اِصباح (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِصباح:
(فَالِقُ الإِصْبَاحِ) اِصباح: (
اصبح،
يصبح،
اصباحا) به معنى «داخل در
صبح شدن» است.
واژه
«اصباح» و
«صبح» هر دو به يک معنى است.
به موردی از کاربرد
اِصباح در
قرآن، اشاره میشود:
(فَالِقُ الإِصْبَاحِ وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْبَانًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ) (او شكافنده
صبح است؛ و
شب را مايه آرامش و
خورشید و ماه را وسيله حساب قرار داده است؛ اين، اندازهگيرى
خداوند تواناى داناست.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
اصباح - به كسر همزه- به معناى
صبح و در اصل مصدر است و سكن به معناى هر چيزى است كه مايه سكونت و آرامش باشد و حسبان جمع حساب و به قول بعضى مصدر حسب حسابا است.
آيه مىفرمايد:
(فٰالِقُ الْإِصْبٰاحِ) «خداوند شكافنده
صبح است»
قرآن علاوه بر اين كه كرارا روى نعمت نور و ظلمت و شب و روز تكيه كرده است. در اين جا روى مسئله
طلوع صبح تكيه مىكند كه يكى از نعمتهاى بزرگ پروردگار است، زيرا مىدانيم اين پديده
آسمانی نتيجه وجود جوّ
زمین (قشر ضخيم هوا كه دور تا دور اين كره را پوشانيده) مىباشد، اگر اطراف كره زمين همانند كره ماه جوّى وجود نداشت نه بين الطلوعين و فلق وجود داشت و نه سپيدى آغاز شب و شفق، بلكه آفتاب همانند يک ميهمان ناخوانده بدون هيچ مقدمه سر از افق مشرق بر مىداشتو نور خيرهكننده خود را در چشمهايى كه به تاريكى شب عادت كرده بود فورا مىپاشيد و به هنگام
غروب مانند يک مجرم فرارى، يک مرتبه از نظرها پنهان مىشد و در يک لحظه، تاريكى و ظلمت وحشتناكى همه جا را فرامىگرفت، اما وجود جوّ زمين و فاصلهاى كه در ميان تاريكى شب و روشنايى روز به هنگام
طلوع و غروب آفتاب قرار دارد،
انسان را تدريجا براى پذيرا شدن هريک از اين دو پديده متضاد آماده مىسازد و انتقال از نور به ظلمت و از ظلمت به نور به صورت تدريجى و ملايم و كاملا مطبوع و قابل تحمل انجام مىگردد.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «اِصباح»، ج۲، ص۵۵۹.