بغض (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بغض، ضد
حب و به معنای تنفر نفس از چیزی است که نسبت به آن بی میل باشد.
در این مقاله آیاتی معرفی میشوند که در آنها از واژه «اضغان»، «
بغضاء»، «شنئان»، «غل»، «مقت» و هر آنچه معنای «
بغض» را میفهماند، استفاده شده است.
بغض امری نفسانی است و منشأ
اثر خارجی بودن در آن مورد نظر نیست، برخلاف مفهوم
عداوت و خصومت که انجام دادن کار دشمنانه جزئی از معنای آن است. البته
بغض و نفرت ممکن است در بیشتر موارد موجب دشمنی گردد؛ ولی این امر به معنای یکی بودن
مفهوم آن دو نیست
بلکه این دو مفهوم رابطه
اعم و
اخص دارند،
و هر دشمنی ناشی از
بغض است؛ اما هر
بغضی، موجب دشمنی نیست.
مفهوم
بغض در
قرآن کریم همانند مفهوم حب (دوستی) به دو صورت مثبت و منفی وصف شده است: در مواردی که نفرت
کافران از
مؤمنان یا احساس
تنفر و
کینه مؤمنی نسبت به
برادر دینی وی بیان میگردد، به صورت عملی ناپسند و منفی جلوه کرده و در آیاتی که به بیان بیزاری مؤمنان از
کافران وکفرشان پرداخته، این امر جنبه مثبت به خود گرفته و برائت
نامیده میشود.
مفهوم
بغض در
قرآن کریم در قالب واژه «
بَغْضاء» به معنای شدت
بغض و نفرت
به کار رفته است. ۴مورد از موارد پنج گانه استعمال این واژه در کنار واژه
عداوت است که این امر نشان از ارتباط تنگاتنگ این دو مفهوم دارد و شاید به همین جهت نیز خداوند هشدار داده است که مبادا
بغض و نفرت مؤمنان از
کافران، ایشان را به دشمنی و
ظلم به آنان مبتلا کند: «و لا یَجرِمَنَّکُم شَنَانُ قَوم... اَن تَعتَدوا...».
افزون بر واژه
بغض، الفاظ دیگری نیز نزدیک به این مفهوم در
قرآن استعمال شده است؛ مانند: «شنئان» به معنای تنفر،
«مقت» به معنای نفرت شدید و همراه استحقار،
«اضغان» به مفهوم کینه و نفرت ریشهدار و عمیق
و «غِلّ» به معنای
بغض خفیف جمع شده در
سینه.
مجموع این
الفاظ که مفهومی نزدیک به مفهوم
بغض دارد، ۱۱ بار در
قرآن بکار رفته است. افزون بر این موارد واژه «عداوت» نیز بر مفهوم نفرتی که در رفتار شخص
اثر خارجی گذاشته باشد، دلالت دارد.
از دیگر
مفاهیم نزدیک به
بغض، واژه «حِقْد»، به معنای نفرت ریشهدار و عمیق و سرشته شدن
قلب انسان با آن است.
البته این کلمه در
قرآن به کار نرفتهاست.
در
قرآن کریم موضوع
بغض در سه محور قابل پیگیری است: نفی
بغض مؤمنان نسبت به یکدیگر،
بغض میان مؤمنان و
کافران و
بغض میان
یهود و
نصارا. در آیاتی از
قرآن بیان شده که مؤمنان نباید از یکدیگر کینه و ناراحتی داشته باشند
و باید از خداوند بخواهند تا دشمنی ایشان با برادران
ایمانی را زدوده و هیچ کینه و خصومتی در دلهاشان نسبت به یکدیگر باقی نگذارد.
این مسئله تا بدان پایه اهمیت دارد که
بغض و نفرت نسبت به مؤمنان و به ویژه اولیای
الهی، موجب از بین رفتن ایمان و استحقاق
عذاب دوزخ میشود که نمونههای فراوانی از آن در
روایات نقل شده است، چنان که آمده است: هرکس با
بغض و نفرت خاندان
پیامبر از
دنیا برود، هرگز
بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد.
آثار
بغض با توجه به آیات
قرآن عبارتند از:
بغض، زمینه ساز انحراف از
عدالت :
«... ولایجرمنکم شنـان قوم علی الاتعدلوا...؛
... و البته نباید دشمنی گروهی شما را بر آن دارد که عدالت نکنید....»
بغض، زمینه ساز
تجاوز و تعدی به دیگران:
«... ولایجرمنکم شنـان قوم ان صدوکم عن المسجد الحرام ان تعتدوا...؛
... و البته نبايد كينهتوزى گروهى كه شما را از مسجد الحرام باز داشتند شما را به تعدى وادارد....»
کینه توزی در
جامعه، مانع پیروزی و موفقیت در
جنگ :
«... و القینا بینهم العدوة والبغضآء الی یوم القیـمة کلمآ اوقدوا نارا للحرب اطفاها الله...؛
... و تا روز قيامت ميانشان دشمنى و كينه افكنديم هر بار كه آتشى براى پيكار برافروختند خدا آن را خاموش ساخت....»
یک احتمال این است که «کلما اوقدوا...» بیان «والقینا بینهم...» باشد.
بغض داشتن نسبت به
مؤمنان، صفتى ناپسند:
«والّذين جاءو من بعدهم يقولون ربّنا ... ولاتجعل فى قلوبنا غلّا لّلّذين ءامنوا ...؛
و كساني كه بعد از آنها آمدند و ميگويند: پروردگارا! ... و كينه اي نسبت به مؤ منان قرار مده،....»
زدوده شدن كينه و
بغض، از دلهاى اهل
بهشت:
۱. «والذین ءامنوا وعملوا الصـلحـت... اولـئک اصحـب الجنة هم... ونزعنا ما فی صدورهم من غل...؛
و کسانی که
ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند... آنان همدم بهشتند... و هر گونه کینهای را از سینه هایشان میزداییم...»
۲. «ان المتقین فی جنت و عیون... و نزعنا ما فی صدورهم من غل اخونا علی سرر متقـبلین؛
بی گمان پرهیزگاران در باغها و چشمه سارانند... و آنچه
کینه (و شائبههای نفسانی) در سینههای آنان است برکنیم برادرانه بر تختهایی روبروی یکدیگر نشستهاند»
زمینههای رفع
بغض عبارتند از:
ایمان، زمینه زدوده شدن
بغض از دلها:
«والذین ءامنوا وعملوا الصـلحـت... ونزعنا ما فی صدورهم من غل تجری من تحتهم الانهـر...؛
و کسانی که
ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند... و هر گونه کینهای را از سینه هایشان میزداییم از زیر (قصرهای) شان نهرها جاری است...»
تقوا، عامل زدوده شدن
بغض و کینه از دلها:
«ان المتقین فی جنت و عیون... و نزعنا ما فی صدورهم من غل اخونا علی سرر متقـبلین؛
بی گمان پرهیزگاران در باغها و چشمه سارانند... و آنچه کینه (و شائبههای نفسانی) در سینههای آنان است برکنیم برادرانه بر تختهایی روبروی یکدیگر نشستهاند.»
عمل صالح ، زمینه ساز زدوده شدن
بغض از دلها:
«والذین ءامنوا وعملوا الصـلحـت... ونزعنا ما فی صدورهم من غل تجری من تحتهم الانهـر...؛
و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند... و هر گونه کینهای را از سینه هایشان میزداییم از زیر (قصرهای) شان نهرها جاری است....»
صفات و دلایلی موجب میشود که
بغض و کینه به وجود آید و خداوند به این عوامل در آیات
قرآن اشاره فرموده است.
بیماردلی، زمینه ساز
بغض با
دین و دینداران:
«ام حسب الذین فی قلوبهم مرض ان لن یخرج الله اضغـنهم؛
آیا کسانی که در دلهایشان مرضی هست پنداشتند که خدا هرگز کینه آنان را آشکار نخواهد کرد.»
جلوگیری مشرکان از ورود
مسلمانان به
مسجدالحرام، مایه
بغض و کینه مؤمنان نسبت به آنان:
«یـایها الذین ءامنوا... ولایجرمنکم شنـان قوم ان صدوکم عن المسجد الحرام ان تعتدوا...؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید... و البته نباید کینه توزی گروهی که شما را از مسجد الحرام باز داشتند شما را به تعدی وادارد....»
شرک مشرکان، عامل
بغض ابراهیم علیهالسلام نسبت به آنان:
«قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابرهیم والذین معه اذ قالوا لقومهم انا برءؤا منکم ومما تعبدون من دون الله
کفرنا بکم و بدا بیننا و بینکم العدوة
والبغضاء ابدا حتی تؤمنوا بالله وحده...؛
قطعا برای شما در (پیروی از) ابراهیم و کسانی که با اویند سرمشقی نیکوست آنگاه که به قوم خود گفتند ما از شما و از آنچه به جای خدا میپرستید بیزاریم به شما
کفر میورزیم و میان ما و شما دشمنی و کینه همیشگی پدیدار شده تا وقتی که فقط به خدا ایمان آورید...»
شیطان، همواره در صدد ایجاد
بغض در میان اهل ایمان:
«یـایها الذین ءامنوا... انما یرید الشیطـن ان یوقع بینکم العدوة والبغضآء فی الخمر والمیسر...؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید... همانا شیطان میخواهد با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند...»
شیطان با تزیین قماربازی و شرابخواری،
انسان را بدان تشویق میکند و در پی آن با زایل شدن عقل و حالت
مستی که پس از شرب
خمر یا
بُرد در
قمار بر وی عارض میشود یا ناراحتی و شوکی که بر اثر باخت در قمار برای وی پیش میآید، بر وی مسلط شده، وی را به کارهایی که باعث
بغض و دشمنی با دیگر مؤمنان میشود، وا میدارد.
جوامع گرفتار به
لعنت الهی، همواره در خطر کینه توزی با یکدیگر:
«وقالت الیهود یدالله مغلولة غلت ایدیهم ولعنوا بما قالوا... والقینا بینهم العدوة والبغضآء الی یوم القیـمة...؛
و یهود گفتند دست خدا بسته است دستهای خودشان بسته باد و به (سزای) آنچه گفتند از رحمت خدا دور شوند... و تا روز قیامت میانشان دشمنی و کینه افکندیم....»
نافرمانی خدا و
رسول، زمینه ساز
بغض و کینه در میان مسلمانان:
«انما یرید الشیطـن ان یوقع بینکم العدوة والبغضآء فی الخمر والمیسر ویصدکم عن ذکر الله وعن الصلوة فهل انتم منتهون واطیعوا الله واطیعوا الرسول واحذروا فان تولیتم فاعلموا انما علی رسولنا البلـغ المبین؛
همانا شیطان میخواهد با
شراب و
قمار میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا و از
نماز باز دارد پس آیا شما دست برمی دارید و اطاعت خدا و اطاعت پیامبر کنید و (از گناهان) برحذر باشید پس اگر روی گرداندید بدانید که بر عهده
پیامبر ما فقط رساندن (پیام) آشکار است.»
بغض ابراهیم (قرآن)،
بغض به دشمنان (قرآن)،
بغض بیماردلان (قرآن)،
بغض پیروان ابراهیم (قرآن)،
بغض خدا (قرآن)،
بغض کافران (قرآن)،
بغض متقین (قرآن)،
بغض مسیحیان (قرآن)،
بغض مشرکان (قرآن)،
بغض مؤمنان (قرآن)،
بغض یهود (قرآن).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۲۶۹، برگرفته از مقاله «بغض». دائرةالمعارف قرآن کریم برگرفته از مقاله «بغض در قرآن».