بربرا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بِربِرا، یا بَرْبَرا،
شهر و بندری مسلماننشین در شمال کشور
سومالی، پایتخت سابق سومالی، واقع بر ساحل
خلیج عدن در ۱۰ درجه و ۲۷ عرض شمالی و ۴۵ و ۱ طول
شرقی. شهر بربرا در فاصله ۳۱۵ کیلومتری جنوب
شرقی بابالمندب و ۲۶۵ کیلومتری جنوب
عدن، در شمال
شرقی شاخ
آفریقا واقع شده است.
صاحبِ پریپلوس و
بطلمیوس و کوسماس، نامِ بارباریکه اپسیروس یا بربریا را بر سواحل «سرزمین عنبر» اطلاق کردهاند.
خود شهر بربرا هم ظاهراً همان مالائوارپوریون است.
جغرافیدانان متقدمِ
مسلمان از سرزمین بربرا سخن گفتهاند و
خلیج عدن را بحر بربرا یا الخلیج البربری نامیدهاند.
کلمه سومالی نخستین بار در یک سرود حبشی، در عصر یِسحاق نجاشی (حک: ۸۱۷ـ۸۳۲) آمده است و در فتوح الحبشه (۹۴۷ـ۹۵۷) بکرّات دیده میشود.
ساکنان این ناحیه بَربَروی یا بِربِره یا بَرابِر خوانده شدهاند که عبارتاند از سومالیها • و قومی که
یاقوت ایشان را بربرهای سیاهپوست وصف کرده که
اسلام در میانشان نفوذ یافته است، و گوید جنسی میان زنگیان و حبشیاناند.
این شهر به روزگار کهن مالائو نام داشت و
مسلمانان آنرا بربرا نامیدند.
به گفته
مسعودی،
خلیج
عدن را دریانوردان، دریای بربرا مینامند و ناحیه بربرا از بلاد زنج و
حبشه بر کرانه آن واقع است.
قلقشندی بربرا را مرکز زغاوه از بلاد سیاهان شمرده، و
ابن بطوطه که خود آنجا را دیده، آورده است که بربرا از راه
دریا ۴ روز با
عدن فاصله دارد.
ابن سعید (متوفی ۶۸۵)، که ظاهراً نخستین کسی است که از شهر بربرا نام برده، آنان را مسلمان دانسته است.
ابن بطوطه (متوفی ۷۷۹) ایشان را شافعی دانسته است که امروز هم بر همین مذهباند.
به نظر میرسد که
دین اسلام از سدههای نخستین هجری، به بربرا وارد شده،
اما گسترش آن مربوط به سده ۷ق به بعد و براثر سفرهای بازرگانان مسلمان از
یمن،
حضرموت،
بحرین و غیر آن به
شرق آفریقا، و ارتباط با این شهر و نیز اقامت مسلمانان در آنجا بوده است.
بربرا به تدریج به یکی از مراکز مهم اسلام در منطقه تبدیل شد.
بیشتر ساکنان این شهر مسلمانِ
زیدی و
شافعی هستند، و نیز این شهر مرکز طریقه
صوفیه قادریه در شمال سومالی به شمار میرود و جایگاهی به نام «مقامِ» عبدالقادر گیلانی هم در آنجا واقع است.
ساکنان بربرا از شاخههای نژادی زنگی، حبشی و ایساک سومالی هستند.
و به نوشته یاقوت،
به زبانی سخن میگفتند که هیچ کس جز خود آنها نمیفهمند.
در نزدیکی بربرا کوهی وجود دارد که به یاد اولین گروه مبلغان مسلمان که پیش از پراکنده شدن در نقاط مختلف افریقا، در اطراف آن اجتماع کردند، کوه «اولیاء» نامیده شده است.
محل اصلی شهر بربرا بندرعباس نام داشت که اینک گورستانی در
مشرق شهر فعلی است، در میان مقبرههای آن،
مقبره سه سیّد به چشم میخورد که همزمان با اقدام دیگرِ مُبلّغان دینی
عرب به ساختن زَیْلَع • و مَقْدیشو (مگادیشو) •، این شهر را بنا کردهاند.
بنا به روایت، شهر بربرا با دو شهر عَمود و اَوبَرّه، که در جانب غرب قرار دارند، همعصر بوده است.
شهر جزئی از
دولت اسلامی اَدَل •، که گاه مقرّ آن زیلع بود، به شمار میرفت.
این دولت که در
قرن سوم ـ چهارم تأسیس شده بود، در قرن هشتم به اوج رونق رسید و در قرن دهم، پس از فتح حبشه به دست امام
احمد ابراهیم الغازی (حک: ۹۱۲ـ۹۵۰) بسرعت رو به افول نهاد.
هنگامی که سپاهیان حبشی، به یاری پرتغالیها، به تسخیر مجدد سرزمینهای از دست رفته مشغول بودند، سَلْدَنْهَه در ۹۲۴/۱۵۱۸ شهر را
غارت کرد.
در قرن یازدهم، بربرا همراه زیلع از مستملکات شریفان مُخا • گردید.
نخستین عهدنامه میان
انگلستان و
سومالی در ۱۲۴۳/۱۸۲۷، یعنی دو سال پس از چپاول مِری آن، در ساحل بربرا امضا شد.
در ۱۲۵۶/۱۸۴۰،
بریتانیا با علی شَرْمَرْکه (سومالی هَبَر یونس)، حاکم زیلع، به منظور تأمین حق پهلو گرفتن ناوهای شرکت هند
شرقی قراردادی بست.
در ۱۲۷۱/۱۸۵۵، زمانی که به برتون حمله شد، علی شرمر که، عامل انگلیسیها، در بربرا بود.
رخنه استعمار اروپایی به بربرا در اوایل سده ۱۰ق/۱۶م با تاراج این شهر توسط نیروهای پرتغالی آغاز شد،
در ۱۸۷۰م خدیو مصر، نمایندهای به بربرا فرستاد و در ۱۸۷۵م نیروهای مصری این شهر را اشغال کردند؛ اما با پیدایش و گسترش جنبش مهدی سودانی در ۱۸۸۲م آن را ترک گفتند.
نیروهای انگلستان در ۱۸۸۵م این شهر را اشغال کردند.
پس از استقلال سومالی، نوسازی بندر بربرا از ۱۹۶۹م/۱۳۴۸ش به دولت
شوروی واگذار گردید،
ولی در اوایل دهه ۱۹۸۰م، این شهر محل استقرار پایگاه نیروهای آمریکایی شد و مخالفت آفریقاییان با این امر، به بروز اغتشاشاتی در بربرا و دیگر نقاط انجامید.
سیّاحان قرن سیزدهم/ نوزدهم، بربرا را تعدادی کلبه محقر وصف کردهاند که عده ساکنان آن، در ماههای گرم
سال، از ۰۰۰، ۸ تن تجاوز نمیکرد.
جمعیت بربرا در ۱۹۸۰م/۱۳۵۹ش حدود ۶۵ هزار نفر بوده است.
بادهای موسمی در این شهر بندری به گونهای است که از اواسط بهار تا اواسط پاییز حرکت کشتیها و فعالیت بازرگانی در آن نیمه تعطیل است، اما به محض تغییر هوا سیل کالاهای بازرگانی از
یمن، مسقط و دیگر نقاط به این بندر جاری میشود و از اواسط فروردین انواع صنایعدستی از نقاط مختلف در آن عرضه میگردد.
حیوانات وحشی کمیاب از جمله زرافه، پلنگ، ببر، کرگدن و فیل در آنجا فراوان است و در سواحل آن
عنبر یافت میشود. صمغ درخت بدلیون در کوهستانهای جنوب و جنوب
شرقی این شهر فراوان است.
با اینهمه، از ماه مهر تا اسفند، که فصل بارانهای
شرقی ـ شمالی بود، بندر به روی کشتیهایی که از
عربستان و
خلیج فارس و
هند میآمدند باز میشد تا
خرما و
پارچه و
برنج و فلزآلات وارد، و
برده و
چارپا و
روغن و
پوست صادر کنند.
در این مواقع، گاهی جمعیت شهر به ۰۰۰، ۴۰ تن میرسید.
در ۱۲۹۲/۱۸۷۵، مصریان بربرا را اشغال کردند و نه سال بعد، هنگام قیام پیروان
مهدی سودانی که بریتانیاییها بر شهرهای زیلع و بربرا مسلط شدند، از آن جا عقب نشستند.
سپس عهدنامههایی با طایفههای گَدَبورْسی (۱۳۰۱/۱۸۸۴) و هَبَراَوَل (۱۳۰۱/۱۸۸۴ و۱۳۰۳/۱۸۸۶) به امضا رسید.
در ۱۳۱۹/۱۹۰۱، شیخ محمد عبدالله حَسّان •، از طریقه صالحیه، برای مبارزه با
استعمار جهاد کرد.
انگلیسیها در ۱۳۲۶/۱۹۰۸ اداره امور داخلی آن را رها کردند، اما حدود ۱۳۳۰/۱۹۱۲ دوباره آن را رفته رفته به دست گرفتند.
در زمان برتون، بربرا تحت تسلط طایفه هبر اول، عَیّال احمد، بود که تا ۱۳۳۰/۱۹۱۲، معادل ۰۰۰، ۱۰ روپیه در سال، کمک مالی دریافت میکرد.
امروز شهر بربرا، مرکز ایالت بربراست و بیش از ۰۰۰، ۳۰ تن جمعیت دارد، که بیشتر آنان از طایفه هبراول عیسه موسهاند.
این شهر مرکز حزب ملی «انجمن جوانان سومالی»، و نیز مرکز طریقه قادریه • است و «مقام» سید
عبدالقادر گیلانی در آن قرار دارد.
در ۱۳۳۲/۱۹۵۳، در آن یک «شورای» حکومتی محلی تشکیل شد و بندر بربرا اکنون بسرعت روبه توسعه است.
بربرا در دوران معاصر اهمیت خود را به عنوان مرکزی تجاری کم و بیش حفظ کرده، اما بخشی از نقش تجاری آن به شهرهای دیگر انتقال یافته است.
(۱) ابن بطوطه، تحفه النظار فی غرائب الامصار و عجائب الاسفار المعروفه برحله ابن بطوطه، چاپ دفرمری و سانگینتی، پاریس ۱۸۵۳ـ۱۸۵۸.
(۲) اسماعیل بن علی ابوالفداء، کتاب تقویم البلدان، چاپ رینود و دیسلان، پاریس ۱۸۴۰.
(۳) محمد بن ابی طالب دمشقی، کتاب نخبه الدهر فی عجائب البروالبحر، چاپ مرن، سن پطرزبورگ ۱۸۶۵.
(۴) علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و
معادن الجوهر، چاپ باربیه دمینار و پاوه دکورتل، پاریس ۱۸۶۱ـ۱۸۷۷.
(۵) یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳؛
(۶) ابن بطوطه، رحلات، به کوشش دفرمری و سانگینتی، فرانکفورت، ۱۴۱۴ق/ ۱۹۹۴م.
(۷) ابوعبید بکری، عبدالله، معجم ما استعجم، به کوشش مصطفی سقا، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۲م.
(۸) حسن، حسن ابراهیم، انتشار الاسلام و العروبه فیمایلی الصحراء الکبری، قاهره، ۱۹۵۷م.
(۹) سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، ۱۸۸۹م.
(۱۰) قلقشندی، احمد، صبحالاعشی، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
(۱۱) کوک، ژ م، مسلمانان افریقا، ترجمه اسدالله علوی، مشهد، ۱۳۷۳ش.
(۱۲) مسعودی، علی، مروج الذهب، به کوشش باربیه دومنار، پاریس، ۱۸۶۱م.
(۱۳) یاقوت، بلدان.
(۱۴) Britannica، ۱۹۸۶.
(۱۵) Casson، L، The Periplus Maris Erythraei، Princeton، ۱۹۸۹.
(۱۶) Fitzgibbon، L، The Betrayal of the Somalis، London، ۱۹۸۲.
(۱۷) Trimingham، J S، Islam in Ethiopia، London، ۱۹۵۲.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بِربِرا»، شماره۸۹۱. دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بربرا»، شماره۴۷۰۳.