بیعت عقبه دوم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بیعت عقبه دوم یا بیعة الحرب و عقبة الآخره، دومین پیمان یثربیان با
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که در
عقبه نزدیک
سرزمین منا در سال
۱۳ بعثت صورت گرفت و موجبات هجرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
مسلمانان از
مکه به
مدینه را فرهم آورد.
بعد از بیعت یثربیان با پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در سال دورازدهم بعثت در مکان عقبه که به
بیعت عقبه اول نامگذاری شد، در سال سیزدهم بعثت نیز گروهی از یثربیان در همان مکان با پیامبر بیعت بستند که به بیعت عقبه دوم مشهور شد. مفاد بیعت عبارتند از: اطاعت از پیامبر در راحتی و سختی؛
انفاق در زمان تنگدستی و ثروت؛
امر به معروف و نهی از منکر؛ گفتار حق و نهراسیدن از سرزنش دیگران؛ به هنگام هجرت حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به یثرب از وی همچون دفاع از خود، زنان و فرزندانشان پشتیبانی و دفاع نمایند که در این صورت پاداش آنان
بهشت میباشد. از سوی دیگر مسلمانان یثرب نیز یادآور شدند که با این بیعت پیمانهایشان با
یهود قطع خواهد شد و چنان نباشد که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پس از پیروزی آنها را رها کرده به سوی قوم خود باز گردند. حاضرین در بیعت مردمانی از
قبیله اوس و
خزرج بودند که دو تن از آنها زنانی از اهل یثرب بودند. مشرکان مکه از اجتماع این گروه آگاهی یافتند ولی ننوانستند کاری از پیش ببرند و تنها
سعد بن عباده را دستگیر و
شکنجه کردند که او هم توسط دو نفر رهایی یافته به مدینه بازگشت.
اسلام آوردن تعدادی از یثربیان در
موسم حج، تبلیغ اسلام و مسلمان شدن گروهی از مردم
یثرب که منجر به انعقاد
پیمان عقبه اول در سال دوازدهم بعثت در
مکه شد،
زمینه را برای فعالیت هرچه بیشتر
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در یثرب فراهم ساخت. متعاقب این پیمان، ایشان "مصعب" را به عنوان نماینده خویش برای امر
تبلیغ دین به همراه بیعت کنندگان عقبه اول به یثرب اعزام داشتند که اسلام آوردن اکثر مردم یثرب نشان دهنده موفقیتآمیز بودن دعوت در این سرزمین میباشد.
با فرا رسیدن موسم حج در سال سیزدهم بعثت، مصعب به همراه تعدادی از اهل یثرب که گروهی از آنرا مسلمانان که بزرگان قوم همچون "کعب" و
براء بن معرور نیز در بین آنها دیده میشدند، رهسپار سرزمین وحی شدند. پس از انجام ملاقاتهایی با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و انجام مناسک حج، مقرر گردید، مسلمانان یثرب در روز میانی
ایام تشریق، (سه روز پس از ایام
عید قربان (روزهای یازدهم، دوازدهم و سیزدهم
ذی حجه) ایام تشریق گفته میشود)
ملاقاتی جمعی با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در مکان عقبه کنار جمره عقبه با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برگزار نمایند.
یثربیان مسلمان همراه حدود ۵۰۰ تن از مشرکان، برای شرکت در مراسم حج راهی مکه شدند. مسلمانان که شمار آنها را ۹۰،
۷۰ یا ۷۵ تن (سه زن و ۷۲ مرد)
به منظور مخفی ماندن این دیدار از دید مشرکان، افراد به صورت جداگانه و شبانه خود را به میعادگاه رسانیدند.
نتیجه این گردهمایی، بیعت یثربیان با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود که با نام بیعت عقبه دوم یا بیعة الحرب (از آنرو که مفاد بیعت بر دفاع از جان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مبتنی بود) مشهور گشت.
برخی مورخان با احتساب دیدار شش نفر از خزرجیان در سال یازدهم بعثت، این پیمان را
بیعت عقبه سوم میداند.
در دیدار مسلمانان با پیامبر، نخست
عباس بن عبدالمطلب که مسلمان نبود، از آنجا که میخواست کار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را استحکام بخشد، ضمن آگاه ساختن یثربیان از جایگاه رسول خدا میان مردم خویش، به آنها یادآور شد که او قصد هجرت به شهر آنها را دارد. از اینرو، اگر توان حمایت از او را ندارند، وی را به حال خود رها سازند.
پس از سخنان عباس، براء بن معرور یثربیان را راستگویان و وفادارانی خواند که جان خود را در راه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فدا میکنند. سپس پیامبر با خواندن آیاتی از
قرآن، آنها را به
خدا و
اسلام فراخواند. براء، ایمان و تصدیق
انصار را به آگاهی پیامبر رساند و همراه بیعت با وی،
سوگند یاد کرد که از جان پیامبر، همانند جان زنان و فرزندان خود دفاع کند.
ابوهیثم بن تیهان نیز آمادگی خود را برای دفاع از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اعلام کرد.
او که اسلام آوردن بیعت کنندگان را موجب گسستن پیمانشان با یهودیان میدانست، نگرانی خود را از روزی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به میان قوم خود بازگردد و یثربیان را تنها بگذارد، ابراز کرد.
رسول خدا با تاکید بر این پیمان
خود را در نبرد و صلح یثربیان همراه آنها خواند.
همچنین
اسعد بن زراره خزرجی پیش از انجام بیعت، خطاب به انصار پیامد و دشواری این بیعت، از جمله واکنش عرب و رویارویی با آنها را گوشزد کرد و از آنها خواست اگر از جانشان هراس دارند، از بیعت منصرف شوند. ولی انصار بر بیعت تاکید کردند.
به گزارش از
عاصم بن
عمرو بن قتاده و
عبدالله بن ابیبکر،
عباس بن عباده خزرجی نیز خطاب به خزرجیان پیامدهای بیعت با پیامبر را که ممکن بود به کشته شدن بزرگان قوم و از دست رفتن اموالشان بینجامد، گوشزد کرد و از آنها خواست تا اگر تحمل این سختیها را ندارند، از بیعت خودداری کنند تا بر اثر پیمانشکنی، رسوایی دنیا و آخرت گریبانشان را نگیرد.
اما یثربیان آنگاه که در سؤال از رسول خدا دانستند در برابر همه سختیها
بهشت نصیب آنها خواهد شد، همراه اعلام وفاداری، با او بیعت کردند. عباس بن
عباده نیز پس از بیعت، برای درگیری با کافران اعلام آمادگی کرد که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) او را منع نمود.
ابن قتیبه، عباس
را و
ابن شهر آشوب،
امام علی (علیهالسّلام) را مامور گرفتن بیعت از یثربیان دانستهاند. پیامبر نه تن از خزرجیان و سه تن از اوسیان را به عنوان نقیب خود میان قبایل یثرب برگزید و اسعد بن زراره را «نقیب نقیبان» خواند.
برخی سخنان موحدانه در این بیعت را به عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نسبت دادهاند که علامه
جعفر مرتضی، انتساب این گفتههای موحدانه به عباس بن عبدالمطلب که در آن زمان
مشرک بوده را زیر سوال برده است و گوینده این سخنان را به علت تشابه اسمی و نیز تشابه سخنان، همان "عباس بن
عباده" دانستهاند.
به گزارش ابونعیم، هنگامی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مشغول گفتوگو با نقبای انصار بود، عباس بن عبدالمطلب صدای آنها را شنید و به سوی آنها رفت و با اوس و خزرج به گونهای سخن گفت که موجب ناخرسندی آنها شد. اسعد از رسول خدا اجازه خواست و پاسخ او را بدون تعرض داد تا روشن شود که دعوت آنها از سر صدق است و بر آن وفادار خواهند بود. اسعد در سخنان خود، بر اطاعت از فرمانهای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تاکید کرد.
در تعیین نخستین شخص بیعت کننده با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در عقبه دوم اختلاف است.
از ابوهیثم بن تیهان،
اسعد بن زراره، و براء بن معرور
در این میان یاد شده است. به نظر میرسد رقابتهای قبیلهای گزارشگران، منشا اختلاف گزارشها باشد.
اجتماع عقبه دوم بنابر مشهور با حضور هفتاد و سه نفر مرد از تیرههای مختلف دو قبیله اوس و خزرج که یازده تن آنان از اوس و شصت و دو نفر از خزرج و دو زن از اهل یثرب تشکیل گردید.
اسید بن حضیر، ابوالهیثم
ابن تیهان (مالک)،
سلمة بن سلامه،
ظهیر بن رافع،
ابوبرده (هانی)،
نهیر بن هیثم،
سعد بن خیثمه،
رفاعة بن عبدالمنذر،
عبدالله بن جبیر،
معن بن عدی،
عویم بن ساعده.
ابوایوب ابن زید،
معاذ بن حارث،
عوف بن حارث،
معوذ بن حارث،
عمارة بن حزم، اسعد بن زراره،
سهل بن عتیک،
اوس بن ثابت،
ابوطلحه ابن سهل،
قیس بن ابیصعصعه،
عمرو بن غزّیه،
سعد بن ربیع،
خارجة بن زید،
عبدالله بن رواحه،
بشیر بن سعد،
عبدالله بن زید،
خلاد بن سوید،
عقبة بن
عمرو بن ثعلبه،
زیاد بن لبید،
فروة بن عمرو،
خالد بن قیس،
رافع بن مالک،
ذکوان بن عبد قیس،
عباد بن قیس،
حارث بن قیس، براء بن معرور،
بشر بن براء،
سنان بن صیفی،
طفیل بن نعمان،
معقل بن منذر،
یزید بن منذر،
مسعود بن یزید،
ضحاک بن حارثه،
یزید بن حرام،
جبار بن صخر،
طفیل بن مالک،
کعب بن مالک،
سلیم بن عمرو،
قطبة بن عامر،
یزید بن عامر، ابوالیسر (
کعب بن عمرو)،
صیفی بن سواد،
ثعلبة بن غنمه،
عمرو بن غنمه،
عبس بن عامر،
عبدالله بن انیس،
خالد بن عمرو،
عبدالله بن عمرو،
جابر بن عبدالله،
معاذ بن عمرو،
ثابت بن جذع،
عمیر بن حارث،
خدیج بن سلامه،
معاذ بن جبل (یا اسد
ابن سارده)،
عبادة بن صامت،
عباس بن عباده، ابوعبدالرحمن (
یزید بن ثعلبه)،
عمرو بن حارث،
رفاعة بن عمرو،
عقبة بن وهب، سعد بن
عباده،
منذر بن عمرو.
نسیبه دختر کعب و
اسماء دختر
عمرو بن عدی که هر دو از خزرج بودند.
حضرت علی (علیهالسّلام) و
حمزه به عنوان نگهبان منطقه عقبه و عباس
ابن عبدالمطلب
افرادی هستند که به همراه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آن شب حضور داشتند.
این بیعت را به سبب تعهد یثربیان بر دفاع از پیامبر «بیعة الحرب» گفتهاند.
نیز به سبب وقوع این پیمان در مکان عقبه آخر، آنرا «عقبة الآخره»
و شرکت کنندگان در آنرا «عقبیون»
گفتهاند.
شماری از مفسران مقصود از (رجال) در آیه «من المؤمنین رجال صدقوا...
» را بیعت کنندگان در عقبه دوم دانستهاند.
نیز مقصود از «میثاق» در آیه ۷
مائده و ۱۵
احزاب و «انصار» در آیه ۱۰۰
توبه را بیعت کنندگان روز عقبه شمردهاند.
به رغم مخفیکاری یثربیان برای حضور در عقبه و تاکید عباس بر پوشیده ماندن این بیعت تا پایان موسم حج،
قریش در همان شب از این دیدار آگاهی یافتند
و به سوی عقبه آمدند. یثربیان به دستور پیامبر پراکنده شدند و از درگیری با قریش دوری جستند. فردای آن روز که بزرگان قریش از سران یثرب درباره شب گذشته پرسیدند، آنها اظهار ناآگاهی کردند. اما قریش قانع نشدند و سعد بن
عباده را به اسارت گرفتند.
مطعم بن عدی و
حارث بن حرب به سبب پیمانی که با سعد داشتند، وی را نجات دادند و به مدینه بازگشت.
نقل شده است که پس از انعقاد پیمان، صدایی بلند از بالای کوه عقبه برخاست که خبر از این اجتماع و محتوای بیعت میداد که به فرموده پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ندای
شیطان بود، لذا افراد در حالیکه آمادگی خویش را برای حمله اعلام مینمودند به دستور پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بدون هیچ اقدامی به چادرهای خویش بازگشتند.
مفاد بیعت، بیانگر نقش فعال مسلمانان یثرب و هماهنگیهای از پیش صورت گرفته میباشد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پس از تلاوت آیاتی از قرآن و دعوت حاضرین به
خدا و ترغیب به
اسلام مفاد پیمان را چنین اعلام نمودند:
- اطاعت از پیامبر در راحتی و سختی؛
-
انفاق در زمان تنگدستی و ثروت؛
-
امر به معروف و نهی از منکر؛
- گفتار حق و نهراسیدن از سرزنش دیگران؛
- به هنگام هجرت حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به یثرب از وی همچون دفاع از خود، زنان و فرزندانشان پشتیبانی و دفاع نمایند که در این صورت پاداش آنان
بهشت میباشد.
از سوی دیگر مسلمانان یثرب نیز یادآور شدند که با این بیعت پیمانهایشان با
یهود قطع خواهد شد و چنان نباشد که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پس از پیروزی آنها را رها کرده به سوی قوم خود باز گردند. رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: خون من خون شما و حرمت من حرمت شماست. (بل الدم الدم والهدم الهدم.) من از شما هستم و شما از منید، میجنگم با هر که شما بجنگید و
صلح میکنم با هر که شما صلح کنید.
۱) انتخاب نقبا: پس از انجام بیعت بنا به درخواست پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آنها از بین خود دوازده نفر را به عنوان نقیب که متکفل امور گردند، انتخاب نموده که نُه تن از خزرج و سه نفر از اوس بودند. نقبای خزرج عبارت بودند از:
اسعد بن زراره،
سعد بن ربیع،
عبدالله بن رواحه،
رافع بن مالک، براء بن معرور، عبدالله بن عمرو،
عبادة بن
صامت، سعد بن
عباده،
منذر بن عمرو و نقبای اوس نیز
اسید بن حضیر،
سعد بن خیثمه، رفاعة بن عبدالمنذر (یا ابوالهیثم
ابن تیهان) بودند. آنگاه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خطاب به نقبا فرمودند: شما همانند
حواریین عیسی بن مریم عهدهدار امور قوم خود و من نیز نسبت به قوم خود، یعنی مسلمانان کفیل هستم.
۲) سه تن از یثربیان با نامهای ذکوان بن
عبد قیس، عباس بن
عباده و عقبة بن وهب پس از جریان بیعت، در معیت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در مکه مانده و پس از مهاجرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به مدینه مهاجرت نمودند. از اینرو به این افراد مهاجریـانصاری گفته میشود.
شاید بتوان آنان را به نوعی رابط میان مسلمانان مکه و
یثرب دانست.
۳) مفاد بیعت، خود به خوبی بیانگر نقش مهم انصار در طراحی امر هجرت در برههای از زمان است که اقدامات مشرکین نه فقط جان مسلمانان، بلکه بقای اسلام را نیز به خطر انداخته بودند.
همچنین به دنبال تقویت جبهه مسلمین،
آیات جهاد با کفار نیز پس از بیعت دوم عقبه مبنی بر اینکه «و با کافران جنگ کنید تا
فتنه و فساد از روی زمین برداشته شود.» نازل گردید.
(۱) الاستیعاب:
ابن عبدالبر (م. ۴۶۳ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق.
(۲) اسد الغابه:
ابن اثیر (م. ۶۳۰ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
(۳) انساب الاشراف: البلاذری (م. ۲۷۹ق.)، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۷ق.
(۴) انساب الاشراف: البلاذری (م. ۲۷۹ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
(۵) تفسیر بیضاوی (انوار التنزیل): البیضاوی (م. ۶۸۵ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۰ق.
(۶) بحار الانوار: المجلسی (م. ۱۱۱۱ق.)، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
(۷) تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. ۳۱۰ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار التراث.
(۸) تاریخ الصحابة الذین روی عنهم الاخبار:
ابن حبان (م. ۳۵۴ق.)، به کوشش الضناوی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۸ق.
(۹) جوامع الجامع: الطبرسی (م. ۵۴۸ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۸ق.
(۱۰) الثقات:
ابن حبان (م. ۳۵۴ق.)، به کوشش شرف الدین، هند، وزارت معارف و شؤون فرهنگی.
(۱۱) الروض المعطار: محمد بن عبدالمنعم الحمیری (م. ۹۰۰ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، مکتبة لبنان، ۱۹۸۰م.
(۱۲) زاد المسیر:
ابن جوزی (م. ۵۹۷ق. ، بیروت، المکتب الاسلامی، ۱۴۰۷ق.
(۱۳) السیرة النبویه:
ابن هشام (م. ۲۱۳/۲۱۸ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه.
(۱۴) صحیح
ابن حبان: علی بن بلبان الفارسی (م. ۷۳۹ق.)، به کوشش شعیب الارنؤوط، الرساله، ۱۴۱۴ق.
(۱۵) الصحیح من سیرة النبیصلی الله علیه وآله: جعفر مرتضی العاملی، بیروت، دار السیره، ۱۴۱۴ق.
(۱۶) الطبقات الکبری:
ابن سعد (م. ۲۳۰ق)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
(۱۷) غرر التبیان: بدر الدین الحموی (م. ۷۳۳ق.)، به کوشش عبدالجواد خلف، دمشق، دار قتیبه، ۱۴۱۰ق.
(۱۸) فتح الباری:
ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.)، بیروت، دار المعرفه.
(۱۹) الکامل فی التاریخ:
ابن اثیر (م. ۶۳۰ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
(۲۰) مجمع البیان: الطبرسی (م. ۵۴۸ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
(۲۱) مسند احمد: احمد بن حنبل (م. ۲۴۱ق.)، بیروت، دار صادر.
(۲۲) المصنف:
ابن ابی شیبه (م. ۲۳۵ق.)، به کوشش سعید محمد، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
(۲۳) المعارف:
ابن قتبیه (م. ۳۷۶ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، ۱۳۷۳ش.
(۲۴) معرفة الصحابه: ابونعیم الاصفهانی (م. ۴۳۰ق.)، به کوشش محمد حسن و مسعد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق.
(۲۵) مناقب آل ابی طالب:
ابن شهرآشوب (م. ۵۸۸ق.)، به کوشش گروهی از اساتید، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۷۶ق.
(۲۶) المنتظم:
ابن جوزی (م. ۵۹۷ق.)، به کوشش نعیم زرزور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
•
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله «بیعت عقبه دوم»، برگرفته از مقاله «پیمان عقبه دوم» تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۰۲/۱۵. •
منیره شریعت جو سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «پیمان عقبه دوم»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۰۲/۱۵.