تاریخ گیتیگشا در تاریخ زندیه (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تاریخ گیتی گشا، نوشته محمدصادق موسوی اصفهانی، با مقدمه سعید نفیسی این کتاب که به همت میرزا محمدصادق، وقایع نگار کریم خان زند سامان یافته است، سه تالیف را در باره تاریخ خاندان
زندیه به فارسی در بر دارد. وی و جعفر خان (م ۱۲۰۲)، برادرزاده کریم خان، به نوشتن تاریخ سلسله زندیه مامور شدند و تاریخ گیتی گشا را پدید آوردند که از مهمترین و معتبرترین اسناد تاریخی این سلسله به شمار میرود.
این اثر افزون بر تاریخ گیتی گشا (بخش نخست کتاب)، دو پیوست (ذیل) را از دو نویسنده در خود گنجانده و حوادث عصر نویسنده بخش نخست را تا ۲۱
محرم ۱۲۰۰ گزارش کرده و درباره بسیاری از رویدادها که وی آنها را دیده، بدون کم و کاست سخن گفته یا آنها را از خاطرات و مشاهدات و نوشتههای میرزا محمدحسین فراهانی وزیر، نقل کرده است. ذیل نخستین (بخش دوم) آن را عبد الکریم بن علی رضا الشریف، شاگرد میرزا محمدصادق (نامی) نوشت. وی پس از
مرگ نامی به فرمان میرزا محمدحسین فراهانی به دنبال کردن کار او فرمان یافت و پس از مرگ لطفعلی خان زند در ۱۲۰۹، به خدمت شاهان قاجار درآمد و تاریخی در باره
سلطنت فتحعلی شاه سامان داد.
نثر کتاب سست و متکلفانه و به شیوه رایج نزد برخی از تاریخ نویسان پس از صفویه و با
کنایات و استعارات و تشبیهات فراوان و جملات زاید همراه است؛ چنان که خواننده رشته کلام را از دست میدهد. اگرچه نویسندگان کتاب، در شرح حوادث و گزارشهای خود امانت داری کردهاند، حقایق را با بزرگ نمایی رایج در آن روزگار و
کنایات و استعارات و تشبیهات مخل و اطنابهای ملال آور در آمیخته و صاحبان ذیل اول و دوم، به رغم برافتادن سلسله
زندیه هنگام نوشته شدن ذیلها، از این سلسله به ویژه لطفعلی خان زند جانبدارانه سخن گفتهاند.
چارلز ریو، خاورشناس شهیر انگلیسی در فهرست کتابهای خطی فارسی موزه بریتانیا درباره این کتاب مینویسد: ابو الحسن بن ابراهیم قزوینی در فوائد
صفویه که کتابی در تاریخ عمومی است (۱۲۱۱)، درباره میرزا محمدصادق چنین میگوید: علی مراد خان (۱۱۹۹- ۱۱۹۶) میرزا محمدصادق را بر اثر دروغها و بزرگ نماییهایش در ستایش خاندان زند در این کتاب نکوهش کرد.
نخستین بخش کتاب (تاریخ گیتی گشا) که با
مدح و ثنا و
کنایات و استعارات فراوان آغاز میشود، به گزارش رویدادها از آغاز تاریخ زند تا حوادث ۲۱ محرم ۱۲۰۰ میپردازد. مرگ
نادر شاه افشار و حوادث پس از آن و کارهای جانشینان او و اصل و
نسب خاندان زند، درون مایه اصلی این بخش است و چگونگی انقراض افشاریان و آمدن کریم خان زند، ابو الفتح خان و علی مردان خان به
اصفهان و نشاندن اسماعیل میرزا صفوی، چیرگی محمد حسن خان قاجار بر اصفهان و پیروزی او بر علی مردان خان، آزاد خان و عبدالله خان، درون مایه گزارشهای فصلهای بعدی کتاب به شمار میرود. بر پایه این گزارشها، برخی از سپاهیان ابراهیم شاه که به شاهرخ افشار پیوسته بودند، او را به شاهی رساندند، اما امیران خراسان او را از سلطنت
عزل و کور کردند و به جای وی، میرزا سید محمد صدر، پسر میرزا داود و دختر زاده شاه سلیمان صفوی را بر تخت نشاندند.
شورشهای داخلی ایران در برابر کریم خان، پیروزیهای وی در استرآباد،
آذربایجان ،
ارومیه و جنگهای لطفعلی خان با آقا محمد خان، از مباحث دیگر کتاب است. گاه به روابط خاندان زند با دیگر کشورها مانند هلند یا سرزمینهای عثمانی اشاره میشود و سرانجام با شرح رویدادهای آخرین سالهای
سده دوازدهم هجری و بازگشت کریم خان به اصفهان پایان مییابد.
نویسنده پیش از پرداختن به آقا محمد خان قاجار از کش مکشهای خانوادگی سرداران دولت زند که راه را برای موفقیت وی آماده کردند، گزارشهای سودمندی داده است. برای نمونه، بر پایه این گزارشها علی مراد خان، خواهر زاده زکی خان، کسی را از سرداران کریم خان، صادق خان و علی نقی خان کشت و ابو الفتح خان و پسران دیگر کریم خان را کور کرد.
ذیل نخست (بخش دوم) کتاب، رویدادهای ایران را پس از مرگ کریم خان گزارش میکند و به رویدادهای بعد از ۱۲۰۰ تا میانه دوران پادشاهی لطفعلی خان زند میپردازد. جنبشها و پیدایی سلسله قاجار، از رویدادهایی است که عبد الکریم بدان میپردازد. با توجه به اینکه مؤلف این ذیل از گلشن مراد، نوشته میرزا ابو الحسن غفاری یاد میکند، تاریخ نوشته شدن آن را پس از ۱۲۱۰ میتوان دانست.
ذیل دوم (بخش سوم) کتاب در باره پایان احوال لطفعلی خان و حاجی ابراهیم خان (کلانتر شیراز) به قلم آقا محمدرضا شیرازی است که اطلاعی از وی در دست نیست. بر پایه متن ذیل دوم، او این ذیل را پس از ۱۲۱۹ به پایان رسانده است.
خاندان سلسله زند را در سنجش با دیگر سلسلههای پادشاهی ایران، غیرت مندتر و بیزارتر از بیگانگان و بیگانه پرستی دانسته و به ویژه کریم خان زند را هم از مردان بسیار گرامی
تاریخ ایران و هم پیشوای اخلاقی آدمی زادگان برشمردهاند. از نوشتههای میرزا محمدصادق چنین میتوان دریافت که پس از گذشت ۲۷ سال از انقراض دولت صفوی، باز هم به علت تعلق خاطر مردم به خاندان صفوی برخی از سرداران در پی انتساب و وابسته دانستن خود بدین خاندان بودهاند.
تاریخ گیتی گشا نخست در ۱۳۱۷ ش به کوشش استاد سعید نفیسی به چاپ رسید، اما از این روی که حقایقی در باره یکی از خاندانهای حاکم آن روزگار در برداشت، به دست خوانندگان نرسید و
حکومت وقت از انتشارش جلوگیری کرد.
گمان میرود که نام کتاب را عبد الکریم بن علی رضا الشریف (نویسنده نخستین ذیل)، بر آن نهاده باشد؛ زیرا این نام تنها در دیباچه ذیل او آمده است. محمداسماعیل خان وکیل الملک نوری، حکم ران کرمان (م ۱۲۸۶)، پیش از ۱۲۷۵، تاریخ گیتی گشا را بدون در نظر آوردن دو ذیل آن، تهذیب و عبارت پردازیهای آن را حذف کرد، اما سعید نفیسی با افزودن مقدمه و حواشی و فهرستهایی بر این کتاب و دو ذیلش، آن را در ۱۳۱۷ ش در
تهران به چاپ رساند.
نمایههایی از نامهای کسان، خاندانها و نژادها و جایها و کتابها در پایان این نسخه از کتاب آمده است و هیچ توضیح معنایی یا تاریخی در پانوشتهای آن نیست و تنها از دیباچه سودمند استاد نفیسی، اطلاعاتی در باره اش میتوان فراچنگ آورد.
نرم افزار تاریخ ایران اسلامی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.