امیر چوپان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
امیر چوپان از امیران مغول و بانی آثاری در
مکه و
مدینه میباشد. وی مدفون در
بقیع است.
امیر چوپان سلدوزی (م. ۷۲۸ق.) منسوب به قبیلۀ سلدوز از قبایل مغول
همراه هلاکو (حک: ۶۵۴-۶۶۳ق.) به
ایران آمد و بعدها به خدمت ارغون (حک: ۶۸۳-۶۹۰ق.) درآمد و پس از او کنار غازان خان ایلخانی (حک: ۶۹۴-۷۰۳ق) قرار گرفت.
امیر چوپان در دوران اولجایتو
سلطان محمد خدابنده (حک: ۷۰۳-۷۱۷ق) از فرماندهان سپاه او شد و مورد لطف وی قرار گرفت
و با دو دختر او، یکی در پی دیگری،
ازدواج کرد.
در پی مرگ
اولجایتو، وی اداره امور حکومت ابوسعید (حک: ۷۱۷-۷۳۶ق.) نوجوان را بر عهده گرفت و بدین ترتیب، قدرت واقعی قلمرو
ایلخانان در دست او نهاده شد
و فرزندان او در نواحی گوناگون اداره امور را به دست گرفتند.
قدرت فزاینده امیر چوپان و خانواده اش که
حسادت بدخواهان را برانگیخته بود، پس از چند رخداد با مشکل رویارو شد. نخست شورش فرزندش تیمورتاش فرمانروای روم، بر ضد حکومت مرکزی
ایلخانیان بود که با درایت امیر چوپان برطرف شد.
او، خود، با اجازه ابوسعید به مقابله با پسرش رفت و با گفتوگو او را وادار به تسلیم کرد و دست بسته نزد ابوسعید برد و پس از دستگیری و کشتن کسانی که در تحریک او نقش داشتند، از سلطان ایلخانی پوزش خواست. ابوسعید نیز با بخشودن تیمورتاش، او را در مقامش باقی نهاد.
رخداد دیگر، رفتار دمشق خواجه، پسر دیگر امیر چوپان، بود که افزون بر نفوذ فراوان در دربار و حسادت و
سعایت درباریان، سخنانی ناشایست بر ضد ابوسعید میگفت
و سرانجام به سال ۷۲۷ق. به دستور وی کشته شد.
ماجرای دیگر که زمینه ساز
قتل امیر چوپان شد، علاقه مندی ابوسعید به بغداد خاتون،
دختر امیر چوپان، بود که به ازدواج یکی از فرماندهان ایلخانی به نام شیخ حسن جلایری درآمده بود. بر پایه سنت مغولها، اگر زنی مورد پسند خان قرار میگرفت، میبایست شوهرش او را
طلاق میداد تا آن زن به همسری خان درآید.
ابوسعید با یادآوری این سنت از یاد رفته، در اندیشه به دست آوردن بغداد خاتون بود. از این رو، خواسته خود را با امیر چوپان در میان نهاد. او ضمن مخالفت با
سلطان،
داماد و دخترش را از وی دور کرد. این کار خشم ابوسعید را در پی داشت.
سرانجام ابوسعید شیخ حسن جلایری را ناچار کرد تا بغداد خاتون را طلاق دهد و او را به همسری خود درآورد.
این جریان در کنار بدگویی درباریان درباره قدرت فزاینده فرزندان امیر چوپان در دستگاه حکومت ایلخانی، رویگردانی ابوسعید از آنان را در پی داشت و به فرمان کشتن یکی از پسران امیر چوپان به نام دمشق خواجه و سپس خود او انجامید. امیر چوپان نزد غیاث الدین حاکم هرات پناه برد؛ اما او به دستور ابوسعید، امیر چوپان را به سال ۷۲۸ق. کشت.
امیر چوپان به عنوان نماینده حکومت ایلخانی به ویژه در دوران ابوسعید، کارهایی چند در
مکه و
مدینه انجام داد. او در مکه
مدرسه و حمامی ساخت که اهمیتی بسزا داشت؛ زیرا پیشتر در مکه
حمام نبود. از مهمترین کارهای وی، آب رسانی به مکه بود.
افزایش شمار
حاجیان در این شهر و کمبود آب، مشکلاتی را برای آنان ایجاد کرده بود. مردم
آب را به بهای گزاف تهیه میکردند. امیر چوپان با هزینۀ فراوان و به کارگیری کارگران بسیار، برای رفع این مشکل کوشید. او برای هر روز کار، سه
درهم میپرداخت. از این رو، کارگران بسیار و حتی زنان مشغول به کار شدند و سرانجام در پی چهار ماه با هزینه ۱۵۰ هزار درهم در
جمادی الاول ۷۲۶ق. آب را از
عرفات به مکه رسانید.
این کار امیر چوپان بدون اجازه سلطان مصر بود و ناراحتی او را در پی داشت.
برخی از بازسازی چشمه بازان به دست او به سال ۷۲۶ق. و رساندن آب آن به مکه در دهه آخر جمادی الاول آن سال خبر میدهند.
به گفته برخی، امیر چوپان که از
سنیان متعصب بود، با هدف افزایش نفوذ ایلخانیان در
حجاز برای کاهش نفوذ
شیعیان تلاش میکرد. او ضمن تلاش برای بیرون راندن
زیدیان از
مسجدالحرام، کوشید تا مانع شکل گیری اجتماع آنان شود. اما در این راه موفق نشد.
امیر چوپان در مدینه نیز کارهایی انجام داد. او نزدیک باب الرحمه مدرسه
ای ساخت و در آن محلی نیز برای دفن خود در نظر گرفت.
برخی از این بنا با عنوان چوپانیه یاد کرده
و از ساختن حمامی به دست او در این شهر خبر دادهاند.
به سال ۷۲۶ق. شایع شد که امیر چوپان همراه ده هزار تن از سپاهیان خود قصد رفتن به
حج را دارد. این در حالی بود که امیر ارغون، نایب سلطان مصر، همراه فرزندش ناصرالدین
محمد در همان سال رهسپار حج شده بود. سلطان مصر از بیم این که امیر چوپان نقشه
ای در سر داشته باشد، مانع او شد و به حاکم شام دستور داد تا به یاری ارغون بشتابد. پس از مدتی شایع شد که امیر چوپان از رفتن به حج منصرف شده است. به گفته مقریزی، همه اینها شایعه بود و سلطان
مصر هدفی خاص را دنبال میکرد.
پس از کشته شدن امیر چوپان، به
وصیت وی،
تابوت او را همراه کاروان حاجیان به حجاز بردند. ابوسعید نیز به سبب آن که بغداد خاتون به همسری او درآمده بود، افزون بر پرداخت هزینه
کفن و دفن او، ۴۰ هزار
دینار همراه کاروان فرستاد.
تابوت امیر چوپان را در سراسر
مناسک حج حمل کردند و حاجیان در روز
عید قربان بر آن
نماز خواندند و در پی
طواف در مسجدالحرام، آن را به مدینه بردند و در
بقیع، کنار
امام حسن مجتبی علیهالسلام به خاک سپردند.
البته نخست میخواستند بر پایه وصیتش
او را در مدرسه
ای که خود ساخته بود، به خاک بسپارند.
به گزارش منابع، به دلیل آن که بنایی که او ساخته بود، در سمت قبلۀ
مسجد نبوی قرار داشت
و کندن
قبر در آن جا بی احترامی به
پیامبر بود، او را در بقیع دفن کردند.
برخی نیز از جلوگیری حکومت از دفن او در آن مدرسه خبر دادهاند.
اتحاف الوری: عمر
بن محمد بن فهد (م. ۸۸۵ق.)، به کوشش شلتوت، جده، دار المدنی؛ تاریخ ابن الوردی: عمر
بن مظفر ابن الوردی (م. ۷۴۹ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق؛ تاریخ ابن خلدون: ابن خلدون (م. ۸۰۸ق.)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق؛ تاریخ اولجایتو: عبدالله
بن محمد الکاشانی، به کوشش مهین همبلی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۸ش؛ تاریخ حبیب السیر: غیاث الدین خواند امیر، به کوشش یساقی، تهران، خیام، ۱۳۶۲ش؛ تاریخ گزیده: حمدالله مستوفی، به کوشش ادوارد براون، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۱ش؛ تاریخ نگارستان:
احمد بن محمد غفاری (م. ۹۷۵ق.)، به کوشش مرتضی مدرس گیلانی، تهران، حافظ، ۱۴۱۴ق؛ تشیع و تصوف تا آغاز سده دوازدهم هجری: کامل مصطفی الشیبی و علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۵ش؛ الدرر الکامنه: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ ذیل جوامع التاریخ: عبدالله
بن لطف الله حافظ ابرو (م. ۸۳۳ق.)، تهران، چاپخانه علمی، ۱۳۱۷ش؛ رحلة ابن بطوطه: ابن بطوطه (م. ۷۷۹ق.)، به کوشش التازی، الرباط، المملکة المغربیه، ۱۴۱۷ق؛ السلوک لمعرفة دول الملوک: المقریزی (م. ۸۴۵ق.)، به کوشش مصطفی زیاده، جامعة القاهره؛ شفاء الغرام:
محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق؛ صبح الاعشی:
احمد بن علی القلقشندی (م. ۸۲۱ق.)، به کوشش
محمد حسین، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۷ق؛ ظفرنامه: شرف الدین
علی یزدی (م. ۸۵۸ق.)، به کوشش میر
محمد صادق و نوایی، تهران، کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ۱۳۸۷ش؛ العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین:
محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.)، به کوشش فؤاد سیر، مصر، الرساله، ۱۴۰۶ق؛ مجمع الانساب:
محمد بن علی شبانکاره
ای (م. ۷۳۳ق.)، به کوشش محدث، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۳ش؛ مطلع السعدین: عبدالرزاق سمرقندی (م. ۸۸۷ق.)، به کوشش نوایی، تهران، کتابخانه طهوری، ۱۳۵۳ش؛ منتخب التواریخ: معین الدین نطنزی (م. قرن۹ق.)، به کوشش استخری، تهران، اساطیر، ۱۳۸۳ش؛ النجوم الظاهره: ابن تغری بردی الاتابکی (م. ۸۷۴ق.)، مصر، وزارة الثقافة و الارشاد القومی.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله «امیر چوپان».