برتنگی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَرْتَنْگی، یکی از
زبان
های گروه شُغْنی یا شغنی ـ روشانیِ
ایرانی شرقی پامیر میباشد.
از
زبان
های دیگر این گروه عبارتاند از: شغنی، بَجویی، روشانی، خوفی، اُروشوری و سَرِقولی.
در منطقه یا ایالت خودمختارِ گُرنوـ بدخشان در
تاجیکستان در بخش میانة درّة برتنگ (یعنی بارـ تانگ، لفظاً به معنای «تَنگِ بالا»)
که از
مشرق به درّة رود پَنْج (آمو دریا) میپیوندد، و سابقاً یکی از بخش
های بسیار
فقیر و دور از دسترس پامیر بود، مردم به برتنگی سخن میگویند و شمار آنان در ۱۳۱۱ ش/۱۹۳۲، ۰۰۰، ۲ تن گزارش شده است.
دو گویش برتنگی، که اختلافشان فقط در جزئیات است
بَسِدی و سِپُنجی است
کَرَمْخُدایف
و ادلمان
نام
های روستاهای دیگر برتنگ را ذکر کردهاند. در بخش بالای درّة برتنگ، به
زبان اروشوری سخن گفته میشود. برتنگی ادبیات مکتوب ندارد، و
زبان آموزش و رسانه
های گروهی، تاجیکی یا روسی است.
ایرانشناسان تا ۱۳۳۳/۱۹۱۴ برتنگی را نمیشناختند. نخستین مواد این
زبان را گتییو و زاروبین گرد آوردند.
گتییو یافته
های جدید خود را به جای برتنگی «گویش
های روشانی غربی» خواند. سکولد از این موضوع انتقاد کرد.
نخستین متن به
زبان برتنگی را، که نمونهای از اشعار عامیانه بود، زاروبین در ۱۳۰۳ ش/۱۹۲۴ منتشر کرد. مجموع متن
های مکتوب موجود و در دسترس هنوز محدود است
سکولد فهرست
های تطبیقی از واژهها فراهم کرده است. برخی واژه
های برتنگی در تألیف نژاد شناختی عظیمِ آندریف
و در اشارات پراکندهای در آثار دانشمندان شوروی (سابق) درباره
زبان
های پامیر یافت میشود. مفصّلترین دستور توصیفی
زبان برتنگی کارِ کرمخُدایف است. این دستور
زبان به
خط سیریلی انطباق یافتهای نوشته شده و حاوی جمله
های محاورهای و نیز مقدار دیگری متن است.
برخی از ویژگی
های برجسته برتنگی را در تألیفات راجع به
زبان
های ایرانی شرقی و
زبان
های پامیر یا در کتابنگاری
های توصیفی مهم، ذکر یا درباره آنها بحث کردهاند
. در گروه شغنی، برتنگی از همه بیشتر به
اروشوری نزدیک است. برخی اختلاف
های دستوری و واژگانی برتنگی را از روشانی جدا میسازد.
معذلک، رویهمرفته برتنگی به روشانی نزدیکتر است تا به شغنی، بویژه از لحاظ دستگاه واکهها؛ واجهای واکهای برتنگی اینهاست: i، ¦ i، ¦ e، خ، a، ¦ a، o، u و ¦
واکه «میانیِ گِرد شده» خ (که از لحاظ آوایی، بلند/کشیده است) مخصوصِ برتنگی و اروشوری است. دستگاه همخوانها در همه
زبان
های گروه شغنی یکی است: بَندِشیها (p، b، t، d، k، g، q)؛ سایشیها (f، v، A، § x، § Y، x، y، h)؛ بَرسودهها (یا بندشی ـ سایشیها) (c = ts، j = dz، § c، § J)؛ صَفیریها (s، z، § s، § z)؛ واکهگونها (w، y، m، n، r، l؛ w گاهی به صورت واجگونه b در میآید)
منشأ یا ریشه بخش بزرگی از واژگان
زبان
های گروه شغنی نامعلوم یا نامسلّم است. مجموعههایی از ریشه
های این واژگان وجود دارد، مثلاً در سکلوا (۱۹۶۷)، ولی جدیدترین اثر اِستانده (استاندارد) ریشهشناسی از آنِ مرگنستیرنه
است.
از حیث سازهشناسی (صَرف)،
زبان
های گروه شغنی فقط در برخی جزئیاتِ کماهمیّت اختلاف دارند. وظیفه نقشِ نماهای نحوی باستانی را اکنون «حروف اضافه» و «پیواژها» انجام میدهند. تمایز «نقشنماها» به ضمایر منحصر شده است (مثلاً ضمایر فاعلی و مفعولی).
تصریف افعال مبتنی بر دو سِتاک (یا ریشه) است: ستاک مضارع (از مضارع
ایرانی باستان) و ستاک ماضی (از «
اسم مفعول» باستانی مختوم به ta ـ).
نحو
زبان
های گروه شغنی نیازمند به پژوهش بسیار بیشتری است. فقط در برتنگی و روشانی بقایای ساختار «حالت فاعلی» اختیاری برای ضمایر فاعلی در زمان
های ماضی متعدّی یافت میشود.
در اینکه برتنگی «
گویش/
لهجه» یا «
زبان» است، اختلاف و بحث هست.
اگر «گویش» را از نظر «جامعهشناسی
زبان» و به معنای «زبانی نانوشته یا دارای اعتبار فرهنگیِ اندک» به کار بریم، شاید عنوان «گویش» برای برتنگی مناسب باشد؛ دیگر اینکه چون سخنگویان برتنگی، اروشوری، روشانی و شغنی میتوانند سخن یکدیگر را بفهمند، میتوان گفت که آنان به «گویش
های منطقهای» سخن میگویند. از سوی دیگر، اطلاق عنوان «گویش» بر برتنگی از دیدگاه تاریخی نیز موجّه مینماید.
معذلک، از نظر زبانشناسی همزمانی، رجوع کنید به الِ «گویشِ کدام
زبان؟» مسائلی نژادی به میان میآورد، زیرا هیچ شکل (صورت) اِستاندهای که عموم آن را بازشناسند و بپذیرند وجود ندارد. حتی سخنگویان اروشوری، که از همه به برتنگی نزدیکتر است، شاید هرگز نپذیرند که آنان به یک «گویش» برتنگی سخن میگویند، و عکس این موضوع نیز صادق است. ازینرو مرجَّح این است که برتنگی، اروشوری،
روشانی، و
شغنی را «
زبانها» و اعضای یک «گروه زبانیِ» دارای بنیاد و خویشاوندی نزدیک بدانیم.
(۱) MS Andreev, Tadzhiki doliny Khuf, Stalinabad ۱۹۵۳-۱۹۵۸.
(۲) RKh Dodykhudoev, "Die Pamir-Sprachen Zum problem der Konvergenz", Mitteilungen des Instituts fدr Orientforschung ۱۷, ۱۹۷۱-۱۹۲۷, ۴۶۳-۴۷۰.
(۳) idem, Pamirskaya mikrotoponimiya (issledovanie i materially) , Dushanbe ۱۹۷۵؛
(۴) idem, "Pamirskie etimologii, Roshorv, Sipondzh", in Iranskoe yazykoznanie Istoriya, etimologiya, tipologiya, Moscow.
(۹) Dodykhudoev, "Die Pamir-Sprachen Zum problem der Konvergenz", Mitteilungen des Instituts ۱۹۷۶, ۱۳۶-۱۴۵.
(۱۰) DI Edel'man, "Geograf â cheskie azvaniya Pamira", in Strany i narody vostoka ۱۶, Moscow ۱۹۷۵, ۴۱ -۶۱ ide.
(۱۱) m, "Problema `yazyk ili dialekt' pri otsutstvii pis'mennosti (na materiale pamirskikh yazykov) ", in Lingvisticheskaya geograf i ya, dialektologiya i istoriya yazyka , Erevan ۱۹۷۶, ۸۵-۹۳.
(۱۲) idem, ``K probleme `yazyk ili dialekt' v usloviyakh otsutstviya pis'mennosti,' in Teoreticheskie osnovy klassif i katsii yazykov mira, Moscow ۱۹۸۰, ۱۲۷ ff.
(۱۳) DI Edel'man, VA Ef â mov, ``Novoiranskie yazyki Vostochnaya gruppa,'' in Yazyki Azii i Afriki Indoevrope i § skie yazyki â â , Moscow ۱۹۷۸, ۱۹۸-۲۵۳.
(۱۴) D I Edel'man, V S Rastorgueva, et al, Opyt istoriko- tipologicheskogo issledovaniya iranskikh yazykov, Moscow ۱۹۷۵.
(۱۵) RGauthiot, "De la rإduction de la flexion nominale en iranien" Mإmoires de la sociإtإ linguistique de Paris , ۲۰ (۱۹۱۶) , ۶۱-۷۰.
(۱۶) K Heger, "، Sprache' und `Dialekt' als linguistisches und soziolinguistisches problem," in Zur Theorie des Dialekts , ed J Gخschel et al, Wiesbaden ۱۹۷۶, ۲۱۵-۲۳۵.
(۱۷) N Karamkhudoev, Bartangski i § yazyk Fonetika i morfologiya, Dushanbe ۱۹۷۳.
(۱۸) W Lentz, Pamir- Dialekte I: Materialien zur Kenntnis der Schugni- Gruppe, Gخttingen ۱۹۳۳.
(۱۹) VA Livshits, "Iranskie yazyki narodov Sredne § â Azii," in Narody Azii i kazakhstana I , Moscow ۱۹۶۲، ۱۳۱-۱۵۸.
(۲۰) GMorgenstierne, "Neu-iranische Sprachen," HO , I, IV/۱ (۱۹۵۸) , ۱۵۵-۱۷۸.
(۲۱) GMorgenstierne, Etymological vocabulary of the Shughni group, Wiesbaden ۱۹۷۴.
(۲۲) Y M Oranski § â , Die neuiranischen Sprachen der Sowjet-Union , tr from Russian by W Winter, The Hague ۱۹۷۵.
(۲۳) idem, Iranskie yazyki v istoricheskom osveshehenii , Moscow, ۱۹۷۹.
(۲۴) N Pakhalina, Pamirskie yazyki , Mosc۱۹۶۹.
(۲۵) idem, "Sravnitel'ny § â obzor pamirskikh yazykov," in Strany i narody vostoka ۱۶, Moscow ۱۹۷۵, ۲۲۲-۲۵۰ JR Payne, "The decay of ergativity in Pamir languages," Lingua , ۵۱ (۱۹۸۰) , ۱۴۷-۱۸۶.
(۲۶) G Redard, ``Other Iranian languages,'' Current trends in linguistics , VI (۱۹۷۰) , ۱۰۳ ff.
(۲۷) HSkخld, Materialien zu den iranischen Pamirsprachen , Lund ۱۹۳۶.
(۲۸) VSSokolova, Ocherki po fonetike iranskikh yazykov â â , Moscow and Leningrad ۱۹۵۳.
(۲۹) idemV S Sokolova, AL Gryunberg, Bartangskie teksty i slovar ',Moscow and Leningrad ۱۹۶۰.
(۳۰) idem, "shugnano- rushanskaya yazykovaya gruppa", in Yazyki narodov SSSR, I, Moscow ۱۹۶۶, ۳۶۲-۳۹۷.
(۳۱) idem, Geneticheskie otnosheniya yazgulyamskogo yazyka i shugnanskoi yazykovo i § gruppy , Leningrad ۱۹۶۷.
(۳۲) V S Sokolova, AL Gryunberg,،، Istoriya izucheniya bespis' mennykh iranskikh yazykov,'' in Ocherki po istorii izucheniya iranskikh yazykov, Moscow ۱۹۶۲, ۱۱۸ ff.
(۳۳) II Zarubin, "Materialy i zametki po etnograf â i gronykh tadzhikov," in Sbornik Muzeya Antropologii i Etnogrf i i imeni Petra Velikago, V , Petrograd ۱۹۱۸, ۹۷-۱۴۸.
(۳۴) idem, "Obrazets pripamirsko § â narodno § â pezii," Doklady Rossi i § sko i § Akademii Nauk , (۱۹۲۴) , ۸۲-۸۵.
(۳۵) idem، II Zarubin, Bartangskie i rushanskie teksty i slovar ', Moscow and Leningrad ۱۹۳۷.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «برتنگی».