بهاءالدین بن حنا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَهاءُالدّین بْنِ حِنّا، ابوالحسن علی بن محمد بن سلیم بن حنا (۶۰۳-۶۷۷ق/۱۲۰۷-۱۲۷۸م)، ملقب به صاحب
بهاء
الدین، وزیر دو تن از سلاطین ممالیک
مصر بود.
دربارۀ پایگاه سیاسی و اجتماعی
بهاء
الدین و خاندانش پیش از تصدی مقام وزارت، اطلاعات زیادی در منابع دیده نمیشود.
مقریزی جد او حنا را
مسیحی خوانده، و دربارۀ پدرش
قاضی سدیدالدین محمد (د ۶۲۸ق/۱۲۳۱م) آورده است که از شهود محکمۀ قاضیالقضات مصر،
عمادالدین ابن سُکَّری بود و نزد محدثان، حدیث فرامیگرفت.
ابنحجر عسقلانی بهاء
الدین و پدرش را جدیدالاسلام خوانده، و تصریح کرده است که این دو در یک روز
مسلمان شدند و به ترتیب محمد و علی نام گرفتند.
برخی از مناصب و مشاغل بَهاءُالدّین بْنِ حِنّا عبارتند از:
بهاء
الدین پیش از ورود به دستگاه ممالیک، وزارت
شجرة الدر (حکومت ۶۴۹-۶۵۵ق/۱۲۵۰-۱۲۵۷م)، بیوۀ
ملک صالح ایوبی را برعهده داشت و در آخرین روزهای دولت ایوبی دستگیر، و ۶۰هزار دینار از اموالش مصادره شد.
احتمالاً سابقۀ حضور پدر
بهاء
الدین در دستگاه دیوانی
ایوبیان که در ۶۲۲ق/۱۲۲۵م ریاست «دیوان جیش» یافت،
زمینۀ تصدی مقام وزارت او را فراهم آورده باشد؛ چنانکه وقتی
ملک ظاهر بیبرس به
سلطنت نشست (حک ۶۵۸-۶۷۶ق/۱۲۶۰-۱۲۷۷م)، در ۶۵۹ق/۱۲۶۱م
بهاء
الدین را به وزارت گماشت و ادارۀ کارها را به وی سپرد.
بهاءالدین بن حنا ۱۸
سال (۶۵۹-۶۷۷ق) وزارت ممالیک
مصر و
شام را با اقتدار و اختیار کامل در دست داشت و گفتهاند که وزیری صاحب عزم و حزم و
رای و تدبیر بود
و کارهای مملکت جز با رای و نظر او به سامان نمیرسید.
سلطان بیبرس
بهاء
الدین را بسیار محترم میداشت و وی را «پدر» میخواند،
در
عزل و نصبها با او
مشورت میکرد،
در برخی از سفرها او را همراه خود داشت
و یا به نیابت از خود به
حکومت مصر میگماشت.
وی در عهد ملک
سعید برکهخان (حک ۶۷۶-۶۷۸ق) نیز همچنان با اقتدار کار میکرد و اوامرش همچون گذشته نافذ و مطاع بود.
چنین مینماید که منزلت عالی
بهاء
الدین نزد سلطان بیبرس موجب
حسادت برخی کسان شد، چنانکه برای عزل و تحقیر او دست به توطئهای زدندکه بر اثر حمایت قاطعانۀ سلطان از وی، نافرجام ماند.
بهاء
الدین نیز از نفوذ و اقتدار برخی از دولتمردان هم روزگار خود از جمله تاجالدین
عبدالوهاب بن بنت الاعز (د۶۶۵ق) که دارای چندین منصب حکومتی در عهد بیبرس بود، واهمه داشت و برای منکوب کردن آنان نزد سلطان تلاش میکرد.
به گزارش برخی از منابع، گویا
بهاء
الدین با همکاری فرزند و
ولیعهد بیبرس در ۶۷۱یا۶۷۶ق، در قتل
شیخ خضر کردی دست داشت. شیخ خضر نزد بیبرس بسیار محترم و مقرب بود، اما به سبب سختگیری بسیار در امور مذهبی، ایجاد آشوب، و
قتل و
غارت ذمیان مورد
خشم سلطان واقع شد و حمایت او را به تدریج از دست داد و سرانجام با دسیسۀ برخی از دولتمردان از جمله
بهاء
الدین به
زندان افتاد و در همانجا درگذشت، یا به قتل رسید.
از خلق و خوی و کارهای اجتماعی و فرهنگی
بهاء
الدین در منابع به اجمال سخن گفته شدهاست. یونینی آورده است که وی صاحب اوقاف بسیار بود و در نهان و آشکار
صدقه میداد.
از جمله موقوفات او مدرسهای بود موسوم به «صاحبیه» (منسوب به خود او) که در کوی قنادیل مصر (فسطاط) بنیاد کرد.
بهاء
الدین همچنین برای جوامع،
مساجد، رباطها و زاویهها و مانند اینها مستمری قرار داد.
وی به سبب اخلاق نیکو و خصلتهای پسندیدهاش،
ممدوح جمعی از شاعران هم روزگار خود بود.
با این همه، از
هجو برخی از شاعران نیز در
امان نبود.
فرزندان و نوادگان
بهاء
الدین نیز در
دولت ممالیک صاحب جاه و مقام بودند. وی دو پسر به نامهای فخرالدین و محییالدین داشت که هردو در
زمان حیات او درگذشتند و هر دو پسر در منابع «الصاحب» نامیده شدهاند.
اما به گزارش فقط یکی از منابع، بیبرس فخرالدین را «وزیر الصحبۀ» (ندیم، همراه و مصاحب سلطان) خود کرد.
بعد از
مرگ فخرالدین، پسرش محمدتاجالدین (د۷۰۷ق/۱۳۰۷م) وزیر صحبت بیبرس گردید
(که تاجالدین را به خطا پسر
بهاء
الدین ذکر کردهاند، نه نوادۀ او) و سپس در عهد
سلطان محمد بن قلاوون به مقام وزارت رسید.
(۱)
ابنتغری بردی، النجوم.
(۲)
ابن حجر عسقلانی، احمد، تبصیر المنتبه بتحریر المشتبه، به کوشش محمد علی نجار، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
(۳)
ابن دواداری، ابوبکر، کنزالدرر، به کوشش اولریشهارمان، قاهره، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م.
(۴)
ابنشاکر کتبی، محمد، فوات الوفیات، به کوشش محمدمحییالدین عبدالحمید، قاهره، ۱۹۵۱م.
(۵)
ابن
شداد، محمد، تاریخ الملک الظاهر، به کوشش احمد حطیط، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۶)
ابنعماد، عبدالحی، شذرات الذهب، قاهره، ۱۳۵۱ق.
(۷)
ابنفرات، محمد، تاریخ، به کوشش قسطنطین زریق، بیروت، ۱۹۴۲م.
(۸)
ابنکثیر، البدایة.
(۹) ذهبی، محمد، العبر، به کوشش محمد سعیدبنبسیونی زغلول، بیروت ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۱۰) سیوطی، حسنالمحاضرة، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۱۴۱۸ق/۱۹۹۸م.
(۱۱) عینی، محمود، عقد الجمان، به کوشش محمد محمدامین، قاهره، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
(۱۲) قلقشندی، احمد، صبحالاعشی قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
(۱۳) مقریزی، احمد، السلوک، به کوشش محمدمصطفی زیاده، قاهره، ۱۹۷۰م.
(۱۴) مقریزی، احمد، المقفی الکبیر، به کوشش محمد یعلاوی، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
(۱۵) یوسفی، موسی، نزهة الناظر، به کوشش احمد حطیط، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
(۱۶) یونینی موسی، ذیل مرآة الزمان، حیدرآباددکن، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بهاءالدین بن حنا»، شماره۵۲۰۳.