• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بردی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بردی در دمشق از قلّه‌های بلندی که بر شکاف میان زَبَدانی و سَرغایه مشرف است سرچشمه گرفته و بعد طی مسیری عین فیجه به بردی می ریزد و از آن برای آبیاری ده هزار هکتار باغستان استفاده شده و دارای انشعاباتی است از جمله نهر یزید، نهر ثورا، نهر مزاوی، نهر دارنی، نهر قنوات و نهر باناس.



بَرَدی، مهمترین رود چهار فصل جاری در مشرق الجبل الشرقی که آب دمشق و اراضی غوطه را تامین می‌کند، نَعمان مجذوم
[۱] عهد عتیق، کتاب دوم پادشاهان، ج۵ ، ص۱۲.
از آن به نام اَباَنه یاد کرده نویسندگان یونانی و لاتینی آن را کریسوروآس نامیده‌اند.
بردی از قلّه‌های بلندی که بر شکاف میان زَبَدانی و سَرغایه مشرف است سرچشمه می‌گیرد، در پایین صخره‌ای آهکی به ارتفاع ۱۰۰، ۱ متر، آب فراوانی از زیرزمین بیرون می‌آید که در سمت مغرب فرورفتگی زبدانی، در دامنه جبل شیخ منصور، دریاچه وسیعی تشکیل می‌دهد، سرریزِ آب این دریاچه سبب پدید آمدن رود بردی است که شیب ملایم دشت زبدانی را با پیچ و خم‌های فراوان درمی‌نوردد و آب بسیاری از چشمه‌های ناحیه در آن می‌ریزد.


بردی پس از آغازی ملایم، به سمت مشرق می‌پیچد و تغییر جهت محوری شاخه خاوری الجبل الشرقی را دنبال می‌کند، در تَکِیّه (نیروگاه آبی)، شیب رود آغاز می‌شود؛ از آن پس به شکل تُندابی خروشنده از میان دره تنگی می‌گذرد که دیواره‌های آن از سنگهای آذرین دوره پلیوسن و ایوسن تشکیل شده است، این دره در سوق وادی بردی (اَبِیْلَة قدیم)‌ اندکی عریض‌تر می‌شود و سپس در سی کیلومتری سرچشمه‌اش، «عین فِیجه» به آن می‌ریزد، این چشمه، که فقط چند متر بالاتر از سطح بردی قرار دارد، حجم آب رود را تقریباً به دو برابر افزایش می‌دهد.
عین فیجه چشمه پر آبی است که جریانی بسیار منظم و یک‌نواخت دارد و از میان سنگهای گچی و آهکی بیرون می‌آید، در بالای مظهر آن، هنوز ویرانه‌های یک نیایشگاه رومی برجاست.
هنگام کم آبی، در هر ثانیه پنج متر مکعب آب از عین فیجه داخل رود می‌شود، و اگر آب این چشمه نبود چه بسا بردی در تابستان‌ها خشک می‌شد، بخشی از آب این چشمه مهار می‌شود و با لوله به دمشق انتقال می‌یابد تا در آن شهر به مصرف آشامیدن برسد.


بردی گرچه شتابان به سوی دمشق پیش می‌رود، امّا انسان سرعت آن را مهار کرده است؛ اگر بردی مهار نمی‌شد، یقیناً در مرکز نواحی پستِ دمشق برای خود بستر گسترده‌ای می‌گشود و جز نوار باریکی از گیاهان در میان بیابان‌های تفتیده درّه‌ای نمی‌داشت، و در پایان نیز در میان باتلاق‌ها هرز می‌رفت، اما انسان در طی قرون، این رود را به درون مجراهای متوالی، که پیش از رسیدن به آستانه رَبْوَه، در سطوح مختلف به موازات بستر اصلی رود جریان دارند، هدایت کرده است، در آنجا، در دامنه جبل قاسیون، شش ترعه اصلی، که نهر نامیده می‌شوند، در شش جهت جریان می‌یابند، آب این نهرها با انشعابات گوناگون، رطوبت حیات بخشی به زمین‌های خشک اطراف بخشیده و در‌هامون پست دمشق، که انباشته از سیاه سنگ و آبرفت‌های آهکی است، ناحیه‌ای به طول ۲۵ و عرض پانزده کیلومتر را به واحه‌ای حاصل‌خیز تبدیل کرده است.


بردی که تقریباً ده هزار هکتار باغ و باغستان را سیراب می‌کند، بادیه را حدود بیست کیلومتر از کوهستان دور نگاه می‌دارد؛ در آن سوی غوطه، مَرْج از کشتزارهای گسترده پوشیده شده و از آذر تا خرداد، سرسبز است.


آبی که پس از سیراب شدن کشتزارها از رود باقی می‌ماند، به سوی بادیه می‌رود و در آن‌جا در فرورفتگی مسدود به مرداب‌ها و نیزارهای عُتَیْبَه می‌ریزد، در طول راه، این نهرها از بردی منشعب می‌شوند.

۵.۱ - نهر یزید

در حماة، در سمت چپ، نهر یزید که به دست نبطیان احداث شده و یزید بن معاویه
[۲] فیلیپ خوری حتّی، تاریخ عرب، ترجمة ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۶۶ ش.
آن را بازسازی کرده است.

۵.۲ - نهر ثورا و مزاوی و دارنی

در انتهای مسیرش به نهر ثورا می‌ریزد، در دُمَّر، سمت راست کرانه بردی، نهرِ مزّاوی به شهر تجاری مِزّه آب می‌رساند؛ و سپس، در همان سمت، نهر دارَنی آبِ کفرسوس و دارَیا را تامین می‌کند؛ و در سمت چپ، نهر ثورا که در عصر آرامیان احداث شده به تنهایی نیمی از واحه را مشروب می‌کند.

۵.۳ - نهر قنوات و نهر باناس

در آستانه ربوه، دو نهر در بخش اصلی شهر منشعب می‌شود: یکی قنوات، که اصل آن رومی بوده و در زمان بنی امیه بازسازی شده است و اکنون در بستر قدیمی رود جاری است؛ و دیگری نهر باناس (شکل ادبی) یا بانیاس، که از ساخته‌های آرامیان است، در حدود ۵۰، آرنولف از چهار رود بزرگ (یزید، ثورا، باناس، قنوات) نام می‌برد که همان نهرهایی است که در ۱۰۶ در عهد حکومت هشام بن عبدالملک، و در قرن ششم در زمان ابن عساکر وجود داشته است، در نقشه‌ای که سیّاحان آلمانی در ۹۸۰ از شهر دمشق ترسیم کرده‌اند، بردی به شکل آبراهه‌ای قابل کشتیرانی ترسیم شده است.

۵.۴ - بردی و شبکه آبیاری درهم تنیده

در داخل شهر، قنوات و باناس و همچنین بردی آب حمام‌ها و مساجد و آب‌نماها و خانه‌ها را تامین می‌کند (برای آب آشامیدنی فقط در سال‌های اخیر از عین فیجه به دمشق لوله کشی شده است) و سپس بار دیگر روانه نواحی روستایی می‌شود، بدین ترتیب، با این روش آبیاری هوشمندانه، واحه بسیار حاصل‌خیزی به دست انسان پدید آمده است، نهرهای گوناگونی که از بردی منشعب می‌شود شبکه آبیاری درهم تنیده‌ای تشکیل می‌دهد که روستاها و کشتزارهای غوطه را سیراب می‌کند، بردی در جبران کمبود بارندگی کافی و منظم (که در دمشق فقط در حدود دویست میلیمتر است) تاثیر عمده‌ای دارد، این رود هوا را مرطوب می‌کند و در بهار و پاییز مه پدید می‌آورد و حیات گیاهان و جانوران و، در نتیجه، زندگی انسان را امکان‌پذیر می‌سازد.


نام بردی در بعض کتب علما ذکر شده است.

۶.۱ - خوارزمی

نخستین بار خوارزمی
[۳] خوارزمی، محمد بن موسی، صورة الارض، ج۱، ص۱۲۵، چاپ‌هانس فون مژیک، وین ۱۳۴۵/ ۱۹۲۶، چاپ افست بغداد ۱۹۶۲.
بدون ذکر نام از این رود یاد کرده است، به گفته وی، بردی از جبل الثَّلجْ (کوه برف) سرچشمه می‌گرفته و پس از گذشتن از شهر دمشق به دریاچه‌ای می‌ریخته است.

۶.۲ - ابن خرداذبه

ابن خرداذبه این دریاچه را دریاچه دمشق می‌نامد.

۶.۳ - اصطخری

اصطخری سرچشمه رود بردی را از زیر کنیسه‌ای به نام فیجه می‌داند و می‌نویسد که آب‌های پدید آورنده این رود از جایگاهی است که آن را نیرَب می‌خوانند و می‌گویند این همان جایگاهی است که خداوند در قرآن به آن اشاره کرده است: «و آوَیْنا' هُما' اِلی رَبْوَةٍ ذاتِ قَرَارٍ و مَعِینٍ.»

۶.۴ - ابن حوقل

به نوشته ابن حوقل بخشی از آب بردی از کوه سَنیر بوده و رودهای کوچک دیگری مانند مَزّه و قناة از این رود جدا می‌شده است، به گفته او در میانه شهر دمشق بر روی رود بردی پلی ساخته بودند و آب رود در خانه‌ها و کوچه‌ها و حماّم‌های این شهر جاری بوده است.

۶.۵ - مقدسی

مقدسی می‌نویسد که رود بردی پس از سیراب کردن قصبه (دمشق) و خوره (ناحیه) آن، دو شعبه می‌شده است؛ یک شعبه در دورترین نقطه این ناحیه یعنی (مشرق شهر دمشق) به دریاچه‌ای (احتمالاً به ماندابی) می‌ریخته، و شعبه دیگر با رود اُردُن یکی شده به دریاچه مَقلوبه (بحرالمیت) می‌ریخته است.

۶.۶ - یاقوت حموی

به نوشته حموی در فیجه، در دو فرسنگی دمشق، چشمه دیگری به بردی می‌پیوسته و پس از آن این رود به سوی آبادی بُجمرایا جاری می‌شده، در آن‌جا شعبه‌هایی پیدا می‌کرده و بیشترین قسمت آن با همان نام بردی به سوی دمشق روان می‌شده است و باقی‌ مانده آب آن با نام نهر یزید، که یزید بن معاویه آن را احداث کرده، در دامنه کوه قاسیون جاری بوده است، از رود بردی آب‌راهی برای آبیاری غوطه دمشق احداث شده بود که اکنون نیز به نام یزید معروف است.
[۱۰] فیلیپ خوری حتّی، تاریخ عرب، ج۱، ص۲۹۷، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۶۶ ش.
[۱۱] حموی، یاقوت، المشترک وضعاً و المفترق صقعا، ج۱، ص۴۳، گوتینگن ۱۸۴۶.
یاقوت حموی می‌نویسد رود بردی در دره‌ای میان دو کوه جریان دارد و غوطه را از طول قطع می‌کند و زیر قلعه دمشق میان عُقَیبه و دمشق به دریاچه مرج می‌ریزد.

۶.۷ - ابوالفداء

ابوالفداء
[۱۲] ابوالفداء، اسماعیل بن علی، تقویم البلدان، ج۱، ص۴۰، چاپ رینود و دیسلان، پاریس ۱۸۴۰.
محل این دریاچه را در مشرق غوطه دمشق، با کمی انحراف به سوی شمال ذکر می‌کند که باقی‌ مانده آب بردی به آن می‌ریخته است، چون بیش‌تر مسیر این رود در سایه درختان بوده، آبی ناگوارا داشته است.
[۱۳] مستوفی، حمدالله بن ابی‌بکر، نزهة القلوب، ج۱، ص۲۴۹، چاپ گی لسترنج، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۱۴] دمشقی، محمد بن ابی‌طالب، نخبة الدهر فی عجایب البر والبحر، ترجمه حمید طبیبیان، ج۱، ص۱۷۹، تهران ۱۳۵۷ ش.

اصل چشمه بردی را از زیر کوهی در مرْج زَبَدانی در کنار دهی به نام سَفیره می‌داند که در این کوه حفره‌ای بزرگ با عمقی ناپیدا قرار داشته است که اگر سنگی بزرگ بدان حفره می‌افکندند صدایی از آن به گوش نمی‌رسیده است، امروزه این رود اراضی پیرامون دمشق را سیراب می‌کند و آبادی شهر را فراهم آورده است.


(۱) کتاب مقدس عهد عتیق.
(۲) ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، دمشق ۱۹۵۱، ص۱۴۵ـ۱۴۸.
(۳) محمد کردعلی، غوطه دمشق، دمشق ۱۹۵۲، ص۱۱۴ـ۱۱۹.
(۴) یاقوت حموی، معجم البلدان، بیروت، ج۱، ص۳۷۸ـ۳۷۹.
(۵) L Dubertret، Aperµu de gاographie physique sur le Liban، l'Anti-Liban et la Damascةne، notes et mةmoires، Iv، ۱۹۴۸، ۱۹۱;.
(۶) idem، "L’hydrologie de la syrie et du Liban"، Rev gةogr Phys et gةol Dyn (۱۹۳۳)، VI، ۴۳۹;.
(۷) R Dussaud، Topographie historique de la Syrie، ۱۹۲۷، ۲۸۷ f;.
(۸) M Ecochard، Cl Le Coeur، "Les bains de Damas"، PIFD (۱۹۴۲) ;.
(۹) P Geyer، Itinera Hierosolumitana، ۲۷۶;.
(۱۰) Le Strange، Palestine under the Moslems، London ۱۸۹۰، ۵۷- ۵۹، ۲۶۵f J Sauvaget، "Esquisse d'une histoire de la ville de Damas"، REI (۱۹۳۴)، ۴۲۷;.
(۱۱) RThoumin، Gاographie humaine de la Syrie Centrale، ۱۹۳۶، ۵۲-۹۰;.
(۱۲) R Tresse، "Irrigation dans la Ghouta de Damas"، REI (۱۹۲۹)، ۴۵۹-۵۳۳;.
(۱۳) Wultzinger Watzinger، Damaskus، ۱۹۲۴، II، ۳۷.
(۱۴) قرآن.
(۱۵) ابن حوقل، کتاب صورة الارض، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۱۶) ابن خرداذبه، کتاب المسالک و الممالک، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۱۷) اسماعیل بن علی ابوالفداء، کتاب تقویم البلدان، چاپ رینود و دیسلان، پاریس ۱۸۴۰.
(۱۸) ابراهیم بن محمد اصطخری، کتاب مسالک الممالک، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۱۹) فیلیپ خوری حتّی، تاریخ عرب، ترجمة ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۲۰) حمدالله بن ابی‌بکر حمدالله مستوفی، کتاب نزهة القلوب، چاپ گی لسترنج، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۲۱) محمد بن موسی خوارزمی، کتاب صورة الارض، چاپ‌هانس فون مژیک، وین ۱۳۴۵/ ۱۹۲۶، چاپ افست بغداد ۱۹۶۲.
(۲۲) محمد بن ابی‌طالب دمشقی، نخبة الدهر فی عجایب البر والبحر، ترجمه حمید طبیبیان، تهران ۱۳۵۷ ش.
(۲۳) محمد بن احمد مقدسی، کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۲۴) یاقوت حموی، کتاب المشترک وضعاً و المفترق صقعا، گوتینگن ۱۸۴۶.
(۲۵) یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
(۲۶) The Times atlas of the world، London ۱۹۸۵.


۱. عهد عتیق، کتاب دوم پادشاهان، ج۵ ، ص۱۲.
۲. فیلیپ خوری حتّی، تاریخ عرب، ترجمة ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۶۶ ش.
۳. خوارزمی، محمد بن موسی، صورة الارض، ج۱، ص۱۲۵، چاپ‌هانس فون مژیک، وین ۱۳۴۵/ ۱۹۲۶، چاپ افست بغداد ۱۹۶۲.
۴. ابن خردادبه، عبید الله بن عبد الله، مسالک و الممالک، ج۱، ص۱۷۷، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.    
۵. اصطخری، ابراهیم بن محمد، مسالک الممالک، ج۱، ص۵۹، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.    
۶. مومنون/سوره۲۳، آیه۵۰.    
۷. ابن حوقل، محمد بن حوقل، صورة الارض، ج۱، ص۱۷۴، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.    
۸. مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ج۱، ص۲۲، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.    
۹. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۱، ص۵۵۷، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.    
۱۰. فیلیپ خوری حتّی، تاریخ عرب، ج۱، ص۲۹۷، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۶۶ ش.
۱۱. حموی، یاقوت، المشترک وضعاً و المفترق صقعا، ج۱، ص۴۳، گوتینگن ۱۸۴۶.
۱۲. ابوالفداء، اسماعیل بن علی، تقویم البلدان، ج۱، ص۴۰، چاپ رینود و دیسلان، پاریس ۱۸۴۰.
۱۳. مستوفی، حمدالله بن ابی‌بکر، نزهة القلوب، ج۱، ص۲۴۹، چاپ گی لسترنج، تهران ۱۳۶۲ ش.
۱۴. دمشقی، محمد بن ابی‌طالب، نخبة الدهر فی عجایب البر والبحر، ترجمه حمید طبیبیان، ج۱، ص۱۷۹، تهران ۱۳۵۷ ش.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بَرَدی»، ج۱، ص۹۳۵.    

رده‌های این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام




جعبه ابزار