اهلبیت و قرآن (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ما (
اهل بیت علیهم السلام) از
مصادیق بارز راسخان در
علم و عالمان به
تأویل قرآن می باشیم.
ما (اهل بیت علیهم السلام) از
مصادیق بارز راسخان در
علم و عالمان به
تأویل قرآن می باشیم: هو الذی انزل علیک الکتـب... وما یعلم تاویله الا الله والرسخون فی العلم...» او کسی است که این کتاب (آسمانی) را بر تو نازل کرد، در حالی که تفسیر آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمیدانند. (
امام صادق علیه السلام فرمود: ما : اهل بیت علیهمالسّلام راسخان در علم و عالمان به تأویل قرآنیم).
درباره معنی تأویل سخن بسیار گفتهاند، آنچه به
حقیقت نزدیک تر است این است که تأویل در اصل لغت به معنی بازگشت دادن چیزی است، بنابراین هر کار و یا سخنی را که به
هدف نهایی برسانیم تأویل نامیده میشود، مثلا اگر کسی اقدامی کند و هدف اصلی
اقدام او روشن نباشد و در پایان آن را مشخص کند این کار را تأویل میگویند، هر گاه
انسان ، سخن بگوید و مفاهیم خاص و اسراری در آن نهفته باشد که هدف نهایی آن سخن را تشکیل دهد به آن تأویل میگویند.
در آیه مورد بحث، منظور از تأویل همین معنی است یعنی در
قرآن آیاتی است که اسرار و معانی عمیقی دارد، منتها افرادی که افکارشان منحرف است، و اغراض فاسدی دارند از پیش خود،
تفسیر و معنی نادرستی برای آن ساخته و برای
اغفال خود یا دیگران، روی آن تکیه میکنند.
جمله مورد بحث،
افاده حصر میکند، چون میفرماید: تأویل کتاب را به جز خدا کسی نمیداند، و ظاهر این حصر این است که علم به تأویل تنها نزد خدا است.
و اما جمله : «و الراسخون فی العلم»
عطف به آن نیست، تا معنا چنین شود: تأویلش را نمیداند مگر خدا و راسخون در علم، بلکه جملهای از نو و در حقیقت فراز دوم جمله : «فاما الذین فی قلوبهم زیغ» است، و معنای دو جمله این است که مردم نسبت به کتاب خدا دو گروه هستند، گروهی از آنها که
بیمار دلند آیات متشابه آن را دنبال میکنند، و بعضی دیگر وقتی به آیات متشابه برمی خورند میگویند: ما به همه قرآن
ایمان داریم، چون همه اش از ناحیه پروردگار ما آمده، و اینگونه
اختلاف کردن مردم به خاطر اختلاف دلهای ایشان است.
دسته اول دلهاشان مبتلا به
انحراف است، و دسته دوم، علم در دلهاشان
رسوخ کرده. علاوه بر اینکه اگر واو مذکور عاطفه باشد، و مراد این باشد که تنها خدا و راسخین در علم تأویل کتاب را میدانند در این صورت یکی از راسخین در علم
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم محسوب میشود چون آن حضرت افضل همه این طایفه است، و چگونه ممکن است قرآن کریم بر
قلب مبارکش نازل بشود، و او آیات متشابهش را نفهمد، و بگوید (چه بفهمم و چه نفهمم به همه ایمان دارم، چون همه اش از ناحیه خدا است).
راسخون در علم چه کسانی هستند؟ در قرآن مجید در دو مورد، این
تعبیر به کار رفته است یکی در اینجا و دیگری در
سوره نساء آیه ۱۶۲ آنجا که میفرماید: «لکن الراسخون فی العلم منهم و المؤ منون یؤ منون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک» (دانشمندان و راسخان در علم از اهل کتاب، به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو نازل گردیده است ایمان میآورند).
همانطور که از معنی لغوی این کلمه استفاده میشود منظور از آن، کسانی هستند که در علم و دانش، ثابت قدم و
صاحب نظرند.
البته مفهوم این کلمه یک مفهوم
وسیع است که همه دانشمندان و متفکران را در بر میگیرد، ولی در میان آنها افراد ممتازی هستند که درخشندگی خاصی دارند و طبعا در درجه اول، در میان
مصادیق این کلمه قرار گرفتهاند و هنگامی که این تعبیر ذکر میشود قبل از همه نظرها متوجه آنان میشود. و اگر مشاهده میکنیم در روایات متعددی راسخون فی العلم به
پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و
ائمه هدی علیهم السلام تفسیر شده، روی همین نظر است، زیرا بارها گفتهایم که آیات و کلمات قرآن مفاهیم وسیعی دارد که در میان
مصادیق آن افراد
نمونه و فوق العادهای دیده میشود که گاهی در تفسیر آنها تنها از آنان نام میبرند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۵ف ص۳۳۵، برگرفته از مقاله «اهلبیت و قرآن ».