بادگیر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بادْگیر، سازهای سنتی در معماری
ایران برای جابهجایی و خنک کردن خود به خودی
هوای داخل ساختمان با بهرهگیری از وزش
باد و تغییر دمای هوا میباشد.
این سازه دارای دو بخش است: بخش بیرونی و بخش درونی.
بخش بیرونی شاملِ برجی است بر زمینه ۴ یا ۸ پهلو (بیشتر راست گوشه) با آسمانه بسته که از آجر یا
آجر و
خشت بر بالای بام بنا شده، و درون بدنه آن در نوع یک دهانه یکسره است و در دیگر گونهها به نسبت شمار دهانههای بادگیر با تیغههای موربِ جدا کننده به ۲ تا ۸ بخش تقسیم میشود.
بخش درونی شامل گذرگاههای باد و هواکشهاست که درون ساختمان قرار دارد و بادگیر را به تالار تابستانی و زیرزمین یا حوضخانه مرتبط میسازد. بادگیرها با عملکرد یکسان ساختارهای گوناگون دارند.
بررسی بادگیرهای موجود و پراکنده در نقاط مختلف ایران نشان میدهد که تفاوتهای ساختاری آنها از نیاز اقلیمی و تکامل معماری سرچشمه گرفته است. گونه ساده بادگیر سازهای خرپشته مانند برپایهای کوتاه است که تنها یک دهانه باز به طرف باد خنک محلی دارد. اینگونه بادگیرها بدون میله یا
برج است، بر کرانه بام ساخته میشود و دهانه خروجی آن به سقف اتاق زیر آن باز میشود.
به هنگام وزش باد مخالف یا سکون
هوا این بادگیرها کار هواکش را انجام میدهد.
نمونه تکامل یافته اینگونه بادگیر در
مسجد جامع طبس با ۱۵ دهانه بزرگ رو به شمال، در جبهه جنوب شرقی شبستان اصلی
مسجد ساخته شده است. هواکشهای آن نیز در سوی شمال شرقی شبستان پشت به باد گرم و خاکآلود جنوبی دارد.
بادگیر امامزاده حسینِ این شهر نیز نمونه جالبی از همینگونه، اما با ابتکاری کم مانند است. معمار سازنده این بادگیر افزون بر چشمههای بدنه پهن، دو چشمه در هر پهلوی باریکِ بدنه ساخته است تا در صورت تغییر جهت باد،
هوای خنک همچنان به درون بادگیر کشیده شود.
بادگیرهای کرانهها و درون
کویر بیشتر از اینگونهاند، زیرا با شرایط معماری کویری و ارتفاع و سوی وزش باد خنک موسمی سازگاری دارد.
در بنادر و شهرهای کرانه
خلیجفارس بادگیرها را بر برجهای کوتاه چهار گوش با یک دهانه باز به سوی نسیم خنک
دریا میسازند. بادگیرهای با زمینه راست گوشه که دارای برج یا میلهاند، در جاهایی ساخته میشوند که باد خنک از شمال شرقی به سوی جنوب غربی میوزد. آنها از گونه بادگیرهای دو دهنهاند و سطح پهن آنها به سوی باد خنک ساخته میشود
و درون میله آنها برخلاف بادگیرهای یک دهانه که یکسره باز است، به دو بخش تقسیم میشود. بخش رو به باد خنک که هوا را به درون بنا میبرد و بخش دیگر که کار بیرون بردن هوا از داخل بنا را انجام میدهد.
بهرهدهی بادگیرها هنگامی افزایش مییابد که ۱ تا ۳ بادگیر دیگر با دهانههایی با سوهای مخالف بر بامِ بنا ساخته شود.بدینسان، باد از هر سو که بوزد، از دهانه یک بادگیر فرود میآید و
هوای درون بنا از دهانه بادگیرهای دیگر خارج میشود. معماران قدیمی اینگونه بادگیرها را «بدهوبستان» میخواندند.
در بادگیرهای چهار دهانه باد از هر سو که بوزد، به وسیله یکی از دهانههای بادگیر به درون کشیده میشود.
هوای درون بنا را نیز دهانه پشت به باد بادگیر به خارج میراند. در اینگونه بادگیرها فضای داخلی میله یا بدنه برج به بخشهای چهارگانه به شکل X تقسیم میشود و این تقسیمبندی تا خروجی بادگیر در تالار یا حوضخانه ادامه مییابد.
اینگونه بادگیر را بیشتر در شهرهای مرکزی چون
یزد و
کاشان میتوان دید. سبب آن وجود بادهای خنکی است که در فصل گرما گاهی از شمال به جنوب و زمانی از شرق به غرب میوزد. در کاشان بادهایی که از جانب
کرکسکوه میوزد، به ویژه در معماری بادگیرها تاثیر بسزایی گذاشته است.
برجهای بادگیر این ناحیه از ویژگیهای زیبایی، کارآیی و بلندی نسبت به دیگر مناطق برخوردارند.
دهانه آنها به بخشهای کوچکتری تقسیم گشته، و بدینسان، بر شمار چشمههای دهانه افزوده شده است. این کار نهتنها به برجها چهره زیباتری میدهد، بلکه به تنظیم فشار و استحکام دهانه در برابر بادهای شدید و گردبادهای کویری کمک میکند.
برای افزایش استواری بادگیرهای بلند به هنگام ساخت، آنها را با تیرک کلافبندی میکنند. از بیرونزدگی سر تیرکها نیز به جای چوب بست برای تعمیرات بیرون برج بهره میگیرند.
ارتفاع برجهای بادگیر در این بخش معمولاً از ۸ تا ۱۵ متر است.
در پی این روند تکاملی بادگیرهای هشت ضلعی ساخته شد که از کارآیی ویژهای برخوردارند، زیرا به سبب داشتن محیطِ نزدیک به دایره،
باد از هر سو که بوزد، همواره بخشی از چشمههای بادگیر در برابر باد قرار دارد. مهمترین نمونه آن برج بادگیر باغ دولتآباد یزد است که پیش از ویرانیِ بخش زبرین (یعنی چشمههای آن) با بلندی ۳۵/۳۳ متر بلندترین برج بادگیر ایران شناخته میشد.
اوج تکامل معماری بادگیر را در منطقه یزد به صورت بادگیرهای دو اشکوبه میتوان دید. اینگونه بادگیرها را بر زمینه چهار گوشه و چهار دهانه میساختهاند و در بخش میانی آن برج دیگری، بلندتر از برج اصلی برپا میکردند که مستقل از بادگیر زیرین عمل میکرد.آسیب دیدن هر یک از این دو برج در کار دیگری تاثیر نداشت.
امتیاز دیگر اینگونه بادگیرها آن بود که چشمههای آن میتوانست بادهایی را که در سطحهای مختلف میوزید، به داخل خود بکشد. نمونه بسیار زیبایی از بادگیر دو اشکوبه در
ابرقو وجود دارد.
انتخاب جای برج بادگیر، بلندی برج، تناسب آن با نیاز فضایی که به وسیله آن باید خنک شود و نیز سوی دهانه و شمار چشمهها کاری دقیق بود و به تجربه نیاز داشت. اشتباه محاسبه معمار به جای
هوای خنک، باد گرم همراه با گرد و خاک را وارد خانه میکرد. معماران آزموده برای یافتن مکان مناسب بر بام از نردبانهای دو طرفه بالا میرفتند و با استفاده از حساسیت لاله گوش خود سوی وزش باد و بلندی بادگیر را تعیین میکردند.
دو مشکل بادگیر همواره ورود گرد و
خاک و
حشرات و
پرندگان به داخل بادگیر بوده است. مشکل نخست را با پهن ساختن قاعده برج به نسبت بدنه آن میتوان حل کرد، زیرا مقطع پهن از سرعت باد در ته بادگیر میکاهد و گرد و خاک در ته برج تهنشین میشود. مشکل دیگر را نیز امروزه با نصب تور سیمی در دهانه بادگیر میتوان حل کرد.
دهانه زیرین بادگیر که
هوای خنک از آن وارد ساختمان میشود، به تناسب جای برج بادگیر در پشت بام، در سقف یا گیلویی یا بدنه و دیوار اتاق یا زیرزمین و حوضخانه ساخته میشد.
این دریچههای خروجی هوا را با پنجرههایی از کاشی مشبک یا دریچههای چوبی میپوشاندند تا افزون بر زیبایی با ساختمان هماهنگی داشته باشد.
در حوضخانههای بزرگ دهانه بادگیر یا بادگیرها به گوشوارههای گوشه حوضخانه راه داشت تا شدت گردش
هوا با گشودن و بستن در آنها در اختیار ساکنان باشد.
بادگیر در جاهای عمومی چون
مسجد،
مدرسه،
کاروانسرا و...کاربرد داشت. نقش بادگیرها در خنک و سالم نگاه داشتن
آب در آب انبارها بسیار مهم بود.سقف گنبدی آب انبارها در تابستان حرارت را در خود نگاه میداشت و
هوای گرم زیر آن سطح آب را گرم کرده، تولید بخار میکرد. برای جلوگیری از انتقال گرما به لایههای زیرین آب لازم بود که بخار آب و حرارت جمع شده در زیر گنبد تهویه شود. اینکار به کمک بادگیرهای چندگانه صورت میگرفت.
نمونههای آن را در
آب انبار شش بادگیری یزد
و آب انبار مصلی در
نائین با دو بادگیر چهار دهانه و یک بادگیر هشت دهانه میتوان دید.
بادگیر در شهرها و روستاهای مناطق گرم و خشک
ایران، به ویژه در بخش مرکزی آن چون
سمنان و
قم، کرانهها و شهرهای کویری چون یزد، کاشان و نائین، شهرهای جنوب
خراسان چون
طبس، جزیرهها و بندرهای کرانه خلیج فارس و
دریای عمان، برخی از شهرهای
استان فارس و
کرمان چون
شیراز،
جهرم و
سیرجان و دیگر استانها مورداستفاده بوده است.
در این میان، شهر یزد به سبب بسیاری بادگیرها و نقشی که در تکامل معماری بادگیر داشته است، به «شهر بادگیرها» شهرت دارد.
بخشهای خشک و گرم ایران در تابستانها دارای جریان باد موسمی و شبانهروزی منظمی هستند که به وسیله بادگیر برای خنک کردن داخل ساختمانها از آن بهره گرفته شده است.
بادگیر با وزش باد و کاهش و افزایش
دما در شب و روز و تغییر چگالی
هوای داخل و اطرافش به طور خود به خودی کار میکند. خنکسازی هوا به وسیله بادگیر را میتوان به دو روش خنکسازی حساس و خنکسازی تبخیری انجام داد:
در این روش تغییر دمای هوا بدون تغییر رطوبت رخ میدهد. هنگام وزش باد دهانه رو به باد بادگیر از راه چشمههای خود باد را به درون میکشد. شتاب باد با برخورد به خمیدگی درون چشمهها افزایش مییابد و به طرف تنها راه خروج، یعنی دهانه زیر بادگیر به حرکت در میآید و ساختمان را خنک میکند. واکنش این عمل پدید آمدن نیروی مکشی در بدنه پشت به بادگیر یا هواکش است و فضا را تهویه میکند.
کار بادگیر در صورتی که باد نوزد، در
شب و
روز متفاوت است. در شبهای بیباد دیوارهای خارجی و داخلی برج بادگیر که به سبب کلفتی و طرح ویژه مقطع چشمههای آن دارای ظرفیت کافی برای جذب و ذخیره گرماست، گرمای ذخیره شده در روز را به
هوای اطراف و درون خود منتقل میسازد.
هوای گرمتر که کم چگالتر است، فشار
هوای بالای بادگیر را کاهش میدهد و کشش رو به بالا ایجاد میکند. نتیجه آن رانده شدن
هوای درون ساختمان از راه بادگیر به خارج و جایگزینی
هوای خنک حیاط و باغچه به داخل بناست. با وزیدن باد این روند جریان عکس مییابد.
در روز اگر
باد نوزد، چشمهها و بدنه بادگیر که در طول شب خنک شده،
هوای خنک اطراف خود را که از
هوای گرم چگالتر است، به سبب پیدایش کششی نزولی به داخل ساختمان میراند.هنگامیکه باد بوزد، این روند افزایش مییابد.
در خنکسازی تبخیری تغییر دما و رطوبت هوا با هم صورت میگیرد. خنکسازی تبخیری که در پایین آوردن دما و ایجاد فضای آرامشبخش در گرمای شدید بسیار مؤثر است، در گوشه و کنار ایران به روشهای گوناگون صورت میپذیرد. در بندرهای کناره
خلیجفارس، به ویژه در
بندرعباس جلو دهانه بادگیرها را پردهای نیین میآویزند و بعدازظهرهای تابستان در اوج گرما بر آن
آب میپاشند، تا خنک سازی تبخیری صورت گیرد. وجود حوضخانه و فواره میان حوض و وجود سردابها و زیرزمینهای مرتبط با بادگیر به همین سبب است.
بادگیرسازان
بم شیوه ویژهای در خنکسازی تبخیری عرضه کردهاند. در این روش برج بادگیر در ۵۰ متری بنا برپا میشود. دالانی زیرزمینی بنا را به ته برج بادگیر میپیوندد. نشست آب از
زمین روی دالان که زیرکشت
گیاه و بوته و درخت است، دیوار دالان را همیشه مرطوب میسازد و
هوای بادگیر با گذشتن از دالان و عبور از روی حوض و فوارهای که در مدخل دالان به حوضخانه ساخته شده است، به دو شیوه حساس و تبخیری خنک میشود.
در گونه دیگری از خنکسازی تبخیری که با ترکیبی از بادگیر و جریان آب زیرزمینی کار میکند،
هوای داخل شده از بادگیری که به ساختمان چسبیده است و به زیرزمین آن راه دارد، از روی چاهی عبور میکند که به
آب جاری زیر بنا متصل است. در فاصلهای دورتر
هوای گرم و خشک از چاه دیگری وارد شده، پس از عبور از روی جریان آب خنک از چاه اول بالا میآید و داخل زیرزمین میشود. برخورد جریان
هوای بادگیر و
چاه، نقطه رانش شدیدی ایجاد میکند و
هوای خنک حساس و تبخیری را به درون زیرزمین میراند. جریان آب زیرزمینی میتواند مورد بهرهگیری در بادگیرهای مسیر خود قرار گیرد.
کهنترین بنای تاریخی دوره اسلامی
ایران که اثر وجود بادگیر در آن دیده میشود، مدرسه غیاثیه خرگرد است که آن را بین سالهای ۸۴۶ - ۸۴۸ق/ ۱۴۴۲-۱۴۴۴م بنا کردهاند
اما باید گفت که ساختن بادگیر دست کم از سدههای نخستین هجری در ایران بزرگ رواج داشته، و ساختن این عنصر مهم معماری در سرزمینهای دور و نزدیک ایران حتی تا شمال
افریقا (به ویژه در
مصر) معمول بوده است. کمبود آثار معماری در این باره را مدارک تاریخی و ادبی جبران میکند. نام بادخان، بادخون، بادغر، بادغرد، باد آهنگ، باد آهنج، بادهنج، بادهلج و...در متنها و سرودههای سرایندگان نامدار ایران چون
رودکی سمرقندی،
ابوشکور بلخی،
کسایی مروزی،
ابوطاهر خسروانی و دیگران در
سده۴ق/۱۰م، و
فرخی،
سنایی،
اثیرالدین اخسیکتی، خاقانی و دیگران در سدههای ۵ و ۶ق/۱۱ و ۱۲م دیده میشود و در آثار متاخران در شعرِ محسن تاثیر و
مسیح کاشانی به صورت بادگیر آمده است
در متون تاریخی نیز گزارشهایی از ساختن بناهای چهار بادگیره و برپایی «بادگیرهای عالی» در نیمه دوم سده ۸ق/۱۴م و آغاز سده ۹ق/۱۵م در یزد وجود دارد.
در سفرنامههای مسافران اروپایی که به روزگار پادشاهان صفوی به ایران آمدهاند، گزارشهایی - گاه مفصل - درباره ساختار و کارآیی بادگیر وجود دارد. سیلواای فیگروا درباره بادگیرهای هرمز آگاهیهایی به دست میدهد.
شرح و تصویری که شاردن (د ۱۱۲۵ق/ ۱۷۱۳م) درباره خانه بادگیرداری در
اصفهان آورده است،
از کاربرد وسیع بادگیر در این دوره حکایت دارد. طرحی از کُرنِلیس بروین از خیابان چهار باغ اصفهان برجای مانده که در ۱۱۱۵ق/۱۷۰۳م قلمی کرده است. در این طرحنمای یکبرج بادگیر دو اشکوبه دیده میشود که نشاندهنده کاربرد این نوع بادگیر در ایران به روزگار
سفر اوست.
در سدههای ۱۲ و ۱۳ق/ ۱۸ و ۱۹م بادگیرهای بزرگ و زیبای دولتآباد یزد،
خانه بروجردیهای کاشان و عمارت مشهور بادگیر در
تهران ساخته شد.
قدیمترین شاعر عرب که در
شعر او از بادهنج نام برده شده، ابوعبدالله محمد بن حسن ابن طوبی صقلی است که در ۴۵۰ق/۱۰۵۸م زنده بوده است
اما پیش از او ساختن بادگیر (با نام فارسی آن) در مصر متداول بوده، چه،
ابن یونس (د ۳۹۹ق/ ۱۰۰۹م) درباره سوی وزیدن باد خنک شمال و شمال غربی در مصر سخن گفته، و به همین سبب، بادگیرهای یک دهانه
قاهره رو به همان سمت داشته است.
در سدههای ۶ و ۷ق/۱۲ و ۱۳م در قاهره به سختی خانهای یافت میشد که دارای بادگیر نباشد. ساختن بادگیرهای بلند و بزرگ - که به گزارش
عبداللطیف بغدادی (د ۶۲۹ق/۱۲۳۲م) گاهی تا ۵۰۰ دینار هزینه داشت - به کاری خودنمایانه تبدیل شده بود. کاربرد بسیار واژه فارسی «بادهنج» در ادبیات عرب و ساخت و ساز انبوه این سازه در معماری سرزمینهای عربی به ویژه در مصر،
نشان میدهد که بادگیر چون بسیاری دیگر از عناصر معماری ایرانی به سرزمینهای دور رفته است.
روزنتال در پژوهش ژرف خود درباره پیدایش و گسترش بادگیر، بر آن است که این سازه در
ایران اختراع شده، و به روزگار
عباسیان ساخت آن در بینالنهرین رواج محدود داشته است و با افزوده شدن اهمیت سیاسی و اقتصادی مصر در دوره
فاطمیان در مصر رواج بسیار یافته، و در درازای سده ۱۳ق/۱۹م همچنان پررونق بوده است.
واپسین سخن آنکه بادگیر ساختهای است هوشمندانه از سوی معماران ایرانی برای رفع نیاز ساکنان بخشهای گرم و خشک ایران به داشتن مسکن آسوده با بهرهگیری از مواد بوم آورد و باد و
خورشید. کارآیی بادگیر چنان است که اتاقهای تابستانی و زیرزمینهای شهرها و روستاهای کویری ایران را که در تابستان، گرمای خارج آنها از ۴۵ سانتیگراد فراتر میرود، به نحوی شگفتانگیز به مکانی راحت برای زیست تبدیل میکند، کاری که فنآوری پیشرفته امروزی نمیتواند جایگزین آن شود.
(۱) ایرج افشار، یادگارهای یزد، تهران، ۱۳۴۸-۱۳۵۴ش.
(۲) مهدی بهادرینژاد، «دستگاههای خنکسازی خود به خودی در معماری ایران»، آشنایی با دانش، تهران، ۱۳۵۸ش، شم ۵.
(۳) محمد کریم پیرنیا، «بادگیر و خیشخان»، باستانشناسی و هنر ایران، تهران، ۱۳۴۸ش، شم ۴.
(۴) محمود توسلی، ساخت شهر و معماری در اقلیم گرم و خشک ایران، تهران، ۱۳۶۰ش.
(۵) جعفر جعفری، تاریخ یزد، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۳ش.
(۶) یعقوب دانشدوست، بناهای تاریخی طبس، تهران، ۱۳۷۶ش.
(۷) یحیی ذکاء، تاریخچه ساختمانهای ارگ سلطنتی تهران، تهران، ۱۳۴۹ش.
(۸) سیلواای فیگروا گارثیا، سفرنامه، ترجمه غلامرضا سمیعی، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۹) عمادالدین کاتب محمد، خریده القصر، قسم شعرای مغرب، به کوشش محمد مرزوقی و دیگران، تونس، ۱۹۸۶م.
(۱۰) علی غزولی، مطالع البدور فی منازل السرور، ۱۲۹۹ق.
(۱۱) علی قفطی، انباه الرواه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، قاهره، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۱۲) اسدی طوسی، لغت فرس، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۱۹ش.
(۱۳) علیاکبر دهخدا، لغتنامه دهخدا.
(۱۴) نصرتالله مشکوتی، فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران، تهران، سازمان ملی حفاظت آثار باستانی.
(۱۵) محمدتقی مصطفوی، «بادگیر پدیدهای زیبا و سهل و ممتنع در معماری اصیل ایرانی»، یزدنامه، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۱ش، ج ۱.
(۱۶) حسن نراقی، آثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز، تهران، ۱۳۴۸ش.
(۱۷) سعید نفیسی، احوال و اشعار رودکی، تهران، ۱۳۱۹ش.
(۱۸) غلامعلی همایون، اسناد مصور اروپاییان از ایران، تهران، ۱۳۴۸ش.
(۱۹) Chardin، J، Voyages en Perse، Amsterdam، ۱۷۱۱.
(۲۰) EI ۲، S، Iranica.
(۲۱) O' Kane، B، X The Madrasa al-Ghiy s/ yya at Khargird n، Iran، London، ۱۹۷۶، vol XIV.
(۲۲) Pope، AU، A Survey of Persian Art، London etc، ۱۹۶۷.
(۲۳) Rosenthal، F، X Poetry and Architecture: The B dhanj n، Journal of Arabic Literature، ۱۹۷۸، volVIII؛
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بادگیر»، شماره۴۳۱۳.