بدهنشطاری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بُدْهَنِ شَطّاری، از عارفان طریقه
شطاریه در
سده های ۹-۱۰ق/ ۱۵-۱۶م و از نوادگان
شیخ عبدالله شطاری میباشد.
سلسله
نسب وی با چند واسطه به
شیخ شهابالدین عمر سهروردی (د ۶۳۲ق/۱۲۳۵م) میرسد. جد وی شیخ عبدالله شطاری که
مرید و خلیفه شیخ محمد طیفوریه و از عارفان سلسله
طیفوریه بود، در سده ۹ق به فرمان شیخِ خود از
ایران به هند
سفر کرد و در روستای ماندو - از توابع مالوه
- سکنی گزید و
طریقت شطاریه را در آنجا بنیان نهاد.
بدهن مدتی در روستای اچولی
اقامت داشت،
سپس به جونپور رفت و در سلک ارادتمندان شیخ حافظ جونپوری، مرید و خلیفه شاه عبدالله شطاری درآمد و اصول طریقت شطاریه را از او فرا گرفت.
وی در طریقه
چشتیه شاگرد و مرید شیخ محمد عیسی تاج جونپوری بود و در این طریقه به مقام شیخیت رسید.
بدهن ظاهراً افزون بر دو طریقه شطاریه و چشتیه، در طریقه سهروردیه نیز سلوک نمود و با تعالیم و اصول این سلسله نیز آشنایی یافت، چنانکه شاگردش قطبن نیز خود را از عارفان سهروردی میدانست.
بدهن در
زمان حکومت سلطان سکندر بن بهلول لودی (حک ۸۹۴ - ۹۱۵ یا
۹۲۳ق/۱۴۸۹-۱۵۰۹ یا ۱۵۱۷م)، در هند به عنوان پیر و شیخ طریقت شطاری به ارشاد و
تعلیم مریدان پرداخت. برخی از مریدان او که خود در شمار بزرگان بودند، بدینشرحند: ۱. شیخ رزقالله، معروف به راجن و متخلص به مشتاقی (د ۹۸۹ق/۱۵۸۱م). وی عموی شیخ عبدالحق دهلوی و از جمله عارفان و فاضلان آن عصر بود. شیخ رزقالله نزد شیخ بدهن تلقین ذکر یافت. ۲. شیخ ولی شطاری بدولی (د۹۵۶ق/۱۵۴۹م). ۳. شیخ قطب علی قطبن مؤلف افسانی عشقی مرگاوتی. ۴. شیخ بهاءالدین مندوی (د ۹۲۱ق/۱۵۱۵م) که از مصاحبان بدهن بود و ظاهراً توسط او به طریقت شطاریه ارادت یافت..
کراماتی نیز به بدهن نسبت داده شده است؛ از جمله درباره او گفتهاند: به هنگام
مرگ به فرزندش شیخ صدرالدین
وصیت کرد که پس از آنکه به من
کفن پوشاندی در کنارم بیارام تا تو را نعمت بخشم. شیخ صدرالدین نیز به وصیت پدر عمل کرد و پس از آن بود که اسرار عالم ملکوت و جبروت از عرش تا تحت الثری بر وی آشکار شد و راه بدهن را ادامه داد.
بدهن در پانی پت درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد.
تاریخ وفات او دانسته نیست، اما با توجه به شرح حال مختصر او و نیز تاریخ درگذشت مریدانش میبایست در اواسط
سده ۱۰ق/۱۶م وفات یافته باشد. پس از او شیخ ولی شطاری در روستای بدولی راه استادش را ادامه داد.
(۱) عبدالرحمان چشتی، مرآة الاسرار، ترجمه علیاصغر چشتی صابری، لاهور، ۱۴۱۱ق.
(۲) عبدالحق دهلوی، اخبار الاخیار، دیوبند، ۱۳۳۲ق.
(۳) شاهنوازخان، مآثرالامرا، به کوشش عبدالرحیم و میرزا اشرف علی، کلکته، ۱۳۰۸ق/۱۸۹۰م.
(۴) حافظ محمود شیرانی، مقالات، به کوشش مظهر محمود شیرانی، لاهور، ۱۹۶۹م.
(۵) عبدالحی، نزهة الخواطر، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۴م.
(۶) غلامسرور لاهوری، خزینة الاصفیا، لکهنو، ۱۲۹۰ق.
(۷) محمد غوثی شطاری، گلزار ابرار، به کوشش محمد ذکی، پتنه، ۱۹۹۴م.
(۸) معینالدین ندوی، معجم الامکنه، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۳ق؛
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بدهنشطاری»، ج۱۱، ص۲۲.