر نسفی را تحریر میکرده است.
از
مفسران امامیه در عصر صفوی، باید
مولی عبدالباقی خطاط تبریزی (د ۱۰۳۹ق) را یاد کرد که افزون بر تفسیر قرآن، شروحی بر
نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه نوشته است.
اما در دو سده اخیر، مفسران بسیاری از تبریز برخاستهاند. در دوره اخیر، از مفسران برخاسته از تبریز، بیش از همه،
علامه سیدمحمدحسین طباطبایی (د ۱۳۶۰ش/۱۹۸۱م) صاحب
المیزان، شهرتی فراگیر دارد.
تبریز؛
تاریخ تبریز؛
فرهنگ تبریز؛
ادبیات فارسی در تبریز،
تاریخچه علوم حدیث در تبریز،
تاریخچه فقه در تبریز
(۱) آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة.
(۲) آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، ذیل کشف الظنون، به کوشش حسن موسوی خرسان، نجف، ۱۳۸۷ق.
(۳) ابن اثیر، علی، اسد الغابة، قاهره، ۱۲۸۰ق.
(۴) ابن جزری، محمد، غایة النهایة، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.
(۵) ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.
(۶) ابن حـزم، علی، المحلی، بیروت، دارالآفـاق الجدیده.
(۷) ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، المقدمة، بیروت، ۱۹۸۴م.
(۸) ابن دمیاطی، احمد، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق.
(۹) ابن رافع، احمد، الوفیات، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۷۸م.
(۱۰) ابن صابونی، محمد، تکملة اکمال الاکمال، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۱۱) ابن طاووس، علی، الیقین، به کوشش انصاری، قم، ۱۴۱۳ق.
(۱۲) ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
(۱۳) ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، بیروت، دارالکتب العلمیه.
(۱۴) ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
(۱۵) ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، ۱۴۰۷ق.
(۱۶) ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة
و النهایة، به کوشش علی شیری، بیروت، ۱۴۰۸ق.
(۱۷) ابن کربلایی، حافظ حسین، روضات الجنان، به کوشش جعفر سلطان القرایی، تهران، ۱۳۴۴ش.
(۱۸) ابن ماکولا، علی، الاکمال، بیروت، ۱۴۱۱ق.
(۱۹) ابن نجار، محمد، ذیل تاریخ بغداد، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق.
(۲۰) ابن نقطه، محمد، التقیید، به کوشش کمال یوسف الحوت، بیروت، ۱۴۰۸ق.
(۲۱) ابن نقطه، محمد، تکملة الاکمال، به کوشش عبدالقیوم عبد ربالنبی، مکه، ۱۴۱۰ق.
(۲۲) اربلی، مبارک، تاریخ اربل، به کوشش سامی خماس صقار، بغداد، ۱۹۸۰م.
(۲۳) اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، به کوشش کمال یوسف الحوت، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۲۴) افندی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۳۰۱ق.
(۲۵) بیهقی، احمد، الاعتقاد
و الهدایة الی سبیل الرشاد، به کوشش احمد عصام
کاتب، بیروت، ۱۴۰۱ق.
(۲۶) جوینی، ابراهیم، فرائد السمطین، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م.
(۲۷) حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی
الکتب و الفنون.
(۲۸) حجتی، محمدباقر، کشاف الفهارس، تهران، ۱۳۷۰ش.
(۲۹) حسینی اشکوری، احمد، تراجم الرجال، قم، ۱۴۱۴ق.
(۳۰) حسینی اشکوری، احمد، تلامذة المجلسی، قم، ۱۴۱۰ق.
(۳۱) حسینی اشکوری، احمد، فهرست نسخههای خطی کتابخانه آیةالله العظمی گلپایگانی، قم، ۱۴۰۲ق.
(۳۲) حسینی دمشقی، محمد، ذیل تذکرة الحفاظ، همراه تذکرة الحفاظ ذهبی، بیروت، دارالکتب العلمیه.
(۳۳) حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، به کوشش عزیز دولتآبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
(۳۴) مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب، به کوشش گ لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.
(۳۵) خاتون آبادی، عبدالحسین، وقایع السنین والاعوام، به کوشش محمدباقر بهبودی، تهران، ۱۳۵۳ش.
(۳۶) خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
(۳۷) خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۳۸) ذهبی، محمد، الامصار ذوات الآثار، به کوشش قاسمعلی سعد، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۳۹) ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط
و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۴۰) ذهبی، محمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن دبیثی، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۷م.
(۴۱) ذهبی، محمد، معرفة القراء الکبار، به کوشش بشار عواد معروف
و دیگران، بیروت، ۱۴۰۴ق.
(۴۲) ذهبی، محمد، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
(۴۳) رافعی، عبدالکریم، التدوین فی اخبار قزوین، حیدرآباد دکن، ۱۹۸۵م.
(۴۴) رشیدالدین، فضل
الله، جامع التواریخ، به کوشش محمد روشن
و مصطفی موسوی، تهران، ۱۳۷۲ش.
(۴۵) رشیدالدین، فضل
الله، وقف نامه ربع رشیدی، به کوشش مجتبی مینوی
و ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۶ش.
(۴۶) رودانی، محمد، صلة الخلف، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
(۴۷) زرکلی، خیرالدین، الأعلام.
(۴۸) سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش محمود محمد طناحی
و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
(۴۹) سخاوی، محمد، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
(۵۰) سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
(۵۱) سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، طبقات المفسرین، به کوشش علی محمد عمر، قاهره، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
(۵۲) شوکانی، محمد، البدر الطالع، قاهره، ۱۳۴۸ق.
(۵۳) صدر، حسن، تکملة امل الآمل، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۶ق.
(۵۴) صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش ژاکلین سوبله
و دیگران، ویسبادن/ بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
(۵۵) طاش کوپریزاده، احمد مصطفی، الشقائق النعمانیة، بیروت، ۱۳۹۵ق.
(۵۶) طوسی، محمد، الرسائل العشر، قم، ۱۴۰۳ق.
(۵۷) طوسی، محمد، الغیبة، به کوشش عبادالله طهرانی
و علی احمد ناصح، قم، ۱۴۱۱ق.
(۵۸) قرشی، عبدالقادر، الجواهرالمضیئة، کراچی، کتابخانه میرمحمد.
(۵۹) علامه حلی، حسن، منتهی المطلب، مشهد، ۱۴۱۲ق.
(۶۰) فاسی، محمد، ذیل التقیید، به کوشش کمال یوسف الحـوت، بیـروت، ۱۴۱۰ق.
(۶۱) کتانی، محمد، الرسالة المستطرفة، استـانبـول، ۱۹۸۶م.
(۶۲) لالکایـی، هبةالله، اعتقاد اهل السنـة، ریاض، ۱۴۰۲ق.
(۶۳) مجلسی، محمدباقر، اجازات الحدیث، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۱۰ق.
(۶۴) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۶۵) محبی دمشقی، محمدامین، خلاصة الاثر، قاهره، ۱۲۸۴ق.
(۶۶) مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمهای بر فقه شیعه، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.
(۶۷) مزّی، یوسف، تهذیب الکمال، به کوشش بشارعواد معروف، بیروت، مؤسسةالرساله.
(۶۸) مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
(۶۹) میرخواند، محمد، روضة الصفا، تهران، ۱۳۳۹ش.
(۷۰) مینورسکی، ولادیمیر، تاریخ تبریز، ترجمه عبدالعلی کارنگ تبریز، ۱۳۳۷ش.
(۷۱) نسفی، عمر، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.
(۷۲) نوری، حسین، خاتمة المستدرک، به کوشش مؤسسة آلالبیت علیهالسلام، قم، ۱۴۱۵ق.
(۷۳) وصاف، تاریخ، تحریر عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۳۴۶ش.
(۷۴) هادی، یوسف، مقدمه بر القند (نسفی).
(۷۵) حموی، یاقوت، معجم البلدان، بیروت، دار احیاءالتراث العربی.
(۷۶) GAL.
(۷۷) مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تبریز»، شماره۵۷۴۷.