• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

انتظار (روایات)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ماهیت و چیستی انتظار آمیزه‌ای از دو عنصر است: عنصر نفی و عنصر اثبات. عنصر نفی همان بیگانگی با وضع موجود و ناخشنودی از آن است و عنصر اثبات امید به آینده‌ای روشن و آرمانی و بسترسازی برای آن است. مفهوم انتظار در اصطلاح کلامی اش برگرفته از روایات و همان چشم داشتن به وعده الهی است همراه با سعی و تلاش در آماده ساختن روح و جسم خود و جامعه برای روزی که با طلوع خورشید عالم تاب حضرت مهدی عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف گشایشی در همه شئون زندگی بشر پدید آید.



انتظار از نظر لغوی به معنای توقع داشتن، چشم به راه بودن و نگرانی است
[۱] لغت نامه دهخدا، ذیل واژه انتظار.
[۲] المنجد، ترجمه محمد بندر ریگی، ج۲، ص۱۹۵۸.
و در اصطلاح شیعه عبارت است از: اعتقاد کامل و ایمان محکم بر امامت و ولایت و سرپرستی حضرت صاحب الزمانا و امید به آمدن و ظهور آن حضرت و شروع حکومت حق و حق پرستان است.
[۳] آخرین امید، داود الهام، ص۱۹۱.

حضرت علی علیه‌السّلام می‌فرمایند: «انتظروا الفرج و لاتیاسوا من روح الله (فضل الله) فان احب الاعمال الی الله عزوجل انتظار الفرج؛ از رحمت خداوند مایوس نباشید؛ زیرا محبوب‌ترین کارها نزد خداوند عزوجل انتظار فرج است». امام صادق علیه‌السّلام می‌فرماید: «من مات منتظرا لهذا الامر کان مع القائم فی فسطاطه لا بل کان کالضارب بین یدی رسول الله، بالسیف؛ هر که درانتظار این امر (ظهور قائم) بمیرد، همچون کسی است که با قائم در خیمه او باشد؛ بلکه به مانند کسی است که در کنار پیامبر خدا، شمشیر زند».
جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی
تو خاک ره بنشان تا نظر توانی کرد




۲.۱ - وارثان زمین

«و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون؛ همانا در زبور پس از ذکر (تورات) نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد». امام باقر علیه‌السّلام فرمود: «مقصود از بندگان شایسته‌ای که زمین را به ارث می‌برند، امام مهدی و یاران او هستند».

۲.۱.۱ - پیام‌های آیه

۱. سنت الهی آن است که بندگان صالح، حاکم و وارث جهان باشند: «کتبنا»؛
۲. آینده از آن صالحان است: «یرثها عبادی الصالحون»؛
۳. وراثت زمین و حکومت بر جهان دو شرط دارد: بندگی خداوند و انجام اعمال صالح: «عبادی الصالحون».
[۸] تفسیر نور، ج۷، ص۵۰۶.


۲.۲ - بقیة الله در زمین

«... بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین؛ بقیةالله برای شما بهتر است، اگر مؤمن باشید». امام باقر علیه‌السّلام فرمود : وقتی امام مهدی علیه‌السّلام ظهور کند، بر دیوار کعبه تکیه زند و اولین سخنی که بر زبان جاری کند، همین آیه است. سپس می‌فرماید: «انا بقیة الله فی ارضه و خلیفته و حجته علیکم؛ من بقیةالله در زمین و جانشین او و حجت او بر شما هستم؛ پس هر کسی بخواهد بر او سلام کند، گوید: «السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه».

۲.۱.۱ - پیام‌های آیه

به امام عصر، «بقیه الله» می‌گویند؛ چون وجود شریف آن حضرت به خواست خداوند ، برای هدایت مردم ذخیره و باقی نگه داشته شده است.
[۱۱] تفسیر نور، ج۵، ص۳۷۰.


۲.۳ - حکومت مستضعفان بر زمین

«ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمه ونجعلهم الوارثین؛ و ما بر آن هستیم که بر مستضعفان روی زمین نعمت دهیم و آنان را پیشوایان سازیم و وارثان گردانیم».
ظلم ، ستم و نژادپرستی در کشور مصر و اطراف حکم فرما بود. فرعون که پادشاهی ستمگر بود، بر بنی اسرائیل حکومت می‌کرد. شبی فرعون در عالم خواب دید آتشی از سوی شام شعله ور شده و زبانه کشان به طرف مصر آمد و به خانه‌های اشراف افتاد و بعد کاخ‌ها، باغ‌ها و تالارها را فرا گرفت و همه را به خاکستر و دود تبدیل کرد. فرعون در حالی که وحشت زده شده بود، از خواب برخاست و در غم و اندوه فرو رفت و دانشمندان تعبیر خواب را به حضور طلبید و گفت: چنین خوابی دیدم، تعبیرش چیست؟ یکی از آنها گفت: به زودی پسری به دنیا می‌آید که تو را از بین خواهد برد. آیات قبلی این آیه از شکنجه شدن، کشته شدن و به ذلت کشیده شدن گروهی از بنی اسرائیل از سوی فرعون سخن می‌گوید. این گروه در زمان فرعون مستضعف بودند. خداوند متعال اراده نمود تا این گروه مستضعف جانشین فرعون و اطرافیان او گردند که پس از غرق شدن فرعون و لشکرش در رود نیل، حکومت مصر و تخت و تاج به آنان ارث رسید.
اگرچه شان نزول آیه فوق درباره فرعون و مستضعفان زمان فرعون است؛ ولی معنی و مصداق آن یک قانون عمومی است و تاویل آن درباره امام زمانا می‌باشد. امیرالمؤمنین علیه‌السّلام در تاویل این آیه شریفه می‌فرماید: «دنیا پس از چموشی و سرکشی، بسان شتری که از دادن شیر به دوشنده اش خودداری می‌کند و آن را برای بچه اش نگه داری می‌کند، به ما روی خواهد آورد».
[۱۳] نهج البلاغه، کلمات قصار، ص۲۰۹.
نیز از امیرالمؤمنین علیه‌السّلام آورده‌اند که فرمود: «مستضعفان یاد شده در قرآن کریم که خداوند اراده فرموده است آنان را پیشوای مردم روی زمین قرار دهد، ما خاندان پیامبریم. خداوند سرانجام مهدی این خانواده را بر می‌انگیزند و به وسیله او آنان را به اوج شکوه و عزت و اقتدار می‌رساند و دشمنانش را به سختی به ذلت می‌کشد».


پیامبر گرامی اسلام، می‌فرماید: «خوشا به حال آن که مهدی علیه‌السّلام را ببیند و خوشا حال آن که او را دوست بدارد و خوشا حال کسی که امامت او را باور داشته باشد».
امام علی علیه‌السّلام : «منتظر فرج (آل محمد) باشید و از رحمت خدا ناامید نگردید؛ به راستی که محبوب‌ترین کارها نزد خداوند بزرگ، انتظار فرج است».
در لوح فاطمه زهرا علیه‌السّلام : «... سپس به دلیل رحمت بر جهانیان، سلسله اوصیاء را به وجود فرزند امام حسن عسگری علیه‌السّلام تکمیل خواهم کرد؛ کسی که کمال موسی و شکوه عیسی و صبر ایوب را داراست...» .
[۱۷] شیخ صدوق، کمال الدین، ج۱، باب ۲۸، ح ۱، ص۵۶۹.

امام حسن مجتبی علیه‌السّلام در ضمن روایتی، پس از بیان برخی از مشکلات زمان بعد از رسول خدا، فرمود: «خداوند در آخرالزمان مردی را برمی انگیزد... و او را به وسیله فرشتگان خود پشتیبانی می‌کند و یارانش را حفظ می‌کند... و او را بر تمامی ساکنان زمین چیره می‌سازد... او زمین را از عدالت و روشنایی و دلیل آشکار پر می‌سازد... خوشا حال آن که روزگار او را ببیند و سخن او را بشنود».
[۱۸] طبرسی، احتجاج، ج۲، ص۷۰.

امام حسین علیه‌السّلام فرمود: «خداوند به وسیله او(امام مهدی علیه‌السّلام) زمین را زنده می‌کند؛ پس از آنکه مرده باشد و به وسیله او آئین حق را بر تمامی دین‌ها پیروز گرداند؛ هر چند مشرکان را خوش نیاید. برای او غیبتی است که گروهی در آن از دین باز می‌گردند و گروهی دیگر بر دین استوار می‌مانند... همانا آن که در غیبت او بر اذیت‌ها و تکذیب‌ها شکیبایی کند، مانند کسی است که پیش روی رسول خدا، با شمشیر جهاد کرده باشد».
[۱۹] طبرسی، احتجاج، باب ۳۰، ح ۳، ص۵۸۴.





۴.۱ - انتظار سازنده

انتظار شیرین آن است که انسان از جا برخیزد و به کار پردازد، زمینه حصول مقصود را آماده سازد و بداند هر چه آمادگی بیشتر شود، مقصود زودتر حاصل می‌شود. بنابراین انتظار سازنده، انتظار راستینی است که در روایات از آن با عنوان با فضیلت‌ترین عبادت یاد شده است
[۲۰] شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ح۱.
که سبب تحول و آماده سازی معنوی و فرهنگی شده و نیز باعث ترقی و تعالی در همه ارزش‌ها در ابعاد مختلف الهی و انسانی می‌شود.

۴.۲ - انتظار ویرانگر

این انتظار زمانی است که آدم در جای خود بنشیند و تکان نخورد، چشم به در خانه بدوزد تا مطلوبش بیاید. در این انتظار روز منتظر، ماه به نظر می‌آید و ماهش، سال و روزگارش تلخ و انتظارش تلخ می‌شود و در مجموع انتظاری بازدارنده، اسارت بخش و فلج کننده است، که منجر به نوعی تعطیلی در حدود و مقررات اسلامی می‌شود.




۵.۱ - انتظار روحی

عبارت است از آمادگی برای قبول دعوت و زدودن مقاومت روحی برای رسیدن کسی که انتظار آمدنش هست. بسیاری از منتظران از این قبیل هستند. اینان کسانی هستند که از شدت ظلم و جور به تنگ آمده و آه می‌کشند و آرزومند منجی و رسیدن وی هستند. این گونه انتظار در صورتی مفید است که با عمل همراه باشد.

۵.۲ - انتظار عملی

انتظار عملی مانند آمادگی برای آمدن مهمان و پذیرایی از او که غذا بایستی آماده باشد و با مقام مهمان و شخصیت او تناسب داشته باشد. محل نشستن او تمیز و آماده، خوابگاه و استراحتگاهش مرتب باشد. مثلا کشاورز، وقتی انتظار باران را دارد که چیزی کشت کرده باشد. بازرگان، وقتی انتظار سود دارد که کالای خود را آماده کرده و در معرض فروش گذارده باشد و این انتظار کامل خواهد بود. بنابراین انتظار عملی افزون بر انتظار روحی است. آنچه در تسریع قیام حضرت مهدی مؤثر است، انتظار عملی است؛ هر چه بر تعداد منتظران عملی حضرت افزوده می‌شود، ظهور آن حضرت نزدیک تر می‌شود و موفقیت در دعوت را شدیدتر می‌سازد.


۱. ناامیدی را از خود دور نموده و امید به قیام حضرت قائم داشته باشد. (حضرت حجت در توقیعشان به شیخ مفید (رحمه الله) فرمودند: «اگر شیعیان ما که خداوند آنها را در طاعتشان یاری دهد، در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده است، مصمم و یکدل باشند، نعمت لقای ما از آنان به تاخیر نمی‌افتد و سعادت دیدار ما برای آنها با معرفت کامل و راستین نسبت به ما تعجیل می‌گردد»)
[۲۱] بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۷.

۲. دوست داشته باشد از یاوران حضرت مهدی باشد تا در ایجاد عدل جهانی شرکت کند و از این سعادت جاودانی برخوردار شود. («کلهم لیوث قد خرجوا من غاباتهم لو انهم هموا بازالة الجبال لاءزالوها عن مواضعها؛ همه شیرانی هستند که از بیشه خارج شده‌اند و اگر اراده کنند، کوه‌ها را از جا برکنند. «جعلت قلوبهم کزبر الحدید؛ دل هایشان، چون پاره‌ای آهن شده است». «فان الرجل منهم یعطی قوة اربعین رجلا؛ به هر کدامشان، نیروی چهل مرد داده شده است». )
[۲۲] یوم الخلاص، ص۲۲۴.
[۲۳] یوم الخلاص، ص۲۲۸.

۳. دارای ورع و تهذیب نفس باشد و از گناه دوری نماید. «رجال مؤمنون عرفوا الله حق معرفته و هم انصار المهدی فی آخرالزمان؛ مردانی که خدا را آنچنان که باید شناخته‌اند، یاوران مهدی در آخرالزمان هستند».
۴. به تکالیف الهی خود توجه داشته باشد و مطابق وظیفه الهی خود عمل نماید و اهل تلاش، همت و سخت کوشی باشد. «مجدون فی طاعة الله؛ آنان در طریق عبودیت، سختکوش و پرتلاشند» «لا یکفون سیوفهم حتی یرضی الله عز و جل؛ یاران قائم شمشیرهای خود را بر زمین ننهند تا اینکه خدای عزوجل راضی شود»
[۲۵] یوم الخلاص، ص۲۲۳.

۵. از حسن اخلاق برخوردار باشد. امام صادق علیه‌السّلام : «هر کس دوست می‌دارد از یاران حضرت قائم باشد، باید منتظر باشد و در این حال به پرهیزگاری و اخلاق نیکو رفتار نماید، در حالی که منتظر است. پس چنانچه بمیرد و قائما بپاخیزد، پاداش او همچون پاداش کسی خواهد بود که آن حضرت را درک کرده است؛ پس کوشش کنید و در انتظار بمانید. گوارا باد بر شما‌ای گروه مشمول رحمت خداوند»
[۲۷] الغیبه، ص۲۰۰.

۶. منتظران مهدی بی نام و بی نشان همچون آدم‌های عادی در میان جامعه رفت و آمد دارند و برای خود امتیازی قائل نیستند. دنبال دکان و جلب مشتری نیستند؛ ولی مشتاق‌ترین بندگان خدا به اویند. «اولئک المخلصون حقا؛ آنانند اخلاص پیشگان حقیقی»




۷.۱ - مامقانی و امام زمان

شیخ عبدالله مامقانی می‌گوید: شبی هنگام نوشتن کتابی، به کتاب «تهذیب» شیخ طوسی احتیاج پیدا کردم. هر قدر فکر کردم در این وقت شب کتاب را کجا پیدا کنم، فکرم به جایی نرسید. در همان حال دلم شکست و اشکم جاری شد. به امام زمان متوسل شدم و عرض کردم: «سیدی! من برای شما زحمت می‌کشم و این کار مال شماست؛ پس شما به من کمک کنید». ناگهان گویا به من الهام شد در میان کتاب‌های پاره و اوراق باطله‌ای که در گوشه طاقچه اتاق بود، بگردم. با اینکه قبلا چندین بار آنها را زیر و رو کرده بودم و حتی احتمال هم نمی‌دادم که مطلوب من آنجا باشد، بلافاصله از جا برخاستم و مجددا آنها را جستجو کردم. ناگهان به نسخه‌ای از کتاب تهذیب برخوردم که با خط بسیار جالبی نوشته شده بود. فوری آن را برداشتم و مورد استفاده قرار دادم. آن کتاب چند روزی نزد من بود و مطالب آن را مورد استفاده قرار دادم. بعد از پایان کارم آن کتاب ناپدید شد و هرچه گشتم، آن را نیافتم.
[۲۹] برگرفته از داستان‌هایی از زندگی علماء، محمدتقی صرفی.


۷.۲ - طلب یاری دختر مرجع تقلید از امام زمان

آیت الله اراکی از مراجع تقلید می‌فرمودند: « دختر من از زنان صالحه و متدینه است. من خودم مستقیما او را از بچگی تربیت کرده‌ام و در راست گویی او هیچ شکی ندارم. در زمان حج مجبور شد تنها به این سفر برود. آن قدر عفیف و باحیا بود و از برخورد با مردان دوری می‌کرد که این سفر برایش نگرانی بزرگی ایجاد کرده بود و دائما در فکر بود که خدایا من در این سفر، تنهایی چه کنم؟ در هنگام خداحافظی به او گفتم: این ذکر را پیوسته بگو و برو: «یا علیم ویا خبیر»؛ تا خدا از تو دستگیری کند. الحمدلله این سفر را به خوبی به پایان رساند و پس از بازگشت از حج برای من این گونه تعریف کرد: وقتی وارد مسجدالحرام شدم که طواف را به جای بیاورم، دیدم در اطراف کعبه آن قدر جمعیت متراکم است که ابدا من قدرت ندارم طواف کنم. هرچه خواستم به گرد خانه کعبه طواف کنم، دیدم قدرتش را ندارم (و با مردان برخورد خواهم کرد) بیچاره شدم و گفتم: خدایا! من برای طواف خانه تو آمدم و می‌بینی که با این شلوغی، قدرت ندارم؛ خدایا! چه کنم، نمی‌توانم؟! در این حالت ناگهان دیدم از مکان برابر حجرالاسود ، فضایی به شکل استوانه‌ای باز شد و کسی به گوش من گفت: «خودت را به امام زمانت بسپار و در این فضا با او طواف کن». من وارد این محل خالی استوانه‌ای شدم؛ دیدم در جلو، امام زمان علیه‌السّلام در حال طواف هستند و پشت سر آن حضرت شخص دیگری است؛ من وارد شدم و پشت سر امام زمان علیه‌السّلام مشغول طواف شدم. در این هفت دور، نه تنها احساس جمعیت نمی‌کردم، بلکه حتی انگشت کسی هم به دست یا بدن من برخورد نکرد؛ دستم به عبای حضرت بود و التماس و تضرع داشتم؛ ولی چهره آن حضرت را ندیدم؛ چون روی آن حضرت به طرف جلو و در حال طواف بودند. همین که دور هفتم تمام شد، خود را خارج از آن حلقه یافتم و دیگر امام زمان علیه‌السّلام را ندیدم، افسوس خوردم چرا به آن حضرت سلام نکردم تا جواب سلام شان را دریافت کنم!
[۳۰] برگرفته از تمنای وصال، حسن محمودی.

در خلوتم که حرف مرا گوش می‌کنی
هر زشتی‌ام که هست، فراموش می‌کنی




۸.۱ - اصلاح گری

امام حسین علیه‌السّلام و حضرت مهدی هر دو اصلاح گرند. امام حسین علیه‌السّلام می‌فرمایند: «انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی؛ فقط برای اصلاح در امت جدم خروج می‌کنم». درباره حضرت مهدی به نقل از رسول اکرم، نیز آمده است: «لیصلح الامة بعد فسادها؛ خداوند به وسیله حضرت مهدی این امت را پس از آنکه تباه شده‌اند، اصلاح می‌کند».

۸.۲ - طلب یاری

طلب یاری حسین علیه‌السّلام هنوز هم از رواق تاریخ به گوش می‌رسد: «هل من ناصر ینصرنی؛ آیا کسی هست مرا یاری کند؟»؛ «هل من مغیث یغیثنا؛ آیا کسی هست که به داد ما برسد؟»؛ «هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله؛ آیا کسی نیست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟!».
فریاد طلب یاری امام مهدی، نیز همواره بلند است. آیا کسی هست که مهدی آل محمد، را یاری کند؟ آیا کسی هست عشق مرا در دل‌ها زنده کند؟
و انسان‌های بریده از مرا با من پیوند زند؟ می‌گویند با شنیدن فریاد «هل من ناصر حسینی»، گهواره علی اصغر تکان خورد! آیا با شنیدن «هل من ناصر مهدوی» نیز دلی هست که بلرزد و با امامش عهد و پیمانی ببندد و به کمک او برخیزد؟ آن هم در این عصر وانفسا؟!

۸.۳ - زنده کردن دین و جلوگیری از انحطاط ارزش ها

هدف حضرت مهدی نجات انسان‌ها از بردگی فکری و برداشتن زنجیرهای اسارت از آنان است. امام باقر علیه‌السّلام می‌فرماید: «اذا قام القائم ذهب دولة الباطل؛ هنگامی که قائم قیام کند، هر آینه باطل از بین می‌رود».
هدف امام حسین علیه‌السّلام نیز در زیارت اربعین چنین بیان شده است: «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة؛ خون خود را تقدیم تو کرد تا انسان‌ها را از نادانی و گمراهی رهایی بخشد».

۸.۴ - بیعت نکردن با طاغوت

امام حسین علیه‌السّلام می‌فرمایند: «لا والله لا اعطیکم اعطاء الذلیل و لا افر فرار العبید؛ نه به خدا قسم دستم را از روی خواری و ذلت به شما ندهم و مانند بردگان فرار نمی‌کنم».
حضرت مهدی نیز بیعت هیچ طاغوتی را به گردن ندارد. امام حسن مجتبی علیه‌السّلام می‌فرمایند: «ما منا احد الا و یقع فی عنقه بیعة لطاغیة زمانه الا القائم... لئلا یکون لاحد فی عنقه بیعة اذا خرج ذاک التاسع من ولد اخی الحسین؛ هر کدام از ما اهل بیت در زمان خود بیعت حاکمان و طاغوت‌های زمان را(از روی تقیه ) به عهده داریم؛ مگر قائم... تا هنگامی که قیام می‌کند، بر گردنش بیعت حاکمی نباشد. او نهمین فرزند برادرم حسین است».


در زیارت منسوب به ناحیه مقدسه: «فلئن اخرتنی الدهور، و عاقنی عن نصرک المقدور، و لم اکن لمن حاربک محاربا، و لمن نصب لک العداوة مناصبا، فلا ندبنک صباحا و مسآء، و لابکین لک بدل الدموع دما؛[۱۹]     اگر زمانه مرا به تاخیر انداخت و مقدورات از یاریت بازم داشت و نتوانستم در رکاب تو با دشمنانت بجنگم، (درعوض) صبح و شام بر تو مویه می‌کنم و به جای اشک، برای تو خون گریه می‌کنم».


۱. لغت نامه دهخدا، ذیل واژه انتظار.
۲. المنجد، ترجمه محمد بندر ریگی، ج۲، ص۱۹۵۸.
۳. آخرین امید، داود الهام، ص۱۹۱.
۴. مجلسی، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۲۳.    
۵. شیخ صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۳۳۸، ح۱۱.    
۶. انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۰۵.    
۷. علی ابن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۵۲.    
۸. تفسیر نور، ج۷، ص۵۰۶.
۹. هود/سوره۱۱، آیه۸۶.    
۱۰. شیخ صدوق، کمال الدین، ج۱، باب ۳۲، ح ۱۶، ص۶۰۳.    
۱۱. تفسیر نور، ج۵، ص۳۷۰.
۱۲. قصص/سوره۲۸، آیه۵.    
۱۳. نهج البلاغه، کلمات قصار، ص۲۰۹.
۱۴. مجلسی، بحارالانوار، ج۵۱، ص۶۳.    
۱۵. مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۹.    
۱۶. مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۳.    
۱۷. شیخ صدوق، کمال الدین، ج۱، باب ۲۸، ح ۱، ص۵۶۹.
۱۸. طبرسی، احتجاج، ج۲، ص۷۰.
۱۹. طبرسی، احتجاج، باب ۳۰، ح ۳، ص۵۸۴.
۲۰. شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ح۱.
۲۱. بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۷.
۲۲. یوم الخلاص، ص۲۲۴.
۲۳. یوم الخلاص، ص۲۲۸.
۲۴. کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۸.    
۲۵. یوم الخلاص، ص۲۲۳.
۲۶. بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۲۷.    
۲۷. الغیبه، ص۲۰۰.
۲۸. بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۲۲.    
۲۹. برگرفته از داستان‌هایی از زندگی علماء، محمدتقی صرفی.
۳۰. برگرفته از تمنای وصال، حسن محمودی.
۳۱. مجلسی، بحارالانوار، ج۵۱، ص۸۳.    
۳۲. بحارالانوار، ج۴۵، ص۴۶.    
۳۳. کلینی، کافی، ج۸، ص۲۷۸.    
۳۴. مجلسی، بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۳۲.    
۳۵. شیخ صدوق، کمال الدین، ص۴۸۰.    



دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، سایت بلاغ، برگرفته از مقاله«انتظار».




جعبه ابزار