بَلَغُوا اَلنِّکاح (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَلَغُوا اَلنِّکاح:(حَتَّىَ إِذَا بَلَغُواْ النِّكَاحَ) «بَلَغُوا اَلنِّکاح»• «بَلَغُوا» از مادّه
بَلَغ (به فتح باء و لام)به معنای بلوغ و بلاغ، یعنی رسیدن به انتهاء مقصد است.
• «اَلنِّکاح» از مادّه
نَکْح (به فتح نون و سکون کاف) به معنای زن گرفتن است که همان
عقد نکاح باشد.
تعبير به «إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ»
اشاره به اين است كه یتیمان وقتی به سر حدى برسند كه
قدرت بر
ازدواج داشته باشند و روشن است كسى كه قدرت بر ازدواج دارد قدرت بر تشكيل خانواده خواهد داشت، و چنان كسى بدون سرمايه نمىتواند به اهداف خود برسد، بنا بر اين آغاز زندگى زناشويى با آغاز
زندگی اقتصادى مستقل همراه است، و به عبارت ديگر
ثروت آنها موقعى بدستشان داده مىشود كه هم به بلوغ جسمى برسند و
نیاز آنها به
مال شديد شود، و هم بلوغ فكرى پيدا كنند و توانايى براى حفظ مال داشته باشند.
به موردی از کاربرد «بَلَغُوا اَلنِّکاح» در قرآن، اشاره میشود:
(وَ ابْتَلواْ الْيَتامَى حَتَّىَ إِذا بَلَغواْ النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا فادْفَعواْ إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ وَ لا تَأْكُلوها إِسْرافًا وَ بِدارًا أَن يَكْبَرواْ و مَن كانَ غَنِيّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَ مَن كانَ فَقيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْروفِ فَإِذا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ فَأَشْهِدواْ عَلَيْهِمْ وَ كَفَى بِاللّهِ حَسيبًا) «و يتيمان را چون به
حدّ بلوغ برسند، بيازماييد؛ اگر در آنها
رشد كافى يافتيد، اموالشان را به آنها بدهيد. و پيش از آن كه بزرگ شوند، اموالشان را عجولانه و از روى اسراف نخوريد هركس كه بىنياز است، از برداشت حقالزحمه خوددارى كند؛ و آنكس كه نيازمند است، به طور شايسته و مطابق زحمتى كه مىكشد، از آن مصرف كند. و هنگامى كه اموالشان را به آنها باز مىگردانيد، بر آنها شاهد بگيريد؛ اگرچه
خداوند براى محاسبه كافى است.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: جمله
(حَتَّى إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ ) متعلق به جمله وَ ابْتَلواْ ... است و معنايش اين است كه
یتیم سفیه را بيازمائيد و اين معنا را مىرساند كه اين آزمايش بايد از زمان تميز دادن هم چنان ادامه داشته باشد تا به
سن ازدواج برسد، آنگاه اگر ديديد كه
رشد عقلى يافته، مالش را به
دست خودش بدهيد. پس اين تعبير تا حدى دلالت بر استمرار آزمايش دارد، و اين را مىرساند كه
کودک يتيم وقتى كه مىخواهد به
حد تميز و
عقل برسد، يعنى به حدى برسد كه بشود مورد آزمايشش قرار داد، او را مورد آزمايش قرار بدهيد و اين آزمايش تا
حد ازدواج و
حد مرد شدن ادامه داشته باشد. طبع مساله نيز اين اقتضا را دارد، چرا كه در يک آن و دو آن
رشد كودک را نمىتوان تشخيص داد. بلكه بايد اين آزمايش تكرار بشود تا ايناس يعنى مشاهده
رشد در كودک حاصل گردد، چون كودک بعد از
حد تميز، كم كم به
حد رهاق و سپس به
حد ازدواج و آن گاه به
حد رشد مىرسد.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «بلغوا النکاح»، ج۱، ص ۲۴۲.