بهشتی شدن با استغفار (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
انسان تا به یاد
خدا است مرتکب
گناه نمیشود آنگاه مرتکب گناه میشود که به کلی خدا را فراموش کند و اگر مرتکب گناهی شود بزودی به یاد خدا میافتد و
توبه میکند و هیچگاه اصرار بر گناه نمیورزد.
استغفار از گناه، سبب دستیابی به
بهشت :
«و الذین اذا فعلوا فـحشة او ظـلموا انفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم... اولـئک جزاؤهم مغفرة من ربهم و جنت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها و نعم اجر العـملین.» «و آنان که چون کار زشتی کنند یا بر خود ستم روا دارند خدا را به یاد میآورند و برای گناهانشان
آمرزش میخواهند... آنان پاداششان آمرزشی از جانب پروردگارشان و بوستانهایی است که از زیر (درختان) آن جویبارها روان است جاودانه در آن بمانند و پاداش اهل عمل چه نیکوست.»
در
آیه فوق اشاره به یکی دیگر از صفات پرهیزکاران شده که" آنها علاوه بر اوصاف مثبت گذشته اگر مرتکب گناهی شوند بزودی بیاد خدا میافتند و توبه میکنند و هیچگاه اصرار بر گناه نمیورزند".
از تعبیری که در این آیه شده چنین استفاده میشود که انسان تا بیاد خدا است مرتکب گناه نمیشود آن گاه مرتکب گناه میشود که به کلی خدا را فراموش کند و غفلت تمام وجود او را فرا گیرد، اما این
فراموشکاری و غفلت در افراد پرهیزگار دیری نمیپاید، بزودی بیاد خدا میافتند و گذشته را جبران میکنند، آنها احساس میکنند که هیچ پناهگاهی جز خدا ندارند و تنها باید آمرزش گناهان خویش را از او بخواهند (و من یغفر الذنوب الا الله)
''کیست جز خدا که گناهان را ببخشد".
باید توجه داشت که در آیه علاوه بر عنوان فاحشه،
ظلم بر خویشتن نیز ذکر شده (او ظلموا انفسهم)
و فرق میان این دو ممکن است این باشد که فاحشه اشاره به
گناهان کبیره است و ظلم بر خویشتن اشاره به
گناهان صغیره.
در پایان آیه برای تاکید میگوید: " و لم یصروا علی ما فعلوا و هم یعلمون"
" آنها هرگز با علم و آگاهی بر گناه خویش اصرار نمیورزند و تکرار گناه نمیکنند".
در این آیه پاداش پرهیزگارانی که صفات آنها در دو آیه گذشته آمده توضیح داده شده است و آن عبارت است از" آمرزش پروردگار و بهشتی که نهرها از زیر درختان آن جاری است (و لحظهای آب از آنها قطع نمیشود) بهشتی که بطور جاودان در آن خواهند بود".
در حقیقت در اینجا نخست اشاره به مواهب معنوی و" مغفرت" و شستشوی دل و جان و تکامل روحانی شده، سپس اشاره به مواهب مادی نموده و در پایان میگوید: و نعم اجر العاملین:
این چه پاداش نیکی است برای آنها که اهل عمل هستند و مرد میدان ند نه افراد واداده و تنبل که همیشه از تعهدات و مسئولیتهای خویش میگریزند.
کلمه"
فاحشه " به معنای هر عملی است که متضمن
فحش یعنی زشتی باشد، ولی بیشتر در
زنا استعمال میشود، پس مراد از ظلم به قرینه مقابله سایر
گناهان کبیره و
صغیره است و ممکن هم است فاحشه را به معنای گناهان کبیره بگیریم و ظلم را به معنای گناهان صغیره بدانیم و اینکه فرمود: " ذکروا الله... " دلالت دارد بر اینکه ملاک در استغفار این است که یاد خدا داعی بر آن باشد، نه صرف کلمه" استغفر الله" که به لقلقه زبان صورت گیرد و به مجرد عادت از زبان جاری شود و جمله: " و من یغفر الذنوب الا الله"
تشویق گنه کاران به توبه است و میخواهد قریحه پناه بردن به خدا را در
انسان گنهکار بیدار کند.
خدای تعالی در آیه مورد بحث استغفار را مقید کرد به جمله" و لم یصروا علی ما فعلوا و هم یعلمون"،
در نتیجه فهمانید که تنها استغفار کسی مؤثر است که نخواهد آن عمل زشت را همچنان مرتکب شود، برای اینکه اصرار داشتن بر گناه هیاتی در نفس ایجاد میکند که با بودن آن هیات ذکر مقام پروردگار نه تنها مفید نیست، بلکه توهین به امر خدای تعالی نیز هست. و جمله: " اولئک جزاؤهم مغفرة"
بیان اجر جزیل آنان است.
استغفار در سحرگاهان، از عوامل ورود به بهشت:
«ان المتقین فی جنت و عیون و بالاسحار هم یستغفرون.» «پرهیزگاران در باغها و چشمه سارانند و در سحرگاهان (از خدا) طلب آمرزش میکردند.»
" ان المتقین فی جنات و عیون"
این جمله حال متقین را بیان میکند، آن حالی را که در
قیامت دارند.
و اگر جنات و عیون را نکره (بدون الف و لام) آورده برای این است که به عظمت مقام و منزلت آن اشاره نموده، بفهماند وضع بهشت طوری نیست که اشخاص بتوانند با زبان، توصیف کنند. میفرماید: اگر متقین چنین وضعی دارند به خاطر این است که قبلا یعنی در دنیا در اعمالشان نیکوکار بودند و اعمال نیکی داشتند. " و بالاسحار هم یستغفرون"
یعنی در سحرها از خدای تعالی آمرزش گناهان خود را میطلبند. بعضی هم گفتهاند: مراد از استغفار،
نماز است ولی این قول بی اشکال نیست.
میفرماید: " پرهیزگاران در باغهای بهشت و در میان چشمهها قرار دارند" (ان المتقین فی جنات و عیون).
درست است که باغ طبیعتا دارای نهرهای آب است، اما لطفش در این است که چشمهها از درون خود باغ بجوشد و درختان را دائما مشروب کند، این امتیازی است که باغهای بهشت دارد، نه یک نوع چشمه که انواع مختلفی از چشمهها در آن موجود است.
بیان میکند: " آنها پیوسته در سحرگاهان استغفار میکردند" (و بالاسحار هم یستغفرون).
در آخر شب که چشم غافلان در
خواب است، و محیط از هر نظر آرام، قال و غوغای زندگی مادی فرو نشسته و عواملی که فکر انسان را به خود مشغول دارد خاموش است برمی خیزند و به درگاه خدا میروند، در پیشگاه
معبود به راز و نیاز میپردازند، نماز میخوانند و مخصوصا از گناهان خود استغفار میکنند.
بسیاری معتقدند که منظور از استغفار در اینجا همان"
نماز شب " است، از این جهت که"
قنوتنماز وتر " مشتمل بر استغفار است.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۵۴۰، برگرفته از مقاله «بهشتی شدن با استغفار».