تاریخ آل مظفر (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تاریخ آل مظفر، نوشته محمود کتبی، به اهتمام عبدالحسین نوایی میباشد، این اثر را از
تاریخهای محلی مهم و مستقل میتوان برشمرد که گزارشهایی درباره خاندان مظفر (حاکمان محلی پرآوازه
ایران ) در بردارد. البته به دلیل گسترش قلمرو این خاندان، آن را از
تاریخهای
سلسله
ای نیز میتوان به شمار آورد. آل مظفر ۷۲
سال در قلمرو پهناوری حکم میراندند که
فارس ،
یزد ،
کرمان ،
اصفهان و زمانی آذربایجان و بغداد را فرامی گرفت. گفتنی است نویسنده کار خود را از ۸۲۳ هجری قمری آغاز کرد.
نثر کتاب روان و ساده است و بر پایه عنوانهای نویسنده، کمابیش ۶۲ بخش دارد که بیشتر آنها با پسوند «ذکر» آغاز میشوند. برای نمونه، «ذکر
بیعت امیر مبارزالدین با خلیفه عباسی و
محاصره اصفهان». در جای جای کتاب نیز با توجه به درون مایه گزارشها، شعرهایی با عنوان «بیت» یا «شعر» آورده شده است.
نویسنده
تاریخ آل مظفر را بر پایه آثار کسانی مانند معین الدین یزدی و گفتهها و خبرهای افراد «صحیح القول» یا دیدههای خودش، از آغاز پیدایی تا سقوط آنان دنبال میکند. وی در آغاز کتاب پس از شرحی درباره چگونگی نوشتن کتاب به ذکر تبار
امیر مبارزالدین محمد میپردازد. بر پایه نوشتههای این بخش از اثر، وی امیر غیاث الدین حاجی از خواف
خراسان بود و زمانی که لشکریان
اسلام به خراسان میرفتند، نیاکان او از سرزمین عربان به خراسان کوچیدند. هنگام لشکرکشی مغول به خراسان، مظفر بن منصور نوه او به یزد رفت و فرزندانش (ابوبکر، محمد و منصور) با اتابک علاء الدوله همراه شدند و هنگام یورش
هولاکوخان به
بغداد (۶۵۶ ه. ق)، اتابک یزد ابوبکر را به اردوی هولاکو فرستاد و پس از تصرف بغداد، به فرمان هولاکو به
مصر رفت و در جنگ با مملوکان کشته شد.
منصور برادر دیگر ابوبکر، سه پسر داشت: مبارزالدین محمد، زین الدین علی و شرف الدین مظفر که از دیگران بزرگ تر بود و زمانی به اتابک یوسف شاه خدمت میکرد و پس از آن به خدمت ایلخانان مغول درآمد و از همراهان آنان شد. شرف الدین مظفر در دستگاه ارغون خان، گیخاتو و سپس غازان خان به کار پرداخت و در روزگار
حکومت غازان خان کارش بالا گرفت. او در هفتصد هجری
ازدواج کرد و از او امیر مبارزالدین محمد زاده شد.
شرف الدین در عهد اولجایتو نیز از مقربان درگاه به شمار میرفت تا اینکه در ۷۱۳ از دنیا رفت و دشمنانش به کمک خواجه رشیدالدین، املاک مبارزالدین سیزده ساله را مصادره (دیوانی) کردند، اما مبارزالدین ناامید نشد و خود را به دربار اولجایتو رساند و توانست بر جای پدرش بنشیند.
پس از مرگ اولجایتو، ابوسعید حکومت میبد و نگاه بانی راههای آن جا را به وی سپرد و پس از نزاعی میان برادر شیخ ابواسحاق اینجو و اتابک حاجی شاه (حاکم یزد) و گریختن او، حکومت یزد به مبارزالدین محمد واگذار و حکومت خاندان مظفر آغاز شد.
نویسنده پس از شرح درگیریهای وی با رقیبانش در کرمان و فارس، به چگونگی گسترش قلمرو وی در این سرزمینها میپردازد و دراین بخش از کتاب، درباره چگونگی برافتادن حکومت آل اینجو در فارس و تصرف
کرمان و اوضاع سیاسی و کشمکشهای موجود در این منطقهها گزارش میدهد و اطلاعات سودمندی درباره شخصیتهای علمی- فرهنگی آن روزگار عرضه میکند.
مبارزالدین در ۷۵۸ هجری به تبریز حمله کرد و آن جا را گرفت، اما این فتح چندان نپایید و هنگامی که سلطان اویس جلایری بدان شهر رفت، او به
شیراز بازگشت و در راه بازگشت کدورتی میان او و فرزندانش شاه شجاع و شاه محمود پیش آمد. سرانجام در
رمضان ۷۵۹، پسرانش او را دست گیر و کور کردند.
بزرگترین کارهای مبارزالدین محمد و مهمترین روی دادهای عصر او را چنین میتوان برشمرد:
گرفتن یزد و پایان دادن به حکومت اتابکان یزد با هم کاری غیاث الدین؛
گرفتن کرمان و درگیری با شیخ ابواسحاق اینجو؛
سرکوبی اقوام اوغانی و جرمانی؛
گرفتن شیراز و گریختن ابواسحاق به اصفهان؛
حمله به اصفهان و
لرستان و کشتن شیخ ابواسحاق؛
بیعت با فرستاده خلیفه ابوبکر المعتضد بالله؛
فتح
تبریز و عقب نشینی از آن جا و دست گیری و کور شدن به دست فرزندانش.
جلال الدین شاه شجاع بن محمد (۷۸۶- ۷۶۰ ه) به کمک برادران خود، پدرش را کنار گذاشت و حکومت را به دست گرفت، اما بعد پشیمان شد. «عراق عجم و ابرقوه به محمود و کرمان به سلطان احمد رسید و وزارت به خواجه قوام الدین محمد صاحب عیار».
بخش گسترده
ای از دوران حکومت شاه
شجاع که مرکزش شیراز بود، به جنگهای خانگی با برادرانش گذشت. افزون بر این، گاهی به قلمرو همسایگان به ویژه شمال غربی و غرب لشکرکشی کرد. حکومت اصفهان همواره محل نزاع آل مظفر و آل جلایر بود و این کشمکش تا پایان حکومت شاه شجاع به سرانجام نرسید. باری، او در دوران خود
فتنه ایلات اوغانی و جرمانی را دفع کرد و با پسرعموی خود شاه یحیی درگیر و با شاه یحیی و شاه منصور، در برابر شاه محمود متحد شد و به اصفهان لشکرها کشید.
پس از این گزارشهایی درباره حکومت زین العابدین میآید که با کشمکشهای خانگی آل مظفر هم زمان بود. درگیری با دیگر اعضای خاندان مظفری (شاه یحیی، شاه منصور و ابوزید)، حمله امیرتیمور و گریختن زین العابدین به
بغداد و تقسیم ممالک مظفری،
اسارت زین العابدین در دست شاه منصور (حاکم شوشتر) و گریختن او پس از جای گیر شدن شاه منصور در شیراز، تصرف اصفهان به کوشش زین العابدین و شکست و فرار و کور شدن او، از مهمترین روی دادهای عصر وی به شمار میرود.
مکتوب امیر شیخ اسحاق، والی شیراز هنگامی که در
زندان بود و متن انشای شاه شجاع، پس از توضیحات مصحح آمده است.
درباره خاندان مظفر آثاری مانند مواهب الهی در
تاریخ آل مظفر و ذیل
جامع التواریخ نوشته شده و افزون بر اینها، میرخواند در روضه الصفا بخش درازدامنی درباره آنان آورده است. کتبی، مواهب الهی معین الدین یزدی را به شیوه
ای روان چکیده کرد و با افزودن دیدهها و پژوهشهای خود به آن،
تاریخ آل مظفر را پدید آورد
مورخان درباره انتساب کتاب به محمود کتبی (گیتی) سخنها گفتهاند. مصحح محترم در این باره میگوید در بخش پایان نسخه
ای از
تاریخ گزیده که به همت ادوارد براون منتشر شد، ذیلی درباره
تاریخ آل مظفر، نوشته شده در ۸۲۳ آمده است. این ذیل از مؤلف
تاریخ گزیده نیست و در پاره
ای از دیگر نسخههای آن نیز دیده میشود. نویسنده این ذیل کسی به نام محمود است که خود را «ابا عن جد» از خادمان دودمان مظفر میشمرد که به «کتبی» بدون هیچ نقطه
ای منسوب است و از این رو، برخی از افراد آن را «گیتی» خواندهاند. از سوی دیگر، کسی به نام «کینی» در همین کتاب یاد میشود و گمان میرود که با نویسنده نسبتی داشته باشد. مصحح پس از مباحثات بسیار، سرانجام نویسنده
تاریخ آل مظفر را «کتبی» میداند نه محمود گیتی و گمان میزند که غیاث الدین بن احمد ابرقوهی طبیب نیز نسبت نزدیکی با او داشته است. نسخه بدلها در پانوشتها و توضیحات مصحح در پایان کتاب، به شناخت آن بسیار کمک میکند.
نرم افزار
تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.