• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

انحصارگرایی در باب نجات

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



انحصارگرایی از ارکان مهم کلام مسیحی است و طبق آن تنها مسیحیان می‌توانند وارد بهشت شوند. و از آموزه‌های مسیحیت به نام «‌ نجات» دارد. این دیدگاه مورد نقد واقع شده است که عبارت است از:
۱: متهم کردن انسانهای قبل از عیسی و راندن ایشان از بهشت در حقیقت مجبور کردن ایشان به امری است که قدرت آن را ندارند. (تکلیف مالایطاق) غیر عقلانی بودن این آموزه تا جایی روشن است که بسیاری از متکلمان مسیحی برای اصلاح آن اقدام کرده و نظریه «شمول‌گرایی» ‌و «‌ کثرت‌گرایی» ‌را طرح کردند.
۲: نجات یافتن انسانها از طریق کشته شدن فرد دیگر نیز مخالف عقل است زیرا هر کس مسئول اعمال خویش بوده و خود باید سعادت و شقاوت ابدی‌اش را تعیین کند.
۳: از نظر اسلام میان حقانیت و رستگاری تفاوت است. گرچه حقانیت ادیان دیگر محدود به زمان خاصی است اما رستگاران منحصر به مسلمانان نیستند.



انحصارگرایی ریشه در یکی دیگر از آموزه‌های مسیحیت به نام «‌ نجات» دارد که پاسخی به این پرسش است که چه کسانی رستگار می‌شوند؟ و براساس آن تنها کسانی از آتش دوزخ نجات می‌یابند که به ربوبیت و مرگ فدیه‌وار حضرت عیسی ایمان آورند. طبق آموزه‌های کلام مسیحی همه انسان‌ها گناهکارند و در گناه اولیه حضرت آدم شریک هستند.
روح گناه و شرارت به طور موروثی در تمام فرزندان آدم وجود دارد و آدمیان ذاتاٌ گناهکار متولد می‌شوند. هیچ امری نمی‌تواند انسانها را از ننگ و آلودگی آن آزاد کند. مگر آنکه برترین انسان‌ها یعنی عیسی که تجسد یافته خداوند در این جهان است قربانی شود تا کفاره گناه دیگر آدمیان باشد. مرگ عیسی (علیه‌السّلام) خون‌بها و وسیله‌ای شد تا انسان مشمول عفو الهی قرار گیرد.
به نظر کاتولیک‌های قرون وسطی شرکت در مراسمی چون غسل تعمید باعث آمرزش انسان‌ها و راهیابی ایشان به بهشت می‌شود. اما پروتستان‌ها معتقدند ایمان به آموزه نجات_ و نه شرکت در مراسم _ برای نجات از دوزخ کافی است. به هرحال کسانی‌که به این آموزه اعتقاد ندارند یا غسل تعمید انجام نداده‌اند نمی‌توانند به بهشت راه یابند.
حتی حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) و حضرت موسی (علیه‌السّلام) که مورد احترام کلیسا هستند، هنوز به بهشت راه نیافته‌اند؛ در مکانی به نام «لیمبو» که میان بهشت و جهنم قرار دارد و در آن عذاب یا پاداشی نیست به سر می‌برند تا اینکه در روز قیامت حضرت عیسی آنها را رهایی داده و به بهشت ببرد.
[۱] حسین‌زاده، محمد، مبانی معرفت دینی، قم: موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، چاپ دوم، ۱۳۸۰، ص۱۲۴.
در کلام مسیحی این دیدگاه «انحصارگرایی» ‌نام دارد.
شعار رسمی واتیکان در باب دیگر ادیان این بود که «‌رستگاری بیرون از کلیسای کاتولیک وجود ندارد.»
[۲] کامران، حسن، تکثر ادیان در بوته نقد، قم: نشر معارف: ۱۳۸۲، ص۳۰.
در شورای چهارم کلیسا (۱۲۱۵ م) که در تاریخ به شورای لاتران معروف شد نیز همین مطلب تکرار شد. انحصارگرایی کاتولیکی تا آنجا پیش رفت که معتقد شد در هیچ کلیسایی غیر از کلیسای کاتولیک رستگاری محقق نیست وهمه باید تابع پاپ روم باشند تا بتوانند بهشتی شوند.
[۳] زیبایی‌نژاد، محمدرضا، مسیحیت شناسی مقایسه‌ای، تهران: سروش، ۱۳۸۲، ص۳۹۶.

این آموزه به قدری تنگ نظرانه و انحصارگرایانه بود که به جز عده کمی، همه انسانها را از بهشت خارج می‌نمود. حتی کسانی که قبل از مسیح می‌زیسته‌اند یا صالحان و خوبانی که در عصر مسیح یا پس از او زندگی کرده و پیام مسیحیت به آنها نرسیده نیز مشمول رحمت الهی قرار نمی‌گرفتند. انحصارگرایی در بعد حقانیت نیز مطرح است که موضوعی متفاوت با انحصارگرایی در باب نجات است.


۱: طبق این دیدگاه باطل مسلمانانی که به دستور حضرت عیسی و سایر انبیا به اسلام گرویدند و همچنین پیامبران و انسانهای صالح و موحد قبل از حضرت عیسی صلاحیت راهیابی به بهشت را ندارند. که این امر آشکارا مخالف عقل است زیرا متهم کردن انسانهای قبل از عیسی و راندن ایشان از بهشت در حقیقت مجبور کردن ایشان به امری است که قدرت آن را ندارند. (تکلیف مالایطاق)، غیرعقلانی بودن این آموزه تا جایی روشن است که بسیاری از متکلمان مسیحی برای اصلاح آن اقدام کرده و نظریه «شمول‌گرایی» و «‌ کثرت‌گرایی» را طرح کردند.
۲: نجات یافتن انسان‌ها از طریق کشته شدن فرد دیگر نیز مخالف عقل است زیرا هر کس مسئول اعمال خویش بوده و خود باید سعادت و شقاوت ابدی‌اش را تعیین کند.
۳: از نظر اسلام میان حقانیت و رستگاری تفاوت است. گرچه حقانیت ادیان دیگر محدود به زمان خاصی است اما رستگاران منحصر به مسلمانان نیستند. دردیدگاه اسلامی نجات یافتگان از عذاب عبارتند از:
الف: کسانی که در زمان انبیا پیشین و اعتبار آیین ایشان پیروان آنها بوده و به تکلیف خود عمل می‌نموده‌اند. زیرا ایشان به تکلیف خود که اسلام عام (‌تسلیم در برابر خداوند) است عمل نموده‌اند.
ب: مسلمانان صالح از زمان ظهور اسلام تا روز قیامت. زیرا در این زمان مصداق اسلام عام شریعت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است که تکمیل شده شرایع پیشین است. «الیوم اکملت لکم دینکم.» و پیروان شرایع دیگر نیز باید به آن ایمان آورند. «فان آمنوا بمثل ما آمنتم به فقد اهتدوا.»
ج: کسانی که به دلایل شرایط فرهنگی و اقلیمی دسترسی به پیام حق نداشته‌اند. و یا اگر دسترسی داشته‌اند به دلیل فقر فکری و فرهنگی از درک و تشخیص آن ناتوان هستند. و یا در شرایطی رشد کرده‌اند که احتمال باطل بودن دین و آیین خود را نمی‌دهند. این افراد که در قرآن کریم «مستضعفین» ‌ نامیده می‌شوند. نیز اهل نجات هستند.
زیرا عقل چنین حکم می‌کند که تنها کسانی که پیام حق به ایشا ن رسیده نسبت به پیروی از آن تکلیف دارند. عذاب برای کسانی است که حجت بر ایشان تمام شده است قرآن کریم نیز این حکم عقلی را تایید نموده است. (برای آشنایی بیشتر رک: استاد مطهری، عدل الهی.)
[۱۰] مطهری، مرتضی، عدل الهی.
در مقابل کسانی مستحق عذاب هستند که پس از دریافت حجت الهی و پیام حق آن را انکار کرده و لجاجت می‌کنند و یا برای دستیابی به پیام حق و حجت الهی تلاش نمی‌کنند.


۱. حسین‌زاده، محمد، مبانی معرفت دینی، قم: موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، چاپ دوم، ۱۳۸۰، ص۱۲۴.
۲. کامران، حسن، تکثر ادیان در بوته نقد، قم: نشر معارف: ۱۳۸۲، ص۳۰.
۳. زیبایی‌نژاد، محمدرضا، مسیحیت شناسی مقایسه‌ای، تهران: سروش، ۱۳۸۲، ص۳۹۶.
۴. شوری/سوره۴۲، آیه۱۳.    
۵. مائده/سوره۵، آیه۳.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۱۳۷.    
۷. نساء/سوره۴، آیه۹۷-۹۹.    
۸. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۵.    
۹. شعراء/سوره۲۶، آیه۲۰۸-۲۰۹.    
۱۰. مطهری، مرتضی، عدل الهی.
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۱۴۶.    
۱۲. بقره/سوره۲، آیه۱۵۹.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «انحصارگرایی در باب نجات»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۷/۲۱.    






جعبه ابزار