بنیاسد در عصر پیامبر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
با توجه به گستردگی و پراکندگی
بنی اسد ، طبیعی بود که آنان با ظهور
اسلام ، روابط یکسانی با
رسول خدا نداشته باشند. آنان چون بیشتر قبایل ساکن
جزیرة العرب تا
سال نهم هجری از پذیرش
دین اسلام سر باز زده، پس از آن نیز نقش مثبتی در
حکومت نبوی ایفا نکردند، بلکه همواره مسئله ساز بودند.
غالب
اسدیان سیاست خصمانهای در برابر مسلمانان در پیش گرفتند و بارها به توطئه چینی برضدّ مسلمانان پرداختند، از این رو
پیامبر در دوره مدنی عمدتا با
اسدیان همپیمان با غطفان و
یهود که از جانب شمال،
یثرب را
تهدید میکردند رویارویی داشت و اقداماتی برای محدود سازی ایشان انجام داد. پس از
غزوه احد (سال سوم هجری) تیرهای از آنان که میپنداشتند دولت
مدینه ضعیف شده، در صدد حمله به آن شهر برآمدند؛ اما قبل از عملی ساختن نقشه خود، رسول خدا آنان را غافلگیر و با فرستادن سریهای به فرماندهی ابوسلمه و عبدالله بن انیس،
توطئه ایشان را خنثا کرد.
کلبی
و
ابن عباس و برخی دیگر مفسران
نزول
آیه «و قالَ الَّذینَ کَفَروا لِلَّذینَ ءامَنوا لَو کانَ خَیرًا ما سَبَقونا اِلَیهِ...»
را درباره قبایلی از جمله بنی
اسد دانستهاند که
نسبت به اسلام قبایل غفار و اسلم خرده گرفته، به
تمسخر ایشان میپرداختند و میگفتند: اگر در این دین خیری میبود، آنان بر ما سبقت نمیگرفتند؛ اما به نظر میرسد با توجه به مکی بودن
سوره احقاف این آیات درباره قریشیان نازل شده و بعدها بر بنی
اسد و دیگر قبایل تطبیق شده است، چنان که قتاده بر این باور است که آن در شان
قریش نازل شده است.
بنی
اسد در سال پنجم هجری به فرماندهی طلیحة بن خویلد
اسدی در
غزوه خندق به رویارویی با مسلمانان پرداختند،
از این رو برخی مفسّران،
مقصود از کلمه «فوق» در آیه ۱۰
احزاب را اشاره به جایی میدانند که
قبیله بنی
اسد و برخی دیگر از
سپاه احزاب از آن سمت وارد شده، موضع گرفتند: «اِذجاءوکُم مِن فَوقِکُم و مِن اَسفَلَ مِنکُم و اِذ زاغَتِ الاَبصـرُ و بَلَغَتِ القُلوبُ الحَناجِرَ... =(به یاد بیاورید) زمانی را که آنها از طرف بالا و پایین (شهر) بر شما وارد شدند (و مدینه را
محاصره کردند) و زمانی را که چشمها (از شدت
وحشت ) خیره و جانها به لب رسید».
در این سال (پنجم هجری) و پس از
نبرد احزاب ، رسول خدا ابو عبیده را به عنوان امیر
سریه به سراغ قبایل طیّ و
اسد در نجد فرستاد.
در سال ششم
هجرت نیز آن حضرت، عکاشة بن محصن را به «غَمْرَة» (آبی از آن بنی
اسد) فرستاد و او توانست ۲۰۰
شتر به
غنیمت گرفته، به مدینه آورد،
گرچه مطابق گزارشهای دیگر به چیزی برخورد نکرد.
همپیمانی بنی
اسد با یهود شمال
حجاز منافعی را برای آنان به همراه داشت، از این رو بنی
اسد نمیدانستند چنانچه
اسلام آورده، از یهود جدا شوند شرایط بهتری برایشان فراهم میشود و به لحاظ روابط تاریخی خود با یهود مایل نبودند وضعیت همپیمانانشان دچار ضعف و تزلزل گردد.
به نقل مقاتل
آیه ۱۵
حجّ در این باره نازل شد و
خداوند در برابر پندار نادرست آنان، که میگفتند: ما
ترس آن داریم که خدا سرانجام پیامبر را یاری نکند و ما از پشتیبانی یهود و گرفتن مواد غذایی از ایشان محروم شویم، آنان را سخت
مذمت کرد: «مَن کانَ یَظُنُّ اَن لَن یَنصُرَهُ اللّهُ فِی الدُّنیا والاخِرَةِ فَلیَمدُد بِسَبَب اِلَی السَّماءِ ثُمَّ لیَقطَع فَلیَنظُر هَل یُذهِبَنَّ کَیدُهُ ما یَغیظ». چنین شان نزولی برای آیه ۲۲
فتح نیز گزارش شده است که دو قبیله بنی
اسد و غطفان، پس از
دعوت ایشان به اسلام میگفتند: میترسیم
محمد را نصرت بر دشمنانش نباشد و
دین او نیرو نگیرد و عهد و
پیمان ما با یهود قطع گردد:
«و لَو قـتَلَکُمُ الَّذینَ کَفَروا لَوَلَّوُا الاَدبـرَ ثُمَّ لا یَجِدونَ ولیـًّا و لا نَصیرا». برخی نزول آیه را پس آن دانستهاند که بنی
اسد برای یاری یهود اهل
خیبر نزد ایشان آمدند.
در نتیجه زمانی که مسلمانان در سال ششم به سمت
مکه (جنوب مدینه) رفته، در
حدیبیه بودند بنی
اسد میخواستند از این فرصت استفاده کرده، به مدینه تعرض کنند. از قول قتاده ذیل آیه ۲۰ فتح
آمده است
که بنی
اسد در غیاب رسول خدا
قصد غارت مدینه را داشتند؛ اما خداوند رعب و وحشت در دلهایشان افکند و از تصمیم خود منصرف شدند: «... و
کَفَّ اَیدِیَ النّاسِ عَنکُم ولِتَکونَ ءایَةً لِلمُؤمِنینَ ویَهدِیَکُم صِراطـًا مُستَقیمـا».
در سال هفتم زمانی که مسلمانان با حمله به خیبر دژهای یهود را محاصره کردند، بنی
اسد برای کاهش فشار نظامی از همپیمانانشان، تصمیم به یورش به
مدینه گرفتند؛ اما خداوند
نقشه شوم آنان را خنثا ساخت.
آیه ۲۴ فتح
در این باره دانسته شده است:
«و هُوَ الَّذی
کَفَّ اَیدِیَهُم عَنکُم و اَیدِیَکُم عَنهُم بِبَطنِ مَکَّةَ... =او کسی است که دست آنها را از شما، و دست شما را از آنان در دل مکه کوتاه کرد...»؛ اما مشهور آن است که این آیه در ماجرای
توطئه قریش برضدّ مسلمانان در
صلح حدیبیه نازل گشت.
بعید نیست چنین گزارشهایی برای بهسازی تصویر قریش ساخته شده باشد.
الاخبار الطوال؛ اسباب النزول؛ اسدالغابة فی معرفة الصحابه؛ الاشتقاق؛ الاصابة فی تمییزالصحابه؛ اطلس تاریخ اسلام؛ الانساب؛ انساب الاشراف؛ ایام العرب فی الاسلام؛ ایام العرب فی الجاهلیه؛ بحارالانوار؛ البحرالمحیط فی التفسیر؛ البدایة والنهایه؛ بلوغ الارب فی معرفة احوال العرب؛ پژوهشی در شهدای کربلا؛ تاریخ الامم و الملوک، طبری؛ تاریخ مدینة دمشق؛ تاریخ الیعقوبی؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر؛ تفسیر مبهمات القرآن؛ التکمیل و الاتمام لکتاب التعریف و الاعلام؛ جامع البیان عن تاویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ الجرح و التعدیل؛ جمهرة انساب العرب؛ جمهرة النسب؛ الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن، ثعالبی؛ روض الجنان و روح الجنان؛ زاد المسیر فی علم التفسیر؛ السیرة النبویه، ابن هشام؛ الطبقات الکبری؛ عوالم العلوم والمعارف والاحوال من الآیات والاخبار والاقوال؛ غررالتبیان فی من لم یسم فی القرآن؛ الکامل فی التاریخ؛ کتاب الثقات؛ کتاب الطبقات؛ کتاب النسب؛ الکشاف؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ اللهوف فی قتلی الطفوف؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ المحبر؛ المصنف؛ المعارف؛ معالم التنزیل فی التفسیر و التاویل، بغوی؛ معجم البلدان؛ معجم قبائل الحجاز؛ معجم قبائل العرب القدیمة و الحدیثه؛ معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع؛ المغازی؛ المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام؛ المقتضب من کتاب جمهرة النسب؛ مقتل الحسین علیهالسّلام.
دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد ششم، برگرفته از مقاله«بنی اسد در عصر پیامبر».