اوستا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَوِسْتا، نام
کتاب دینی زردشتیان می باشد.
تا ۱۱۸۵ق /۱۷۷۱م کسی جز زردشتیان با
زبان و
خط اوستا و مطالب آن آشنایی نداشت. در این
سال آنکتیل دوپرون فرانسوی (۱۸۰۵م) ترجمه اوستا را به زبان فرانسه در ۳
جلد در پاریس منتشر کرد و به غیر زردشتیان امکان داد که با اوستا آشنایی پیدا کنند، اما توجه به دین زردشتی از سوی اروپاییان به سال ۱۷۰۰م باز میگردد که تامس هاید (۱۷۰۳م) کتاب «
تاریخ دین کهن
ایرانی » را براساس کتاب های فارسی به لاتینی نوشت و در آن از دانشمندان خواست که جست و جو کنند و نوشته های اصیل زردشتی را به
دست آورند در ۱۷۲۳م نیز بوچر۴ نسخه ای از
وندیداد ساده را به دست آورد و به کتابخانه بادلیان در آکسفرد سپرد و چند سال بعد آنکتیل دوپرون که در هند، زبان اوستایی آموخته بود، به ترجمه اوستا پرداخت.
فارسی زبانان، اگرچه با نام اوستا، زند و اوستا و زندووستا آشنایی داشتند، از ۱۳۰۵ش به بعد که ابراهیم پور داود (۱۳۴۷ش) ترجمه گاهان را منتشر ساخت، با زبان، خط و مطالب آن نیز آشنا شدند. وی بعدها بخش های دیگر اوستا را هم به فارسی ترجمه کرد.
طبق روایات زردشتی ۲۱ نسک (کتاب) اوستا را
اهوره مزدا به زردشت
وحی کرده است. گفتهاند که زردشت به دستور گشتاسب یا داریوش سوم هخامنشی اوستا و زند (
تفسیر ) را در دو نسخه نوشت. یکی از آن دو نسخه در گنج شاهی و دیگر در دزنبشت (مرکز اسناد دولتی) نهاده شد. به دستور
اسکندر رومی بخش
علمی اوستا را به
یونانی ترجمه، و باقی را پراکنده و
نابود کردند.
یکی از پادشاهان اشکانی به نام بلاش (شاید بلاش اول، سل ۵۱ -۷۷م) دستور داد تا اوستا را گردآوری کنند. اردشیر بابکان (۲۲۶-۲۴۱م) توسر (یا تنسر) را مأمور گردآوری و تنظیم اوستا کرد. پس از آن شاپور اول (۲۴۱- ۲۷۲م) دستور داد تا مطالب علمی پراکنده شده را گردآوری کنند و به اوستا بیفزایند. در
زمان شاپور دوم (۳۰۹-۳۷۹م) آذرباد مهر اسپندان اوستا را بررسی، و صورت درست آن را تدوین کرد. سپس در زمان انوشیروان (۵۳۱ -۵۷۹م) و به دستور او، وِه شاپور اوستا را بازبینی کرد.
از مجموع
روایات زردشتی آنچه پذیرفتنی مینماید، این است که گردآوری و نقل اوستا همواره به صورت شفاهی و سینه به سینه بود، تا آنکه در
قرن ۴م، در زمان شاپور دوم، آن را با الفبایی که از روی الفبای پهلوی زردشتی و پهلوی
مسیحی (خط زبوری) اختراع شد، نگاشتند.
بنابراین، نظریه آندریاس مبنی بر آنکه اوستا در دوره اشکانی با الفبایی مأخوذ از آرامی نوشته، و سپس به الفبای جدید منتقل شده، اکنون مردود است و محققان برجسته آن را رد کرده اند.
اوستا در دوره های مختلف فراهم آمده است.
بخش کهن آن (گاهان و یسن هفت هات و بندهای ۱۳، ۱۴ و ۱۵ یسن ۲۷ و بند ۱ یسن ۵۱) در
حدود هزار
سال پیش از
میلاد .
و از بخش جدید اوستا (يسن ها و ويسپرد و يشت ها و
ونديداد و خرده اوستا) یسن ها و یشت ها ظاهراً در دوره هخامنشی، و خرده اوستا در زمان شاپور دوم تألیف شده است. زمان تألیف
وندیداد را هم باید پس از تألیف یسن ها و یشت ها دانست.
اوستای دوره ساسانی در ۳ کتاب گردآوری شده بود.
۱. گاهانیگ، گاهان و مطالب مربوط به آن را در بر داشت.
۲. هادگ مانسریگ (در بردارنده سخن ایزدی)،
اذکار و اوراد را شامل میشد.
۳. دادیگ، قوانین
دین زردشتی را در برداشت.
گاهان و یسن ها، گاهان جمع گاه است و گاه بازمانده گاثای اوستایی، و به معنی سرود است. گاهان را از خود زردشت دانسته اند. گاهان ۱۷ یسن (ستایش) از یسن های اوستا ست و به ۵ گاه تقسیم شده است. تقسیم بر اساس وزنی است که هر یک از گاه ها دارند. گاهان منظوم به
نظم هجایی است.
ویسْپْرَد، ویسپ یعنی همه، و رد یعنی حامی. ویسپرد از ۲۴ کرده (فصل) تشکیل شده، و مطالب آن از یسن ها گرفته شده است و همراه با یسن ها خوانده میشود.
یشت ها، یشت به معنای ستایش است. یشت ها که شمار آنها ۲۱ است، در
ستایش اهوره مزدا، امشاسپندان و ایزدان و
نیایش آنها سروده شده اند. یشت ها ظاهراً در اصل منظوم به نظم هجایی بوده اند.
وندیداد،
وندیداد تصحیف ویدیو داد است. ویدیوداد به معنی قانون غیر دیوی است.
وندیداد، نسک نوزدهم از نسک های ۲۱ گانه اوستا ی دوره ساسانی است که بهطور کامل باقیمانده است. زبانی که در
وندیداد به کار رفته، نسبت به
زبان به کار رفته در بخش های دیگر اوستا جدیدتر است.
وندیداد ۲۲ فرگرد (فصل) دارد که غیر از فرگردهای اول و دوم و نوزدهم، بقیه شامل قوانین
دین زردشتی است. این قوانین را مغان، پس از پذیرفتن دین زردشتی، وارد این دین کرده اند.
خرده اوستا، خرده اوستا به معنی اوستای کوچک، خلاصه ای است از اوستا ی دوره ساسانی. تدوین خرده اوستا را از آذرباد مهر اسپندان، موبدان موبد
زمان شاپور دوم میدانند که مشتمل است بر انواع
ادعیه مانند نیایش ها، گاه ها، «سی روزه ها» و آفرینگان.
متن های پراکنده، متن های پراکنده بخشهایی از نسک های اوستا ی دوره ساسانی هستند که از میان رفته اند.
هادخت نسک، هادخت نسک یکی از نسک های اوستای ساسانی است. آنچه اکنون باقی مانده، ۳ بخش است، بخش نخست درباره دعای اشم و هو، و دو بخش دیگر درباره سرنوشت
روح پس از
مرگ است. این دو بخش به بندهای ۲۷-۳۲ فرگرد ۱۹
وندیداد شباهت دارد.
هیربدستان ونیرنگستان، هیربدستان در وظایف هیربدان ونیرنگستان در مقررات دینی است.
زند، این کلمه به معنی شرح و تفسیر است. در دوره ساسانیان اوستا را به زبان فارسی میانه ترجمه و تفسیر کرده اند. از زند این متن ها برجای مانده است، یسن ها، ویسپرد،
وندیداد، خرده اوستا، هادخت نسک، هیربدستان و نیرنگستان.
(۱) ابوالقاسمی محسن، راهنمای زبان های باستانی ایران، تهران، ۱۳۷۵- ۱۳۷۶ش.
(۲) ابوالقاسمی محسن، شعر در ایران پیش از اسلام، تهران، ۱۳۷۴ش.
(۳) اوستا.
(۴) پورداود ابراهیم، مقدمه برگاتها، بمبئی، ۱۳۳۱ش.
(۵) تفضلی احمد، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، به کوشش ژاله آموزگار، تهران، ۱۳۷۶ش.
دانشنامه بزرگ اسلامی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی برگرفته از مقاله «اوستا»ج۱۰، ص۴۱۲۴.