باهت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
باهَتْ، نوعی سنگ افسانه ای است. نویسندگان کتابهای
احجار کریمه ویژگیهایی را چون قابلیت انجذاب، ایجاد بُهت و
حیرتِ بسیار و خنداندنِ
انسان تا سر حد
مرگ، به آن نسبت داده اند.
سبب این نامگذاری، جاذبه شدیدی است که گفته میشد به هنگام خیره شدن به آن در انسان ایجاد میشود؛ به همین دلیل، در منابع مختلف آن را به نامهای دیگری نیز خواندهاند که حاکی از خواصّ مبالغه آمیز آن است. بَهته،
هَبیت،
لَهنه جانگزای
و حَجَرالضِحک
از جمله نامهایی است که به باهت داده شده است.
ابنبیطار نیز از سنگی به نام حجرالبهت یاد کرده و از قول
ابن حسّان آن را همان حجر الاَکْتَمَکْتْ (یا حجرالعقاب) پنداشته که نزد
مصریان قدیم به حجر الماسکه هم شهرت داشته است؛ ولی در وصف آن، خواصی را بیان داشته است که با ویژگیهای باهت اختلاف دارد.
مطالعه آرای گذشتگان درباره این سنگ، نشان میدهد که نوشته هایشان نه براساس مشاهده و
تجربه، بلکه بر مبنای گفته های پیشینیان بوده است؛ مانند این نقل قول که : «نظرِ هر که بر آن اُفتَد تا سر
حدّ مرگ خواهد خندید».
بعضی باهت را از سنگهای مغناطیسی دانسته و
مغناطیس انسان نامیده اند.
این خطا را میتوان ناشی از ترجمه نام آن از نوشته های یونانی
بویژه کتاب
خواصّالحَجَر ارسطو دانست، که از مآخذِ اصلیِ کتابهای سنگ شناسیِ دانشمندانِ دوره اسلامی بوده است.
اغلب نویسندگان آن را به رنگ مَرقَشیشای نقره ای (با ترکیب شیمیایی
گوگرد، آرسنیک،
آهن، FeAsS) یا سفید
دانسته اند؛ و فقط
طوسی،
رنگ آن را سیاه پنداشته است.
قدما درباره محل وجود باهت تنها به نقل اقوال گوناگون اسلاف خود
قناعت کرده اند؛ ازینرو وجود مکانهای یادشده را در آثار آنها نمیتوان درست دانست و در موضع امروزی شناسایی کرد. برخی بر این عقیدهاند که باهت
در نهری در
اندلس پیدا میشد
و کوههای حاویِ آن، در اطراف مدینة النُحاس (= مدینة البُهت) در آن سرزمین بود، که برای پنهان ماندن از چشم مردم، حصارهای بلندی پیرامون شهر میکشیدند.
دمشقی به نقل از ارسطو، منشأ باهت را در چشمه الهیه، در ابتدای یکی از سرچشمه های
رودنیل در پشتِ کوهِ
قمر، که بنا بر
حدودالعالم جایگاه کانیهای مختلف است میپندارد و میگوید: «چون کسی بدان کوه رسد و آن را به چشم ببیند کششی از
عشق و
سِحْر در نهاد وی پدید میآید تا خود را بدان سنگ رسانَد و همواره در
سرور و شادمانی روی آن سنگ بماند تا بمیرد؛ و این سخن را
بطلمیوس گفته است».
کوهِ قمر را همان رووِنْزوری ـ از رشته کوههای آفریقای مرکزی ـ پنداشته اند.
برخی دیگر، جایگاه باهت را موجگاه دریای اعظم (اقیانوس کبیر) دانسته اند.
بسیاری معتقد بودند که پرنده کوچکی به نام
فَرفیر (یا فَرفَر) بر این سنگ مینشیند و اثرِ آن را
خنثی میکند.
ابن حوقل، در فصل راجع به
کرمان، از شهر کوچک باهت (که هیچیک از جغرافیدانان از آن نام نبردهاند و شاید صورت محرّف بافت باشد)، نام برده است.
از آنجایی که در کوههای اطراف کرمان، مواد معدنی گوناگون از جمله سنگ مغناطیس وجود داشته است
می توان احتمال داد که وی به دلیل
اعتقاد به
وجود سنگ باهت در این کوهها، شهری را بدان نام ثبت کرده است.
با ذکر اقوال مختلف درباره باهت و خواصّ آن، که بسیاری از آنها مبتنی بر مشاهدات نبوده است، بدرستی نمیتوان نوع آن را تعیین کرد، اما میتوان احتمال داد که باهتِ قدما اکسید طبیعی منگنز (با ترکیب شیمیایی ۲ MnO) است که بوفور در
طبیعت یافت میشود و فلز منگنز را براحتی میتوان از آن جدا کرد.
(۱) ابن بیطار، الجامع لِمفردات الادویة والاغذیة، بولاق ۱۲۹۱.
(۲) ابن حوقل، کتاب صورة الارض، چاپ کرامرس، لیدن ۱۹۶۷.
(۳) محمد بن محمد اوحدی بلیانی، سرمه سلیمانی، چاپ محمود مدبری، تهران ۱۳۶۴ش.
(۴) محمدحسین بن خلف برهان، برهان قاطع، چاپ محمد معین، تهران ۱۳۶۱ ش.
(۵) محمدکریم بن مهد ی قلی تبریزی، برهان جامع، چاپ سنگی تبریز ۱۲۶۰.
(۶) محمد مقیم تویسرکانی، فرهنگ جعفری، چاپ سعید حمیدیان، تهران ۱۳۶۲.
(۷) حسین بن حسن جمال الدین انجو، فرهنگ جهانگیری، چاپ رحیم عفیفی، مشهد ۱۳۵۱ ش.
(۸) مطهربن محمد جمالی یزدی، فرخ نامه: دائرة المعارف علوم و فنون و عقائد، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۶ ش.
(۹) حدودالعالم من المشرق الی المغرب، چاپ عکسی لنینگراد ۱۹۳۰.
(۱۰) حمداللّه بن ابی بکر حمدالله مستوفی، کتاب
نزهة القلوب، چاپ سنگی بمبئی ۱۳۱۱.
(۱۱) دائرة المعارف فارسی، به سرپرستی غلامحسین مصاحب، تهران ۱۳۴۵ش.
(۱۲) محمد بن ابی طالب دمشقی، نخبة الدهر فی عجائب البرّ و البحر، ترجمه حمید طبیبیان، تهران ۱۳۵۷ ش.
(۱۳) محمد زاوش، کانی شناسی در ایران قدیم، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۵ ش؛
(۱۴) شهمردان بن ابی الخیر،
نزهت نامه علائی، چاپ فرهنگ جهانپور، تهران ۱۳۶۲ش.
(۱۵) محمد بن محمود طوسی، عجائب المخلوقات، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۴۵ ش.
(۱۶) زکریا ابن محمد قزوینی، کتاب عجائب المخلوقات و غرائب الموجودات، چاپ ووستنفلد، ویسبادن ۱۹۶۷.
(۱۷) زکریا ابن محمد قزوینی، کتاب عجائب المخلوقات و غرائب الموجودات، چاپ نصراللّه سبوحی، تهران ۱۳۶۱ ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «باهت»، شماره۴۰۲.