بردگی در اسلام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فقه اسلامی همه راههای
بردگی را مسدود ساخت و تنها برده کردن اسیران جنگی کافر را جایز شمرد
بر خلاف اقوام و ملتهای پیشین که
بردگی را به صورت گسترده جایز شمرده،
از راههای متعدد بدان اقدام میکردند و هیچ منزلت و ارزشی برای
بردگان قائل نبودند،
اسلام در مواجهه با این واقعیت موجود راهکارهایی را برگزید؛
فقه اسلامی همه راههای
بردگی را مسدود ساخت و تنها برده کردن
اسیران جنگی کافر را جایز شمرد:«ما کانَ لِنَبِیّ اَنیَکونَ لَهُ اَسریحَتّی یُثخِنَ فِی الاَرضِ»
که طبق روایات و نظر
فقهای شیعه و
اهل سنت ،
حاکم اسلامی مخیر است این
اسیران را با
فدیه یا بدون فدیه
آزاد کند یا آنان را به
بردگی بگیرد.
این امر
از آیه ۵۰
احزاب استفاده میشود.
خداوند در این
آیه به
پیامبر اسلام اجازه
ازدواج با
کنیزانی را داده که
از راه
غنایم جنگ (
فیء ) مالک شده است:«یاَیُّهَا النَّبیُّ اِنّا اَحلَلنا لَکَ... وما مَلَکَت یَمینُکَ مِمّا اَفاءَاللّهُ عَلَیکَ».
تجویز
بردگی اسیران نه
از آن جهت است که
اسلام حرمتی برای جان انسانها قائل نبوده، یا در پی استثمار بشر است، بلکه اسلام
بردگی را جزئی
از جنگ و
جهاد و نتیجه قهری آن میداند؛ جنگی که در برابر مسلمانان افراد کافران معاندی قرار دارند که به هیچ وجه حاضر به سازش و تسلیم در برابر
عدالت و قوانین الهی نیستند، بلکه با اصرار بر
کفر و ستیزهجویی و گاه اقدام به جنگ با مسلمانان در پی
از بین بردن عدالت و
تعالیم الهی بر آمدهاند و روشن است که به
بردگی گرفتن اینگونه افراد نه تنها ظلم به بشر و
استثمار آنان نیست، بلکه در جهت خدمت به انسانیت و تحقق عدالت است
، افزون بر این، هدف دیگر
از برده کردن اسیران را میتوان تربیت کردن آنان در سایه تعالیم اسلامی دانست
، بر این اساس در آیاتی
از قرآن کریم و احادیث
بیشتر بر
آزاد کردن
بردگان مؤمن و رهیافته به
حق تأکید شده و مسلمانان
از آزاد کردن برده
کافر منع شدهاند.
حکم
بردگی اسیران در
شریعت اسلام حکمی الزامی نیست تا حاکم اسلامی یا مسلمانان موظف به برده کردن کافران باشند، بلکه حکمی اختیاری است که حاکم اسلامی با توجه به مصالح مسلمانان و شرایط موجود، اختیار برگزیدن این راه را دارد
، ازاینرو پیامبراسلام جز موارد نادر
از جمله
غزوه بنیقریظه که زنان آنان را به
بردگی گرفت و آنان را برای خرید اسب و
سلاح به نجد فرستاد
در بیشتر جنگها اسیران کافر را
آزاد میکرد؛
از جمله در
غزوه بنینضیر آن حضرت هیچیک
از جنگجویان کافر را به
اسارت و
بردگی نگرفت،
در
جنگ بدر همه اسیران مشرک را با فدیه یا بدون فدیه
آزاد کرد
،
در
فتح مکه همه اهالی آن را
آزاد کرد
و در
غزوه هوازن هم ۶۰۰۰
اسیر را بدون گرفتن فدیه
آزاد کرد.
بر خلاف اقوام و ملل دیگر که به برده به صورت کالایی نگریسته، برای جان او ارزشی قائل نبودند اسلام مقام بشریت برده را پا بر جا ساخت و برای او روحی مساوی با روح مالکش قرار داد و به مسلمانان سفارش کرد تا به جای عنوان «
کنیز » و «
غلام »
بردگان را با عنوان «پسرم» و «دخترم» یاد کنند.
در برخی روابط اجتماعی و مسئولیتها نیز به آنان
حق تساوی با آزادگان بخشید تا آنجا که پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) غلامی سیاه را
مؤذن ویژه خود قرار داد.
آن حضرت بین
بردگان و اشراف عرب پیمان برادری استوار کرد
، دختر عمه خود زینب را به همسری فردی
از بردگان درآورد
و وی را به فرماندهی سپاهی که در آن بزرگان عرب بودند برگزید
، افزون بر این زمینه پیشرفت علمی آنان را فراهم ساخت، به گونهای که بسیاری
از مفسران و فقیهان برجسته صدر اسلام همچون عطا، مجاهد،
سعیدبن جبیر و
زیدبن اسلم از بردگان و موالیان بودند.
هرچند اسلام یک راه را برای
بردگی باز گذاشته؛ اما در مقابل، راههای پرشماری را برای
آزادی بردگان گشوده است که برخی
از این راهها را به عنوان تکلیفی الزامی بر مسلمانان
واجب کرده و برخی راهها را دارای فضیلت و پاداش دانسته است، ضمن اینکه راههایی نیز قرار داده که
بردگان بهطور قهری و بدون رضایت مالک
آزاد گردند که اگر همگان این راهها را میپیمودند پس
از مدت کوتاهی همه
بردگان آزاد میشدند
بر این اساس همه محدثان و فقیهان اسلامی در کتابهای حدیثی و فقهی خود ابوابی با عنوان «بابالعتق»
یا «کتاب العتق»
یعنی باب یا مبحث
آزادی بردگان آوردهاند؛ نه باب یا کتاب «
استرقاق »، یعنی
بردگی که این نکته حکایت
از توجه و اهتمام شدید اسلام به
آزاد شدن
بردگان و پرهیز
از برده ساختن آنان دارد.
احکام القرآن، جصاص؛ اسلام و
آزادی بردگان؛ اسلام و مسأله
آزادی؛
بردگی و رباخواری؛ الام؛ ایضاح الفوائد فی شرح اشکالات القواعد؛ بحار الانوار؛ بدایع الصنایع فی ترتیب الشرایع؛ البدایة والنهایه؛
بردگی از دیدگاه اسلام؛
بردگی در جهان؛ برهان قرآن؛ تاریخالامم و الملوک، طبری؛ تاریخ
بردگی؛ تاریخ تمدن؛ تاریخ تمدن اسلام؛ تاریخ سیاسی اسلام؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ تذکرة الفقهاء؛ تفسیر التحریر و التنویر؛ تفسیر القمی؛ تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب؛ تفسیر المنار؛ تفسیر نمونه؛ تفسیر نور الثقلین؛ تهذیب الاحکام؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع الصغیر فی احادیث البشیر و النذیر؛ الجامع لاحکامالقرآن، قرطبی؛ جامعالمدارک فی شرح المختصر النافع؛ جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام؛ حاشیة الدسوقی علی الشرح الکبیر؛ رجال انزل الله فیهم قرآناً؛ الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیه؛ ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل؛ زبدةالبیان فی براهین احکام القرآن؛ سنن ابنماجه؛ السنن الکبری؛ السیرة النبویه، ابنهشام؛ شرایعالاسلام فی مسائل الحلال و الحرام؛ صحیح البخاری؛ صحیح مسلم با شرح سنوسی؛ الطبقات الکبری؛ عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدینیه؛ فرهنگ اصطلاحات سیاسی؛ الفصول فی الاصول (اصول الفقه)؛ الفقه الاسلامی و ادلته؛ فقهالرضا (علیهالسلام)؛ فقه القرآن، راوندی؛ قاموس کتاب مقدس؛ الکافی؛ کتاب الخلاف؛ کتاب السرائر؛ کتاب مقدس؛ الکشاف؛ کشاف القناع؛ کنزالعمال فی سنن الاقوال والافعال؛ لسان العرب؛ لغتنامه؛ المبسوط؛ المبسوط فی فقه الامامیه؛ مجمع البحرین؛ مجمعالبیان فی تفسیر القرآن؛ مجمعالزوائد و منبع الفوائد؛ المجموع فی شرح المهذب؛ مختصر المزنی؛ مختلف الشیعة فی احکام الشریعه؛ المستدرک علی الصحیحین؛ مستدرکالوسائل؛ مسند احمدبن حنبل؛ المصنف؛ المعجم الکبیر؛ المغنی و الشرح الکبیر؛ مفردات الفاظ القرآن؛ المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام؛ المقنعه؛ مواهبالجلیل شرح مختصر خلیل؛ الموسوعة الفقهیة المیسره؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ نثر طوبی؛ نگاهی به
بردگی؛ النهایة فی مجرد الفقه والفتاوی؛ نیلالاوطار من احادیث سید الاخیار؛ وسائل الشیعه.
دائرةالمعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله«بردگی در اسلام»