بنیرمیثه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بنی رمیثه امیران
مکه در
سده هشتم ق بودند.
بنی رمیثه فرزندان و
نسل رمیثة بن ابی نمیمحمد بن حسن بن علی بن قتاده از اشراف حسنی بودند. رمیثه پسرانی به نام ثقبه، سند، مغامس، عجلان و مبارک داشت که اینان و نسلشان بدین نام و نیز ذوی رمیثه شناخته میشوند.
دوران حکمرانی آنها از متلاطمترین زمانها بود که با رقابت سه قدرت هم جوار
مصر ،
یمن و ایلخانان مغول در ایران برای نفوذ بیشتر در مکه هم زمان گشت و پیامد آن ایجاد بحران سیاسی و دست به دست شدن حکمرانی میان اشراف و بنی رمیثه و ناخرسندی مردم و حاجیان بود.
رمیثه سرسلسله این خاندان به طور متناوب هفت بار از ۷۰۱ تا ۷۴۶ق. به حکمرانی مکه رسید.
در
حکومت او درگیریهایی میان وی و برخی از برادرانش که به صورت مشترک حکمرانی مکه را بر عهده داشتند، پدید آمد.
رمیثه پس از شکایت برادرانش نزد ملک ناصر محمد بن قلاوون مملوکی از ممالیک مصر، به دست بیبرس امیر الحاج مصریان دستگیر و در
قاهره زندانی شد و به جای او برادرش شریف عطیفة بن ابی نمی به حکمرانی رسید.
رمیثه به رغم حمایت ممالیک مصر از برادرش عطیفه و ناتوانی ایلخانان مغول به دلیل گرفتاری در جنگهای داخلی از حمایت او، همچنان در اندیشه گرفتن انتقام از برادر و ممالیک بود. از این رو، به تحریک قبایل بر ضد برادرش پرداخت. نیز به نامه نگاری با اشراف مکه پرداخت که در این هنگام به دلیل گرایش سخت عطیفه به ممالیک مصر که به نابودی استقلال
مکه و تضعیف حکمرانی آن انجامیده بود، به رمیثه علاقه مندتر بودند. تلاشهای رمیثه بر ضد برادرش در حدود سال ۷۲۹ یا ۷۳۰ق. به نتیجه رسید و او حکمرانی مکه را به دست آورد.
گویا وضع مالیات بر حاجیان
شام و مصر از علل مخالفت حکمرانان مصر با برخی از اشراف میشد و آنها را وادار به واکنش و دخالت در امور مکه میکرد.
البته ممالیک مصر در رقابت رمیثه با برادر دیگرش حمیضه به پشتیبانی از رمیثه پرداختند و موجب تسلط وی بر مکه شدند. سپس حمیضه با پناهنده شدن به ایلخانان مغول در ایران، همراه سپاهی از مغولان وارد
حجاز شد.
اما امارتش بر مکه کوتاه بود
و دیگر بار رمیثه با پشتیبانی مصریان بر آن تسلط یافت.
در این دوره از حکمرانی رمیثه، ایلخانان نیز که در حرمین نفوذ داشتند، به دست کسانی چون امیر چوپان، از فرماندهان و امیران ایلخانان م. ۷۲۸ق. منشا خدماتی در حرمین شدند که لایروبی
چشمه عرفه و انتقال آب آن به مکه
و بازسازی
چشمه بازان از آن جمله هستند.
همچنین رمیثه پسرش احمد را نزد سلطان ابوسعید ایلخانی به
ایران فرستاد که از اکرام او بهره گرفت و پس از مدتی همراه شماری از سپاهیان و کمکهای مالی به مکه بازگشت و در کاری کم سابقه توانست در عرفات محمل ابوسعید را بر محمل مصری مقدم دارد.
به گزارش فاسی، به
سال ۷۳۰ق. طی درگیری میان عراقیهای حاضر در مکه و برخی از اشراف، اسب سواران ضمن ورود به
مسجدالحرام به غارت بازار پرداختند.
به باور سباعی، شاید این کار از سوی عطیفه به قصد انتقام از عراقیان در حمایت از رمیثه رخ داده باشد.
دشمنی دو برادر به سال بعد نیز رسید و درگیری آنها موجب شد تا رمیثه نتواند برای استقبال کاروان مصری از مکه بیرون شود. این موضوع موجب شکایت امیر محمل مصری از این دو برادر و وجود فتنه در مکه نزد سلطان مصر شد و او در نامهای آن دو را به مصر فراخواند. رمیثه و عطیفه ضمن رد دعوت او، با یکدیگر صلح کردند و در پی قطع ارتباط با مصر برآمدند. پس از این اقدام، قلاوون تصمیم گرفت که برای مستاصل کردن آن دو، سپاهی اعزام کند. اما با موعظه قاضی
جلال الدین محمد قزوینی که در مجلس سلطان حاضر بود و یادآوری لزوم حفظ حرمت حرم، قلاوون نامهای در تایید حکمرانی رمیثه نوشت و ۶۰۰ سپاهی را برای تامین امنیت به مکه فرستاد. رمیثه به رغم تردید ابتدایی، ضمن استقبال از فرستادگان مصری، به مسجدالحرام آمد و خلعت و هدایای سلطانی را دریافت کرد.
قلاوون پس از این رویدادها، به سال ۷۳۲ق. برای سومین بار همراه قافلهای بزرگ با۷۰ تن از امیران مملوکی به
حج آمد
و مورد استقبال رمیثه قرار گرفت.
به
سال ۷۳۴ق. به دستور قلاوون، عطیفه دیگر بار تا سال ۷۳۶ق. در حکمرانی مکه با رمیثه شریک شد. اما پس از بالا گرفتن اختلاف آن دو، عطیفه به مصر رفت و به سال ۷۴۳ق. در آن جا درگذشت و رمیثه به صورت مستقل به حکمرانی در مکه پرداخت.
در سال ۷۴۳ق. سلطان یمن الملک المؤید به مکه آمد و بر خلاف خواست ممالیک مصر که خواهان برخورد رمیثه با او در عرفات بودند، امیر مکه به استقبال وی رفت. رمیثه با درخواست این سلطان برای ارسال پرده
کعبه از
یمن مخالفت کرد
؛ اما با واکنش ملک صالح سلطان مصر روبه رو شد. او به سال ۷۴۶ق. فرزند رمیثه، عجلان، را به قاهره دعوت نمود و حکمرانی مکه را به وی واگذاشت.
بدین ترتیب، حکمرانی بنی رمیثه آغاز شد و از میان آنها چند تن حکمرانی مکه را به صورت مشترک یا مستقل عهده دار شدند:
وی پس از تایید امارتش از سوی ممالیک مصر، توانست همراه برادرش ثقبه در برابر پرداخت ۶۰ هزار درهم به پدرش رمیثه، او را برای وا گذاری
حکومت به آنها قانع کند.
آغاز حکمرانی وی بر آن شهر، سال ۷۴۵ یا ۷۴۶ق. گزارش شده است. حکمرانی عجلان با پشتیبانی حاکمان یمن و ممالیک مصر
و نیز تدبیر خود وی حدود ۳۰ سال تا ۷۷۷ق. به صورت مشترک و مستقل ادامه یافت.
وی که در آغاز امارتش از توقع مشارکت برادرانش سند و مغامس در حکمرانی مکه آگاه بود، آنها را برای دور کردن از تحولات مکه به وادی نخله فرستاد و پس از مدتی کوتاه برادر سومش ثقبه را نیز روانه آن جا کرد.
اما آنها به مصر رفتند و به سال ۷۴۶ق. سلطان مصر زندانی شدنشان را طی نامهای که در تایید حکومت عجلان به مکه فرستاد، اعلام کرد.
آنها پس از آزادی (۷۴۷ق.) با بازگشت به مکه در حالی که نامهای از سلطان مصر در تایید مشارکت این سه برادر در نیمی از حکمرانی مکه داشتند، با مخالفت عجلان روبه رو شدند؛ اما توانستند او را به سال ۷۴۸ق. از مکه اخراج کنند. وی به مصر رفت و پس از مدتی در
شوال سال ۷۵۰ق. بر مکه تسلط یافت. برادرانش که از شهر رانده شده بودند، به یمن رفتند.
در همان سال، میان عجلان و برادرش ثقبه درباره حکمرانی مکه که به صورت مشترک در دستان آنها بود، اختلاف پدید آمد. سپس میان آنها
صلح برقرار شد و با رفتن عجلان به قاهره (۷۵۰ق.) ثقبه به تنهایی به حکمرانی پرداخت.
البته حکمرانی عجلان بر مکه در پی بازگشتش از مصر دیگر بار تحقق یافت. وی را به دلیل عدالت ورزی و سیره پسندیده اش ستودهاند.
با
مرگ او در ۷۷۷ق. فرزندانش احمد، علی، محمد، کبیش و حسن که از آنها با عنوان آل عجلان
یاد میشود، مدعی حکومت بر مکه بودند و از میان آنها کسانی چون احمد
و حسن
به حکمرانی مکه دست یافتند.
وی چند سال با برادرش عجلان در حکمرانی مکه شریک بود. سالیانی نیز در غیاب برادرش به طور مستقل به حکمرانی مکه رسید. حکمرانی مشترک وی با عجلان و اختلافات آن دو که آزار حاجیان را در پی داشت، سبب شد تا عجلان به دستور امیر حج مصر، ثقبه را در موسم حج دستگیر و روانه
زندان مصر کند. بازگشت دیگر بار وی، ستیز این دو برادر را در پی داشت و موجب شد تا به سال ۷۵۲ق. آنها از سوی سلطان مصر به قاهره فراخوانده شوند. ثقبه نخست زیر بار نرفت؛ اما سپس با عذرخواهی برای دریافت فرمان حکمرانی مکه به مصر رفت. وی در بازگشت با برادرش عجلان درگیر شد؛ ولی با میانجیگری امیر کاروان حج مصر و قاضی عزالدین بن جماعه (م. ۷۶۷ق.) میان آن دو صلح برقرار شد و توافق کردند که مکه را به صورت مشترک اداره کنند. اختلاف آن دو موجب اخراج عجلان به دست ثقبه از مکه و سپس اخراج ثقبه از آن جا شد. از رویدادهای دوران حکمرانی ثقبه، حج گزاری سلطان یمن الملک المؤید به
سال ۷۵۳ق. بود.
در سال بعد، امیر الحاج مصر از سوی مصریان ماموریت یافت تا ثقبه را دستگیر و به مصر منتقل کند.
زندانی شدن ثقبه در قاهره با استقبال و شادی مردم مکه همراه بود؛ زیرا در امارتش قیمتها بالا رفته بود. ثقبه پس از مدتی کوتاه از زندان گریخت و به ستیز با برادر پرداخت. گاهی میان او صلح و گاهی اختلاف حکمفرما بود.
به سال ۷۶۰ق. سلطان مصر از آن پس که آن دو را دعوت به مصر کرد و آنها نپذیرفتند، فرمان برکناری شان را نوشت و برادرشان سند بن رمیثه را با مشارکت پسر عمویش محمد بن عطیفه که هر دو این هنگام در مصر بودند، همراه سپاهی به مکه اعزام نمود و آنان را به صورت مشترک به حکمرانی مکه گماشت. عجلان و ثقبه سپس زندانی شدند.
از رویدادهای این دوره، درگیری اشراف با ترکان مصری و پناهنده شدن آنها به
مسجدالحرام بود. برخی از اشراف آنها را وادار به تسلیم کردند و ترکان تعهد سپردند تا ضمن بر جای گذاشتن ساز و برگ نظامی، مکه را ترک گویند. در این درگیری، برخی از اشراف هم کشته شدند که از آن جمله مغامس فرزند رمیثه بود.
برخی این رخداد را پایان اشغال مکه از سوی ممالیک دانستهاند. با رسیدن گزارش این رخداد به مصر، به دستور ملک ناصر صالح، عجلان را که زندانی بود، به برجی در اسکندریه منتقل کردند و تصمیم گرفتند به مکه لشکرکشی کنند. اما با شورش ممالیک بر ملک ناصر و انتقال
سلطنت به منصور محمد ابوالمعالی، این تصمیم تحقق نیافت.
برخی از فرزندان ثقبه نیز به حکمرانی مکه رسیدند.
نسل او به ذوی ثقبه مشهورند.
وی حکمرانی مکه را از سال ۷۶۴ق. همراه با احمد بن ثقبه و عقیل بن مبارک بن رمیثه و علی بن مبارک بر عهده داشت.
مغامس با حدود ۲۰۰ تن از بنی حسن که در اجیاد موضع گرفته بودند، با ترکان زیر فرماندهی امیر الحاج مصر درگیر شد که به قتل مغامس انجامید. او در
قبرستان معلات دفن شد.
فرزند او عنان دو بار به حکمرانی مکه رسید.
حکمرانی او پس از کشته شدن محمد بن عجلان و از سوی ممالیک مصر تحقق یافت.
وی افزون بر مکه، جده را به قلمرو خود افزود. حکمرانی او با همراهی احمد بن ثقبه، عقیل بن مبارک و پس از او علی بن مبارک صورت پذیرفت. سرانجام عنان در قاهره درگذشت.
از کارهای او این بود که پرده داران
کعبه را از پرداخت اموالی که امیران پیشین مکه از آنها میگرفتند، معاف کرد. پیش از آن، یا بخشی از پرده کعبه را میگرفتند و یا شش هزار درهم به جای آن میستاندند. افزون بر این، پرده در و پرده مقام ابراهیم را به حاکم مکه واگذار میکردند.
از رویدادهای دوره حکمرانی او، مخالفت فرزندان عجلان با وی بود که با حمله ترکها و کشته شدن برخی از یاران محمد بن عجلان به سال ۷۸۸ق. پایان یافت. از این پس به تناوب عنان در حکمرانی با فرزندان عجلان شریک شد یا جداگانه امیر مکه بود.
نسل مغامس از عنان استمرار یافت که به ذوو عنان مشهورند و اکنون در شمال مکه در وادی خوار ساکن هستند.
وی با برادرش ثقبه تا سال ۷۶۲ق. در حکمرانی مکه شریک بود. در این سال، عجلان که در مصر زندانی بود، آزاد شد و نزدیک
مکه فرود آمد و از آن جا که برادرش ثقبه بیمار بود، منتظر ماند و با درگذشت وی وارد مکه شد و در حکمرانی آن شهر با برادرش سند شریک شد.
با درگذشت سند، حکمرانی آن شهر گاهی به صورت مشترک و گاهی مستقل ادامه یافت. در بیشتر اوقات آل عجلان بر مکه حاکم بودند. برخی از فرزندان مبارک بن رمیثه مانند علی بن مبارک و عقیل بن مبارک هم حاکمیت مکه را در اختیار داشتند.
اتحاف الوری: عمر بن محمد بن فهد (م. ۸۸۵ق.) ، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعةام القری، ۱۴۰۸ق؛ الارج المسکی فی التاریخ المکی: علی عبدالقادر الطبری (م. ۱۰۷۰ق.) ، به کوشش الجمال، مکه، المکتبة التجاریه، ۱۴۱۶ق؛ افادة الانام: عبدالله بن محمد الغازی (م. ۱۳۶۵ق.) ، به کوشش ابن دهیش، مکه، مکتبة الاسدی، ۱۴۳۰ق؛ امراء مکه عبر عصور الاسلام: عبدالفتاح راوه، طائف، مکتبة المعارف؛ تاریخ مکه: احمد السباعی (م. ۱۴۰۴ق.) ، نادی مکة الثقافی، ۱۴۰۴ق؛ تحصیل المرام: محمد بن احمد الصباغ (م. ۱۳۲۱ق.) ، به کوشش ابن دهیش، ۱۴۲۴ق؛ الجامع اللطیف: محمد ابن ظهیره (م. ۹۸۶ق.) ، به کوشش علی عمر، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، ۱۴۲۳ق؛ جداول امراء مکه و حکامها: مساعد بن منصور، مکة المکرمه، مملکة العربیة السعودیه، ۱۴۲۲ق؛ خلاصة الکلام فی بیان امراء البلد الحرام: احمد بن زینی دهلان (م. ۱۳۰۴ق.) ، مصر، المطبعة الخیریه، ۱۳۰۵ق؛ الدرر الکامنه: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.) ، به کوشش عبدالمعید خان، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیه، ۱۳۹۲ق؛ رحلة ابن بطوطه: ابن بطوطه (م. ۷۷۹ق.) ، به کوشش التازی، الرباط، المملکة المغربیه، ۱۴۱۷ق؛ الرحلة الحجازیه: اولیا چلپی، قاهره، دار الآفاق العربیه، ۱۹۹۹م؛ سفرنامه ابن بطوطه (رحلة ابن بطوطه): ترجمه: موحد، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱ش؛ السلوک لمعرفة دول الملوک: المقریزی (م. ۸۴۵ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ شفاء الغرام: محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق؛ العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین: محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.) ، به کوشش فؤاد سیر، مصر، الرساله، ۱۴۰۶ق؛ غایة المرام و حجة الخصام: البحرانی (م. ۱۱۰۷ق.) ، به کوشش عاشور؛ معجم قبائل الحجاز: عاتق بن غیث البلادی، مکة المکرمه، دار مکه، ۱۴۰۳ق؛ منائح الکرم: علی بن تاج الدین السنجاری (م. ۱۱۲۵ق.) ، به کوشش المصری، مکه، جامعةام القری، ۱۴۱۹ق؛ المنهل الصافی: ابن تغری بردی الاتابکی (م.
۸۷۴ق.) ، به کوشش محمد امین و سعید عبدالفتاح، مصر، الهیئة المصریه؛ موسوعة مکة المکرمة و المدینة المنوره: احمد زکی یمانی، مصر، مؤسسة الفرقان، ۱۴۲۹ق؛ النجوم الزاهره: یوسف بن تغری بردی (م.
۸۷۴ق.) ، مصر، دار الکتب.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله«بنی رمیثه».