• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بَحیره (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: بحیره.

بَحیره: (مَا جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحیرَةٍ)
«بَحیره» به حیوانی می‌گفتند که پنج بار زاییده بود و پنجمین آنها ماده- و به روایتی نر- بود؛ گوش چنین حیوانی را شکاف وسیعی می‌دادند، و آن را به حال خود آزاد می‌گذاشتند و از کشتن آن صرف‌نظر می‌کردند.
«بحیره» از مادّه‌ «بحر» به معنای وسعت و گسترش است، و این که عرب دریا را بحر می‌گوید، به خاطر وسعت آن است. و این که‌ «بحیره» را به این نام می‌نامیدند به خاطر شکاف وسیعی بود که در گوش آن ایجاد می‌کردند.



ترجمه و تفسیر آیات مربوط با بَحیره:

۱.۱ - آیه ۱۰۳ سوره مائده

(مَا جَعَلَ اللّهُ مِن بَحِيرَةٍ وَلاَ سَآئِبَةٍ وَلاَ وَصِيلَةٍ وَلاَ حَامٍ وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ) (خداوند هیچ‌گونه «بحیره» و «سائبه» و «وصیله» و «حام» قرار نداده است [اشاره به چهار نوع از حیوانات اهلی که در زمان جاهلیّت، استفاده از آنها را به عللی حرام می‌دانستند؛ و این بدعت، در اسلام ممنوع شد.] ولی کسانی که کافر شدند، بر خدا دروغ می‌بندند؛ و بیشتر آنها درک نمی‌کنند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: بحیره: در مجمع البیان از زجاج نقل کرده که او گفته است بحیره ماده شتری بوده که پنج شکم زائیده باشد، و شکم پنجم آن نر باشد. و چون رسم چنین بوده که گوش‌های این بچه شتر را پاره کرده و شکاف فراخی به آن می‌دادند از این جهت آن را بحیره می‌نامیده‌اند. و نیز رسمشان این بوده که بر پشت آن سوار نمی‌شدند، و آن را نمی‌کشتند، و از باب احترام از هیچ آب و علفی منعش نمی‌نمودند و پیادگان هرچه هم خسته می‌شدند بر پشت آن سوار نمی‌شدند.
از ابن عباس نقل شده که گفته است: رسم عرب این بود اگر ماده شتری پنج شکم می‌زایید، شکم پنجمش اگر نر بود آن را می‌کشتند و همگی از مرد و زن از گوشتش می‌خوردند، و اما اگر ماده بود گوشش را می‌شکافتند و این همان بحیره است، و اگر هم آن را می‌کشتند مو و کرک آن را از پوستش نمی‌کندند، و در هنگام کشتن هم اسم خدای را بر آن نمی‌بردند، و بار بر پشتش نمی‌بستند، چشیدن شیر آن را و همچنین سایر انتفاعات آن را بر زنان حرام شمرده و همه انتفاعات از زنده آن را مخصوص مردان می‌دانستند ولی خوردن گوشت آن را برای هر دو طایفه تجویز می‌کردند: و نیز از محمد بن اسحاق نقل شده که گفته: بحیره ماده شتری است که از سائبه تولد یافته باشد. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۲ - آیه ۵۹ سوره یونس

(قُلْ أَرَأَيْتُم مَّا أَنزَلَ اللّهُ لَكُم مِّن رِّزْقٍ فَجَعَلْتُم مِّنْهُ حَرَامًا وَحَلاَلًا قُلْ آللّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللّهِ تَفْتَرُونَ) (بگو: «به من خبر بدهید چرا روزیهایی را که خداوند بر شما نازل کرده، بعضی از آن را حرام، و بعضی را حلال قرار داده‌اید؟!» بگو: «آیا خداوند به شما اجازه چنین کاری داده، یا بر خدا افترا می‌بندید و از پیش خود، حلال و حرام درست می‌کنید)؟!») (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۱۰۹.    
۲. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۲۱۴.    
۳. مائده/سوره۵، آیه۱۰۳.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۱۳۱.    
۵. یونس/سوره۱۰، آیه۵۹.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۸، ص۳۹۸.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲۴.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۶، ص۲۳۰.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص۱۵۷.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۲۰۱.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۴۳۱.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۱۵.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۱۲۱.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۸۳.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۳۱۸.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۰۲.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «بَحیره»، ص۹۷.    






جعبه ابزار