• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بحرین (دودریا)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بحرین (دو دریا)، مفهومی است که پنج بار در قرآن (یک بار در حالت رفع، فاطر، ۱۲) آمده است.




دو دریا یکی به خوشگواری و شیرینی، و دیگری به شوری و تلخی وصف شده است. از هر دو گوشت تازه و زینت آلات («حِلْیَه») به دست می‌آید، و کشتی‌هایی در آن‌ها دیده می‌شود.
طبری
[۳] محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیرالقرآن، بیروت ۱۴۰۰ـ۱۴۰۳/ ۱۹۸۰ـ۱۹۸۳. ذیل فرقان/سوره۲۵، آیه۵۳.
می‌گوید، صفات خوشگوار و شیرین به آب رودخانه‌ها و باران، و شور و تلخ به آب دریاها اشاره دارد.



مانعی که « برزخ » و «حاجز» نامیده شده است، این دو دریا را از یکدیگر جدا می‌کند.



دانشمندان مسلمان این مفهوم را به چندین وجه تفسیر کرده‌اند، از جمله این‌که در آسمان و بر روی زمین دریایی است که با برزخی از هم جدا شده‌اند.
[۶] محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیرالقرآن، ذیل الرحمن، ۲۰، بیروت ۱۴۰۰ـ۱۴۰۳/ ۱۹۸۰ـ۱۹۸۳.
اغلب آراء بیش‌تر جنبه جغرافیایی دارد و غالباً چنین می‌انگارند که منظور از دو دریا بحر روم (مدیترانه) و اقیانوس هند مشتمل بر بحر احمر است، ولی قرآن از هفت دریا یاد می‌کند.



از محل التقای دو دریا، یعنی «مجمع البحرین»، تنها یک بار در قرآن (آیه ۶۱ به صورت «مَجْمَعَ بَیْنِهِما») یاد شده است.

۴.۱ - التقای بحر فارس و بحر روم


برخی از مفسّران آن را محلّ التقای بحر فارس و بحر روم دانسته‌اند.
[۹] عبدالله بن عمر بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ذيل آيه۶۱، سوره كهف، در مجمع التفاسیر.
[۱۰] محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیرالقرآن، ذيل آيه۶۱، سوره كهف، بیروت ۱۴۰۰ـ۱۴۰۳/ ۱۹۸۰ـ۱۹۸۳.
[۱۱] عبدالله بن احمد نسفی، مدارک التنزیل و حقائق التأویل، ذيل آيه۶۱، سوره كهف، در مجمع التفاسیر، استانبول ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۱۲] محمود بن عمر زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ذيل آيه۶۱، سوره كهف، بیروت (بی تا).


۴.۲ - التقای دریای اردن و بحر احمر


دیگران محل التقای دو دریا را باب المندب، یعنی جایی که دریای اردن و بحراحمر به هم می‌پیوندند، یا
[۱۳] محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل کهف، ۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ ش.
در محل تنگه جبل طارق دانسته‌‎اند.

۴.۳ - التقای دو دریای حکمت


همچنان‌ که وِنسینک در مقاله «الخضر»، خاطرنشان می‌کند «یکی از تعابیر بعید این است که مراد از التقای دو دریا، ملاقات موسی و خضر ، یعنی دو دریای حکمت است».



محمد ثانی پس از فتح قسطنطنیه عنوان «سلطان البرّین و البحرین» را اختیار کرد، و این از جمله عناوینی است که بعد از او دیگر حکّام عثمانی نیز به کار برده‌اند.



در قرآن به دیدار حضرت موسی و خضر علیهم‌السلام اشاره شده است که ضمن آن، موسی و همراهش از «بهم آمَدَنگاه» دو دریا عبور کرده‌اند.

۶.۱ - نظر اکثر مفسران


مفسّران در تعیین این دو دریا اختلاف دارند، اما بیش‌تر آنان از دو دریای مشخّص مثل بحر روم و بحر فارس، بحر قلزُم و بحر محیط نام برده‌اند.

۶.۲ - نظر بیضاوی


بیضاوی
[۱۵] عبدالله بن عمر بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ج۴، ص۱۲۰، در مجمع التفاسیر
قولی را نقل می‌کند که طبق آن مراد از دو دریا همان موسی و خضر است که یکی از دانش ظاهری و دیگری از دانش باطنی آکنده بود. این قول، اگر چه به ابن عبّاس هم نسبت داده شده است، اما با آیات مجاور آن سازگاری ندارد و قرطُبی
[۱۶] محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۱، ص۹، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ ش،.
آن را ضعیف خوانده است.



در چهار آیه دیگر بحرین به عنوان نشانه‌ای از قدرت و تدبیر خداوند و نمونه‌ای از نعمت‌های او معرفی شده است.



به گفته قرآن، دو دریای شور و شیرین، که با یکدیگر از بعضی جهات مشابهت دارند، تلاقی می‌کنند، اما مانعی در میان هست که از آمیختن آب آن‌ها با یکدیگر جلوگیری می‌کند. درباره این دو دریا و به هم آمدن آن‌ها و چگونگی در نیامیختن آب یکی با آب دیگری و برزخِ (حاجز) موجود میان آن دو، اقوال مختلفی ذکر شده است که عمدتاً به سه دسته تقسیم می‌شود.

۸.۱ - دو دریای معین


مراد از بحرین دو دریای معیّن، مانند دریای فارس و روم (مدیترانه)، دریای روم و هند، دریای آسمان و زمین، دریای مشرق و مغرب است. بر اساس این قول، که غالباً از مفسّران نخستین نقل شده، برزخ بر یکی از معانیِ خشکی بین دو دریا، جزایر، فاصله زمانی دنیا تا آخرت که نظام کنونی جهان در آن دگرگون می‌شود، آنچه بین زمین و آسمان است، سرزمین حجاز و سرانجام، عاملی نشأت گرفته از قدرت الهی، تطبیق شده است.

۸.۲ - رودهای بزرگ و دریاها


رودهای بزرگ و دریاها (به معنای لغوی «بحر» ـ آب فراوان ـ توجه شود) که اولی آب شیرین و دومی آب شور دارد. برخی آب باران را هم جزو دریای شیرین دانسته‌اند. در این صورت، مراد از برزخ مانعی خاکی است که به امر الهی از تباهی یکی بر اثر آمیختگی با دیگری پیشگیری می‌کند و ممکن است محسوس یا نامحسوس باشد، یا نفس طبیعت دو آبِ شیرین و شور است از نظر چگالی و همچنین کیفیت جریان آنها (بلندتر بودن بستر رودخانه از سطح دریا) یا عوامل دیگر. با توجه به شیرینی آب رودها و اشتراک آن‌ها با دریاها در فوایدی که قرآن برای دو دریا بر شمرده، این قول بیش‌تر مقبول مفسران واقع شده است، هر چند در بیان آمیخته نشدن آب دو دریا، که محل التقای آن‌ها همان مصب است، قول واحدی وجود ندارد و بسیاری از مفسران نیز در این باره سکوت کرده‌اند.بنابرقولی، می توان گردش طبیعی دو جریان آب شور و شیرین را، که به ظاهر با یکدیگر آمیخته می‌شوند و با این‌ همه هر کدام به حال خود می‌ماند بر تعبیر «لا یَبْغیانِ» تطبیق کرد. رودها از آب برف و باران پدید می‌آیند، به سوی دریا پیش می‌روند و با آب دریا در می‌آمیزند. از تبخیر آب دریا ابر پدید می‌آید و باران و برف می‌بارد. این چرخه دربردارنده در آمیختگی آب دو دریا و باقی ماندن آن دو به حال خود است.

۸.۳ - آب رودها و دریاها


مجموعه آب‌های شیرین که بخش اعظم آن‌ها در مخازن زیر زمین جای دارد، و رودها و چشمه‌ها را از سویی و مجموعه آب‌های شور دریاها را از سوی دیگر پدید می‌آورد. این قول با قول دوم قرابت بسیار دارد، ولی شمول آن بیش‌تر است. در این قول، برای عدم تجاوز دو آب به یکدیگر، بیان خاصّی مطرح نشده است.



در تفاسیر گذشته از بحث مستقیم پیرامون «بحرین»، نکات دیگری نیز دیده می‌شود.

۹.۱ - مراد از دو دریا مؤمن وکافر


مثلاً بیشتر مفسران، آیه ۱۲ از سوره فاطر را تمثیلی از مؤمن و کافر می‌دانند، با این تفاوت که آب شور فوایدی هم دارد.

۹.۲ - مراد از دو دریا


در تأویل آیه ۱۹ سوره رحمن، از شماری از صحابه و امامان خاندان پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم، نقل شده که دو دریا اشاره به  حضرت علی علیه‌السلام  و  حضرت زهرا سلام‌اللّه‌علیها دارد. این تأویل با توجّه به روایات نبوی، که قرآن را دارای حقایق باطنی معرفی کرده، معنای ظاهری آیه را نفی نمی‌کند.



اما هفت دریا که در قرآن از آن یاد شده، به پدیده‌ای طبیعی نظر ندارد، بلکه در مقام بیان نامتناهی بودن پدیده‌های عالم تکوین و به تعبیر قرآن، «کلمات اللّه» است و این‌که اگر تمام آب دریاها با افزودن هفت دریای دیگر به عنوان مرکّب به کار رود، برای نگارش کلمات الهی کفایت نمی‌کند. طباطبائی
[۲۲] محمد حسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۱۶، ص۲۳۲، بیروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/ ۱۹۷۱ـ۱۹۷۴،.
این نکته را یادآور شده است که عدد هفت در آیه یاد شده فقط افاده کثرت کلمات الهی می‌کند.



سیدقطب
[۲۳] سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۶، ص۴۹۴، بیروت ۱۳۸۶/۱۹۶۷. 
نیز مراد از بحر در آن آیه را همه دریاهای روی زمین می‌داند.



(۱) عبدالله بن عمر بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، در مجمع التفاسیر.
(۲) محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحار الانوار، بیروت ۱۴۰۳، ج۱۳، ص۲۸۱، ج۵۷، ص۲۵ـ۲۷.
(۳) عبدالله تاج، «تفسیر آیات ۱۹ و ۲۰ سوره الرحمن» (جزوه دستنویس).
(۴) عبدالله بن احمد نسفی، مدارک التنزیل و حقائق التأویل، در مجمع التفاسیر، استانبول ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۵) محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ ش.
(۶) محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، بیروت (بی تا).
(۷) ابن جوزی، زاد المسیر فی علم التفسیر، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۸) ابن عبّاس، تنویر المقباس من تفسیر ابن عباس، لاِ بن طاهر محمد بن یعقوب فیروزآبادی، در مجمع التفاسیر، استانبول ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۹) هاشم بن سلیمان بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، چاپ محمود بن جعفر موسوی زرندی، تهران ۱۳۳۴ ش.
(۱۰) سید قطب، فی ظلال القرآن ، بیروت ۱۳۸۶/۱۹۶۷.
(۱۱) علی بن محمد خازن، لباب التأویل فی معانی التنزیل، در مجمع التفاسیر، استانبول ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۱۲) محمود بن عمر زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت (بی تا).
(۱۳) محمد حسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/ ۱۹۷۱ـ۱۹۷۴.
(۱۴) فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، چاپ احمد عارف زین، صیدا ۱۳۳۳ـ۱۳۵۶/ ۱۹۱۴ـ۱۹۳۷.
(۱۵) محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت ۱۴۰۰ـ۱۴۰۳/ ۱۹۸۰ـ۱۹۸۳.
(۱۶) محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت (بی تا).
(۱۷) محمد بن عمر فخر رازی، التفسیر الکبیر، قاهره (بی تا)، چاپ افست تهران (بی تا).


 
۱. فرقان/سوره۲۵، آیه۵۳.    
۲. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۲.    
۳. محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیرالقرآن، بیروت ۱۴۰۰ـ۱۴۰۳/ ۱۹۸۰ـ۱۹۸۳. ذیل فرقان/سوره۲۵، آیه۵۳.
۴. الرحمن/سوره۵۵، آیه۲۰.    
۵. نمل/سوره۲۷، آیه۶۱.    
۶. محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیرالقرآن، ذیل الرحمن، ۲۰، بیروت ۱۴۰۰ـ۱۴۰۳/ ۱۹۸۰ـ۱۹۸۳.
۷. لقمان/سوره۳۱، آیه۲۷.    
۸. کهف/سوره۱۸، آیه۶۰.    
۹. عبدالله بن عمر بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ذيل آيه۶۱، سوره كهف، در مجمع التفاسیر.
۱۰. محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیرالقرآن، ذيل آيه۶۱، سوره كهف، بیروت ۱۴۰۰ـ۱۴۰۳/ ۱۹۸۰ـ۱۹۸۳.
۱۱. عبدالله بن احمد نسفی، مدارک التنزیل و حقائق التأویل، ذيل آيه۶۱، سوره كهف، در مجمع التفاسیر، استانبول ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
۱۲. محمود بن عمر زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ذيل آيه۶۱، سوره كهف، بیروت (بی تا).
۱۳. محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل کهف، ۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ ش.
۱۴. کهف/سوره۱۸، آیه۶۰.    
۱۵. عبدالله بن عمر بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ج۴، ص۱۲۰، در مجمع التفاسیر
۱۶. محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۱، ص۹، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ ش،.
۱۷. فرقان/سوره۲۵، آیه۵۳.    
۱۸. نمل/سوره۲۷، آیه۶۱.    
۱۹. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۲.    
۲۰. الرحمن/سوره۵۵، آیه۱۹.    
۲۱. لقمان/سوره۳۱، آیه۲۷.    
۲۲. محمد حسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۱۶، ص۲۳۲، بیروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/ ۱۹۷۱ـ۱۹۷۴،.
۲۳. سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۶، ص۴۹۴، بیروت ۱۳۸۶/۱۹۶۷. 



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بحرین (دودریا)»، شماره۵۸۹.    






جعبه ابزار