بررسی هرمنوتیک
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
گزارشی از یک
همایش هرمنوتیک و
اجتهاد در
فقه سیاسی
شیعه
نخستین نشست از سلسله نشستهای (هرمنوتیک و اجتهاد در
فقه سیاسی ) با حضور جناب آقای دکتر حقیقت و اعضای گروه
فقه سیاسی چهارشنبه نهم
بهمن ۱۳۸۷ در پژوهشکده اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
دکتر سیدباقری در ابتدای جلسه در زمینه ضرورت بحث به نکاتی مانند حضور قدرتمندانه روشهای جدید در کنار روشهای بومی ـ اسلامی، ضرورت شناخت و فهم سنجیده روشهای جدید و تأثیر آنها در روش اجتهاد و تأثر از آنها، ضرورت بازخوانی، بازسازی و بازفهمی روشهای بومی در مقایسه با روشهای جدید و بایستگی ارائه تصویری روشن و شفاف از دانش هرمنوتیک در جامعه ما و جلوگیری برداشتهای نادرست از آن اشاره کرد.
وی در اهداف این پروژه به نکات زیر اشاره کرد: بازشناسی مناسبات روشی اجتهاد و هرمنوتیک، شناسایی کاستیها و توانمندیهای روش اجتهاد برای پویایی و تحوّل آفرینی بیشتر در استنباطات سیاسی ـ اجتماعی و روزآمد از متون و نصوص دینی در نگرش تطبیقی با هرمنوتیک، سنجش میزان تأثیرپذیری اندیشهوران
مسلمان از هرمنوتیک و داوری درباره آن، گویاسازی نوع چالشها در حوزه خوانش متن به ویژه متون دینی باتوجه به روش هرمنوتیک.
سپس دکتر حقیقت باتوجه به این پیشفرضها،
علوم طبیعی و
انسان را به دلایل زیر از لحاظ روششناسی متمایز دانست؛ دلایلی چون ارادی بودن جهان انسانی، موجبیت علوم طبیعی، تجانس محقّق موضوع ـ تحقیق در علوم انسانی و آگاهی انسان.
آنگاه وی افزود: پدیدههای اجتماعی دارای ابعاد ذهنی خاصی هستند و با دنیای خاص ارزشها پیوند دارند و بدون اطلاع از این ارزشها فهمیدنی نیستند. فهم و ادراک مشکلاتی دارد، از جمله اینکه مربوط به دنیای خاص
ضمیر فرد است و گزینشی و انسانی ـ ارزشی است و شناخت واقعیت
حیات انسانی بدون در نظر گرفتن متن یا مجموعه، امکان نمیپذیرد.
وی در ادامه با اشاره به
نفی هرمنوتیک کلّی گفت: در هنگام سخن گفتن از آن و جستوجو برای یافتن پیوند میان آن با اجتهاد، باید از نحلههای هرمنوتیک سخن گفت.
در تبیین نحلههای هرمنوتیک، هفت نحله مهم زیر را مطرح کرد:
در هرمنوتیک
شلایر ماخر چند نکته اساسی وجود دارد: ممکن نبودن کنار گذاشتن پیشداوریها، تساوی دانستن دستور زبان با دانستن زبان (نه به عنوان زندان اندیشه)، معنای نهایی متن، اصالت دادن به نیت مؤلّف، توقّف فهم متون مقدس بر فهم دستوری انواع عبارات و صورتهای زبانی فرهنگی مؤلّف و فهم فنّی یا روان شناختی ذهنیت مؤلّف.
وی به این نکته پرداخت که از میان نحلههای هرمنوتیک این نحله قرابت بیشتری از حیث روشی با روش اجتهاد دارد؛ زیرا که در روش اجتهاد نیز مجتهد در خوانش متون، در جستوجوی فهم نیت مؤلّف با تأکید بر فهم دستور زبان و گاه زمینههای روان شناختی صدور
روایات است؛ آنگونه که در روش اجتهاد برای متون و نصوص اسلامی، معنای نهایی متن وجود دارد، حال ممکن است که مجتهد به آن دست یابد یا آنکه به
خطا رود.
برخی از اصول آن عبارت است از تفاوت علوم انسانی (فرهنگی) و طبیعی (با تکیه بر
کانت )، آشتی بین تاریخیت انسان و عینیت علوم انسانی و آنگاه
نقد اثبات گرایی. هرمنوتیک
دیلتای نه به دنبال شناخت متن است و نه به دنبال شناخت معنای متن.
در این نحله هرمنوتیک،
هایدگر و شاگرد او
گادامر به چند نکته اساسی باور دارند. آنان هرمنوتیک را به مانند (روش) نمیدانند، بلکه آن را (بینش) میشمرند. گادامر به مباحث معرفت شناسانه بازمیگردد و به تأثیر در ذهنیت مجتهد و عوض کردن بستر فهم او، توجه به پیشفرضها و دور هرمنوتیک و لایههای فهم و نسبیت اشاره میکند. این نحله هرمنوتیک باتوجه به آنکه بینش است و نه روش و از آنجا که نوعی
نسبیت نیز در آن وجود دارد، هرچند که نسبیت پست مدرنیستی نیست، با روش اجتهاد، قرابت و اشتراک چندانی ندارد. این شاخه هرمنوتیک به گونهای است که در بینش و نوع نگاه پژوهشگر اثر میگذارد و آن را دگرگون میسازد.
عینیت
تفسیر (برخلاف هرمنوتیک هستی شناسانه) و جداکردن فهم از تفسیر (در اوّلی نیت مؤلّف وجود دارد) نکتههای گفتنی این شیوه هستند. از نظر منطقی هرگونه
تطبیق و کاربرد از فهم اثر و پدیده تاریخی متأخر است. مداخله دادن سویه کاربردی در عمل فهم موجب تغییر در رسالت اصلی مفسّر میشود؛ گادامر سویه کاربردی را جزء جداناپذیر هرگونه فهم و تجربه هرمنوتیکی میداند، حال آنکه کاربرد و تطبیق فقط در برخی جاها زمینه دارد و حتی در جاهایی که تطبیق و کاربرد زمینه دارد، باید میان دوگونه مفسر تمایز گذاشت (برای نمونه، حقوقدان با مورّخ حقوق، تفاوت دارد.)
بتی برای فرآیند فهم خود چهارمرحله نام میبرد:
یکم. مرحله
فقه اللغه که مفسّر به تحقیق درباره نمادها و نشانههای ثابت متن میپردازد؛ دوم. مرحله انتقادی که رویکرد پرسشگرانه مطرح است؛ سوم. مرحله روان شناختی که مفسّر خود را به جای مؤلّف قرار میدهد تا وضعیت ذهنی مؤلّف را بازشناسی کند؛ چهارم. مرحله فنّی ـ شکل شناختی که بیشتر به تفسیر پدیدههای اجتماعی اختصاص دارد.
در آن بر گفتوگو، حوزه عمومی و رهایی تأکید میشود.
نوآوری در حکمت عملی، هویّت روایی، هرمنوتیک مضاعف، ترکیبی بودن، جمع بین تبیین و تفهّم، در نظر نگرفتن نیّت مؤلّف، نزدیک شدن به جماعتگرایی.
نقد متنگرایی و زمینهگرایی براساس
ویتگنشتاین متأخر.
گفتنی است که از میان این نحلهها، هرمنوتیک شلایر ماخر، هرمنوتیک عینیگرای بتی و هرش و هرمنوتیک روششناسانه
اسکینز از دیگر نحلهها با اجتهاد، قرابت و اشتراکی بیشتر دارند و از آنها در توانمندسازی برخی از مباحث اجتهاد میتوان یاری گرفت. البته این امر هرگز به معنای یک سان سازی میان اجتهاد و هرمنوتیک نیست.
در ادامه جلسه حاضران به طرح پرسشها و مباحثی مانند ضرورت طرح (هرمنوتیک مقدس)، بایستگی یا عدم بایستگی بهرهگیری از این روشها در مطالعات و پژوهشهای اسلامی، امکان یا عدم امکان گزینش برخی از اجزاء روشهای هرمنوتیک در پژوهشهای اسلامی، نسبیت در هرمنوتیک و… پرداختند.
سپس دکتر حقیقت با اشاره به شایستگی و بایستگی آگاهی پژوهشگران از این روشها، بر لزوم بهرهگیری از این روشها در مطالعات
فقهی ـ سیاسی تأکید کرد و افزود: نمیتوان گوشهای از یک روش را برگزید و دیگر مباحث را رها کرد. روش مجموعهای از اجزاء درهم تنیده است و به تعبیری اگر پژوهشگر روشی را برگزید، باید به همه لوازم و آثار آن تن دهد، مگر اینکه پژوهشگر خود روشی جدید بنیاد نهد که البته این کار امری سخت، دقیق و حساس است.
برگرفته از مقاله «گزارشی از یک همایش هرمنوتیک و اجتهاد درفقه سیاسی شیعه»، مجله فقه-دفتر تبلیغات اسلامی- شماره۵۷.