بُسْرِ بن اَرْطاة (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بُسْرِ بن اَرْطاة یکی از
مفردات نهج البلاغه، از اشخاص و
جلّادان معروف
بنی امیّه و دشمن سر سخت
امام علی (علیهالسلام) است.
آن حضرت در جریان جنایتهای او در
یمن،
خطبهای در
مذمّت و پلیدی وی ایراد نموده است.
بُسْرِ بن اَرْطاة جلّاد معروف بنی امیّه و از دشمنان سر سخت امام (علیهالسلام) و از فرماندهان
معاویه است.
موردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
معاویه وی را با لشکریانی به «یمن» فرستاد و بهاو امر کرد: هر کس را که در اطاعت از علی (علیهالسلام) یافتی بکش! آن جنایتکارِ بیرحم نیز جمع کثیری را کشت که دو پسر خردسال
عبیدالله بن عباس ـ که از جانب امام (علیهالسّلام) حاکم یمن بود ـ از جملهی آنها هستند. هنگامی که عبیدالله با
سعید بن نمران از «یمن» فرار کرد و به
کوفه آمد و جریان را به حضرت (علیهالسّلام) گزارش نمود؛ امام (صلواتاللهعلیه) پس از اطلاع از جریان، بر مردم خطبه خواند و چنین فرمود:
«أُنْبِئْتُ بُسْراً قَدِ اطَّلَعَ الَيمنَ، وَ إِنّي وَ اللهِ لاَظُنُّ هؤُلاءِ القَوْمَ سَيُدالونَ مِنْكُمْ بِاجْتِماعِهمْ عَلَى باطِلِهمْ، وَ تَفَرُّقِكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ، وَ بِمَعْصِيَتِكُمْ إِمامَكُمْ في الحَقِّ، وَ طاعَتِهِمْ إِمامَهُمْ في الباطِلِ.» یعنی «به من خبر دادند که بسر بن
ارطاة به «یمن» تاخته و شبیخون زده است به
خدا قسم من گمان آن دارم که پیروان معاویه به زودی بر شما غلبه کرده و دولت به نفع آنها خواهد بود. زیرا که آنها بر باطلشان اجتماع دارند، و شما در حقّ خود متفرّق هستید و به علت آنکه شما در طریق حق، بهامامتان نافرمانی کرده و آنها در باطل، از امامشان
اطاعت میکنند.»
ناگفته نماند: جنایات بسر بن
ارطاة و
عداوت او نسبت به امام علی (صلواتاللهعلیه) خارج از حدّ است تا جایی که امام (علیهالسلام) در حق او به درگاه خدای تعالی عرضه داشت:
«
اَللّهُمَّ اِنَّ بُسْراً باعَ دينَهُ بِالدُّنْيا وَ اِنْتَهَكَ مَحارِمَكَ وَ كانَتْ طاعَةُ مَخْلوقٍ فاجِرٍ آثَرَ عِندَهُ مِمّا عِندَكَ اللَّهُمَّ فَلا تُمِتْهُ حَتي تَسْلُبهُ عَقْلَهُ وَ لا توجِبُ لَهُ رَحْمَتَكَ وَ لا ساعَةً مِنْ نَهارٍ اَللَّهُمَّ اِلْعَنْ بُسْراً وَ عمروا وَ مُعاوِيَةَ وَ ليَحُلَّ عَلَيْهِم غَضَبك.»
در نتیجه بسر بعد از مدّت کمی دیوانه شد، فریاد میکشید:
شمشیر بدهید تا آدم بکشم، شمشیری از چوب بدستش داده و بالشی در مقابلش گذاشته بودند مرتب بر آن بالش میزد تا از هوش میرفت و در همین حال بود که از
دنیا رفت و به درک واصل شد.
نمىدانم در كجا ديدهام كه بسر در حال ديوانگى مدفوع خود را مىخورد هر چه او را از اينكار منع مىكردند، ميگفت: شما نمىگذاريد ولى پسران عبيد الله بن عباس (كه با دست خود كشته بود) مجبور به خوردن مىكنند.
این کلمه یکبار در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بُسر بن اَرطاة»، ص۱۳۳-۱۳۴.