اذ قالوا لیوسف واخوه احب الی ابینا منا ونحن عصبة ان ابانا لفی ضلـل مبین.(هنگامی که (برادران) گفتند: «یوسف و برادرش (بنیامین) نزد پدر، از ما محبوبترند؛ در حالی که ما گروه نیرومندی هستیم! مسلّماً پدر ما، در گمراهی آشکاری است!)
ولما فصلت العیر قال ابوهم انی لاجدریح یوسف لولا ان تفندون(هنگامی که کاروان (از سرزمین مصر) جدا شد، پدرشان (یعقوب) گفت: «من بوییوسف را احساس میکنم، اگر مرا به نادانی و کم عقلی نسبت ندهید!»)