• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بنی فهد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



از خاندان‌های علمی مکه، در شمار نویسندگان تاریخ محلی مکه است.



اعضای خاندان بزرگ ابن فهد، از فقیهان شافعی مکه ، در سده‌های ۸ تا ۱۱ ق. جایگاه علمی و مذهبی ویژه‌ای در مکه داشتند و مردان و زنانی بسیار از آن‌ها در طلب دانش به مناطقی مانند مصر و شام سفر کردند و شاگردانی پرشمار پروراندند و در حدیث، تاریخ محلی و شرح حال نگاری اعلام مکه آثاری مهم نگاشتند. دانشوران این خاندان همگی به لقب «ابن فهد» خوانده می‌شوند که از نیای آنان، عبدالله بن فهد بن نجم الدین بدانان رسیده است.
[۳] العقد الثمین، ج۸، ص۲۵.
[۴] ذیل تذکرة الحفاظ، ص۲، «مقدمه».
از میان اعضای شناخته شده این خاندان، تنها عطیه (م. ۸۷۴ق.) را مالکی مذهب دانسته‌اند.


نسب بنی فهد به گفته خود آن‌ها به محمد حنفیه فرزند امام علی علیه‌السّلام می‌رسد. از این رو، بدانان لقب «هاشمی» و «علوی» نیز داده‌اند. سیوطی به گزارش از ابراهیم بن عمر بقاعی (م. ۸۸۵ق.) در صحت این ادعا تردید کرده؛ زیرا به گفته او، شمار پشت‌های این خاندان در نسب نامه تا محمد حنفیه ۱۱ تن است که از آن چه قاعده معروف نسب شناسی (در هر سده سه پشت) اقتضا می‌کند، کمتر است.
این تردید به دلیل‌های گوناگون از جمله وجود فهرست کامل نام پشت‌ها در منابع تاریخی و شرح حال نگاری ناموجه است.
[۱۰] . نک: الدر الکمین، ص۶۸.
[۱۱] الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۹، ص۲۳۱.    
[۱۲] النجم بن فهد مورخا، ص۱۰۰-۱۰۱.



درباره خاندان ابنفهد آثاری نوشته شده است؛ همچون: المجموعة المستطابة فی تراجم فی معرفة بنی فهد و من یلتحق بهم من القرابه نوشته تقیالدینابنفهد، و بذل الجهد فی من سمی بفهد او ابنفهد نوشته نجم ابنفهد.
[۱۴] التاریخ و المورخون، ص۱۰۰.
تقی الدین فاسی و شاگردش سخاوی که هر دو با این خاندان رابطه نزدیک علمی و دوستی داشته‌اند، بسیاری از آن‌ها را در آثار خود یاد کرده‌اند.



خاندان ابنفهد، به ظاهر، بر خلاف دیگر خاندان‌های علمی مکه، کمتر عهده دار مناصب رسمی دینی و حکومتی مانند قضا، افتاء، امامت مسجدالحرام و وظایف سیاسی و حکومتی بوده‌اند.
[۱۵] . التاریخ و المورخون، ص۹۹-۱۰۰.
جمال الدین محمد بن فهد (م. ۷۳۶ق.) مدتی قاضی و مفتی مکه بوده است.
[۱۶] . نک: العقد الثمین، ج۲، ص۷۹-۸۰.



خانه بنی فهد نزدیک مسجدالحرام بوده و کتابخانه‌ای غنی در آن وجود داشته است.
[۱۹] التاریخ و المورخون، ص۱۰۱-۱۰۲.
برخی از نسخه‌های خطی این کتابخانه هنوز موجودند و برخی از این نسخه‌ها همراه کتابخانه‌هایی که در آن‌ها نگهداری می‌شوند، در منابع کتاب شناسی معرفی شده‌اند.
[۲۰] . التاریخ و المورخون، ص۱۰۳-۱۰۵.


سخاوی از غنای این کتابخانه گزارش داده و آورده که در این کتابخانه آثاری کمیاب نگهداری می‌شده است.
[۲۲] النجم بن فهد مورخا، ص۱۰۱.
[۲۳] التاریخ و المورخون، ص۱۰۳-۱۰۵.
این خاندان آرامگاهی اختصاصی در قبرستان معلات داشته‌اند.
محتمل است یکی از درهای مسجدالحرام که در قدیم «باب الفهود» خوانده می‌شده، منسوب بدین خاندان باشد.
[۲۵] . التاریخ و المورخون، ص۱۰۲.



خاندان ابنفهد سهمی مهم در تاریخ نگاریمکه داشته‌اند و شهرت آن‌ها بیشتر از این رو است.
آثار تاریخی آن‌ها شامل آگاهی‌های مذهبی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مکه و از دقتی ویژه برخوردار است. تاریخ نگاران این خاندان، تاریخ مکه را از سال اول ق. تا هنگام خود نگاشته‌اند. اهمیت کار آن‌ها بیشتر در گزارش‌های تاریخی مربوط به روزگار خود آن‌ها و دیگر، فهرست وار و روزشمار کردن تاریخ محلی مکه است. ن جم الدین عمر بن فهد، عز بن عمر بن فهد، و جار الله بن عز بن عمر بن فهد سه تن از اعضای این خاندان هستند که آگاهی‌های تاریخی مکه در زمانه خود را از سال ۸۸۵ تا ۹۴۶ق. در سه کتاب اتحاف الوری، بلوغ القری و ن یل المنی ثبت کردند و منابع بعد به همین آثار استناد جسته‌اند. فهرست نگاری بر آثار تاریخی و نیز سال شمار کردن تاریخ محلی مکه برای آسان ساختن دسترسی محققان، از ابتکارات تاریخ نگاران این خاندان است. نخست بار نجم الدین عمر بن فهد، کار سال شماری تاریخ مکه را آغاز کرد
[۲۶] . نک: الضوء اللامع، ج۶، ص۱۲۹.
و سپس فرزند و نوه و نتیجه اش این کار را ادامه دادند؛ در عصر بنی فهد، حکومت ممالیک اندک اندک پایان یافت و زمینه سلطه عثمانیان بر مکه فراهم آمد و رویدادهایی مهم رخ داد؛ از جمله رواج مذهب حنفی ، مذهب رسمی عثمانیان، در مکه و ورود فرهنگ ترکی به حجاز که در زبان عربی نیز نمود داشته و واژگان بیگانه بسیار را با خود آورده است.

آثار بنی فهد این رویدادها را افزون بر آگاهی‌هایی مهم از آداب و رسم‌های مردم مکه، وظایف و مناصب مذهبی در مسجدالحرام، موالید و وفیات و به ویژه معرفی مکان‌های مذهبی، به صورت روزشمار و با تفصیل و جزئیات فهرست کرده است. بنی فهد در این کار از دیده‌ها و شنیده‌های خود و آثار تاریخی پیشین بهره برده‌اند.


برخی از مشهورترین اعضای خاندان ابنفهد عبارتند از:
ƒ۱. جمال الدین محمد بن عبدالله بن محمد (م. ۷۳۶ق.)
محدث، فقیه و مفتی مکه، مشهور به قاضی جمال الدین بوده و در تجارت نیز دست داشته است. جمال الدین نخستین دانشور این خاندان است که آگاهی‌های درخوری از زندگی او در دست است و دانشوران خاندان ابنفهد بیشتر از نسل ابوالخیر محمد، فرزند او، هستند. منابع، مراتب علمی و اخلاقی او را ستوده‌اند. اثر مکتوبی به او نسبت نداده‌اند. جمال الدین در مکه درگذشت و در قبرستان معلات به خاک سپرده شد.
[۲۷] . العقد الثمین، ج۲، ص۷۹-۸۰.
[۲۸] ج۴، ص۸۲.
[۲۹] النجم بن فهد مورخا، ص۷۷-۷۸.


ƒ۲. تقی الدین ابوالفضل محمد بن محمد (م. ۸۷۱ق.)
وی از نامدارترین دانشمندان خاندان ابنفهد است. پدرش نجم الدین ابونصر محمد (م. ۸۱۱ق.) در جوانی از مکه به اصفون در مصر علیا رفت که در آن جا موقوفات خانوادگی داشتند.تقیالدین (م. ۷۸۷ق.) در همان جا زاده شد. از این رو، به او «اصفونی» نیز گویند. وی همراه پدر در سال ۷۹۵ق. به مکه آمد.
[۳۱] . العقد الثمین، ج۲، ص۳۳۴.
از شیوخ مکه مانند جمال الدین ابن ظهیره ، عبدالرحمن فاسی و ابوهریرة بن نقاش و نیز غیرمکیان که بدین شهر می‌آمدند، مانند مقریزی و ابن حجر عسقلانی در حدیث، تاریخ و فقه بهره برد. سپس به مدینه رفت و از رقیه بنت ابن مزروع و عبدالرحمن زرندی حدیث شنید و دو بار در سال‌های ۸۰۵ و ۸۱۶ق. به یمن رفت و از مجد لغوی صاحب القاموس و موفق علی بن ابی بکر ازرق و دیگران دانش آموخت. کسانی بسیار به ویژه در دریافت حدیث از محضرش بهره بردند
[۳۴] النجم ابن فهد مورخا، ص۸۱-۸۲.
؛ از جمله سخاوی تاریخ نگار مشهور مکه که مقام علمی او و فرزندش نجم الدین عمر بن فهد را بسیار ستوده و از آثارشان یاد کرده است.
[۳۵] . نک: الضوء اللامع، ج۴، ص۲۲۴، ۲۸۴.
[۳۶] ج۵، ص۱۷۴.
[۳۷] ج۶، ص۹۴، ۱۲۶، ۱۲۹.
[۳۸] الاعلان بالتوبیخ، ص۷۱، ۱۹۶-۱۹۷.
از علایق تقیالدین، فهرست بندی آثار پیشین، ذیل نویسی و استخراج مطالب بوده و به ظاهر، این دلبستگی از او به فرزندانش به ارث رسیده است.

تقیالدین آثاری پرشمار، بیشتر در حدیث، از خود بر جا نهاد که به صورت نسخه خطی در کتابخانه‌ها موجودند و برخی مفقود شده‌اند. کتاب الابانة مما ورد فی الجعرانه، اقتطاف النور و بهجة الدماثة بما ورد فی فضل المساجد الثلاثه از آثار او درباره مکه بوده‌اند که سخاوی از آن‌ها یاد کرده است. تنها یک اثر از تقیالدین با عنوان لحظ الالحاظ بذیل طبقات الحفاظ چاپ شده است. لحظ الالحاظ کتابی مهم در رجال و ذیلی است بر ذیل ابوالمحاسن محمد بن علی علوی حسینی دمشقی بر طبقات الحفاظشمس الدین محمد ذهبی . در لحظ الالحاظ، شرح حال رجال به ترتیب سال مرگ آن‌ها آمده و بر ۱۲ شرح حال از کتاب ذهبی و هشت شرح حال از ذیل حسینی، مطالبی افزوده شده است.
[۴۳] مجلة العرب، ج۱۱، ص۹۰۹-۹۱۳.


ƒ۳. نجم الدین عمر (محمد) بن محم د (۸۱۲-۸۸۵ق.)
محدث و فقیه شافعی از مشهورترین تاریخ نگاران مکه و نامش محمد است، ولی او را بیشتر عمر خوانده‌اند. زیر نظر پدرش تقیالدین ابوالفضل محمد، مقدمات فقه و حدیث و قرآن را آموخت. همراه پدر از مذهب حنبلی به شافعی تغییر مذهب داد و فقه شافعی را فراگرفت.

از برخی مانند ابوعبدالله فاسی، عبدالرحمن زرندی و ابوبکر مراغی حدیث دریافت کرد و اجازه روایت گرفت.
به ممالک گوناگون از جمله مصر و شام بارها سفر کرد و از دانشورانی بسیار بهره جست، مانند ابن حجر عسقلانی که در سفر قاهره در خانه همو سکنا گزید. سخاوی نیز رابطه علمی و دوستی نزدیکی با نجم الدین داشته و از او با تعابیری مانند «صاحبنا» یاد کرده است.
[۴۹] الاعلان بالتوبیخ، ص۷۱، ۱۹۶-۱۹۷.
سال شماری تاریخ محلی مکه را نخست بار او آغاز کرد و فرزندانش پی گرفتند؛ نجم الدین آثاری بسیار در تاریخ محلی مکه، حدیث و شرح حال دانشوران و محدثان نگاشته است. مشهورترین آثار او در تاریخ محلی مکه، عبارتند از: اتحاف الوری باخبار‌ام القری • کهن‌ترین کتاب سال شمار تاریخ محلی مکه که رخدادهای مکه را از سال اول ق. تا سال ۸۸۵ق. در خود دارد. دو اثر دیگر، یکی الدر الکمین بذیل العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین ذیلی است بر کتاب العقد الثمین فاسی و دیگر، غایة المرام باخبار ولاة البلد الحرام در معرفی والیان مکه به ترتیب تاریخی که از عتاب بن اسید نخستین حکمران مکه پس از اسلام آغاز شده است. نجم الدین پیش از اتمام نگارش این کتاب، درگذشته و پسرش عبدالعزیز آن را کامل نموده است. این اثر در دانشگاه‌ام القری با تحقیق شلتوت در سه مجلد چاپ شده است.

برخی از آثار او ویژه شرح حال رجال مکه و مشایخ وی و دیگران است، همچون: بذل الجهد فی من سمی بفهد و ابنفهد، التبیین للطبریین، تذکرة الاناسی باولاد ابی عبدالله الفاسی، السر الظهیری باولاد احمد النویری، غایة الامانی فی تراجم اولاد القسطلانی، المخضرمین، المشارق المنیر فی ذکر بنی ظهیره، معجم الشیوخ یا المعجم.

ƒ۴. ابوفارس عبدالعزیز بن عمر (۸۵۰-۹۲۶/۹۲۲ق.)
فرزند نجم الدین عمر، یکی از سه تاریخ نگار مشهور خاندان ابنفهد و به عز ابنفهد مشهور، در دانش حدیث، فقه، تاریخ محلی مکه، نحو و خوشنویسی چیره بود. در مکه زاده شد و تحصیلات خود را نزد دانشوران خاندانش از جمله پدر و پدر بزرگ آغاز کرد و نزد دانشورانی بسیار از جمله ابوالفتح مراغی و سخاوی، حدیث و فقه و تفسیر آموخت و اجازه دریافت کرد. او نیز همچون پدرش به نمایه نویسی کتاب‌ها و فهرست بندی متون و سال شمار کردن تاریخ محلی مکه دلبستگی داشت و سرانجام در زادگاهش مکه درگذشت.
[۵۲] . شذرات الذهب، ج۸، ص۱۴۴-۱۴۶.


عبدالعزیز آثاری بسیار در حدیث، فقه، نحو و تاریخ از خود بر جای نهاد. مهم‌ترین آثار او در تاریخ محلی مکه عبارتند از: بلوغ القری بذیل اتحاف الوری باخبار‌ام القری که ذیلی بر اتحاف الوری نوشته نجم الدین عمر است. او در این کتاب، گزارش‌های تاریخی سال ۸۸۵ تا ۹۲۲ق. را بر گزارش‌های کتاب پدرش افزوده است. بسیاری از گزارش‌ها درباره حکومت اشراف بر مکه در آن دوره تاریخی، تنها در این کتاب آمده است. از مطالب این اثر، گزارش‌هایی درباره وظایف و مناصب دینی مسجدالحرام مانند امامت، پرده داری و فراشی است. این کتاب در انتشارات دار القاهره مصر با تصحیح و تحقیق صلاح الدین بن خلیل به سال ۲۰۰۵م. در سه مجلد چاپ شده است. غایة المرام باخبار سلطنة البلد الحرام کتابی است که نجم الدین عمر پدر عبدالعزیز در حال تالیف آن درگذشت و عبدالعزیز آن را کامل کرد. این کتاب با تصحیح و تحقیق فهیم شلتوت در سه مجلد در دانشگاه‌ام القری به سال ۱۹۹۸م. چاپ شده است. از اثر دیگر عبدالعزیز در تاریخ به نام نزهة ذوی الاحلام باخبار الخطباء و الائمة و القضاة بالبلد الحرام نشانی در دست نیست.
[۵۴] هدیة العارفین، ج۱، ص۵۸۳.
[۵۵] التاریخ و المورخون، ص۱۷۸.


ƒ۵. جار الله محمد بن عبدالعزیز (۸۹۱-۹۵۴ق.)
او را محب الدین و ابوالفضل نیز خوانده‌اند؛ ولی به جار الله مشهورتر است. وی واپسین تاریخ نگار خاندان ابنفهد است که در مکه زاده شد.
[۵۷] شذرات الذهب، ج۱۰، ص۴۳۲.
[۵۸] مجلة العرب، ج۱۱، ص۹۲۷.
کراچکوفسکی، محقق روس، سبب این لقب را آن دانسته که وی سال‌ها در جده اقامت کرده و سپس به مکه بازگشته است.
[۵۹] . تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص۵۳۲.
آموختن حدیث را در چهار سالگی نزد پدرش عبدالعزیز آغاز و قرآن را حفظ کرد و از دانشوران مکه مانند سخاوی بهره برد. او سفرهای علمی بسیار داشت و بارها به مدینه، یمن، شام و مصر سفر کرد و از عبدالغنی بن بساطی ، عایشه بنت ابن عبدالهادی و محمد بن شهاب بوصیری و دیگران اجازه دریافت نمود. در حلب با شمس الدین محمد بن طولون آشنا شد و به او اجازه روایت داد و میان آن‌ها مکاتبه علمی برقرار شد.
جارالله در زادگاهش مکه درگذشت و در قبرستان معلات دفن گشت؛ جارالله به تاریخ محلی به ویژه مسائل جغرافیایی بسیار علاقه مند بود و آثاری درخور در این زمینه
[۶۲] . نک: تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص۵۳۲-۵۳۳.
و دیگر رشته‌های علمی از جمله حدیث دارد که بیشتر آن‌ها چاپ نشده‌اند. مهم‌ترین اثر او نیل المنی بذیل بلوغ القری لتکملة اتحاف الوری در تاریخ محلی مکه است که ذیلی بر ذیل پدرش عبدالعزیز بر اتحاف الوری نوشته جدش نجم الدین عمر است. او آگاهی‌های دوره خویش را بر اتحاف الوری تا سال ۹۴۹ق. افزوده است. دیگر آثار او درباره مکه، عبارتند از: بهجة الزمان بعمارة الحرمین لملوک آل عثمان ، تحفة الکرام بمرویات حجاب بیت الله الحرام، التحفة اللطیفة فی انباء المسجدالحرام و الکعبة الشریفه، حسن القری فی اودیة‌ام القری.


برخی دیگر از دانشمندان این خاندان عبارتند از: احمد بن محمد بن عبدالله (م. ۷۶۹ق.) ،
[۶۳] . العقد الثمین، ج۳، ص۱۴۵.
محمد بن محمد بن عبدالله (م. ۷۷۳ق.) ،
[۶۴] . العقد الثمین، ج۲، ص۲۹۶.
یحیی بن محمد بن عبدالله (م. ۷۸۸ق.) ،
[۶۵] . العقد الثمین، ج۷، ص۴۷۷.
ابوبکر بن محمد بن فهد (م. ۷۹۳ق.) ،
[۶۶] . العقد الثمین، ج۸، ص۲۵.
محمد بن محمد بن محمد بن عبدالله (م. ۸۱۱ق.) ،
[۶۷] . العقد الثمین، ج۲، ص۳۳۳-۳۳۴.
محمد بن محمد بن محمد بن عبدالرحمن (م. ۸۲۶ق.) ،
[۶۸] . العقد الثمین، ج۲، ص۳۴۳.
یحیی بن عبدالرحمن بن محمد (م. ۸۴۳ق.) ،
[۷۰] . الدر الکمین، ج۲، ص۱۲۴۱.
یحیی بن عمر (م. ۸۸۵ق.) .
[۷۲] . الدر الکمین، ج۲، ص۱۲۴۷.



زنانی نیز از خاندان فهد بیشتر در تدریس حدیث مشهور بوده و از دانشوران پر شماری اجازه روایت داشته و خود به طلاب حدیث اجازه گزارش می‌داده‌اند. منابع، مراتب علمی و سجایای اخلاقی این زنان را بسیار ستوده‌اند. برخی از مشهورترین آن‌ها عبارتند از: عایشه بنت عبدالرحمن (م. ۸۲۲ق.) ،
[۷۴] . العقد الثمین، ج۸، ص۲۶۸.
خدیجه سعاده بنت عبدالرحمن (م. ۸۶۰ق.) ،
[۷۵] . الدر الکمین، ج۲، ص۱۴۱۷-۱۴۱۹.
کمالیه بنت محمد (م. ۸۶۶ق.) ،
[۷۷] . الدر الکمین، ج۳، ص۱۵۳۸-۱۵۴۰.

فاطمه بنت محمد (م. ۸۷۹ق.) ،
[۷۹] . الدر الکمین، ج۲، ص۱۴۶۳-۱۴۶۶.
زینب بنت محمد (م. ۸۸۵ق.)
[۸۰] . الدر الکمین، ج۳، ص۱۶۲۵-۱۶۳۰.
و سعیده بنت محمد (م. ۸۹۱ق.) .
[۸۲] . الدر الکمین، ج۳، ص۱۵۹۵-۱۵۹۷.




۱. الاعلان بالتوبیخ: شمس الدین السخاوی (م. ۹۰۲ق..)، به کوشش فرانز روز، بیروت، دار الکتب العلمیه.
۲. البدر الطالع: محمد الشوکانی (م. ۱۲۵۰ق..)، بیروت، دار المعرفه.
۳. تاریخ نوشته‌های جغرافیایی در جهان اسلام: ایگلاتی بولیانوویچ کراچکوفسکی (م. ۱۸۸۳م..)، ترجمه: پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۹ش.
۴. التاریخ و المورخون: محمد الحبیب الهیله، مکه، موسسة الفرقان، ۱۹۹۴م.
۵. خلاصة الاثر: محمد امین المحبی (م. ۱۱۱۱ق..)، بیروت، دار صادر.
۶. دائرة المعارف بزرگ اسلامی: زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، ۱۳۷۲ش.
۷. الدر الکمین بذیل العقد الثمین: عمر بن فهد المکی (م. ۵۵۸ق..)، به کوشش ابن دهیش، مکه، مکتبة الاسدی، ۱۴۲۵ق.
۸. ذیل تذکرة الحفاظ: محمد بن علی الحسینی الدمشقی (م. ۷۶۵ق..)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
۹. شذرات الذهب: عبدالحی بن العماد (م. ۱۰۸۹ق..)، به کوشش الارنؤوط، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۰۶ق.
۱۰. الضوء اللامع: شمس الدین السخاوی (م. ۹۰۲ق..)، بیروت، دار مکتبة الحیاة.
۱۱. العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین: محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق..)، به کوشش فؤاد سیر، مصر، الرساله، ۱۴۰۶ق.
۱۲. الکواکب السائره: نجم الدین محمد بن محمد الغزی (م. ۱۰۶۱ق..)، به کوشش المنصور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
۱۳. لحظ الالحاظ: محمد بن محمد ابنفهد (م. ۸۷۱ق..)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
۱۴. النجم بن فهد مورخا: سعاد بنت ابراهیم بن محمد الحسن (م. ۸۸۵ق..)، مکه، ۱۴۱۵ق.
۱۵. نظم العقیان فی اعیان الاعیان: السیوطی (م. ۹۱۱ق..)، بیروت، المکتبة العلمیه.
۱۶. هدیة العارفین: اسماعیل پاشا (م. ۱۳۳۹ق..)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.




۱. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۶، ج۱۲۶.    
۲. نظم العقیان فی اعیان الاعیان، السیوطی، ص۱۷۰.    
۳. العقد الثمین، ج۸، ص۲۵.
۴. ذیل تذکرة الحفاظ، ص۲، «مقدمه».
۵. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۵، ج۱۴۸.    
۶. الکواکب السائره باعیان المئه العاشره، الغزی، نجم الدین، ج۱، ص۲۳۹.    
۷. خلاصه الاثر فی اعیان القرن الحادی عشر، المحبی، ج۲، ص۴۵۷    
۸. نظم العقیان فی اعیان الاعیان، السیوطی، ص۱۷۰-۱۷۱.    
۹. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ص۴۲۷، «ابن فهد».    
۱۰. . نک: الدر الکمین، ص۶۸.
۱۱. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۹، ص۲۳۱.    
۱۲. النجم بن فهد مورخا، ص۱۰۰-۱۰۱.
۱۳. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۵، ج۱۴۸.    
۱۴. التاریخ و المورخون، ص۱۰۰.
۱۵. . التاریخ و المورخون، ص۹۹-۱۰۰.
۱۶. . نک: العقد الثمین، ج۲، ص۷۹-۸۰.
۱۷. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۹، ص۲۸۲.    
۱۸. الکواکب السائره باعیان المئه العاشره، الغزی، نجم الدین، ج۱، ص۲۲۲-۲۲۳.    
۱۹. التاریخ و المورخون، ص۱۰۱-۱۰۲.
۲۰. . التاریخ و المورخون، ص۱۰۳-۱۰۵.
۲۱. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۹، ص۲۸۲.    
۲۲. النجم بن فهد مورخا، ص۱۰۱.
۲۳. التاریخ و المورخون، ص۱۰۳-۱۰۵.
۲۴. الکواکب السائره باعیان المئه العاشره، الغزی، نجم الدین، ج۱، ص۲۲۲-۲۲۳.    
۲۵. . التاریخ و المورخون، ص۱۰۲.
۲۶. . نک: الضوء اللامع، ج۶، ص۱۲۹.
۲۷. . العقد الثمین، ج۲، ص۷۹-۸۰.
۲۸. ج۴، ص۸۲.
۲۹. النجم بن فهد مورخا، ص۷۷-۷۸.
۳۰. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین،ج۹، ص۲۸۱.    
۳۱. . العقد الثمین، ج۲، ص۳۳۴.
۳۲. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۹، ص۲۸۱-۲۸۲.    
۳۳. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۹، ص۲۸۳.    
۳۴. النجم ابن فهد مورخا، ص۸۱-۸۲.
۳۵. . نک: الضوء اللامع، ج۴، ص۲۲۴، ۲۸۴.
۳۶. ج۵، ص۱۷۴.
۳۷. ج۶، ص۹۴، ۱۲۶، ۱۲۹.
۳۸. الاعلان بالتوبیخ، ص۷۱، ۱۹۶-۱۹۷.
۳۹. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ص۴۲۷، «ابن فهد».    
۴۰. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۹، ص۲۸۲.    
۴۱. لحظ الالحاظ بذیل طبقات الحفاظ، ابن فهد، ص۱، ص۵۱.(لحظ الالحاظ، ص۶۹-۷۱.)    
۴۲. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ص۴۲۷، «ابن فهد».    
۴۳. مجلة العرب، ج۱۱، ص۹۰۹-۹۱۳.
۴۴. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۶، ص۱۲۶.    
۴۵. البدر الطالع بمحاسن من بعد القرن السابع، الشوکانی، ج۱، ص۵۱۲-۵۱۳.    
۴۶. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۶، ص۱۲۶.    
۴۷. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۶، ص۱۲۷.    
۴۸. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۴،ص۲۲۴، ۲۸۴؛ ج۵، ص۱۷۴؛ ج۶، ص۹۴، ۱۲۶، ۱۲۹.    
۴۹. الاعلان بالتوبیخ، ص۷۱، ۱۹۶-۱۹۷.
۵۰. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۴، ص۲۲۴-۲۲۵.    
۵۱. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۴، ص۲۲۴-۲۲۵.    
۵۲. . شذرات الذهب، ج۸، ص۱۴۴-۱۴۶.
۵۳. الکواکب السائره باعیان المئه العاشره، الغزی، نجم الدین، ج۱، ص۲۳۹.    
۵۴. هدیة العارفین، ج۱، ص۵۸۳.
۵۵. التاریخ و المورخون، ص۱۷۸.
۵۶. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۳، ص۵۲.    
۵۷. شذرات الذهب، ج۱۰، ص۴۳۲.
۵۸. مجلة العرب، ج۱۱، ص۹۲۷.
۵۹. . تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص۵۳۲.
۶۰. الکواکب السائره باعیان المئه العاشره، الغزی، نجم الدین، ج۲، ص۱۳۱.    
۶۱. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۳، ص۵۲.    
۶۲. . نک: تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص۵۳۲-۵۳۳.
۶۳. . العقد الثمین، ج۳، ص۱۴۵.
۶۴. . العقد الثمین، ج۲، ص۲۹۶.
۶۵. . العقد الثمین، ج۷، ص۴۷۷.
۶۶. . العقد الثمین، ج۸، ص۲۵.
۶۷. . العقد الثمین، ج۲، ص۳۳۳-۳۳۴.
۶۸. . العقد الثمین، ج۲، ص۳۴۳.
۶۹. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۱۱، ص۱۱۱.    
۷۰. . الدر الکمین، ج۲، ص۱۲۴۱.
۷۱. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۱۰، ص۲۳۳.    
۷۲. . الدر الکمین، ج۲، ص۱۲۴۷.
۷۳. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین،ج۱۰، ص۲۳۸؛ ج۶، ص۱۲۶، ۱۲۸.    
۷۴. . العقد الثمین، ج۸، ص۲۶۸.
۷۵. . الدر الکمین، ج۲، ص۱۴۱۷-۱۴۱۹.
۷۶. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۱۲، ص۲۸.    
۷۷. . الدر الکمین، ج۳، ص۱۵۳۸-۱۵۴۰.
۷۸. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۱۲، ص۱۲۱.    
۷۹. . الدر الکمین، ج۲، ص۱۴۶۳-۱۴۶۶.
۸۰. . الدر الکمین، ج۳، ص۱۶۲۵-۱۶۳۰.
۸۱. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین،ج۱۲، ص۱۵۹.    
۸۲. . الدر الکمین، ج۳، ص۱۵۹۵-۱۵۹۷.
۸۳. الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، السخاوی، شمس الدین، ج۱۲، ص۱۴۶.    



حوزه نمایندگی ولی فقه در امور حج و زیارت مقاله «بنی‌فهد»    


رده‌های این صفحه : قبائل عرب | نسب شناسی




جعبه ابزار