• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بنی عمرو بن عمیر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



شاخه‌ای برجسته از قبیله عدنانی ثقیف ساکن در طائف بودند.



شاخه‌ای برجسته از قبیله عدنانی ثقیف
[۱] تاریخ العرب، ج۴، ص۱۵۳-۱۵۴.
ساکن در طائف بودند.آنان در طائف می‌زیستند و در حوادث تاریخی نقشی فراوان داشتند و ثروتمندانی گشاده دست و رباخوار بودند.
[۲] تاریخ العرب، ج۴، ص۱۵۲-۱۵۴.
با توجه به رونق کشاورزی در آن شهر به احتمال فراوان درآمدهایی نیز از این طریق داشته‌اند. برخی از ایشان با توجه به داشتن تمکن مالی، همسران بسیاری داشتند، چنان که ابن حبیب از مسعود بن عمرو بن عمیر و فرزندش عروه به «مردان ۱۰ همسری» یاد کرده است.


عمرو بن عمیر از همسرش قلابه دختر حارث بن کلده ثقفی فرزندانی به نام‌های حبیب، مسعود، عبدیالیل، ربیعه و کنانه داشت که معاصر پیامبر بودند.

۲.۱ - مشهورترین فرزند

از میان آنان عبدیالیل در طائف صاحب نظر بود و مردم به رای او عمل می‌کردند. در گزارش اغراق آمیزی مردم طائف در آستانه ظهور اسلام در پی دیدن شهاب سنگ‌های فراوان نظر او را جویا شدند و او گفته بود: اگر این ستارگان شناخته شده باشند نشانه پایان دنیاست و اگر نباشند نشانه پیشامد و خبر تازه‌ای است.
[۶] قرطبی، محمد، تفسیر قرطبی، ج۱۰، ص۱۲.
حبیب نیز در میان اهالی طائف از موقعیت ممتازی برخوردار بود، به گونه‌ای که او را شایسته نبوت می‌دانستند. بنابر روایت ابن عباس مراد از مردِ شریف طائف که به زعم مشرکان، وحی باید بر وی یا مردی شریف از مکه نازل می‌شد، حبیب است.
[۸] قرطبی، محمد، تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۵۶.
آیه «و قالوا لَولا نُزِّلَ هـذا القُرءانُ عَلی رَجُل مِنَ القَریَتَینِ عَظیم» در پی چنین ادعایی و در پاسخ آنان، آیه «اَهُم یَقسِمونَ رَحمَتَ رَبِّکَ» نازل شد.
[۱۲] قرطبی، محمد، تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۵۶.
از این خاندان امیة بن ابی الصلت ثقفی شاعر معروف عرب، نبیره عمروبن عمیر نیز خود را شایسته پیامبری می‌دانست.


آنان همچون سایر ثقیف به بت لات توجه خاصی داشتند.
[۱۴] ابن‌سیدالناس، عیون الاثر، ج۲، ص۳۲.
[۱۵] ابن‌سیدالناس، عیون الاثر، ج۲، ص۷۱.
منابع از درگیری بنی عمرو با بنی مالک از دیگر تیره‌های ثقیف در بیرون طائف یاد کرده‌اند که طی آن شکست سختی را بر بنی مالک وارد کردند.
ارتباط بنی عمرو با دیگر قبایل حجاز از جمله قریش را می‌توان در نوع روابط ثقیف با این قبایل جست و جو کرد.


با ظهور اسلام بنی عمرو نیز در کنار قریش به انکار اسلام پرداختند. مفسران آیه «اَم یَحسَبونَ اَنّا لا نَسمَعُ سِرَّهُم و نَجوهُم» را نشانه همراهی حبیب با صفوان بن امیه و ربیعه در انکار اسلام و قدرت خدا می‌دانند و معتقدند این آیه در رد عقیده سه نفر است که دو تای آنان قریشی و سومی از بنی عمرو بن عمیر یا دو تای آنان از بنی عمرو بن عمیر و سومی از قریش است که در کنار کعبه نشسته بودند و می‌گفتند: آیا خدا سخنان آهسته ما را چنان که محمد ادعا می‌کند می‌شنود؟ یکی گفت: نه و دیگری گفت: شاید قسمتی را بشنود و آن یک گفت: اگر بلند سخن بگوییم می‌شنود.
[۱۸] میبدی، کشف الاسرار، ج۹، ص۸۵.



همچنین آمده است که وقتی پیامبر در سال دهم بعثت برای گسترش دعوت خویش به طائف سفر کرد ضمن ملاقات با فرزندان عمرو بن عمیر و اقامت ۱۰ روزه‌اش در آن شهر، اشراف و مردم را به اسلام فرا خواند. عبدیالیل، مسعود و حبیب که در آن دوره رهبران ثقیف بودند، با رد دعوت پیامبر ضمن توهین به حضرت، به تحریک کودکان و سفیهان شهر بر ضدّ پیامبر پرداختند.
[۲۱] روض الجنان، ج۱۷، ص۲۷۶.
برخی واکنش بنی عمرو را ناشی از تحریک قریش می‌دانند.
[۲۲] تاریخ صدر اسلام، ص۲۹۶-۲۹۷.

تنها آمده است که زنی به نام برزه نوه عمرو بن عمیر به همراه همسرش صفوان بن امیه قریشی در نبرد احد حضور داشت. با فتح مکه در سال هشتم هجری، طائف در برابر محاصره پیامبر مقاومت کرد و احتمالا بنی عمرو بن عمیر که از رهبران ثقیف بودند در این کار نقش برجسته‌ای داشتند.

۵.۱ - شأن نزول آیات ۲۲ - ۲۴ انشقاق

برخی مفسران آیات «بَلِ الَّذینَ کَفَروا یُکَذِّبون• واللّهُ اَعلَمُ بِما یوعون• فَبَشِّرهُم بِعَذاب اَلیم» را که در طائف بر پیامبر نازل شده در شان فرزندان عمرو بن عمیر دانسته‌اند که در آن زمان بر کفر خود ماندند.
[۲۶] قرطبی، محمد، تفسیر قرطبی، ج۱۹، ص۱۸۵.
در این آیات آنان کافرانی خوانده شده‌اند که خداوند از درون‌شان آگاه است و به عذابی دردناک گرفتار خواهند شد.


بنابر گزارش‌های تاریخی نخستین گرونده به اسلام از بنی عمرو بن عمیر، عروة بن مسعود بن عمرو بن عمیر است.
او که متخصص ساخت جنگ افزارهایی چون منجنیق بود در سال دهم هجری به مدینه رفت و مسلمان شد و از آن حضرت اجازه خواست برای دعوت اهالی ثقیف به طائف برود و چون به احترام و جایگاه خودبین آنان مطمئن بود، پیش بینی پیامبر مبنی بر احتمال کشته شدنش در طائف را نپذیرفت.

۶.۱ - کشته شدن عروة بن مسعود

پیامبر او را به مؤمن انطاکیه مذکور در سوره یس تشبیه کرد که قوم خود را به دین خدا فرا خواند؛ ولی آنان وی را کشتند.

۶.۲ - نحوه پذیرش اسلام

بنی عمرو در کنار ثقیف در واپسین سال حیات پیامبر و پس از آنکه شاهد حضور هیئت‌های قبایل منطقه در مدینه بودند
[۲۸] تاریخ العرب، ج۴، ص۱۵۵.
تصمیم گرفتند عبدیالیل بن عمرو بن عمیر را برای مذاکره درباره نحوه پذیرش اسلام به مدینه بفرستند؛ اما عبدیالیل از ترس آنکه مبادا پس از مسلمان شدن و بازگشت به طائف همچون عروة بن مسعود کشته شود، نپذیرفت و خواستار اعزام افرادی همراه خود به مدینه شد. این هیئت که به وفد ثقیف معروف است، از ده‌ها ثقفی تشکیل می‌شد که ریاست آن را عبدیالیل بر عهده داشت.
[۳۰] ابن‌سعد، محمد، الطبقات، ج۵، ص۵۰۶.
بنا به گزارش دیگری ریاست آنان را ۶ تن از جمله عبدیالیل و دو پسرش ربیعه و کنانه بر عهده داشتند. بنابه گزارش مدائنی از بین افراد وفد، کنانه بن عبدیالیل بن عمرو بن عمیر اسلام را نپذیرفت و به روم رفت و مسیحی شد و همانجا درگذشت.


بنی عمرو بن عمیر پس از قبول اسلام همچنان در پی درآمدهای نامشروع خود از طریق ربا بودند.

۷.۱ - شأن نزول آیات ۲۷۸ - ۲۷۹ سوره بقره

در این میان بنی مغیره از خاندان‌های قریشی ـ و به نقلی عباس بن عبدالمطلب ـ با خودداری از پرداخت سود پولهای دریافتی از بنی عمرو بن عمیر به نزد عتاب بن اسید حاکم مکه شکایت بردند.
[۳۳] ماوردی، تفسیر ماوردی، ج۱، ص۳۵۱.
عتاب جریان را به پیامبر گزارش داد که آیاتِ «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اتَّقوا اللّهَ وذَروا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبوا اِن کُنتُم مُؤمِنین• فَاِن لَم تَفعَلوا فَاذَنوا بِحَرب مِنَ اللّهِ و رَسولِهِ و اِن تُبتُم فَلَکُم رُءوسُ اَمولِکُم لا تَظلِمونَ و لاتُظلَمون» نازل شد. در این آیات خداوند مؤمنان را به رها کردن آنچه از مطالبات ربا باقی مانده فرمان می‌دهد و به آنان هشدار می‌دهد در صورتی که به کار خود ادامه داده، تسلیم حکم الهی نشوید پیامبر حق دارد با جنگ و توسل به نیروی نظامی جلوی شما را بگیرد؛ اما اگر توبه کنید حق دارید سرمایه‌های اصلی خود را بدون هیچ سودی از مردم بگیرید. پس از آن رسول خدا عتاب بن اسید را بر جنگیدن با بنی عمرو بن عمیر در صورت عمل نکردن به مفاد آیه موظف ساخت.
[۳۵] طبری، ابوجعفر، جامع البیان، مج ۳، ج۳، ص۱۴۶-۱۴۷.
فرزندان عمرو بن عمیر از سود اموال خود گذشته، اصل سرمایه را از بنی مغیره خواستند. بنو مغیره ادعای تنگدستی کرده، تا زمان فرا رسیدن محصول مهلت خواستند. چون طلبکاران از دادن مهلت پرهیز کردند آیه «و اِن کانَ ذو عُسرَة فَنَظِرَةٌ اِلی مَیسَرَة» «و اگر (بدهکارتان) تنگدست باشد، پس تا(هنگام)گشایش، مهلتی (به او دهید)» نازل شد.
[۳۷] واحدی، علی، اسباب النزول، ص۸۲.



گزارش‌های متعدد تاریخی از نقش فرماندهان ثقفی از شاخه بنی عمرو بن عمیر در فتوحات اسلامی حکایت می‌کند. یکی از این فرماندهان ابوعبید بن مسعود بن عمرو بن عمیر (پدر مختار) است که همراه گروهی دیگر از برادران و نزدیکان خود در جنگ جِسر (در سال ۱۲ هجری) کشته شد. این جنگ بین مسلمانان و بخشی از سپاه ساسانی اتفاق افتاد و بنا به وصیت ابوعبید پس از او جبربن ابی عبید و پس از او به ترتیب ابوالجبر بن ابی عبید، حبیب بن ربیعه، ابوقیس بن حبیب بن ربیعه و عبدالله بن مسعود همگی از خاندان عمرو بن عمیر فرماندهی سپاه مسلمانان را بر عهده گرفتند و کشته شدند. مدائنی ابوالحکم بن حبیب بن ربیعه بن عمرو بن عمیر را جزو کشتگان این نبرد ذکر کرده است.


از افراد منسوب به این خاندان ابومحجن بن حبیب بن عمرو بن عمیر شاعر معروف است که صحابت پیامبر را ادراک و احادیثی نقل کرده است. او به سبب اصرار بر شرابخواری به دستور عمر ۷ بار حد خورد و تبعید شد. گفته شده: فرزند او عبدالله نزد معاویه آمد و به طمع دریافت مال، علی (علیه‌السّلام) را به ترس و بخل متهم کرد که حتی معاویه وی را به دروغگویی درباره علی (علیه‌السّلام) متهم ساخت. قاسم بن ربیعة بن امیة بن ابی الصلت نیز کارگزار عثمان در طائف بود.
[۴۳] الاکمال، ج۶، ص۳۰۲.



از مشهورترین افراد خاندان عمرو بن عمیر مختار بن ابی عبید بن مسعود ثقفی است که بسیاری از قاتلان امام حسین (علیه‌السّلام) را در کوفه کشت. از نویسندگان مشهور وابسته به خاندان عمرو بن عمیر در قرن سوم ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال معروف به ابن هلال ثقفی صاحب کتاب الغارات و حدود ۵۰ کتاب دیگر است. او که از نوادگان مسعود بن عمرو بن عمیر است در کوفه زندگی می‌کرد و زیدی مذهب بود؛ اما در نهایت به امامیه گروید و پس از مهاجرت به اصفهان در سال ۲۸۳ درگذشت.


اسباب النزول؛ الاصابة فی تمییز الصحابه؛ الاکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف والمختلف فی الاسماء والکنی والانساب؛ الامامة و السیاسه؛ البدء و التاریخ؛ البدایة و النهایه؛ البرهان فی تفسیر القرآن؛ تاریخ خلیفة بن خیاط؛ تاریخ صدر اسلام؛ تاریخ العرب قبل الاسلام؛ جامع البیان عن تاویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن؛ قرطبی؛ حقایق التاویل فی متشابه التنزیل؛ روض الجنان و روح الجنان؛ الشافی فی الامامه؛ الطبقات الکبری؛ عیون الاثر فی فنون المغازی و الشمائل و السیر؛ الغدیر فی الکتاب والسنة والادب؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ المحبر؛ معجم الادباء؛ معجم ما استعجم من اسماءالبلاد و المواضع؛ المغازی؛ النکت و العیون، ماوردی.


۱. تاریخ العرب، ج۴، ص۱۵۳-۱۵۴.
۲. تاریخ العرب، ج۴، ص۱۵۲-۱۵۴.
۳. ابن‌حبیب، محمد، المحبر، ص۳۵۷.    
۴. ابن‌حبیب، محمد، المحبر، ص۴۶۰.    
۵. عسقلانی، ابن‌حجر، الاصابه، ج۵، ص۱۹۲.    
۶. قرطبی، محمد، تفسیر قرطبی، ج۱۰، ص۱۲.
۷. عسقلانی، ابن‌حجر، الاصابه، ج۵، ص۱۹۲.    
۸. قرطبی، محمد، تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۵۶.
۹. زخرف/سوره۴۳، آیه۳۱.    
۱۰. زخرف/سوره۴۳، آیه۳۲.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۹، ص۷۱.    
۱۲. قرطبی، محمد، تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۵۶.
۱۳. شریف‌رضی، حقایق التاویل، ص۶۶.    
۱۴. ابن‌سیدالناس، عیون الاثر، ج۲، ص۳۲.
۱۵. ابن‌سیدالناس، عیون الاثر، ج۲، ص۷۱.
۱۶. بکری، عبدالله، معجم ما استعجم، ج۱، ص۱۹۷.    
۱۷. زخرف/سوره۴۳، آیه۸۰.    
۱۸. میبدی، کشف الاسرار، ج۹، ص۸۵.
۱۹. مقدسی، مطهر، البدء والتاریخ، ج۴، ص۱۵۵.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۹، ص۱۳۹.    
۲۱. روض الجنان، ج۱۷، ص۲۷۶.
۲۲. تاریخ صدر اسلام، ص۲۹۶-۲۹۷.
۲۳. ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة والنهایه، ج۴، ص۱۲.    
۲۴. انشقاق/سوره۸۴، آیه۲۲-۲۴.    
۲۵. زرکشی، بدرالدین، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۱۹۷.    
۲۶. قرطبی، محمد، تفسیر قرطبی، ج۱۹، ص۱۸۵.
۲۷. واقدی، محمد، المغازی، ج۳، ص۹۶۰-۹۶۱.    
۲۸. تاریخ العرب، ج۴، ص۱۵۵.
۲۹. واقدی، محمد، المغازی، ج۳، ص۹۶۲-۹۶۳.    
۳۰. ابن‌سعد، محمد، الطبقات، ج۵، ص۵۰۶.
۳۱. ابن‌سعد، محمد، الطبقات، ج۱، ص۳۱۳.    
۳۲. ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة والنهایه، ج۴، ص۳۹۶.    
۳۳. ماوردی، تفسیر ماوردی، ج۱، ص۳۵۱.
۳۴. بقره/سوره۲، آیه۲۷۸-۲۷۹.    
۳۵. طبری، ابوجعفر، جامع البیان، مج ۳، ج۳، ص۱۴۶-۱۴۷.
۳۶. بقره/سوره۲، آیه۲۸۰.    
۳۷. واحدی، علی، اسباب النزول، ص۸۲.
۳۸. ابن‌خیاط، خلیفه، تاریخ ابن خیاط، ص۸۳.    
۳۹. عسقلانی، ابن‌حجر، الاصابه، ج۷، ص۷۸.    
۴۰. عسقلانی، ابن‌حجر، الاصابه، ج۷، ص۳۰۱.    
۴۱. علامه امینی، الغدیر، ج۱۰، ص۹۶.    
۴۲. ابن‌قتیبه، الامامة والسیاسه، ج۱، ص۱۳۴.    
۴۳. الاکمال، ج۶، ص۳۰۲.
۴۴. شریف مرتضی، الشافی، ج۳، ص۲۲۳.    
۴۵. یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۱، ص۲۳۲-۲۳۳.    



دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله«بنی عمرو بن عمیر»    




جعبه ابزار