بصری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بُصْری، شهری باستانی در جنوب
سوریه، واقع در شرق دشت حاصلخیز حوران است.
این شهر در ۰ کیلومتری شرق شهر
درعا و ۴۱ کیلومتری جنوب
دمشق و در ۶ و ۸ طول شرقی و ۲ و ۰ عرض شمالی، و در ۰ کیلومتری مرز کنونی
سوریه و
اردن واقع است.
نام بصری در منابع آرامی و نوشتههای نبطی با صورتی نزدیک به تلفظ رایج آن آمده است؛ اما صحت نگارش آن در منابع سریانی مورد تردید است، زیرا به صورت بوصار یا بوصارا آمده است. به هر روی، این نام معنی استوار و مستحکم، و به عبارتی دژ را افاده میکند.
بصری امروزه شهر و مرکز ناحیهای در حوران و تابع شهرستان درعاست. این شهر ۵۰ متر از سطح
دریا ارتفاع دارد و در ۳۷۱ش/۹۹۲م جمعیت آن ۲۲، نفر بوده است. رودهای زیدی، رقیق و زعتری از نزدیکی آن میگذرند و چشمهای کوچک به نام جهیر از زمانهای دور در آنجا جاری است. بصری بر سر راهی قرار دارد که درعا در مغرب را به
صلخد در مشرق میپیوندد
جغرافینگاران
مسلمان بصری را از اقلیم سوم، و مرکز ناحیه حوران و از نواحی دمشق دانستهاند
این شهر دارای
بازار و
مسجد جامع بوده، و در بنای آن از سنگهای سیاه استفاده شده است. گروههایی از عربهای
بنی فَزاره و
بنی مُرّه در آنجا سکنی داشتند. بصری دارای قلعهای استوار شبیه قلعه دمشق، و باغهایی سرسبز بوده است.
در نامههای به دست آمده از تل العمارنه
مصر، از بصری در سده ۴قم یاد شده است. این شهر در دوره نبطیها تمدنی شکوفا داشت که برخی آثار برجای مانده در اطراف شهر گویای آن است. نبطیها حصارهایی مستحکم برای بصری ساخته بودند که آن را به شهرکی نظامی بدل کرده بود.
بصری در حدود سال ۰۵م به ناحیه عربی روم ضمیمه شد پاولی؛
بصری در زمان ترایانوس حک ۸-۱۷م توسعه و استحکام یافت و به صورت شهری مسیحی و مرکزی اسقفنشین درآمد. کلیسای بزرگ آن در ۱۲م در روزگار دولت عربی مسیحی غسانیان، تأسیس شد که بقایای آن باقی است.
شهرت بصری در منابع اسلامی بیشتر به سبب حضور
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آنجاست. هنگامی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ۲ ساله بود، همراه عمویش
ابوطالب به سفر اول
شام رفت. چون به بصری رسیدند، راهبی به نام
بحیرا ه م، نشانههای پیامبری را در آن حضرت دید و به ابوطالب سفارش کرد تا وی را به شهر خود بازگرداند و از گزند
یهود مصون دارد.
نیز هنگامی که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ۵ ساله بود و کاروان تجارتی
خدیجه را به سوی شام، همراه مَیسره، غلام خدیجه سرپرستی میکرد، نسطور راهب در شهر بصری علائم
نبوت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را دید و میسره پس از بازگشت به
مکه ماجرای این دیدار را به آگاهی خدیجه رساند.
جایی در بصری که گفته میشد: پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آن به نیایش پرداخته بود، بعدها به عنوان مسجد پیامبر قداست یافت و همچون قدمگاه آن حضرت، در آن نزدیکی زیارتگاه شد
گوری نیز که به نام بحیرا شناخته بود، همچنان در سده ق/۳م وجود داشت.
در
محرم /مه ۲۸ پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
دحیه کلبی را با نامهای برای دعوت
قیصر به
اسلام، روانه شام کرد و از او خواست تا این نامه را توسط حاکم بصری به قیصر برساند.
نیز وقتی حارث بن عُمَیر اَزدی - که حامل نامه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای حاکم بصری بود - در
موته به دست
شُرَحبیل بن عمرو غَسّانی کشته شد، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در
جمادیالاول ق/۳ سپتامبر ۲۸م گروهی را برای جنگ سریه به موته فرستاد.
در دوران فتوح اسلامی، بصری به منزله مدخل جنوبی شام، نخستین شهری از این سرزمین بود که در ۳ق/۳۴م به فرماندهی
خالد ابن ولید به صلح گشوده شد و مردم آنجا به پرداخت
جزیه تن دادند. مفاد این
صلح پس از آن، ملاکی برای صلحنامههای دیگر شهرهای مفتوحه شام گردید.
بصری در ۹۳ق/۰۶م در حمله قرمطیان آسیب فراوان دید.
دو سده بعد، پس از مرگ دقاق بن تتش ۹۷ق/۱۰۴م، حاکم سلجوقی دمشق این شهر دچار کشمکشهای مدعیان حکومت بود.
بصری در این دوره نیز همچون گذشته، تابع دمشق بود و نایبی از طرف والی دمشق برای آنجا تعیین میشد.
در ۴۱ق/۱۴۶م آلتونتاش، امیر بصری دست به شورش زد و با فرنگان متحد شد، اما سپاه دمشق آنان را شکست داد و بر بصری چیره شد.
در ۴۶ق/۱۵۱م نیز فرنگان به فرماندهی بدوئن ه م به سوی بصری راندند؛ چه، امیر آنجا بر والی دمشق طغیان کرده بود، اما فرنگان از این لشکرکشی نیز طرفی نبستند.
در ۷۰ق/۱۷۴م
صلاح الدین ایوبی، بر دمشق دست یافت و برادر خود را به امارت بصری منصوب کرد.
قلعه بصری شکل کنونی خود را در زمان صلاحالدین به دست آورده است.
پس از آنکه در ۵۹ق/۲۶۱م مغولان بصری را ویران کردند.
ظاهر بیبرس، سلطان مملوکی مصر با فرستادن هیأتی به ترمیم خرابیها و بازسازی قلعه شهر پرداخت
توسعه تجارت مصر از طریق دریای سرخ و به فقر گراییدن شهرهای عمده فلسطین و اتکای آنان به کمکهای مصر، موقعیت بصری را به منزله مرکزی تجارتی از میان برداشت؛ به گونهای که پس از استیلای عثمانیها، آنجا شهری کماهمیت و تبعیدگاه مأموران دونپایه شد. در سده ۰ق/۶م نیز مرکز اداری حوران به جای دیگری منتقل شد.
در بصری آثار باستانی بسیاری برجای مانده است برای نقشه موقعیت این آثار،
مهمترین آنها آمفی تئاتر بسیار بزرگ رومی است.
این آمفیتئاتر پس از فتح شهر توسط
مسلمانان، به دژی استوار بدل گردید و در سالهای ۸۱- ۸۳ق/۰۸۸-۰۹۰م برجهایی در گوشه شمال شرقی آن برپا شد. بعداً نیز میان سالهای ۰۸ -۴۹ق/۲۱۱-۲۵۱م برجهای نهگانه آن را برآوردند که تاریخ بنای هر یک دقیقاً روی آن ثبت شده است
دیگر آثار مربوط به دوره نبطیها و رومیها و سدههای و م اینهاست: بازار بازار خان الدبس، خیابان اصلی، دروازه شهر باب الهوا، طاق نصرت باب القندیل، قصر ترایانوس، مقام خضر، معبد کلیبه، برکه شرقیه، برکه حاج، دیر بحیرا، ستون نبطی، کلیسای جامع، دروازه نبطی، حمامهای رومی، ستون آبخوری، قصر اسقف بزرگ، باروی شهر، میدان ورزش رومی، استخرهای رومی و اردوگاه رومی.
بسیاری از آثار دوره اسلامی نیز اکنون برجاست که از آن جمله است: مساجد مبرک الناقه، عمری، فاطمه، گمشتکین خضر و یاقوت که برخی از آنها در عین حال مکانهایی برای آموزش بود، حمام مملوکی در شرق مسجد عمری، مدرسه ابوالفدا، مدرسه حنفی مجاور مسجد مبرک الناقه، دیگر مدرسه حنفی که ایوبیان در ۳۰ق/ ۲۳۳م ساختند و
مسجد و مدرسه دباغه
این مدارس و نیز شخصیتهایی که با نسبت بُصرَوی از این شهر برخاستهاند، گویای رونق فرهنگی بُصری در دوره اسلامی است. در دوره اخیر کاوشها و مطالعاتی در آثار باستانی و کتیبههای برجای مانده در بصری صورت گرفته است.
(۱) علی ابن اثیر، الکامل فی التاریخ.
(۲) محمد ابن حبیب، المحبر، به کوشش ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد دکن، ۳۶۱ق/۹۴۲م.
(۳) عبیدالله ابن خردادبه، المسالک و الممالک، به کوشش محمد مخزوم، بیروت، ۴۰۸ق/۹۸۸م.
(۴) محمد ابن سعد، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش زاخاو و دیگران، لیدن، ۹۰۴- ۹۱۵م.
(۵) محمد ابن شداد، الاعلاق الخطیره، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۳۸۲ق/۹۶۲م.
(۶) محمد ابن شداد، تاریخ الملک الظاهر، به کوشش احمد حطیط، بیروت، ۴۰۳ق/۹۸۳م.
(۷) محییالدین ابن عبدالظاهر، الروض الزاهر، به کوشش عبدالعزیز خویطر، ریاض، ۳۹۶ق/۹۷۶م.
(۸) محمد ابن منظور، مختصر تاریخ دمشق ابن عساکر، به کوشش روحیه نحاس و دیگران، دمشق، ۴۰۴ق.
(۹) عبدالملک ابن هشام، السیره النبویه، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۳۵۵ق/۹۳۶م.
(۱۰) ابوالفدا، تقویم البلدان، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۸۴۰م.
(۱۱) محمد ازدی، تاریخ فتوح الشام، به کوشش عبدالمنعم عبدالله عامر، قاهره، ۹۷۰م.
(۱۲) احمد بلاذری، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، ۴۰۷ق/۹۸۷م.
(۱۳) پیگولوسکایا، نو، اعراب حدود مرزهای روم شرقی و ایران، ترجمه عنایتالله رضا، تهران، ۳۷۲ش.
(۱۴) فیلیپ حتی، تاریخ سوریه و لبنان و فلسطین، ترجمه جرج حداد و عبدالکریم رافق، به کوشش جبرائیل جبور، بیروت، ۹۵۸-۹۵۹م.
(۱۵) عبدالله حلو، تحقیقات تاریخیه لغویه فی الاسماء الجغرافیه السوریه، بیروت، ۹۹۹م.
(۱۶) استیون رانسیمان، تاریخ جنگهای صلیبی، ترجمه منوچهر کاشف، تهران، ۳۵۶ش.
(۱۷) محمد بن جریر طبری، تاریخ.
(۱۸) جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، ۹۷۷م.
(۱۹) المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، دمشق، ۴۱۳ق/۹۹۲م.
(۲۰) الموسوعه العربیه المیسّره، قاهره، ۰۰۱م.
(۲۱) ولفگانگ مولر وینر، القلاع ایام الحروب الصلیبیه، ترجمه محمد ولید جلاد، دمشق، ۹۸۴م.
(۲۲) علی هروی، الاشارات الی معرفه الزیارات، به کوشش ژ
سوردل تومین، دمشق، ۹۵۳م.
(۲۳) یاقوت حموی، معجم البلدان.
(۲۴) احمد یعقوبی، «البلدان»، همراه الاعلاق النفیسه ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۸۹۱م.
(۲۵) احمد یعقوبی، تاریخ، نجف، ۳۵۸ق.
(۲۶) Pauly.
(۲۷) ۲EI.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بصری»، شماره۴۹۱۵.