• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بنی لیث بن بکر (دائرةالمعارف‌قرآن‌کریم)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بنی لیث بن بکر، قبیله‌ای از عرب عدنانی بود.



بنی لیث، قبیله‌ای بزرگ از بنی کنانه عدنانی
[۲] جامع انساب قبائل العرب، ص۱۲۴.
و از نسل ابوحی
[۴] تاج العروس، ج۳، ص۲۶۲، «لیث».
لیث بن بکر بن عبد مناة بن کنانة بودند. نسل او بیشتر از جانب پسرانش عامر، سعد و جندع به تیره‌ها و طوایف بسیاری فزونی یافت.
[۶] جمهرة النسب، ج۱، ص۱۹۵.
بنی جندع و بنی سعد (با دو تیره بنی غیرة و بنی جدی ) از شاخه‌های اصلی بنولیث بودند.
[۸] جمهرة النسب، ص۱۹۵-۲۰۸.



قبیله بنی لیث، پیش از اسلام در اطراف شهرهای مکه ،
[۱۰] جامع انساب قبائل العرب، ص۱۲۴.
مدینه و در مناطقی چون کدید
[۱۳] المغازی، ج۲، ص۷۵۰.
ودّان و ینبع می‌زیستند. کوه بلند شراة یا شراء در عسفان به این قبیله و بنی ظفر و دو کوه بزرگ نهبان به این قبیله و مزینه اختصاص داشته است.
[۲۰] معجم معالم الحجاز، ج۵، ص۲۷.
[۲۱] معجم معالم الحجاز، ج۵، ص۲۹-۳۰.
[۲۲] معجم معالم الحجاز، ج۶، ص۹۹ - ۱۰۲.
بیشتر این مکانها در منطقه تِهامه حجاز واقع شده است. تهامه به ناحیه جنوبی حجاز در امتداد دریای سرخ گفته می‌شود.
[۲۴] معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۴۷-۵۱.



از گزارشهای پراکنده برمی آید که بنی لیث با توجه به موقعیت جغرافیایی خود از منابع آبی و زمینهای حاصلخیز بهره مند بوده، به کشاورزی و دامداری اشتغال داشتند. آنان در سرزمین تهامه دارای نخلستانهای خرما ، باغهای میوه و کشتزارهای سبزی و دانه‌های روغنی بوده‌اند،
[۲۶] معجم معالم الحجاز، ج۱۰، ص۳۷-۴۰.
[۲۷] معجم معالم الحجاز، ج۷، ص۲۰۴-۲۰۶.
افزون بر این، از گیاهان و درختان فراوان در کوههای شراة و نهبان برای مصارف گوناگون استفاده می‌برده‌اند.
[۳۰] معجم معالم الحجاز، ج۵، ص۲۷.
[۳۱] معجم معالم الحجاز، ج۵، ص۲۹-۳۰
[۳۲] معجم معالم الحجاز، ج۹، ص۹۷-۹۸.



از گزارشهایی که در خصوص پرستش بت هبل توسط خزیمه،
[۳۳] الاصنام، ص۲۸.
جدّ کنانه و نیز بت سعد توسط فرزندان کنانه
[۳۴] الاصنام، ص۳۷.
موجود است، چنین برمی آید که بنی لیث نیز چون نیاکان کنانی خود، آنها را می‌پرستیدند.


آنچه از آداب دوره جاهلی بنی لیث بیش از همه شهرت دارد و در قرآن نیز انعکاس یافته، مهمان نوازی آنان است. گزارشهای موجود همگی بر این نکته تاکید دارند که هیچ یک از اعضای بنی لیث بدون مهمان غذا نمی‌خوردند. آنها جداگانه غذا خوردن را بر خود حرام کرده بودند. گاه از صبح تا شب به انتظار مهمان می‌ماندند و اگر شتر شیردهی همراه داشتند، منتظر می‌نشستند تا کسی بیاید و با هم شیر بیاشامند.
[۳۵] تفسیر بغوی، ج۳، ص۳۰۴.
[۳۶] کشف الاسرار، ج۶، ص۵۶۸.
[۳۷] مجمع البیان، ج۷، ص۲۴۶.
برخی گزارشها با اشاره به عادت بنی لیث گفته‌اند: اگر کسی را نمی‌یافتند تا با هم غذا بخورند چیزی نمی‌خوردند.
[۳۸] التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۳۷.
گفته شده: بنی لیث خوی مهمان نوازی را از حضرت ابراهیم علیه‌السّلام به ارث برده بودند
[۳۹] تفسیر قرطبی، ج۱۲، ص۲۰۸.
و تا پس از آمدن اسلام نیز بر آن بودند. با نزول آیه ۶۱ نور مسلمانان بنی لیث در عمل به این سنت خود مخیر شدند:
[۴۰] اسباب النزول، ص۲۷۶-۲۷۷.
[۴۱] تفسیر بغوی، ج۳، ص۳۰۴.
[۴۲] مجمع البیان، ج۷، ص۲۴۶.
«... لَیسَ عَلَیکُم جُناحٌ اَن تَاکُلوا جَمیعـًا اَو اَشتاتـًا» «بر شما گناهی نیست که به طور دسته جمعی یا جداگانه غذا بخورید».


درگیری بنی لیث با قریش ، هذیل ،
[۴۶] المغازی، ج۳، ص۹۲۴.
[۴۸] تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱۰.
هوازن ،
[۵۰] الاغانی، ج۱۴، ص۱۴۴.
[۵۱] الاغانی، ج۲۲، ص۷۵-۷۷.
خزاعه ،
[۵۳] جامع انساب قبائل العرب، ص۱۲۴.
[۵۴] تفسیر بغوی، ج۴، ص۵۱۰.
بنی غفار ،
[۵۵] الاغانی، ج۲۱، ص۲۱.
بنی ضمره ، بنی الدیل
[۵۷] الاغانی، ج۱۲، ص۳۵۲.
و همکاری آنان با بنوکنانه در جنگهای « ایام الفجار » بخشی از تاخت و تازهای این قوم در زمان جاهلی بوده است.


پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم دوران شیرخوارگی را در میان بنی سعد و در کنار حلیمه سعدیه از بنولیث سپری کرد.
[۵۸] تاریخ طبری، ج۱، ص۴۵۶.
با گسترش اسلام برخی از بنی لیث با انکار پیامبر به مخالفت و دشمنی با او برخاستند
[۵۹] جمهرة النسب، ج۱، ص۱۹۸.
و برخی دیگر با پذیرش دعوت پیامبر، مسلمان شده و گاه حضرت را در پیشبرد اهدافش یاری می‌کردند که در آن میان می‌توان به حضور برخی از افراد این قبیله در فتح مکه و غزوه حنین اشاره کرد،
[۶۰] المغازی، ج۲، ص۸۲۰.
[۶۱] المغازی، ج۲، ص۸۹۶.
[۶۲] تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۸.
چنان که برخی از آنان با سرودن اشعاری در مدح پیامبر، آن حضرت را می‌ستودند
[۶۳] المصنف، ج۶، ص۱۸۲.
و برخی به حضرت هدیه‌ای می‌دادند
[۶۶] تاریخ مدینه، ج۲، ص۵۰۰-۵۰۱.
؛ همچنین برخی از آنان برای درمان بیماری خود نزد پیامبر می‌آمدند.
[۶۷] دلایل النبوه، ج۶، ص۲۳۰.
بر اساس گزارشی، پیامبر مُلیکه بنت کعب لیثی را در سال هشتم هجرت هنگام فتح مکه به همسری خود برگزید؛ اما برخی، ازدواج پیامبر با زنی لیثی یا کنانی را نمی‌پذیرند.
بنی لیث در عام الوفود به ریاست صعب بن جثامه ( پرچمدار بنی لیث در فتح مکه)
[۷۰] المغازی، ج۲، ص۸۲۰.
[۷۱] تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۸.
نزد پیامبر آمدند.
[۷۲] تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۷۹.



بنی لیث برای رفع مخاصمه میان خود ودیگران نیز از پیامبر می‌خواستند تا میان آنان داوری و حکم کند. پیامبر نیز با صدور احکام و فرمانهای ویژه، به مخاصمات آنان پایان می‌داد.
[۷۳] المغازی، ج۳، ص۹۱۹-۹۲۰.
مفسران از این درگیریها یاد کرده‌اند. چنان که ذیل سوره نصر آمده اعضای قبیله خزاعه در سال فتح مکه به انتقام یکی از کشتگان خود در جاهلیت، مردی را از بنی لیث کشتند.
[۷۴] صحیح البخاری، ج۸، ص۴۹.
[۷۵] صحیح مسلم، ج۴، ص۴۶۴.
[۷۶] تفسیر بغوی، ج۴، ص۵۱۰.
[۷۷] دلایل النبوه، ج۵، ص۸۴.



ذیل آیات ۲۷۸-۲۷۹ بقره
[۷۹] مجمع البیان، ج۲، ص۶۷۴.
[۸۰] روض الجنان، ج۴، ص۱۰۹.
و ۳۴ نساء و ۶۷ مائده ،
[۸۴] تفسیر قمی، ج۱، ص۱۷۹.
نیز نقل شده که فردی از بنی هاشم در عصر جاهلی در ستیز بنی لیث و هذیل کشته شد و پیامبر در فتح مکه (سال هشتم) یا حجة الوداع
[۸۶] السیرة النبویه، ج۴، ص۶۰۳.
(سال دهم) از خون او درگذشت و برای پایان دادن به دشمنیهای پیشین دستور داد از هرگونه انتقام خودداری ورزیده، با دریافت دیه یا انجام قصاص از ادامه درگیریهای قبیله‌ای بپرهیزند.


بنی لیث پس از پیامبر در جنگهای ارتداد و فتوحات شرکت کردند و با توجه به تعدد تیره‌های لیثی نمی‌توان موضع گیری یکسانی را از آنان انتظار داشت. برخی از آنان از کارگزاران عمر و عثمان بودند.
[۸۷] تاریخ طبری، ج۲، ص۶۸۰.
برخی هم در قتل عثمان نقش داشتند، چنان که عروة بن شُییم از تیره بنی سعد و از بزرگان لیثی ساکن مصر همراه دیگر مصریان بر ضدّ عثمان شورید. وی پیش از قتل عثمان با مروان بن حکم جنگید و زخمی شد؛ اما همچنان بر قتل عثمان مصمم بود و بر عزم خود اصرار میورزید.
[۸۹] تاریخ طبری، ج۲، ص۶۷۵.
بخشی از بنی لیث در نبردهای جمل ، صفین و نهروان در سپاه امام علی علیه‌السّلام حضور داشتند
[۹۰] تاریخ طبری، ج۳، ص۴۲.
و برخی از آنان پس از شهادت آن حضرت در حضور معاویه شجاعانه به تمجید امام و نکوهش معاویه پرداختند.
[۹۲] جمهرة النسب، ج۱، ص۲۰۲ - ۲۰۵.
[۹۳] النسب، ص۲۲۵.
نصربن سیار از شاعران، خطیبان و والیان اموی شام نیز لیثی بود و از سال ۱۲۰ هجری بر خراسان حکم راند.
[۹۵] جمهرة النسب، ج۱، ص۲۰۸.
[۹۶] البیان والتبیین، ج۱، ص۴۷-۴۸.


۱۰.۱ - مهاجرت بنی لیث

بنی لیث پس از پذیرش اسلام و گسترش فتوحات به شهرهایی چون مکه، مدینه، بصره ،
[۱۰۳] الکامل، ج۵، ص۵۶۳.
کوفه ، شام و مصر
[۱۰۷] صبح الاعشی، ج۱، ص۴۰۴.
[۱۰۸] معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۲۰.
مهاجرت کردند. محله و کوچه بنی لیث در شهر مدینه، پس از هجرت آنان به این شهر، معروف بوده است،
[۱۰۹] الطبقات، ابن سعد، ج۵، ص۴۴.
همچنان که در شهر بصره نیز دارای محله‌ای بوده‌اند.


اسباب النزول؛ اسدالغابة فی معرفة الصحابه؛ الاصابة فی تمییز الصحابه؛ الاغانی؛ انساب الاشراف؛ البیان و التبیین؛ تاج العروس من جواهرالقاموس؛ تاریخ الامم و الملوک، طبری؛ تاریخ المدینة المنوره؛ تاریخ الیعقوبی؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر القمی؛ جامع انساب قبائل العرب؛ جمهرة النسب؛ دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه؛ روض الجنان و روح الجنان؛ سیر اعلام النبلاء؛ السیرة النبویه، ابن هشام؛ صبح الاعشی فی صناعة الانشاء؛ صحیح البخاری؛ صحیح مسلم با شرح سنوسی؛ الطبقات الکبری؛ قلائد الجمان فی التعریف بقبائل عرب الزمان؛ الکامل فی التاریخ؛ کتاب الاصنام (تنکیس الاصنام)؛ کتاب الطبقات؛ کتاب النسب؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ المحبر؛ المصنف فی الاحادیث والآثار؛ معالم التنزیل فی التفسیر والتاویل، بغوی؛ معجم البلدان؛ معجم قبائل العرب القدیمة والحدیثه؛ معجم معالم الحجاز؛ المغازی؛ المنمق فی اخبار قریش؛ وفیات الاعیان و انباء ابنا الزمان.


۱. وفیات الاعیان، ج۲، ص۹۲.    
۲. جامع انساب قبائل العرب، ص۱۲۴.
۳. معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۱۹.    
۴. تاج العروس، ج۳، ص۲۶۲، «لیث».
۵. انساب الاشراف، ج۱۱، ص۸۳-۸۴.    
۶. جمهرة النسب، ج۱، ص۱۹۵.
۷. انساب الاشراف، ج۱۱، ص۸۵.    
۸. جمهرة النسب، ص۱۹۵-۲۰۸.
۹. انساب الاشراف،؛ ج۱۱، ص۸۵-۱۰۶.    
۱۰. جامع انساب قبائل العرب، ص۱۲۴.
۱۱. معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۲۰.    
۱۲. سیر اعلام النبلاء، ج۷، ص۳۷۴.    
۱۳. المغازی، ج۲، ص۷۵۰.
۱۴. معجم البلدان، ج۵، ص۳۶۵.    
۱۵. الطبقات، ابن خیاط، ص۶۷.    
۱۶. معجم البلدان، ج۵، ص۴۵۰.    
۱۷. معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۲۰.    
۱۸. معجم البلدان، ج۳، ص۳۳۱-۳۳۲.    
۱۹. معجم البلدان، ج۵، ص۳۱۴-۳۱۵.    
۲۰. معجم معالم الحجاز، ج۵، ص۲۷.
۲۱. معجم معالم الحجاز، ج۵، ص۲۹-۳۰.
۲۲. معجم معالم الحجاز، ج۶، ص۹۹ - ۱۰۲.
۲۳. قلائد الجمان، ص۱۸.    
۲۴. معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۴۷-۵۱.
۲۵. معجم البلدان، ج۵، ص۳۱۴-۳۱۵.    
۲۶. معجم معالم الحجاز، ج۱۰، ص۳۷-۴۰.
۲۷. معجم معالم الحجاز، ج۷، ص۲۰۴-۲۰۶.
۲۸. معجم البلدان، ج۳، ص۳۳۱.    
۲۹. معجم البلدان، ج۵، ص۳۱۴-۳۱۵.    
۳۰. معجم معالم الحجاز، ج۵، ص۲۷.
۳۱. معجم معالم الحجاز، ج۵، ص۲۹-۳۰
۳۲. معجم معالم الحجاز، ج۹، ص۹۷-۹۸.
۳۳. الاصنام، ص۲۸.
۳۴. الاصنام، ص۳۷.
۳۵. تفسیر بغوی، ج۳، ص۳۰۴.
۳۶. کشف الاسرار، ج۶، ص۵۶۸.
۳۷. مجمع البیان، ج۷، ص۲۴۶.
۳۸. التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۳۷.
۳۹. تفسیر قرطبی، ج۱۲، ص۲۰۸.
۴۰. اسباب النزول، ص۲۷۶-۲۷۷.
۴۱. تفسیر بغوی، ج۳، ص۳۰۴.
۴۲. مجمع البیان، ج۷، ص۲۴۶.
۴۳. نور/سوره۲۴، آیه۶۱.    
۴۴. المحبر، ص۲۴۶.    
۴۵. المنمق، ص۱۱۳-۱۲۳.    
۴۶. المغازی، ج۳، ص۹۲۴.
۴۷. الطبقات، ابن سعد، ج۴، ص۳۵.    
۴۸. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱۰.
۴۹. المنمق، ص۱۸۴.    
۵۰. الاغانی، ج۱۴، ص۱۴۴.
۵۱. الاغانی، ج۲۲، ص۷۵-۷۷.
۵۲. انساب الاشراف، ج۱۱، ص۸۶.    
۵۳. جامع انساب قبائل العرب، ص۱۲۴.
۵۴. تفسیر بغوی، ج۴، ص۵۱۰.
۵۵. الاغانی، ج۲۱، ص۲۱.
۵۶. المنمق، ص۱۳۲-۱۳۵.    
۵۷. الاغانی، ج۱۲، ص۳۵۲.
۵۸. تاریخ طبری، ج۱، ص۴۵۶.
۵۹. جمهرة النسب، ج۱، ص۱۹۸.
۶۰. المغازی، ج۲، ص۸۲۰.
۶۱. المغازی، ج۲، ص۸۹۶.
۶۲. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۸.
۶۳. المصنف، ج۶، ص۱۸۲.
۶۴. اسدالغابه، ج۴، ص۳۴۷.    
۶۵. الاصابه، ج۵، ص۲۸۴.    
۶۶. تاریخ مدینه، ج۲، ص۵۰۰-۵۰۱.
۶۷. دلایل النبوه، ج۶، ص۲۳۰.
۶۸. الطبقات، ابن سعد، ج۸، ص۱۱۷.    
۶۹. الطبقات، ابن سعد، ج۸، ص۱۷۶-۱۷۷.    
۷۰. المغازی، ج۲، ص۸۲۰.
۷۱. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۸.
۷۲. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۷۹.
۷۳. المغازی، ج۳، ص۹۱۹-۹۲۰.
۷۴. صحیح البخاری، ج۸، ص۴۹.
۷۵. صحیح مسلم، ج۴، ص۴۶۴.
۷۶. تفسیر بغوی، ج۴، ص۵۱۰.
۷۷. دلایل النبوه، ج۵، ص۸۴.
۷۸. بقره/سوره۲، آیه۲۷۸-۲۷۹.    
۷۹. مجمع البیان، ج۲، ص۶۷۴.
۸۰. روض الجنان، ج۴، ص۱۰۹.
۸۱. نساء/سوره۴، آیه۳۴.    
۸۲. الدرالمنثور، ج۲، ص۵۲۳.    
۸۳. مائده/سوره۵، آیه۶۷.    
۸۴. تفسیر قمی، ج۱، ص۱۷۹.
۸۵. الطبقات، ابن سعد، ج۴، ص۳۵.    
۸۶. السیرة النبویه، ج۴، ص۶۰۳.
۸۷. تاریخ طبری، ج۲، ص۶۸۰.
۸۸. انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۰۰.    
۸۹. تاریخ طبری، ج۲، ص۶۷۵.
۹۰. تاریخ طبری، ج۳، ص۴۲.
۹۱. انساب الاشراف، ج۱۱، ص۹۱.    
۹۲. جمهرة النسب، ج۱، ص۲۰۲ - ۲۰۵.
۹۳. النسب، ص۲۲۵.
۹۴. انساب الاشراف، ج۱۱، ص۹۷-۹۸.    
۹۵. جمهرة النسب، ج۱، ص۲۰۸.
۹۶. البیان والتبیین، ج۱، ص۴۷-۴۸.
۹۷. الطبقات، ابن خیاط، ص۶۸-۶۹.    
۹۸. الطبقات، ابن خیاط، ص۲۱۶.    
۹۹. تاریخ المدینه، ج۱، ص۲۴۷.    
۱۰۰. تاریخ المدینه، ج۱، ص۲۶۲-۲۶۳.    
۱۰۱. تاریخ المدینه، ج۱، ص۲۶۸.    
۱۰۲. الطبقات، ابن خیاط، ص۶۷-۶۸.    
۱۰۳. الکامل، ج۵، ص۵۶۳.
۱۰۴. الطبقات، ابن خیاط، ص۶۸-۶۹.    
۱۰۵. الطبقات، ابن خیاط، ص۶۹.    
۱۰۶. معجم البلدان، ج۳، ص۲۲.    
۱۰۷. صبح الاعشی، ج۱، ص۴۰۴.
۱۰۸. معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۲۰.
۱۰۹. الطبقات، ابن سعد، ج۵، ص۴۴.
۱۱۰. ابن سعد، ج۵، ص۴۱۹.    
۱۱۱. تاریخ المدینه، ج۱، ص۲۴۷.    
۱۱۲. الکامل، ج۵، ص۵۶۳.    



دائرةالمعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله«بنی لیث بن بکر»    




جعبه ابزار