تاریخ منتظم ناصری (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تاریخ منتظم ناصری، کتابی تاریخی به
فارسی تألیف
محمدحسن خان اعتمادالسلطنه (صنیع الدوله)، مترجم و رئیس دارالطباعه و دارالترجمه ناصرالدین شاه است.
تاریخ منتظم ناصری، نوشته
اعتماد السلطنه (صنیع الدوله)، تصحیح محمداسماعیل رضوانی میباشد.
این کتاب که میان سالهای ۱۲۹۸ و ۱۳۰۰ نوشته و به
شاه تقدیم شد،
تاریخ عمومی جهان را از
هجرت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم تا آغاز فرمان روایی
قاجاریان (دولت قاجاریه) در بر دارد. نویسنده گزارشهای تاریخی خود را بر پایه بخشهای جغرافیایی جهان (آسیا، اروپا، افریقا و امریکا) تنظیم کرده و از این دید بی مانند بوده است. نام کتاب از «نظم سنواتی» و «اهدای آن به ناصر الدین شاه» برمی آید.
کندی کردن نویسنده در نوشتن جلد پنجم
مرآة البلدان بر اثر فراهم نبودن اطلاعات درست در باره برخی از شهرها و روستاها، از انگیزههای نوشته شدن تاریخ منتظم ناصری است. افزون بر این، کتابی به زبان فارسی در باره تاریخ مختصر و عمومی ایران و جهان و محدود به شرح پادشاهی شاهان و
جنگ و
صلح آنان، تا آن زمان وجود نداشت. این کتاب هم چنین در بر دارنده «هرگونه حوادث از قبیل
تولد و
ارتحال علما و اعیان ممالک، اختراعات و انکشافات و... ، بروز امراض عمومی... و حتی بعضی از
خسوف و
کسوف» است.
نظم سنواتی و اهدای آن به ناصرالدین شاه، نام کتاب را برای آن فراهم آورده است.
یکی از دلایل اعتمادالسلطنه برای تألیف تاریخ منتظم ناصری، تأخیر وی در تألیف جلد پنجم مرآة البلدان به سبب فراهم نبودن اطلاعات صحیح از بعضی بلاد و قُرا بود، و علت مهمتر آنکه تا آن زمان کتابی به
زبان فارسی در تاریخ مختصر و عمومی
ایران و جهان که محدود به شرح سلطنت سلاطین و جنگ و صلح آنها نباشد، بلکه «هرگونه حوادث از قبیل تولد و ارتحال علما و اعیان ممالک، اختراعات و انکشافات...، بروز امراض عمومی...، حتی بعضی از خسوف و کسوف» را شامل شود، نگاشته نشده بود.
این کتاب در دو بخش و سه جلد سامان یافته و طرحی تطبیقی برای گاه شماریهای هجری و میلادی عرضه کرده است. کسانی مانند اشرام، آربلی (المورد) و فریمن- گرنویل، جدولهای گوناگونی برای دورههای هزار ساله و بیشتر از آن برای تطبیق گاه شماریهای میلادی و هجری قمری فراهم آوردهاند. عبد الغفار نجم الدوله نیز در ایران با سامان دادن جدولی، گاه شماریها را از سال نخست تا ۱۴۶۴ ق برای تطبیق تاریخهای میلادی با آنها تنظیم کرده، اما این نخستین آشنایی
ایرانیان با تطبیق گاه شماری هجری قمری و میلادی نیست، زیرا محمدحسن اعتماد السلطنه در همین کتاب (تاریخ منتظم ناصری)، در برابر هر سال هجری قمری، سال میلادی آن را از آغاز تا ۱۳۰۰ ق، آورده است.
هر یک از گزارشها، به تاریخ سال هجری و میلادی خود معنون شدهاند. نویسنده، گزارشها را چکیده کرده و هر جا از رویدادی سخن میرود که پیش تر آن را آورده، خواننده را بدان جا بازگردانده و پس از عنوان سالهای پیش گفته، به جغرافیای گزارش (آسیا/ اروپا و ...) اشاره کرده است تا زمینه برای خوانش متن فراهم تر آید. حتی حوزههای جغرافیایی خردتر نیز پس از نام قارهها و پیش از متن گزارش یاد شدهاند. مانند «اروپا- انگلیس» یا «اروپا- روس».
به گفته نویسنده، «در
ممالک اسلامیه، از صدر
اسلام تا کنون دو قسم فرمانروایی در کار بوده؛ یکی حکم رانی مذهبی به عنوان
خلافت، دیگری
حکومت اسلامیه به اسم
سلطنت». از این رو، بخش نخست جلد یکم این اثر از
هجرت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ؛ یعنی ۶۲۲ م آغاز و تا زوال خلافت
عباسیان (۶۵۶ ق) دنبال میشود و بخش دوم آن، نخست به ماجرای چیرگی
هلاکو خان و
مغولان میپردازد و ماجراها را تا روزگار نویسنده پی میگیرد.
نویسنده جلد دوم را با رویدادهای ۱۱۹۳ (سال درگذشت کریم
خان زند) به پایان میبرد لذا از استیلای
هلاکوخان و طایفه
مغول تا زمان مؤلف را شامل شده است.
مؤلف جلد دوم را با ذکر حوادث ۱۱۹۳ (سال درگذشت کریم
خان زند) به پایان برده و توضیح داده است و به «اقتضای ادب و تکلیف چاکری»، شرح سلطنت سلسله قاجاریه را در ذیل «تواریخ دیگر» نمینویسد و از این رو، در جلد سوم به ویژه تاریخ سلسله قاجار را از هنگامه پیدایی آن تا ۱۳۰۰ میآورد و در باره تاریخ ایل قاجار تا به سلطنت رسیدن آقا محمد
خان قاجار به کوتاهی گزارش میدهد. البته سکوت نویسنده در باره برخی از رجال بزرگ عصر قاجار مانند میرزا تقی
خان امیر کبیر و کارها و آثار مهم او درنگ کردنی است.
بخش یا جلد اول کتاب، به تصریح مؤلف،
تا حوادث ۶۲۸ خلاصه و ترجمه
الکامل فی التاریخ ابن اثیر است، و پس از این تاریخ از منابع دیگر چون
تاریخ ابوالفداء بهره برده است. وی همچنین برای ضبط صحیح اَعلام و تاریخها از
وفیات الاعیان ابن خلّکان استفاده کرده است،
با اینهمه غلطهای نسخه های خطی به تاریخ منتظم ناصری نیز راه یافته است؛ برای مثال اعلامی چون بَراء بن عازِب (در متن: براء بن غالب)، جزیره رودِس (در متن: بُردُس)، عمارة بن شهاب (در متن: عمار بن هشام
).
در بخش دوم، شامل جلدهای دوم و سوم، از کتابهایی چون
تاریخ مغول نسوی،
مطلع سعدین،
حبیب السِیَر،
احسن التواریخ و
عباسنامه استفاده شده است.
علاوه بر این، در جلد سوم کتاب منبع مهم مؤلف
ناسخ التواریخ است.
در این جلد وی گزارش مختصری از تاریخ ایل قاجار تا به سلطنت رسیدن آقا محمدخان قاجار را آورده است). علاوه بر این، مؤلف برای نگارش تاریخ جهان به منابع فرانسوی
مراجعه کرده است.
مؤلف در پایان هر سه جلد، تقویم همان سال را به چاپ رسانده و در پی آن جدولی از اسامی
شاهان قاجار ترتیب داده که شامل سال تولد و مرگ و مدت سلطنت آنهاست و در ادامه، گزارش «سلطنت عظمی» را شامل معرفی خانواده سلطنت، اسامی امرا، رؤسای طوایف، اعیان، خوانین و معاریف و ادارات دولتی، مشتمل بر وزارت جنگ و اداره پلیس و درب خانه و وزارت اعظم داخله و مالیه و عدلیه و خارجه و وزارت دربار اعظم و دارالشورای کبری و وزارت علوم، وزارت فواید عامه و دارالترجمه مبارکه دولتی به تفصیل آورده که از فصول حایز اهمیت کتاب است،
هرچند سکوت او در باره برخی رجال بزرگ عصر قاجار، چون
میرزا تقی خان امیرکبیر، و اقدامات و آثار مهم آنان تأمل برانگیز است.
وجود پاره ای خطاهای تاریخی در کتاب از چشم منتقدان دور نمانده است.
خود او هم گاهی به اختلاف رأی مؤلفان یا خطای آنان اشاره کرده است. (در باره اختلاف نظر مورخان ایرانی، از جمله صاحب
تاریخ جهانگشای نادری با مؤلفان تواریخ فرنگ و تاریخ آل عثمان در خصوص سال خلع شدن طهماسب دوم صفوی و تأیید نظر مورخان ایرانی، رجوع کنید به این منبع
و در باره اختلاف تاریخ قتل آقا محمدشاه قاجار، به این منبع رجوع کنید
).
احتوای تاریخ منتظم ناصری بر برخی آثار منحصر به فرد (از جمله،
تاریخ افغانی تألیف شیخ
عبدالنبی منشی بهبهانی و رساله ای منسوب به سیاحی اروپایی با عنوان عبرت نامه یا بصیرت نامه در شرح اسباب زوال
دولت صفویه، ترجمه عبدالرزاق بیگ) و نیز تقویم تطبیقی هجری قمری و میلادی از سال یکم هجری تا ۱۳۰۰ بر اعتبار کتاب افزوده است.
اعتمادالسلطنه بر اهمیت کتاب خود از جهت تقویم تطبیقی که تا آن تاریخ در هیچیک از «کتب فارسی و عربی و فرانسه معتبر که به وضع منتظم ناصری تألیف شده» وجود نداشته، واقف بوده است.
نویسنده به دلیل نبود تقویم تطبیقی تا آن تاریخ در هیچ یک از «کتب فارسی و عربی و فرانسه معتبر که به وضع منتظم ناصری تالیف شده»، اهمیت کتابش را میدانسته است. برخی از نامهای جغرافیایی جهان اسلام مانند فز (فاس)، تولدو (طلیطله)، کردو (قرطبه)، بر اثر بهره گیری وی از کتابهای فرانسوی، با ضبط لاتینی در کتاب آمدهاند. جلد اول تاریخ منتظم ناصری را حسون البراقی به عربی
و ژوکوفسکی آن را به روسی ترجمه کرده است.
محمداسماعیل رضوانی (متوفی ۱۳۷۵ش) کتاب را بین سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۷ش با مقدمه و دو فهرست اعلام به چاپ رسانده است.
اعضای دار الطباعه مانند آقا میرزا حسن (معلم و مترجم عربی) و میرزا محمدحسین ادیب ملقب به فروغی، در نوشتن این کتاب به صنیع الدوله کمک کردهاند.
پیش گفتار مصحح کتاب.
کسروی، احمد (۱۳۵۲)، کاروند کسروی، تهران، چاپ یحیی ذکاء.
آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة.
محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، چاپ محمداسماعیل رضوانی، تهران ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ش.
فرید قاسمی، مشاهیر مطبوعات ایران، ج ۱، محمدحسن اعتمادالسلطنه، تهران ۱۳۷۹ش.
احمد کسروی، کاروند کسروی، چاپ یحیی ذکاء، تهران ۱۳۵۲ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تاریخ منتظم ناصری»، شماره۳۱۳۹. نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.