تأویل در امتها (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تاویل، بازگشت دادن هر چیزی به
هدف مورد نظر از آن
و در اصطلاح
قرآن به چهار معنا آمده است؛ عاقبت و نتیجه کار:
اسراء آیه۳۵
؛
تعبیر خواب:
یوسف آیه۶
؛ حقیقت
قیامت و
معاد:
اعراف آیه۵۳
؛ تعیین مراد و مقصود خداوند از
آیات مجمل و
متشابه قرآن :
آل عمران آیه۷.
تکذیب معارف الهی قبل از آمدن
تاویل آنها، از سوی مشرکان امتهای پیشین:
بل کذبوا بما لم یحیطوا بعلمه ولما یاتهم
تاویله کذلک کذب الذین من قبلهم فانظر کیف کان عـقبة الظـلمین. « بلكه چيزى را دروغ شمردند كه به علم آن احاطه نداشتند و هنوز
تاويل آن برايشان نيامده است كسانى )هم(كه پيش از آنان بودند همين گونه )پيامبرانشان را( تكذيب كردند پس بنگر كه فرجام ستمگران چگونه بوده است. »
از «کذلک» استفاده میشود که مشرکان امتهای پیشین هم مثل مشرکان زمان
پیامبر اسلام -صلی الله علیه وآله-، معارف الهی را ـ که تاویلش نیامده بود ـ تکذیب کردند.
یکى از علل اساسى مخالفتهاى مشرکان کرده ، مى گوید: آنها
قرآن را به خاطر اشکالات و ایرادهائى
انکار نمى کردند (بلکه تکذیب و انکارشان به خاطر این بود که از محتواى آن آگاهى نداشتند) (بل کذبوا بما لم یحیطوا بعلمه ).
در واقع عامل انکار عدم آگاهى و
جهل آنها بود.
اما اینکه منظور از این جمله جهل درباره چه امورى بوده است ، مفسران احتمالات متعددى داده اند که تمام آنها مى تواند در آیه منظور بوده باشد از جمله :
جهل به معارف دینى و
مبدأ و
معاد ، همانگونه که
قرآن از قول مشرکان در مورد معبود حقیقى (الله) نقل مى کند که مى گفتند: اء جعل الالهة الها واحدا ان هذا لشى ء عجاب : (آیا خدایان ما را تبدیل به یک معبود کرده است این چیز عجیبى است)
و یا در مورد معاد مى گفتند: ائذا کنا عظاما و رفاتا ءانا لفى خلق جدید افترى على الله کذبا ام به جنة : (آیا هنگامى که ما تبدیل به استخوان پوسیده شدیم بار دیگر به زندگى باز مى گردیم ، گوینده این سخن به خدا تهمت زده ، یا مجنون است)
در حقیقت آنها هیچگونه دلیلى بر نفى مبدء و معاد نداشتند و تنها جهل و بیخبرى ناشى از خرافات و عادت به مذهب نیاکان سد راهشان بود.
و یا جهل به اسرار احکام .
جهل به مفهوم بعضى از
آیات متشابه .
جهل به مفهوم
حروف مقطعه .
و جهل به درسهاى عبرت انگیزى که هدف نهائى ذکر تاریخ پیشینیان بوده است .
مجموع این جهالتها و بیخبریها، آنها را وادار به انکار و تکذیب مى کرد.
در حالى که هنوز
تأویل و تفسیر و واقعیت مسائل مجهول براى آنها روشن نشده بود) (و لما یاتهم
تاویله ).
قرآن سپس اضافه مى کند که این روش نادرست ، منحصر به مشرکان عصر جاهلیت نیست بلکه اقوام گمراه گذشته نیز به همین گرفتارى مبتلا بودند، آنها نیز بدون اینکه تحقیق در شناخت واقعیتها بکنند و یا انتظار براى تحقق آنها بکشند، حقایق را انکار و تکذیب مى کردند) (کذلک کذب الذین من قبلهم ).
درباره معنی (
تاویل) سخن بسیار گفتهاند، آنچه به حقیقت نزدیک تر است این است که
تاویل در اصل لغت به معنی (بازگشت دادن چیزی) است، بنابراین هر کار و یا سخنی را که به هدف نهایی برسانیم
تاویل نامیده میشود، مثلا اگر کسی اقدامی کند و هدف اصلی اقدام او روشن نباشد و در پایان آن را مشخص کند این کار را (
تاویل) میگویند، همانطور که در سرگذشت
موسی -علیه السلام- و آن مرد دانشمند میخوانیم که او کارهائی در سفر خود انجام داد که هدف آن روشن نبود (مانند شکستن کشتی) و به همین دلیل موسی ناراحت و متوحش گردید، اما هنگامی که هدف خود را در پایان کار و به هنگام جدائی برای او تشریح کرد و گفت منظورش نجات کشتی از چنگال سلطان غاصب و ستمگری بوده است اضافه کرد:
ذلک
تاویل ما لم تسطع علیه صبرا «این هدف نهایی کاری است که تو در برابر آن صبر و تحمل نداشتی.»
همچنین اگر
انسان خوابی میبیند که نتیجه آن روشن نیست سپس با مراجعه به کسی، یا مشاهده صحنهای تفسیر آن خواب را دریابد به آن (
تاویل) گفته میشود، همانطور که
یوسف -علیه السلام - پس از آنکه خواب مشهورش در خارج تحقق یافت و به اصطلاح به نهایت بازگشت، گفت : هذا
تاویل رؤیای من قبل (این تفسیر و نتیجه و پایان خوابی است که دیدم).
و نیز هر گاه انسان، سخن بگوید و مفاهیم خاص و اسراری در آن نهفته باشد که هدف نهایی آن سخن را تشکیل دهد به آن
تاویل میگویند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۳۱۴، برگرفته از مقاله «تأویل آیات متشابه».