انحلال شرکت تضامنی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
انحلال هر
شرکت به معنای پایان عمر آن است. در واقع هر
شرکت تجاری در یک برهه از زمان ایجاد و زمانی نیز از بین میرود. یکی از مهمترین
شرکتهای تجاری،
شرکت تضامنی میباشد، که در این مقاله به مباحث مربوط به انحلال این نوع از
شرکت پرداخته میشود.
شرکت تضامنی
شرکتی است که؛ تحت اسم مخصوصی برای انجام امور تجارتی بین دو یا چند نفر با
مسئولیت تضامنی (تضامنی بودن مسئولیت به این معنا است که در صورت کافی نبودن دارایی
شرکت برای پرداخت تمام بدهیها، هر یک از
شرکا مسئول پرداخت تمامی بدهیهای
شرکت میباشد.) تشکیل میشود.
ماده ۱۳۶
قانون تجارت، موارد انحلال
شرکت تضامنی را بیان نموده است. این موارد و آثار آن به طور مختصر توضیح داده میشود.
شرکت تضامنی تحت شرایط عام
حقوق شرکتها (شرایطی که در صورت وجود، تمام
شرکتهای تجاری، از جمله
شرکت تضامنی را منحل میکند.) منحل میشود.
این شرایط عبارتند از:
۱- منتفی شدن تعدد
شرکا:
به این معنی که هر
شرکت برای ایجاد و ادامه حیات، نیاز به دو یا چند
شریک دارد. در صورتی که به هر دلیلی این تعدد
شرکا از بین برود دیگر
شراکتی وجود نخواهد داشت، پس
شرکت نیز از بین میرود.
۲- انقضای مدت
شرکت:
در صورتی که
شرکت تضامنی برای مدت محدودی ایجاد شده باشد، پس از پایان این مدت
شرکت خودبهخود از بین میرود.
۳- انتفای موضوع
شرکت:
زمانی که انجام موضوع فعالیت
شرکت به دلایلی از قبیل انجام شدن یا ممنوع شدن آن غیرممکن شود، منجر به انحلال
شرکت خواهد شد.
۴-
ورشکستگی شرکت:
به محض اینکه حکم ورشکستگی
شرکت صادر شود،
شرکت منحل خواهد شد.
ورشکستگی زمانی مصداق دارد که،
شرکت از عهده پرداخت بدهیهایش برنیاید.
۵- بطلان
قرارداد شرکت:
برای ایجاد
شرکت، دو یا چند نفر با یکدیگر توافق کرده و قرارداد
شرکت را منعقد میکنند. حال اگر این توافق به علتی باطل باشد، منجر به بطلان
شرکت میشود.
۶- تصمیم تمام
شرکا:
از آنجا که همه
شرکا با توافق هم قرارداد تشکیل
شرکت را منعقد میکنند، خودشان نیز میتوانند با توافق،
شراکت را از بین ببرند.
در مورد
شرکت تضامنی قوانینی پیشبینی شده که میتوان آنها را به ترتیب زیر خلاصه نمود:
انحلال
شرکت برابر بند ب ماده ۱۳۶ قانون تجارت با موافقت تمامی
شرکا امکانپذیر است. پس در صورتی که حتی یکی از
شرکا مخالف باشد، انحلال صورت نخواهد گرفت. با این حال اگر
اساسنامه یا
شرکتنامه (قرارداد تشکیل
شرکت.)،
شرکا را از
حق فسخ محروم نکرده باشد هر یک از
شرکا میتواند در صورتی که انحلال به قصد ضررزدن به
شرکا یا اشخاص دیگر نباشد، انحلال
شرکت را درخواست کند.
این تقاضا باید شش ماه قبل از
فسخ، کتباً به
شرکا اعلام شود. همچنین اگر برابر اساسنامه باید سال به سال به حساب
شرکت رسیدگی شود، فسخ در هنگام پایان محاسبه سالیانه به عمل میآید.
ورشکستگی یکی از
شرکا ممکن است به انحلال
شرکت منجر شود.
انحلال
شرکت به سبب ورشکستگی
شرکا جنبه
قهری دارد. یعنی نیازمند صدور حکم انحلال به وسیله
دادگاه به سبب ورشکستگی
شریک نیست و کافی است که
مدیر تصفیه (کسی که اداره امور مریوط به ورشکسته را بر عهده دارد.)
شریک ورشکسته کتباً تقاضای انحلال
شرکت را کرده باشد و از این تقاضا شش ماه گذشته و
شرکت، مدیر
تصفیه را از تقاضای مزبور منصرف نکرده باشد.
فوت
شریک نیز
شرکت را منحل میکند،
مگر اینکه
شرکای باقیمانده و
قائممقام (کسی که بجای دیگری صاحب حقوق و تکالیف گردد مثلاً خریدار یک خانه صاحب تمام حقوق و وظایف مرتبط با خانه میشود.) متوفی به بقای
شرکت رضایت دهند. برابر ماده ۱۳۹ قانون تجارت اگر سایر
شرکا به بقا
شرکت تصمیم گرفته باشند قائممقام متوفی باید در مدت یک ماه از تاریخ فوت رضایت یا عدمرضایت خود را کتباً اعلام نماید.
محجوریت (حجر به معنای فقدان صلاحیت برای دارا شدن یا استفاده از حق میباشد.) یکی از
شرکا موجب انحلال
شرکت میشود.
اما در ماده ۱۴۰ قانون تجارت آمده است که در صورت محجور شدن یکی از
شرکا با اعمال ماده ۱۳۹ قانون تجارت میتوان
شرکتی را از انحلال نجات داد. یعنی باقیماندن
شرکت وابسته به رضایت سایر
شرکا و قائممقام محجور است.
انحلال
شرکت تضامنی برابر با بند ج ماده ۱۳۶ قانون تجارت در صورتی ممکن است که یکی از
شرکا به دلایلی، انحلال
شرکت را از دادگاه تقاضا نماید و دادگاه آن دلایل را موجه و حکم به انحلال بدهد. البته موضوع مهم، تشخیص موجه بودن دلایل است و دلیل را وقتی میتوان موجه دانست که سایر
شرکا وظایف و تعهدات خود را انجام ندهند یا عملی مخالف با محتوای قرارداد
شرکت انجام دهند.
البته مطابق تبصره همین ماده در صورتی که دلایل انحلال، منحصراً مربوط به
شریک یا
شرکای معین باشد دادگاه میتواند به تقاضای سایر
شرکا به جای انحلال، حکم به اخراج آن
شریک یا
شرکای معین را بدهد.
در صورت درخواست
طلبکار یا طلبکاران شخصی هر یک از
شرکا،
شرکت منحل میشود، آنهم زمانی که نتوانسته باشند طلب خود را از دارایی شخصی
مدیون (
شریک) وصول کنند و سهم مدیون از منافع
شرکت هم برای پرداخت طلب آنها کافی نباشد.
باید گفت
قانونگذار سعی در حفظ حقوق طلبکاران و بقای
شرکت دارد.
زیرا اولاً مقرر کرده است که طلبکار باید شش ماه قبل، قصد خود را به اطلاع
شرکت برساند و ثانیاً طبق ماده ۱۳۱
قانون تجارت در صورتی که سایر
شرکا سهمیه آن
شریک را از دارایی
شرکت نقداً پرداخت کنند، میتوانند از انحلال
شرکت جلوگیری کنند.
انحلال
شرکت تضامنی دارای آثاری است که به ترتیب بررسی میگردد:
انحلال
شرکت تضامنی باید برابر با ماده ۲۰۰ قانون تجارت اعلام شود. به این ترتیب
شرکا شرکت تضامنی مکلفند که انحلال
شرکت را با ارائه مدارک مقرر، در
اداره ثبت شرکتها به ثبت برسانند و سپس در ظرف یک ماه از تاریخ ثبت، انحلال
شرکت را توسط اداره ثبت محل در روزنامه رسمی
قوه قضاییه و یکی از
جراید کثیر الانتشار مرکز اصلی
شرکت منتشر نمایند.
پس از انحلال، اموال
شرکت بایستی میان
شرکا تقسیم شود. اما چون خود
شرکت قبل از انحلال معاملاتی انجام داده و طلبکارانی دارد، باید قبل از تقسیم اموال بین
شرکا، طلب آنان پرداخت گردد. به همین جهت قانون،
تصفیه را مقدم بر تقسیم اموال قرار داده است.
تصفیه به مجموعه عملیاتی گفته میشود که به نقد کردن دارایی و طلبهای
شرکت و پرداخت بدهیاش منجر میشود.
تقسیم دارایی
شرکت میان
شرکا پس از پرداخت بدهیهای
شرکت صورت میگیرد. از تاریخ تقسیم اموال، طلبکاران
شرکت دیگر حقی نسبت به
شرکت ندارند. چرا که از تاریخ تقسیم،
شرکت نیز از بین میرود و طلبکاران تنها میتوانند به
شرکا که مسئولیتشان تضامنی است رجوع کنند. قانون تجارت در مورد تقسیم دارایی
شرکت میان
شرکا مقرراتی را وضع کرده که اجمالاً بررسی میشود:
مقررات تقسیم دارایی:
ا. به موجب ماده ۲۱۱ قانون تجارت «آن قسمت از دارایی
شرکت که در مدت
تصفیه، مورد نیاز نیست به طور موقت بین
شرکا تقسیم میشود....»
ب. همچنین ماده ۲۱۵ قانون تجارت میگوید تقسیم دارایی
شرکت، خواه در حین
تصفیه و یا پس از ختم آن، در صورتی امکان دارد که قبلاً سه مرتبه در
مجله رسمی و یکی از جراید، اعلام و یک سال از تاریخ انتشار اولین اعلام در مجله گذشته باشد. ماده ۲۱۶ قانون تجارت نیز تخلف از ماده قبل را موجب مسئولیت متصدیان
تصفیه در برابر طلبکاران قرار داده است.
اگر برای اجرای تعهدات
شرکت معاملات جدیدی لازم شود، متصدیان
تصفیه انجام خواهند داد.
با توجه به این ماده معلوم میشود که
شخصیت حقوقی شرکت تنها برای انجام اموری که برای
تصفیه لازم است باقی خواهد ماند. البته باید توجه داشت که در این مورد
اهلیت(اهلیت به معنای توانایی دارا شدن حقوق و تکالیف است.)
شرکت محدود نمیشود بلکه اختیارات مدیر
تصفیه محدود میشود.
نتایج بقای شخصیت حقوقی
شرکت در حال
تصفیه متعدد است. چند مورد آن مختصراً ذکر میشود:
۱-
شرکت، نام و اقامتگاه خود را حفظ میکند تا به این ترتیب هم اشخاص دیگر بتوانند علیه
شرکت اقامه دعوا کنند و هم
شرکت بتواند به طور مستقل علیه اشخاصی که به او بدهکارند اقامه دعوا کند.
۲-
شرکت میتواند تعهدات جدیدی را در حدی که امر
تصفیه اقتضا دارد به عهده بگیرد.
۳- طلبکاران میتوانند در صورتی که انحلال
شرکت به سببی غیر از ورشکستگی بوده، صدور حکم ورشکستگی
شرکت در حال
تصفیه را تقاضا کنند.
۴- چون شخصیت حقوقی
شرکت فقط برای
تصفیه باقی مانده است،
شرکت از تاریخ انحلال نه قابل تبدیل به
شرکت دیگری است و نه میتواند فعالیت جدیدی آغاز کند.
با توجه ماده ۱۲۴ قانون تجارت پس از ختم
تصفیه و تقسیم دارایی
شرکت میان طلبکاران، دعوای طلبکارانی که به هر علت طلب خود را نگرفتهاند، تنها علیه
شرکا پذیرفته است. چون
شرکت با تقسیم دارایی، شخصیت خود را از دست داده است. قانون تجارت مهلتی پنجساله معین کرده تا طلبکاران بتوانند علیه
شرکا یا وراث آنها راجع به معاملات
شرکت اقامه دعوا کنند. ابتدای این مهلت پنج ساله روزی است که انحلال
شرکت در اداره ثبت، به ثبت رسیده و در مجله رسمی اعلام شده باشد.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «انحلال شرکت تضامنی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۱۲/۱۵.