• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بالطه‌جی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بالْطه جی (به معنی تبر دار، مرکب از «بالطه» به معنی تبر و پسوند «جی»)، نام گروهی از محافظان کاخ های سلطنتی در تشکیلات قدیم حکومت عثمانی که در اسناد قدیم عثمانی گاهی از آنان به «جماعت تبرداران» نیز تعبیر شده است.




ظاهراً وظیفه بالطه جی‌ها در ابتدا قطع کردن درختان و هموار کردن جاده‌ها و پرکردن باتلاق‌ها بوده است؛ امّا حتی قبل از فتح قسطنطنیه، بعضی از آن‌ها در اَدِرْنه به نگهبانی کاخ سلطنتی گمارده می‌شدند.
بعدها، با ایجاد «کاخ قدیم» (اسکی سرای) و «کاخ جدید» (ینی سرای) و «کاخ غلطه» و «کاخ ابراهیم پاشا» در استانبول، محافظان (بالطه جی های) دیگری برای خدمت در آن‌ها سازمان یافتند.
این‌ها به استثنای افراد سرای جدید، که بعدها «طوپقاپی سرای» نامیده شد، پس از مدتی خدمت، همگی در کانون (اجاق) «ینی چری‌ها» پذیرفته می‌شدند، ولی محافظان «کاخ طوپقاپی» از مزایای ورود به دسته های سواره نظام «سپاه» و «سِلاح دار» (از مقرّبان سلطان) برخوردار بودند.
افراد این گروهِ ممتاز، به «محافظان زلف دار» («زُلُفلی بالطه جی لر») مشهور بودند.



وجه تسمیه آنان بدین نام آن است که یکی از وظایف این محافظان حمل بار هیزم به حرم سرای سلطان بود.
برای آن‌که در جریان این کار چشمشان به بانوان حرم سرا نیفتد، بالا پوشی با یقه پهن و بلند بر تنشان می‌کردند و از دو طرفِ کلاهِ بلندشان رشته‌هایی از پارچه یا گلابتون به شکل زلف می‌آویختند که مانع دیدشان از سمت چپ و راست بود.
بعدها به آن عده که فقط در حرم سرای سلطان به خدمت گمارده شدند محافظان یقه داریقه لی بالطه جی») نیز گفته شد.
محافظان زلف دار را گاهی «تبرداران خاصه» نیز می‌خواندند.



بالطه جی‌ها همگی از بچه مسیحی های واداشته به خدمت دربار (دِوْشِرْمه ها) تأمین می‌شدند و کانون محافظان «سرای ابراهیم پاشا»، که در زمان «سلطان سلیمان قانونی» (حک: ۹۲۶ـ ۹۷۴) تشکیل شد، مکتبی بود برای تربیت «ینی چری» های کار آموزعَجَمی اوغلان لر») که برای خدمت در کاخ‌ها برگزیده می‌شدند.
پس از بسته شدن «کاخ غلطه سرای» و «کاخ ابراهیم پاشا» در ۱۰۸۶، کانون محافظان آن‌ها نیز منحل شد و فقط دو کانون باقی ماند: یکی کانون محافظان کاخ قدیم و دیگر کانون «محافظان زلف دار».
استخدام بچه مسیحی‌ها هم در آن تاریخ متوقف شد. افراد مورد نیاز را اغلب از آزاد زادگان مسلمان آناطولی استخدام می‌کردند، ولی گاهی از وابستگان خدمه کاخ نیز در زمره آنان پذیرفته می‌شدند.
«سلطان مصطفی سوم» (حک: ۱۱۷۱ـ۱۱۸۷) گروه محافظان زلف دار را منحل ساخت، ولی «سلطان عبدالحمید اول» (حک: ۱۱۸۷ـ۱۲۰۳) مجدداً آن را احیا کرد و تا وقتی که «سلطان محمود دوم» (حک: ۱۲۲۳ـ ۱۲۵۵) خدمات کاخ را از نو سازمان داد همچنان باقی بودند.



عده ای از سر دسته (قَلْفه: خلیفه) های محافظان زلف دار، که به لحاظ داشتن سواد از بقیه متمایز بودند، وظایف مشخصی داشتند.
آن‌ها در روزهای جلوس سلطان و در اعیاد، تخت سلطان را بیرون می‌آوردند و پشت آن در خدمت می‌ایستادند و نیز از عَلَم منسوب به پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم (سنجاق شریف) مراقبت می‌کردند.
هنگام جنگ، سی تن از ایشان در زیر آن عَلَم قرآن می‌خواندند.
مسئولیت نگهداری از اسباب و اثاث بانوان حرم سرا نیز که هر سال همراه سلطان به یکی از کوشک های تابستانی نقل مکان می‌کردند، برعهده آن‌ها بود و از قرن یازدهم به بعد، در روزهای میلاد پیامبر صلّی اللّه علیه وآله و سلّم (مولود)، در مراسمی که همه ساله در «مسجد سلطان احمد» اجرا می‌شد، میان حاضران شربت و گلاب و بخور می‌گرداندند.
سوای این وظایف، سرآشپزی مطبخ سلطان (قوش خانه) و نیز کمک آشپزی آنجا (ایکِنْجی) را به محافظان زلف دار واگذار می‌کردند.



عالی ‌ترین صاحب منصب محافظان، «کد خدای» آن ها (بالطه جی لر کت خداسی) بود که در تشکیلات قدیم و نیز در تشکیلات جدید، به ترتیب، مطیع فرمان «رئیس خواجه سرایان سفید» (قاپی آغاسی) و «رئیس خواجه سرایان سیاه» قصر سلطان (دارالسعاده آغاسی) و سلاح دار بود.
در اواسط قرن یازدهم، غیر از صاحب منصبانی چون رئیس (آغاکاتب، سر پیش خدمت (سَرْاودا) و مباشر (کت خدامدرّسی نیز برای تدریس به محافظان تعیین شده بود که روزی دوازده آقچه مزد می‌گرفت.
مزد روزانه هر محافظ، جمعاً به تعداد ۱۲۰ نفر در آن تاریخ، هجده آقچه تعیین شده بود.



در سلسله مراتب «محافظان زلف دار»، هشت تن افراد ارشد قمه بند (بیچاقلی اسکی) بودند که شال زر بفت به کمر می‌بستند.
پس از اینان، دسته نامزدهای درجه ارشدی قمه بندان (بیچاق ملازمی) بود که افراد آن نایب ارشدهای قمه بند بودند.
جز اینان، دیگر محافظان همه کمربند پهنی از تیماج سیاه به کمر می‌بستند و کلاهی از پشم شتر و به بلندی ۳۰ تا ۳۳ سانتی متر، که نوکِ پهن و مسطحی داشت، بر سر می‌گذاشتند.
سرخی فینه ای که به اندازه دو بند انگشت از زیر آن کلاه پیدا بود حالت زیبایی به کلاه می‌بخشید.
محافظان در قرن دوازدهم بالاپوشی به رنگ سرخ و سبز بر تن می‌کردند.
[۱] راشد، تاریخ، ج۱، ص۲۷۵، استانبول ۱۲۸۲.

بعدها این رنگ به لاجوردی تغییر یافت.
[۲] طیار زاده احمد عطا، تاریخ عطا، ج۱، ص۲۹۶.




در میان محافظان زلف دار کسانی هم بودند که در «مسجد ایا صوفیه» درس می‌خواندند و آنان را خلیفه می‌گفتند.
«نصوح پاشا»، بالطه جی محمد پاشا که پطر اول را در ۱۱۲۳/۱۷۱۱ در پروت شکست داد، و «قلایلی قوز احمد پاشا» از جمله صدر اعظم‌هایی هستند که پرورش یافته کانون های محافظان زلف دار بودند.
محافظان کاخ قدیم، که در اسناد قدیمی از آنان به «تبرداران سرای عتیق» تعبیر شده است، در سرای قدیم، که از اواخر قرن نهم اقامت گاه والده سلطان بود، خدمت می‌کردند و تا قرن یازدهم تحت سرپرستی رئیس خواجه سرایان سفید و از آن پس به فرمان رئیس خواجه سرایان سیاه حرم سلطان (قزلر آغاسی) بودند.
اینان خواندن و نوشتن می‌دانستند و با استعداد ترینشان زیر نظر رؤسای خواجه سرایان (آغاهای دار السعاده) به منشی گری اوقافِ حرمینِ شریفین می‌پرداختند و کاتب خصوصی رؤسا (آغاها) بودند.



احتمال داشت که سایر اعضای ارشد محافظان به عنوان قهوه چی باشی نزد والده سلطان یا شاهزادگان خدمت کنند.
از بالطه جی های پرورش یافته کاخ قدیم نیز شخصیت‌هایی برخاسته‌اند که به مقام «خواجگان» (کارمندان عالی رتبه دیوانِ همایون) و حتی صدر اعظمی رسیده اند؛ از جمله: «[[|تابانی یاسّی محمد پاشا]]» و «[[|نوشهرلی داماد ابراهیم پاشا]]» و «بولی لی عزّت محمد پاشا».
در اواسط قرن دهم، محافظان کاخ قدیم بالغ بر هفت تن بودند.



(۱) ایوبی، قانون نامه (نسخه مؤلف) ص ۶.
(۲) باش وکالت آرشیوی (حدود ۹۵۴)، I-A رؤس دفتری، ص ۱۶۳ـ۱۶۶.
(۳) اسناد دوران احمد سوم، ش ۳۹۶/۱۸.
(۴) راشد، تاریخ، استانبول ۱۲۸۲.
(۵) عثمان زاده تائب، حدیقة الوزراء، استانبول ۱۲۷۱.
(۶) طیارزاده احمد عطا، تاریخ عطا، ج ۱، ص ۲۹۰ـ۲۹۳، ج ۱، ص ۲۹۷ـ۲۹۹، ج۱، ص ۳۰۵ـ۳۰۷.
(۷) قوچی بیگ، تشکیلات مجموعه سی، (نسخه مؤلف) ص ۵۰.
(۸) قوچی بیگ، رساله، استانبول ۱۳۰۳، ص ۲۶.
(۹) دائرة المعارف جهان اسلام.


 
۱. راشد، تاریخ، ج۱، ص۲۷۵، استانبول ۱۲۸۲.
۲. طیار زاده احمد عطا، تاریخ عطا، ج۱، ص۲۹۶.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بالطه‌جی»، شماره۳۲۷.    






جعبه ابزار