بگزاده
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بِگْزاده، یا بیگزاده، نام یک گروه بزرگ کُرد زبان پراکنده در شمال غرب
ایران و مناطقی از
سلیمانیه عراق است. بگزادهها را یکی از گروه بزرگان و نجبای
کرد دانستهاند
خاستگاه کردهای بگزاده به درستی معلوم نیست. به نظر میرسد که اصل و ریشه بگزادگان
ایران و
عراق مشترک باشد. اوبن سیاح فرانسوی که در (۱۹۰۶-۱۹۰۷م) در ایران به سر میبرد، راجع به بگزادههای ایران مینویسد:
نسب آنها به
پیربوداق فرزند شیرخان بنیانگذار ساوجبلاغ، از کردان مُکری
آذربایجان میرسد. پیر بوداق دو فرزند به نامهای عبدالعزیز سلطان و عبدالله بیگ داشت. اعقاب عبدالعزیز به خانزاده شهرت یافتند و در شهرها نشیمن گزیدند، و نوادگان عبدالله به بگزاده معروف شدند و در کوهستانها پراکنده گشتند. بگزادگان تا اواسط
قرن (۱۳ق/۱۹م)، رئیس و خانِ کردهای مکری و حکمران ساوجبلاغ آذربایجان بودند.
گروهی دیگر از بگزادگان نیز که به بگزادههای هورامان (اورامان) معروفند، اصل و نسب خود را، برخلاف خاندانهای دیگر کُرد، به
تهمورث کیانی (پادشاه افسانهای ایران) میرسانند.
بگزادههای جاف ایران و عراق با چند پشت به «زایربگ» (ظاهربگ) میرسند و نخستین تیره امیران و خانهای
عشایر جاف از آنها برخاستهاند.
ظاهربگ در (۱۱۸۶ق/۱۷۷۲م) همراه با گروهی از جافها که در
جنگ با والیان اردلان شکست خورده بودند، از ایران به «بانی خیلان»، واقع در کناره غربی
سیروان عراق، کوچ کردند و تحت حمایت پاشای کرد سلیمانیه درآمدند.
رفته رفته بگزادگان به رهبری ظاهربگ با غلبه بر عشایر بومی منطقه، رهبری جافهای ایران و کردستان عراق را بر عهده گرفتند و بر قدرت و نفوذ جافها افزودند. در این دوره، بگزادهها با نفوذ در میان ایلها و
طایفههای دیگر کرد، قدرتمندترین تیره امیران را در میان عشایر کرد عراق و ایران پدید آوردند.
اعتمادالسلطنه نیز بگزادهها را از اعیان، و معتبرترین
طوایف جوانرود کردستان دانسته است.
برخی از بگزادگان به صورت
ایل یا
طایفهای
مستقل و برخی دیگر به صورت تیره، به
طایفهها و ایلهای دیگر کرد پیوستهاند. مثلاً بگزادههایی که در نوار مرزی ایران با
ترکیه و عراق در منطقه تَرْگِوَر
اورمیه زندگی میکنند، یک
طایفه با سازمان ایلی
مستقل هستند.
لیکن بگزادههای عشایر جاف مرادی عراق همچون تیره یا
طایفهای از «تیلهکو» در شیروانه
«یزدان بخش»
و «گلالی» در شهرزور
و بگزادههای عشایر جاف جوانرودی ایران،
طایفههایی از «ولدبیگی» و «باوهجانی» بابا جانی به شمار میرفتهاند. رؤسای اغلب این
طوایف از میان بگزادگان برگزیده میشدند.
اعتمادالسلطنه
بگزادگان جاف جوانرود را یکی از
طوایف دوگانه و از اعیان این ناحیه دانسته است که از دو شعبه یعقوب بیگی و باب خانی تشکیل شده بودند. ایل هماوند نیز شاخهای به نام بگزاده چلبی دارد. اصل و نسب این ایل به جافها میرسد و در سلیمانیه عراق پراکندهاند. بگزادگان هماوندی از نسل «خوامراده شیر» اند. او صاحب ۴ فرزند به نامهای یادگار، صفر، رمضان و رشید بود و شاخه بگزاده از فرزندان یادگار هستند. بگزادههای هماوند از ۳ تیره جوامیر، قادر و کاکه تشکیل میشوند.
بگزادگان در مناطقی در غرب ایران و شمال عراق به سر میبرند. بگزادههای ایران در اطراف اورمیه و اشنویه پراکندهاند. بگزادههای اطراف اورمیه از دو شاخه بگزادگان دشت و بگزادگان بنار تشکیل میشوند. بگزادگان دشت، در تولکی، دربند و سولیک سیلوانا؛ و بگزادگان بنار در امیریاد، دیزج، دزاوا و محال زندگی میکنند. بگزادههای اشنویه به بگزاده حیدری و فضلالله بگی معروفند و در اطراف روستاهای اشنویه و سلدوز پراکندهاند.
طایفه مستقل بگزاده ایران مجموعاً در ۲۹ آبادی از محال دشت و ترگور در حوالی اورمیه به سر میبردند. برخی از این آبادیها عبارتند از خوشکو، کای، جِرْم، بتکار، نوشان، میروا، هلوری، راجان، درگز و زنگلان. گروهی از بگزادهها که تخته قاپو شدهاند، در محل آنبی میزیستند.
بگزادههای عراق در شمال آن سرزمین و در حوالی مرز ترکیه سکنی دارند و هورامان (اورامان) در
حلبچه، مرکز اصلی زندگی و تجمع آنهاست.
بابا حکیم خلیفه شیخهای اورامان یکی از مردان با نفوذ در میان عشایر بگزاده در دو دهه نخست سده ۲۰م بود.
از مردان با نفوذ و رؤسای دیگر بگزاده در میان جافها میتوان به
قادر بیگ،
محمدپاشا،
رستم بیگ و
حبیب بیگ اشاره کرد.
بگزادهها به طور
مستقل در تاریخ کردها نقش چندانی نداشتند، اما با توجه به قدرت و نفوذ و موقعیت آنان در میان جافها، نقشهای تاریخی آنها را میتوان در تاریخ ایل جاف پی جست. در اوایل دوره
قاجار، بیگهای
طوایفِ کردِ حوالی اورمیه و دو سوی مرز ایران و عثمانی، برای
عباس میرزا نایبالسلطنه (د ۱۲۴۹ق)، در جنگ، سرباز سواره و پیاده تأمین میکردند و از اینرو، مورد حمایت او بودند.
در ۱۳۲۱ش که آذربایجان در اشغال ارتش
شوروی بود، برخی ایلات و عشایر، از جمله کردهای اطراف اورمیه، به تحریک روسها آشوب برپا کردند. در این میان، کردهای بگزاده نیز به سرکردگی نوری بیگ، همراه کردهای «هرکی» (ه م)، به سرکردگی رشیدبیگ جهانگیری، رئیس ایل کرد هرکی و عضو کمیته مرکزی
حزب دموکرات کردستان در محال ترگور و دشتِ مرگور، واقع در منطقه غربی اورمیه، مشغول تاخت و تاز بودند. بگزادهها همراه با کردهای ایل هرکی در ۱۳۲۳ش در ارتفاعات جهودلرداغی اورمیه با نیروهای دولتی درگیر شدند و شکست خوردند.
همچنین در
شورش بارزانیها برضد دولت ایران، کردهای بگزاده همراه با عشایر هرکی از شورشیان حمایت میکردند.
از شمار جمعیت کردهای بگزاده اطلاع دقیقی در دست نیست. جمعیت آنها در سالهای ۱۳۱۱-۳۱۳۴۲ و ۱۳۴۹ش به ترتیب ۴۰۰، ۵۵۰ و ۵۰۰ خانوار برآورد شده است.
جمعیت عشایر کوچنده بگزاده بر اساس سرشماری ۱۳۶۶ش، جمعاً ۱۰۶۲۰، تن بوده است که در مراتع منطقه دهستان ترگور زندگی میکردهاند.
بگزادگان
اهل تسنن و
شافعی مذهبند و کوچندگان آنها بیشتر به گوسفندداری مشغولند.
(۱) ادمندز، سیسیل جان، کردها، ترکها، عربها، ترجمه ابراهیم یونسی، تهران، ۱۳۶۷ش.
(۲) اسکندری نیا، ابراهیم، ساختار سازمان ایلات و شیوه معیشت عشایر آذربایجان غربی، اورمیه، ۱۳۶۶ش.
(۳) اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآهالبلدان، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۸ش.
(۴) افشار سیستانی، ایرج، ایلها، چادرنشینان و
طوایف عشایری ایران، تهران، ۱۳۶۶ش.
(۵) اوبن، اوژن، ایران امروز ۱۹۰۶-۱۹۰۷ ایران و بینالنهرین، ترجمه علیاصغر سعیدی، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۶) ایرانشهر، کمیسیون ملی یونسکو در ایران، تهران، ۱۳۴۲ش.
(۷) دفتر، محمدهادی و عبدالله حسن، العراق الشمالی، بغداد، ۱۹۵۸م.
(۸) دهقان، علی، سرزمین زردشت، تهران، ۱۳۴۸ش.
(۹) زکی، محمدامین، کورد و کوردستان، بغداد، ۱۳۵۰ق/۱۹۳۱م.
(۱۰) زنگنه، احمد، خاطراتی از مأموریتهای من در آذربایجان، تهران، ۱۳۵۳ش.
(۱۱) سرشماری اجتماعی - اقتصادی عشایر کوچنده ۱۳۶۶ش، جمعیت عشایری دهستانها، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۶۸ش.
(۱۲) عزاوی، عباس، عشائر العراق، بغداد، ۱۳۶۶ق/ ۱۹۴۷م.
(۱۳) کریمی، بهمن، جغرافی مفصل تاریخی غرب ایران، تهران، ۱۳۱۶ش.
(۱۴) کیهان، مسعود، جغرافیای مفصل ایران، تهران، ۱۳۱۱ش.
(۱۵) مشکور، محمدجواد، نظری به تاریخ آذربایجان، تهران، ۱۳۴۹ش.
(۱۶) نیکیتین، واسیلی، کرد و کردستان، ترجمه محمدقاضی، تهران، ۱۳۶۶ش.
(۱۷) ۲ EI.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بگزاده»، شماره۵۰۰۱.