ترتب عبارت است از اجتماع دو حکم فعلی در یک موضوع یا دو حکم فعلی در دو موضوع در یک زمان، در صورتی که یکی اهم و دیگری مهم باشد و مکلف نتواند آن دو را با هم امتثال کند. بنابراین، امر ترتبی امر به مهم است که بر عصیان امر به اهم مترتب میگردد؛ برای مثال، در صورتی که دو خطاب از سوی مولا صادر شود و در یکی به نماز (صلّ) و در دیگری به زدودن نجاست از مسجد (ازل النجاسة عن المسجد) امر شده باشد، امر «صلّ»؛ در فرض وسعت وقت امر به مهم، و امر به زدودن نجاست از مسجد، امر به اهم نامیده میشود. شارع، نخست مکلف را به اهم، یعنی ازاله نجاست، و در صورت سرپیچی وی، به مهم (خواندن نماز) امر میکند؛ به اینگونه امرها امر ترتبی گفته میشود. و یا مثل این که پدری به فرزندش میگوید: «تعلم الفقه و الا فتعلم الطب»؛ در این جا «امر به اهم» همانا امر به یادگیری فقه، و «امر به مهم» که مشروط به سرپیچی از امر اولی است، امر به فراگیری پزشکی است.